دهه گذشته در یک نگاه؛ رخدادهایی که مایکروسافت و ویندوز و ایکس باکس را تغییر دادند
در دورههای تاریخی، ۱۰ سال زمان زیادی محسوب میشود، خصوصا وقتی زمان را در دنیای فناوری بررسی کنیم. در دنیای فناوری، پلتفرمها سریعتر از هر صنعت دیگر به شهرت میرسند و با همان سرعت به سمت نابودی میروند. درواقع در این دنیا نمیتوان مفهومی بهصورت «کسبوکار عادی» مطرح کرد.
مایکروسافت در اغلب سالهای دههی ۲۰۱۰ وضعیت مطلوبی را سپری کرد. آنها دههی جدید را با برندی قوی و وضعیتی قابلقبول از لحاظ مالی شروع میکنند. با نزدیک شدن به سال و دههی ۲۰۲۰، نگاهی به دههی گذشته داشتیم تا نقاط اوج و فرود ردموندیها، محصولات و پلتفرمهای اختصاصیشان را بررسی کنیم. همچنین تیم رهبری آنها و تأثیراتی که میلیونها کاربر از تغییرات مهم گرفتهاند، در این مطلب زومیت بررسی میشوند.
اکتبر ۲۰۱۱: مایکروسافت قرارداد خرید اسکایپ را نهایی کرد
شاید جدا بودن اسکایپ از مایکروسافت در حافظهی ذهنی بسیاری از کاربران دنیای فناوری جایی نداشته باشد. بههرحال مالکیت اسکایپ تا پیش از سال ۲۰۱۱ چند بار بین شرکتهای گوناگون جابهجا شد. ابتدا ایبی آنها را خرید و سپس به زیرمجموعهی گروه سرمایهگذاری سیلور لیک پیوستند. داستان خرید اسکایپ توسط مایکروسافت، خبر بزرگ نیمهی سال ۲۰۱۱ بود. این خبر حدود ۶ ماه پس از آن اعلام شد که خبر اضافهشدن اسکایپ به ویندوز فون ۷ به رسانهها رسیده بود. ردموندیها برای خرید سرویس پیشگام پیامرسانی اینترنتی، ۸/۵ میلیارد دلار هزینه کردند. خبر اولیهی خرید در ابتدای سال و نهایی شدن آن، در ماه اکتبر اعلام شد.
مدیرعامل وقت اسکایپ، تونی بیتس، پس از خرید شرکت از سوی مایکروسافت بهعنوان مدیر زیرمجموعهی اسکایپ در کمپ ردموند مشغول به کار شد و بهصورت مستقیم به مدیرعامل، استیو بالمر گزارش میداد. در آن زمان پیشبینی دربارهی سرانجام اسکایپ در ویندوز فون و ویندوز ۸، موضوع داغ رسانههای فناوری بود، اما بههرحال امروز سرانجام همهی آنها را میدانیم. ویندوز فون بهصورت رسمی مرده است و اسکایپ در تمامی نسخههای ویندوز ۱۰ ارائه میشود.
ژوئن ۲۰۱۲: مایکروسافت از سرفیس پرو رونمایی کرد
مایکروسافت سرفیس پرو را میتوان یک رونمایی حیاتی و البته بحثبرانگیز در تاریخ ردموندیها دانست. مایکروسافت در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲ از سرفیس پرو رونمایی کرد. در آن سالها، کاهش فروش لپتاپ، پیشبین مرگ دنیای کامپیوترهای شخصی را مرسوم کرده بود و بهنوعی سرفیس پرو نمایندهی دوران پس از کامپیوتر شخصی محسوب میشد. بههرحال مایکروسافت با اولین نمونهها، بهنوعی مفاهیم اولیه را به بازار معرفی میکرد و سه سال بعد توانست حضوری جدی در بازارهای انبوه داشته باشد.
معرفی سرفیس پرو را میتوان بهصورت دمیدن روحی تازه در بازار نهچندان مناسب لپتاپ تفسیر کرد. با عرضهی محصول عالی ردموندیها، نهتنها اولترابوکها به دستگاههایی مرسوم تبدیل شدند، بلکه فروش کامپیوترهای شخصی نیز به وضعیت زنده و قابلقبول بازگشت. مایکروسافت در مسیر جدید، شرکای کلیدی خود یعنی HP، دل و لنوو را فراموش نکرد و آنها نیز در بلندمدت از عرضهی لپتاپهای متفاوت بهره بردند.
سرفیس پرو لپتاپی بود که در ابتدا حکم معرفی یک مفهوم جدید را به دنیای پردازش داشت. درواقع آن را میتوان نشانهای از بازطراحی لپتاپ و مناسب کردن برای کاربران مدرن دانست. البته ردموندیها تا معرفی سرفیس پرو 3 و سرفیس پرو 4 هنوز مفهوم اصلی خود را درک و عرضه نکرده بودند. از آن زمان، بهبودهای منظم و پایدار مانند حذف فن از دستگاه، سرفیس پرو را به یکی از بهترین استانداردهای دنیای کامپیوتر شخصی تبدیل کرد.
مایکروسافت هنوز چالش هایی را در بخش سختافزار دارد که از میان آنها میتوان به شکست بزرگ پردارندههای اینتل اسکای لیک در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد. بهعلاوه چالشهای کاهش عمر باتری، اختلال عملکرد در پردازندهها و عدم اطلاعرسانی دربارهی قیمت تایپکاور در مجموع قیمت دستگاه هم از مشکلات مایکروسافت در سختافزارها هستند. بههرحال ردموندیها از چالشها بهعنوان نقاط درس و یادگیری استفاده کرده و همیشه بهسمت بهبود حرکت میکنند.
با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۰، طراحی سرفیس پرو به بلوغی رسیده است که غولهایی همچون اپل و گوگل هم از مایکروسافت الهام میگیرند. سرفیس پرو امروز بهعنوان جایگزینی قابل احترام برای لپتاپهای سنتی شناخته میشود و کمترین چالشهای عملکردی ممکن را دارد. همچنین آن را میتوان استانداردی برای چشمانداز آتی مایکروسافت دانست که پایهی همهی برنامههای سختافزاری آتی را شکل میدهد.
مایکروسافت هنوز در مسیر بهینهسازی سرفیس پرو راه زیادی در پیش دارد. شاید هیچگاه نتوان قدرت پردازشی یا عمر باتری آنچنان بالا را از سختافزار ردموندیها انتظار داشت، اما بههرحال طراحی مفهومی مذکور، عمری ادامهدار خواهد داشت. سرفیس پرو ایکس بهعنوان جدیدترین تلاش مایکروسافت برای بهبود این مفهوم شناخته میشود که قابلیت حملشدنی بودن آن را توسعه میدهد. بهعلاوه محصول آتی یعنی سرفیس نئو مجهز به دو نمایشگر هم نظریهای انقلابیتر محسوب میشود که شاید در دههی آینده نقشی پیشگام داشته باشد.
اوت ۲۰۱۲: مایکروسافت فاجعهای بهنام ویندوز ۸ معرفی کرد
ویندوز ۸ را میتوان یکی از بزرگترین تغییرهایی نامید که مایکروسافت در پلتفرم دسکتاپ خود ایجاد کرد. با اوجگیری گوشیهای هوشمند و تبلتها، ردموندیها تهدید بزرگی را از سوی محصولات کاربری قابلحمل احساس کردند. آنها درنتیجه سبک جدیدی را در ویندوز پیادهسازی کردند که مبتنی بر تعامل لمسی و با الهام از زبان «مترو» طراحی شده بود.
مایکروسافت شکست بزرگی را با ویندوز ۸ تجربه کرد
مایکروسافت در زمان مدیریت عامل استیو بالمر و مدیریت بخش ویندوز تحت رهبری استیون سینوفسکی، منوی استارت بحثبرانگیز تمامصفحه با طراحی کاشی را معرفی کرد. آنها بهنوعی مجذوب طراحی سیستمهای عامل موبایلی شده بودند. باوجود تمام تلاشهای مایکروسافت، ویندوز ۸ یک فاجعه بود و درمیان مصرفکنندهها و مشتریان سازمانی، انتقادهای بیشماری را دریافت کرد. رونمایی از سیستمعامل مذکور در سال ۲۰۱۲، شکستی بزرگ برای ردموندیها بود و از چشمانداز افسانهای آنها در پلتفرم دسکتاپ، فاصلهی زیادی گرفت. بههرحال اگرچه مایکروسافت تصور میکرد که تغییری الزامی و بزرگ را در ویندوز پیادهسازی کرده است، سیستمعامل مذکور بسیاری از مفاهیم آشنا و مورد پسند کاربران را نداشت.
پس از عرضهی ناامیدکنندهی ویندوز ۸، مایکروسافت تصمیم گرفت تا بخشی از تغییرات ساختارشکنانهی خود را کاهش دهد. آنها برای جبران عملکرد ضعیف خود نیز بهروزرسانی رایگان ویندوز 8.1 را منتشر کردند. البته خسارت نهایی به شرکت وارد شده و آمار کاربران ویندوز ۷ و نسخههای قبلی، هنوز بیشتر از ویندوز ۸ بود. ردموندیها در ادامه با انتشار ویندوز ۱۰ به تعادلی مناسب رسیدند؛ نسخهای که بهصورت رایگان برای کاربران ویندوز ۷ و ۸ منتشر میشد. درنهایت ویندوز ۸ امروز بهعنوان پایینترین نقطهی عملکردی غول نرمافزاری شناخته میشود. همهی کاربران و کارشناسان در آن سالها معتقد بودند که شرکت باید در عرضهی نسخهی بعدی سیستمعامل خود عملکرد بهتری نشان دهد.
ژوئیه ۲۰۱۳: استیو بالمر از چشمانداز Microsoft One رونمایی کرد
مدیرعام سابق مایکروسافت، استیو بالمر، در ژوئیه ۲۰۱۳ خبری مبنی بر بازسازی ساختارهای شرکت منتشر کرد. رویکرد جدید با هدف متحد کردن بخشهای تجزیهشدهی مایکروسافت و ساختن شرکتی واحد تحت عنوان Microsoft One معرفی شد. هدف از تغییر مسیر جدید، بهینهسازی استعدادها و منابع هر بخش و افزایش بازدهی ارتباط میان بخشهای سازمان بود. نتیجهی چشمانداز بالمر برای کاربران، بهصورت همافزایی دقیقتر و طبیعیتر محصولات و سرویسهای مایکروسافت بیان میشد.
ساتیا نادلا، جایگزین بالمر، از چشمانداز او حمایت کرد. درنهایت چشمانداز بالمر بهعنوان تسهیلگری برای تغییر فرهنگی بزرگ در مایکروسافت بهکار گرفته شد و رویهی روبهرشد آنها را شکل داد.
فرهنگ جدید مایکروسافت را میتوان در بسیاری از حرکتهای مهم و شجاعانهی آنها در دههی گذشته مشاهده کرد. بهعنوان مثال میتوان توقف سرمایهگذاری در حوزههایی را نام برد که ردموندیها توانایی رقابت در آنها را نداشتند. اولویتدهی به پردازش ابری نسبت به ویندوز، سرمایهگذاری در پلتفرمهای دیگر و تلاش برای پیشرفت فناوری با محصولاتی همچون هولولنز، از رویکردهای مثبت دیگر در مسیر فرهنگ جدید هستند.
سپتامبر ۲۰۱۳: مایکروسافت بخش موبایل نوکیا را خرید
داستان تلاشهای مایکروسافت در دنیای موبایل، رخدادی بزرگتر از خرید برند قابلاحترام نوکیا ندارد. ردموندیها قبل از خرید نهایی، قرارداد مهمی با شرکت فنلاندی امضا کرده بودند تا ویندوز فون را در دستگاههای آنها ارائه کنند. قرارداد مذکور بالاخره حرکتی مهم ازسوی نوکیا در مسیر راهکارهای مدرنتر نسبت به سیمبین قدیمی بود.
مایکروسافت با پرداخت هفت میلیارد دلار، یک برند دست اول گوشی هوشمند را خریداری کرد. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند خرید مذکور، عمر ویندوز فون و ویندوز ۱۰ موبایل را افزایش داد. هرچند باز هم عمر آنها ادامه پیدا نکرد.
خرید نوکیا توسط مایکروسافت در سالهای ابتدایی دههی گذشته به جذابترین خبر برای طرفداران ویندوز فون تبدیل شد. ردموندیها نهتنها پلتفرم جدید را توسعه میدادند، بلکه از ثروت بینهایت خود برای ساختن گوشی استفاده میکردند. آینده روشن بهنظر میرسید، هرچند روشنایی آن عمر زیادی نداشت. در حالحاضر و در روزهای پایانی دههی ۲۰۱۰، تقریبا هیچ اثری از خرید نوکیا دیده نمیشود. امروز رویکردهای موبایلی مایکروسافت و نوکیا بهسمت اندروید متمایل شدهاند.
فوریهی ۲۰۱۴: نادلا مدیرعامل مایکروسافت شد
وقتی مایکروسافت خبر کنار گذاشتن استیو بالمر را از مقام مدیریت عامل منتشر کرد، حدس و گمانها دربارهی جایگزین او به اوج رسید. درنهایت ساتیا نادلا بهعنوان جایگزین بالمر انتخاب شد که از آن زمان تاکنون، تغییرات بزرگی را در مسیر بهبود مایکروسافت پیادهسازی کرده است. از زمان شروع فعالیت نادلا بهعنوان مدیرعامل، ارزش سهام مایکروسافت روند صعودی را طی کرد و امروز در بهترین حالت در تاریخ خود قرار دارد.
نادلا با تغییر تمرکز مایکروسافت، مسیر را به سمت موفقیت بازگرداند
نادلا با تمرکز بر نقاط قوت مایکروسافت بهجای دنبال کردن بازارهایی محکوم به شکست، توانست به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کند. او تمرکز بیشتری را روی فناوریهای ابری، آژور، نرمافزارهای سطح سازمانی و سرویسها معطوف کرد. بسیاری از سرمایهگذاریهای شرکت در حوزهی مصرفکننده نیز کنار گذاشته شدند. او پروژههایی مانند ویندوز فون، Groove Music و مایکروسافت بند را که ناموفق بودند متوقف کرد. در عوض، ردموندیها تحت مدیریت نادلا روی حوزههایی متمرکز شدند که توانایی موفقیت داشتند. بهعنوان مثال میتوان به مایکروسافت تیمز و آفیس ۳۶۵ اشاره کرد.
همهی تغییرات انجامشده در زمان مدیریت نادلا، تغییرهای مثبت بزرگی را برای مایکروسافت بههمراه داشت. سهامداران دیگر نمیتوانند انتظار بیشتری از کمپ ردموند داشته باشند و سهم بزرگی از این رخداد، به ساتیا نادلا مربوط میشود. تمرکز بیشتر روی مشتریان تجاری بهجای مصرفکنندهها، نتیجهای جز پیروزی برای مایکروسافت بههمراه نداشت و درنتیجه میتوان رویکرد مذکور را نقطهی اصلی فعالیتهای شرکت در سالهای پیشرو دانست. ساتیا نادلا همچنین اعتبار مایکروسافت را نیز در حوزههای متعدد بهبود داد. از میان آنها میتوان به جامعهی متنباز و جامعهی لینوکس اشاره کرد. بهعلاوه پلتفرمهای رقیب همچون iOS و اندروید نیز ارتباط خوبی با ردموندیها پیدا کردند.
ژانویهی ۲۰۱۵: مایکروسافت از هولولنز رونمایی کرد
تعداد کمی از رونماییهای دنیای سختافزار، بهاندازهی رونمایی از هولولنز در سال ۲۰۱۵، جهان را شوکه کرد. الکس کیپمن، سازندهی هولولنز در جریان رویدادی با محوریت ویندوز ۱۰ مایکروسافت در نیویورک سیتی، روی استیج آمد و با معرفی هولولنز، توجه کامل مخاطبان را به خود جلب کرد. دنیای فناوری تا آن زمان مفاهیمی شبیه به رایانش هولوگرافیک را شنیده و از احتمال رخدادن آن در آینده آگاه بود. مایکروسافت در رویداد مذکور نهتنها دمویی از دستگاهی نهایی را به نمایش گذاشت، بلکه خبر از عرضهی نهایی آن در ابتدای سال ۲۰۱۶ داد. درواقع نمونهی مفهومی کامپیوتر هولوگرافیک، پس از رویداد ردموندیها بیش از همیشه به واقعیت نزدیک شد.
رونمایی از هولولنز در میانهی دههی گذشته بهاندازهای مهم بود که مجلهی تایم، آن را بهعنوان گجت سال معرفی کرد. مایکروسافت در رونمایی از محصول جدید، کاربرد نهایی آن را توضیح نداد. درواقع در آن زمان نمیدانستیم که هولونز در کدامیک از بخشهای بازی، کار یا سرگرمی بهکار گرفته خواهد شد. بههرحال قرار بود پاسخ به این سؤال، در مسیر توسعه پیدا شود. درنهایت هولولنز به ابزاری برای توسعهدهندهها تبدیل شد و کمی بعد، شرکتهای متعدد کاربردهای گوناگون در محیط کار را برای بهرهبرداری از آن آزمایش میکردند. درحالیکه مصرفکنندهها منتظر عرضهی نمونهی نهایی از هولولنز بودند، مایکروسافت با قراردادهای چند صد میلیون دلاری، بهرهبرداری از فناوری جدید را شروع کرد.
مایکروسافت چهار سال پس از رونمایی نمونهی اولیه، هولولنز ۲ را معرفی کرد. ۹ ماه بعد، فروش محصول آغاز شد و بهبودهای قابلتوجهی در راحتی استفاده، قابلیتها و کاربردهای گجت، در نمونهی دوم دیده میشود. از میان تغییرهای مهم نسخهی دوم میتوان به قابلیت شخصیسازی هدست در شرکتها برای کاربردهای متنوع اشاره کرد.
درحالحاضر هنوز کاربرد هولولنز در بدنهی جامعه، در اولویتهای اصلی مایکروسافت قرار ندارد. درواقع ردموندیها باهوشمندی از بازار مصرفکننده دور مانده و مسیر حرکت هولولنز را مدیریت کردهاند. مایکروسافت عجلهای برای حرکت دادن به هولولنز در بازار ندارد و با احتیاط کامل بهسمت آیندهای مبتنی بر رایانش هولوگرافیک حرکت میکند.
مایکروسافت اکنون پیشرفتهترین کامپیوتر شخصی پوشیدنی را در جهان در اختیار دارد که مبتنی بر ویندوز ۱۰ فعالیت میکند. حرکت کنونی، پایههای پیشرفت را در دههی آینده شکل میدهد؛ دههای که شاید در آن شاهد پوشیدن کامپیوترهای هولوگرافیک توسط همهی مردم باشیم.
ژوئیه ۲۰۱۵: مایکروسافت از ویندوز ۱۰ رونمایی کرد
مایکروسافت ویندوز ۸ با سونامی شدیدی از انتقادهای تند از سوی مصرفکنندهها و کارشناسان روبهرو شد. ردموندیها تصمیم گرفته بودند تا رابط کاربری مناسب با تبلت طراحی و آن را در پلتفرم دسکتاپ جانمایی کنند؛ حرکتی که با موفقیت آنچنان همراه نبود. البته سیستمعاملی که در پایهی کار طراحی شده بود، عملکرد مناسبی داشت، اما بههرحال آمارهای مناسبی از بهکارگیری ویندوز ۸ به گوشی نمیرسید. درنهایت ردموندیها تحت فشار شدید از سوی جامعهی کاربری، باید محصول اشتباه خود را از صحنه خارج میکردند و این کار را با عرضهی ویندوز ۱۰ بهخوبی انجام دادند.
ویندوز ۱۰ از محیط سنتی و آشنای دسکتاپ استفاده کرد و کارایی را در تمامی بخشها بهبود داد. این نسخه از ویندوز، موفقیتی تمامعیار برای مایکروسافت بود و رقبا را شوکه کرد. ویندوز ۱۰ به کامپیوترهای رومیزی و لپتاپ، امکان بارگذاری با سرعت بسیار بالا و کارایی بهتر در بازیهای ویدئویی سنگین و تجربهی کاربری بهینهتر را ارائه میکرد.
ویندوز ۱۰ توانست شکستهای نسخهی قبلی را در حوزههای گوناگون جبران کند
امروز با نگاهی به وضعیت ویندوز ۱۰، میتوان موفقیت مایکروسافت را درک کرد. ویندوز ۱۰ اکنون پلتفرمی باثبات است که برای تولیدکنندههای محتوا، گیمرها، رایانش عمومی و تقریبا تمامی انواع کاربران، قابلیتهای مناسبی بههمراه دارد.
سپتامبر ۲۰۱۷: فیل اسپنسر مدیریت ایکسباکس وان را برعهده گرفت
فیل اسپنسر قبلا مدیریت پروژههای داخلی بازی را در مایکروسافت بر عهده داشت که البته رویکرد چندان مناسبی نداشتند. زمانبندی و برنامهریزی پروژهی ایکسباکس وان در سال ۲۰۱۳، برند را در بدترین زمان ممکن به بازار رساند. صنعت بازی در آن سالها بهسمت مجوزهای دیجیتال حرکت میکرد و ایکسباکس، بهنوعی کاربران را در یک پلتفرم زندانی کرده بود. بههرحال مدیریت غلط ردموندیها باعث شد تا کنسول بازی سونی پیروزیهای متعددی را در رقابت کسب کند و ایکسباکس از آن زمان هنوز در تلاش برای کسب مجدد سهم رقابتی است.
رهبری تیم ایکسباکس در مدیریت محصول جدید رویکرد غیرقابل دفاعی داشت. اسپنسر در سال ۲۰۱۷ برای نجات برند انتخاب شد و به تیم رهبران ارشد مایکروسافت پیوست. با چنین تصمیمی، بازیهای ویدئویی برای اولینبار در قلب فعالیتهای گستردهی مایکروسافت قرار گرفت. درنتیجه سرمایهگذاریهای عظیمی روی ایکسباکس انجام شد و بزرگترین پورتفولیوی استودیویی در تاریخ این زیرمجموعه شکل گرفت. بهعلاوه رویکردهایی با پتانسیل بالا در پیش گرفته شد که از میان آنها میتوان به استریم بازی و پروژهی xCloud اشاره کرد. پیشگامی مهندسی در بخش سختافزار نیز از نتیجههای برنامهی جدید توسعه بود.
کنسول بازی مایکروسافت ایکسباکس هنوز در مسیر توسعه و پیشرفت، راه زیادی در پیش دارد، اما بههرحال برند آن در وضعیت بسیار خوبی دیده میشود. بسیاری از کارشناسان، وضعیت کنونی را نتیجهی مدیریت اسپنسر میدانند که با رهبری تیم ایکسباکس، در تیم رهبری ارشد مایکروسافت نیز تأثیرگذار است.
اکتبر ۲۰۱۷: Arrow Launcher به مایکروسافت لانچر تبدیل شد
Arrow Launcher امروز بهنام مایکروسافت لانچر شناخته میشود. اگرچه اپلیکیشن مذکور، مشهورترین اپلیکیشن اندرویدی مایکروسافت نیست، اما تغییر مسیر مهمی را نشان میدهد که ردموندیها در حوزهی اپلیکیشن موبایل انجام دادند. پس از سقوط و مرگ ویندوز فون و ویندوز ۱۰ موبایل، مایکروسافت با کتابخانهای وسیع از اپلیکشینها در اندروید و iOS برند خود را در دنیای موبایل زنده کرد.
مایکروسافت لانچر پس از سپری کردن مراحل اولیهی توسعه، از دل Microsoft Garage بیرون آمد و بهسرعت با سرویسهای دیکر شرکت همچون To Do و Office 365 و کورتانا هماهنگ شد. با نگاهی به این اپلیکیشن میتوان چشمانداز مایکروسافت را برای آیندهی اندروید درک کرد. شایان ذکر است، همان تیم توسعهی مایکروسافت لانچر، لانچر سرفیس دوئو را هم توسعه میدهند که بهعنوان اولین گوشی اندرویدی ردموندیها شناخته میشود.
ردموندیها در طول دههی گذشته از توسعهدهندهی دستاول سیستمعامل موبایل به شرکتی تبدیل شدهاند که اندروید و iOS را پذیرفته است. تبدیل Arrow Launcher به مایکروسافت لانچر، تغییر مسیر مذکور را نشان میدهد. امروز شما میتوانید آفیس ۳۶۵، مایکروسافت لانچر، مایکروسافت اج، Your Phone، ایکسکلاد، ریموت دسکتاپ، سوئیفتکی و بسیاری از سرویسهای دیگر شرکت را در یک گوشی اندرویدی اجرا کنید.
اکتبر ۲۰۱۷: مایکروسافت مرگ رسمی ویندوز فون را اعلام کرد
ویندوز فون پلتفرم محبوب بسیاری از کاربران بود؛ اما در سال ۲۰۱۷ مشخص شد که مایکروسافت علاقهای به ادامهی کار روی پلتفرم اختصاصی موبایل خود را ندارد. جو بلفیور از مدیران ارشد اجرایی شرکت، اکتبر ۲۰۱۷ در حساب کاربری توییتر خود تأیید کرد که توسعهی ویندوز ۱۰ موبایل دیگر ادامه نخواهد یافت. او گفت که شرکتش، اندروید و iOS را بهعنوان پایهی اصلی برای توسعهی سرویسهای قابلاستفاده در دستگاههای همراه انتخاب کرده است.
توییت بلفیوره، شروعی بر دوران مرگ ویندوز فون بود. مایکروسافت دیگر قابلیت جدید نرمافزاری یا سختافزاری برای پلتفرم ارائه نکرد. در آن زمان ردموندیها تصمیم به ورود مجدد به دنیای موبایل با یک گوشی تاشدنی داشتند. قرار بود محصول مذکور به Windows Core OS مجهز باشد. آن پروژه هم با ویندوز فون لغو و اندروید بهعنوان سیستمعامل پایهی گوشی تاشدنی انتخاب شد؛ گوشی که در سال ۲۰۱۹، بهنام سرفیس دوئو از سوی مایکروسافت به صدر اخبار دنیای موبایل رسید.
اکتبر ۲۰۱۸: تولد Project xCloud
پروژهی ایکس کلاد، سرویس استریم بازی مایکروسافت است که اکنون بهصورت آزمایشی در دسترس عموم قرار دارد. کاربران فعلا میتوانند حدود ۵۰ بازی را بهصورت رایگان در این سرویس انجام دهند و مایکروسافت میگوید که خریدهای کنونی کاربران و بازیهای Xbox Game Pass نیز در سال ۲۰۲۰ به پشتیبانی سرویس اضافه میشوند. قابلیت بازی بازیهای موردعلاقه در همهی زمانها و بدون نیاز به کنسول، آیندهی دنیای بازی را شکل میدهد. مایکروسافت هم در همین مسیر در تلاش است تا حداکثر گیمرها را به سرویس خود جذب کند.
در بسیاری از نقاط جهان کنسولهای بازی مرسوم نیستند، اما عموم مردم به گوشیهای هوشمند دسترسی دارند. توانایی دانلود یک اپلیکیشن کوچک، ورود به حساب کاربری مایکروسافت و بازی کردن یک بازی حرفهای اکشن قبلا ممکن نبود. این حقیقت اکنون با ایکس کلاد تغییر کرده است و بدون هیچگونه دانلود یا پچ خاص، همهچیز بهخوبی کار میکند.
درحالحاضر رقبایی همچون گوگل استیدیا در بازار استریم بازی وجود دارند، اما پیشنیازهای پهنای باند مایکروسافت کمتر از رقبا است. کاربران در بسیاری از نقاط جهان میتوانند با بستههای اینترنت معمولی گوشیهای موبایل خود، بازیهایی همچون Gears 5 و Sea of Thieves را بازی کنند. همین قابلیت بهعنوان نقطهی تمایز سرویس ردموندیها شناخته میشود و جذب حداکثر کاربران ممکن، در اولویت اصلی شرکت قرار دارد.
رخدادهای بالا، مجموعهای از نقاط تاریخی را شکل میدهند که مایکروسافت را از شرکتی پر از چالشهای مدیریتی و عملکردی، به وضعیت باثبات امروزی رساندند؛ وضعیتی که برند مایکروسافت و محبوبیت آن را نسبت به دههی گذشته بسیار بهتر نشان میدهد و همچنین اکثر کارشناسان، آیندهای روشنتر را برای غول قدیمی دنیای فناوری تصور میکنند.
نظرات