ظهور و سقوط نتاسکیپ؛ مرورگری که اینترنت را «دیدنی» کرد
پنجشنبه 27 آذر 1404 - 13:30مطالعه 13 دقیقهروزی روزگاری اینترنت، دنیایی تاریک، متنی و پیچیده بود که تنها متخصصان، زبانش را میفهمیدند؛ تا اینکه چند جوان دانشجو تصمیم گرفتند با تاسیس «نتاسکیپ»، قواعد بازی را برای همیشه عوض کنند؛ استارتاپی جسور که با خلق مرورگری انقلابی، وب را برای نخستینبار «دیدنی» کرد و چنان با سرعت به اوج قدرت و ثروت رسید که تمام سیلیکونولی را انگشتبهدهان گذاشت.
اما درست در لحظهای که نتاسکیپ خود را پادشاه بیرقیب دنیای وب میدید و ۹۰ درصد بازار را در دست داشت، غول خفتهای به نام مایکروسافت بیدار شد. بیل گیتس که آینده را در خطر میدید، با سلاح مرگبار «ویندوز» و استراتژیهای بیرحمانه، وارد میدان شد تا رقیب را زمین بزند.
آنچه در ادامه میخوانید، شرح «جنگ اول مرورگرها» است؛ نبردی نابرابر میان نوآوری و انحصار که به دادگاههای جنجالی و نابودی تجاری نتاسکیپ ختم شد. اما میخواهید بدانید چگونه یک شکست تجاری، بزرگترین پیروزی فنی تاریخ وب را رقم زد؟
خلاصه صوتی
پیش از انقلاب مرورگرها، وب در دسترس چه کسانی بود؟
تا سال ۱۹۹۳ وبگردی هنوز به شکل امروزی معنایی نداشت. البته نخستین مرورگر تاریخ را تیم برنرز-لی توسعه داد؛ ابزاری به نام WorldWideWeb که همراه با تولد خود وب معرفی شد. این مرورگر بیشتر یک ابزار دانشگاهی محسوب میشد: روی سیستمعامل خاص NeXT اجرا میشد و برای پژوهشگران طراحی شده بود، نه برای کاربران عادی.
وب در آن مقطع، فضایی تخصصی و محدود بود. دیدن صفحات اینترنتی به دانش فنی نیاز داشت و کسی از مفهوم تجربهی کاربری حرفی نمیزد.
پیش از موزاییک، دیدن صفحات اینترنتی به دانش فنی نیاز داشت
زمانیکه گروهی از دانشجویان و پژوهشگران در «مرکز ملی کاربردهای ابررایانه» (NCSA) در دانشگاه ایلینوی، تصمیم گرفتند وب را از محیطهای تخصصی بیرون بیاورند و آن را برای همه قابلاستفاده کنند؛ مرورگری متولد شد که قواعد بازی را عوض کرد: Mosaic.
موزاییک برای نخستینبار وب را «دیدنی» کرد. رابط گرافیکی، آیکونها، دکمهها و مهمتر از همه، امکان ذخیرهی صفحات موردعلاقه با مفهومی به نام Bookmark، اینترنت را به فضایی قابلفهم برای کاربران غیرمتخصص تبدیل کرد.
رابط گرافیکی، وب را از فضای نخبگانی بیرون کشید
حالا کاربر معمولی هم میتوانست با چند کلیک ساده در اینترنت گشتوگذار کند. با انتشار نسخههای ویندوز و مک، محبوبیت موزاییک بهسرعت گسترش یافت تاجاییکه نرخ دانلود آن به حدود ۵ هزار نسخه در ماه رسید؛ عددی که در اوایل دهه ۹۰ میلادی توجه بسیاری را جلب کرد.
اما در میان اعضای تیم موزاییک، جوانی حضور داشت که به موفقیت یک مرورگر دانشگاهی قانع نبود و آیندهی بزرگتری را برای وب تصور میکرد.
از راهروهای دانشگاه تا سرمایهی خطرپذیر سیلیکونولی
مارک اندریسن، یکی از خالقان اصلی موزاییک پس از فارغالتحصیلی راهی کالیفرنیا شد، جایی که برخوردی سرنوشتساز انتظارش را میکشید. او با جیم کلارک آشنا شد؛ کارآفرینی که پیشتر با تأسیس Silicon Graphics، نامش را در صنعت فناوری تثبیت کرده بود.
جیم به دنبال شکارِ «اتفاق بزرگ بعدی» بود، چیزی که میتوانست بازار بزرگی را دگرگون کند. او موزاییک را ایدهی شگفتانگیزی میدید، ولی نمیدانست چگونه میتوان با آن کسبوکاری واقعی راه انداخت.
خالقان نتاسکیپ ابتدا میخواستند سرویس گیمینگ راهاندازی کنند
گفتوگوهای اندریسن و کلارک، به ایدههای عجیبی منجر شد؛ مثلاً راهاندازی یک سرویس گیمینگ آنلاین. اندریسن بعدها اعتراف کرد که آنها میخواستند چیزی شبیه به Xbox Live امروزی بسازند، اما برای کنسول Nintendo 64.
ولی هنوز سال ۱۹۹۴ بود و نینتندو ۶۴ تا دو سال بعد به بازار نمیآمد. وقتی ایدهی گیمینگ شکست خورد، اندریسن پیشنهاد دیگری را روی میز گذاشت: بیایید یک مرورگر وب بسازیم؛ چیزی که موزاییک را نابود کند.
با چراغسبز کلارک برای سرمایهگذاری ۴ میلیوندلاری، تیمی تشکیل شد که واقعاً عجیب و ناهمگون بهنظر میرسید: ترکیبی از «بچههای دانشگاهی» که روی موزاییک کارکرده بودند و ایدهای از محصول تجاری نداشتند، در کنار مهندسان کهنهکار و اتوکشیدهی SGI که تجربهی کار با پیمانکاران دفاعی و شرکتهای بزرگ را داشتند.
۳۰ کارمند اول شرکت از دل همین تضاد بیرون آمدند.
بحران حقوقی نامها: از موزیلا و موزائیک تا نتاسکیپ
بنیانگذاران ابتدا نام Mosaic Communications را برای شرکت تازهتأسیسشان انتخاب کردند. منطقی هم به نظر میرسید؛ آنها سازندگان اصلی موزاییک بودند. اما دانشگاه ایلینوی نظر دیگری داشت. مدیران دانشگاه مدعی شدند که شرکت جدید از نام و دارایی معنوی آنها سوءاستفاده کرده است.
اعضای تیم اندریسن حتی بهفکرشان هم نمیرسید کدی را بدزدند! آنها همهچیز را از صفر شروع کردند؛ اما استفاده از نام «موزاییک» برایشان دردسرساز شد. درست در میانهی این کشمکش، تیم توسعهدهنده نامرمزی داخلی برای پروژه انتخاب کرد که روحیهی جنگجویانه آنها را نشان میداد: Mozilla.
موزیلا ترکیبی بود از دو کلمه Mosaic و Godzilla که معنای واضح داشت: «قاتلِ موزاییک». آنها میخواستند تا مخلوق قبلی خودشان را پشت سر بگذارند، نامی که البته سالها بعد، بازگشتی شکوهمند به تاریخ اینترنت داشت.
موزیلا ترکیبی بود از دو کلمه Mosaic و Godzilla به معنای قاتل موزاییک
سرانجام برای نام تجاری رسمی، گرگ ساندز اولین مدیر محصول شرکت پیشنهادی داد که بلافاصله به دل همه نشست: نتاسکیپ (Netscape). او معتقد بود این نام حسِ «تماشای چشمانداز شبکه» را تداعی میکند. همه توافق کردند؛ این نام هم بهتر بود و هم جذابتر.
بهاینترتیب اکتبر ۱۹۹۴، اولین نسخه بتا با عنوان «موزاییک نتاسکیپ» منتشر شد؛ نامی که خیلی زود به Netscape Navigator تغییر کرد و آماده شد تا جهان را تسخیر کند.
دوران طلایی نتاسکیپ: سرعت، تصویر و تجربهای که وب را عوض کرد
نتاسکیپ نویگیتور پیشرفت فناورانهی قابلتوجهی محسوب میشد، زیرا تیم اندریسن ویژگیهایی را در مرورگر نتاسکیپ نویگیتور گنجانده بود استانداردهای سرعت و تجربه کاربری را کاملاً متحول کرد.
مهمترین ویژگی نتاسکیپ نویگیتور، نمایش جریانی محتوا بود
مهمترین ویژگی این مرورگر را میتوانیم نمایش جریانی یا استریمینگ محتوا بدانیم. تا پیش از نتاسکیپ، کاربر باید صبر میکرد تا کلِ صفحه و تمام تصاویرش بارگذاری شود تا بتواند چیزی ببیند. اما نویگیتور اجازه میداد متن و تصاویر بهمحض رسیدن دیتا، خطبهخط روی صفحه ظاهر شوند. بهعلاوه پشتیبانی بومی از فرمت JPEG هم اینترنت را سبکتر و رنگینتر از همیشه کرد.
نتاسکیپ استراتژی هوشمندانهای داشت که شاید برای آن زمان کمی عجیب بود. آنها اعلام کردند که مرورگر برای کاربران دانشگاهی و غیرتجاری رایگان است. اما اگر یک شرکت تجاری بودید و میخواستید از این جادوی اینترنت استفاده کنید، باید بابت هر کاربر ۹۹ دلار میپرداختید.
این استراتژی بهتر از پیشبینیها جواب داد، تاجاییکه درآمد شرکت هر فصل دوبرابر میشد. دنیا تشنهی وب بود و نتاسکیپ، تنها چشمهی جوشان در این برهوت.
IPO افسانهای و اوج قدرت
موفقیت با شتابی سرگیجهآور به سراغشان آمد و تنها ۱۶ ماه پس از تأسیس شرکت، در آگوست ۱۹۹۵، مدیران نتاسکیپ تصمیم گرفتند سهام شرکت را در بورس عرضه کنند.
رویداد IPO به یکی از لحظات تاریخی تبدیل شد که اقتصاد اینترنت را تعریف کرد. سرمایهگذاری ۴ میلیوندلاری جیم کلارک حالا ارزشی بیش از ۶۰۰ میلیون دلار پیدا کرده بود.
نتاسکیپ حالا بهعنوان پرچمدار «اقتصاد نوین» شناخته میشد. بنیانگذاران شرکت جوان، جسور و حالا بسیار ثروتمند بودند و نبض تمام بازار مرورگرها را در دست داشتند. اما درست در همان سال ۱۹۹۵، چند صد کیلومتر آنطرفتر در سیاتل، غولی که تا آن لحظه خواب مانده بود، آرامآرام چشمانش را باز میکرد.
بیدار شدن غول ردموند؛ وقتی مایکروسافت وارد وب شد
سال ۱۹۹۵ شاید سال نتاسکیپ بود، اما سال صعود تدریجی ویندوز ۹۵ هم بود. مایکروسافت سیستمعامل انقلابی خود را به بازار فرستاد و همراه با بستهی الحاقی آن (Microsoft Plus)، نرمافزار کوچکی را معرفی کرد که در ابتدا بیخطر به نظر میرسید: اینترنت اکسپلورر.
بیل گیتس اینترنت را موج عظیمی نامید که مایکروسافت باید روی آن متمرکز میشد
مایکروسافت بالاخره بوی تغییر را شنیده بود؛ آنها فهمیده بودند که اینترنت یک تب زودگذر نیست، بلکه خود آینده است. بیل گیتس در آن یادداشت داخلی مشهور، اینترنت را «موج عظیم» نامید و فرمان داد تا سکان کشتی غولپیکر مایکروسافت، تمامقد به سمت وب بچرخد. بهاینترتیب آنها با سرسختی روی هدف مشخصی تمرکز کردند: حذف نتاسکیپ.
اینترنت اکسپلورر اولیه از نظر فنی بهپای نتاسکیپ نمیرسید و نکتهی جالب اینکه کد اولیهاش هم بر اساس همان کد موزاییک توسعه یافت که مایکروسافت امتیازش را خریده بود. اما ردموندیها سلاحی مخفی و مرگبار در آستین داشتند که دست نتاسکیپ به آن نمیرسید: سیستمعامل.
جنگ مرورگرها؛ رقابتی که با ویندوز نابرابر شد
جنگ مرورگرها رسماً آغاز شد و مایکروسافت در نبردی ناعادلانه تصمیم گرفت از سنگینترین وزنهی خود، یعنی انحصار ویندوز، برای خفهکردن رقیب استفاده کند. تاکتیک آنها بیرحمانه اما مؤثر بود: باندلکردن.
مایکروسافت اینترنت اکسپلورر را بهصورت پیشفرض روی ویندوز نصب کرد. شاید این صحنه را ندیده باشیم، ولی استراتژی آشنایی بهنظر میرسد: کاربری که تازه کامپیوتر خریده و آن را روشن میکند، روی دسکتاپش آیکون آمادهبهکار اینترنت را میبیند. وقتی همهچیز رایگان و در دسترس است، چه دلیلی دارد زمان بگذارد، هزینهای بدهد تا نتاسکیپ را نصب کند؟
نصب پیشفرض اینترنت اکسپلورر روی ویندوز، انتخاب کاربر را عملاً بیمعنا کرد
این تاکتیک اما قربانی خاموش دیگری هم داشت: شرکت Spyglass، مالک اصلی کدهای اولیهی موزاییک. طبق قرارداد، مایکروسافت باید بابت هر نسخهای از مرورگر که میفروخت، درصدی به Spyglass پرداخت میکرد. اما ردموندیها با یک سفسطهی حقوقی اعلام کردند: «ما مرورگر را نمیفروشیم؛ ما ویندوز را میفروشیم و مرورگر فقط بخشی از ویندوز است.»
مایکروسافت بابت توزیع میلیونها نسخه اینترنت اکسپلورر، حتی یک سنت هم به Spyglass نداد (هرچند بعدها در دادگاه مجبور به پرداخت غرامت ۸ میلیوندلاری شدند، اما دیگر کار از کار گذشته بود.)
استراتژی «نصب پیشفرض» و «قیمت صفر»، تعادل بازار را به هم زد. سهم بازار نتاسکیپ که روزی حاکم مطلق وب بود، دچار ریزش شد. پایههای امپراتوری آنها به لرزه درآمده بود و حالا برای بقا، تنها یک سنگر داشتند: دادگاه.
دادگاهها و افشای پشتپرده انحصار مایکروسافت
سقوط آزاد سهم بازار نتاسکیپ جلوهای فراتر از شکست تجاری داشت. وزارت دادگستری آمریکا پا به میدان گذاشت و پروندهی مشهور ضدانحصار علیه مایکروسافت را گشود. جلسات دادگاه پرده از حقایقی برداشت که سیلیکونولی را در بهت فروبرد.
مدیران ارشد مایکروسافت گفته بودند: «میخواهیم راه تنفس نتاسکیپ را ببندیم»
در جریان شهادتها، یکی از مدیران شرکت اینتل فاش کرد که مدیران ارشد مایکروسافت صراحتاً استراتژیشان را چنین توصیف کرده بودند: «میخواهیم جریان هوای تنفسی نتاسکیپ را قطع کنیم.» اسناد داخلی و ایمیلهای بیل گیتس هم نشان میداد که مایکروسافت آگاهانه تولیدکنندگان کامپیوتر را تحتفشار گذاشته تا فقط اینترنت اکسپلورر را نصب کنند.
سرانجام سال ۲۰۰۰، حکم تاریخی دادگاه صادر شد: مایکروسافت قانون ضدانحصار را نقض کرده است. اما مثل اغلب تراژدیهای دنیای واقعی، فرشتهی عدالت دیر رسید. دادگاه زمانی حکم داد که نتاسکیپ دیگر رمقی برای مبارزه نداشت. «هوای تنفسی» آنها واقعاً قطع شده بود.
تلاش برای بقا: از کامیونیکیتور تا ادغام با AOL
نتاسکیپ سعی کرد با تغییر محصول، خود را نجات دهد. آنها مرورگر چابک نویگیتور را به مجموعهای سنگین به نام نتاسکیپ کامیونیکیتور (Netscape Communicator) تبدیل کردند؛ یک سوئیت همهکاره شامل ایمیل، تقویم و ابزارهای وب. اما حتی این تغییر چهره هم نتوانست سدی در برابر سونامی اینترنت اکسپلورر بسازد.
سال ۱۹۹۸، درحالیکه کشتی نتاسکیپ هنوز کاملاً غرق نشده بود، سرنوشت نهایی با ورود غولی دیگر رقم خورد: AOL. پادشاه اینترنت دایالآپ، نتاسکیپ را با پیشنهادی خیرهکننده به ارزش ۴٫۲ میلیارد دلار تصاحب کرد؛ رقمی که با رشد سهام، تا لحظه نهاییشدن قرارداد به ۱۰ میلیارد دلار هم رسید.
AOL در سال ۱۹۹۸، نتاسکیپ را با ۴٫۲ میلیارد دلار تصاحب کرد
بهاینترتیب بنیانگذاران با شکوهی تمام و ثروتی افسانهای از معرکه خارج شدند، اما مرگ تدریجی محصول آغاز شد.
در لحظهی امضای قرارداد، میدان نبرد روی کاغذ برابر به نظر میرسید؛ نتاسکیپ و اینترنت اکسپلورر هرکدام حدود ۴۰ درصد از بازار را در دست داشتند. اما نمودارها دروغ نمیگفتند: نت اسکیپ در حال سقوط بود و زیر سایهی بروکراسی سنگین، کُند و گیجکنندهی AOL، شانسی برای بازگشت نداشت.
متنباز شدن نتاسکیپ و تولد موزیلا
اما درست قبل از اینکه نتاسکیپ کاملاً در دلِ AOL کاملاً محو شود، تیم فنی تصمیمی گرفت که شاید مهمترین میراث آنها باشد. تصمیمی شجاعانه و شاید از سرِ ناچاری: آزادسازی کدها.
سال ۱۹۹۸، نتاسکیپ اعلام کرد که کد منبع مرورگر خود را رایگان و «متنباز» میکند. برای مدیریت این پروژه، سازمان جدیدی متولد شد، با نامی که در تاریخ سرکش و جنگجوی شرکت ریشه داشت: Mozilla Organization.
متنباز شدن، آخرین ابزار رقابت نتاسکیپ بود
شاید مهندسان نتاسکیپ میخواستند بگویند: «اگر ما نمیتوانیم در میدان تجارت حریف مایکروسافت شویم، تکنولوژیمان را به تمام دنیا میدهیم تا همه با هم این کار را بکنند.» این تصمیم، بذر کابوسی را کاشت که بعدها گریبان مایکروسافت را گرفت. با کمک مالی ۲ میلیوندلاری AOL، «بنیاد موزیلا» بهعنوان نهادی مستقل اعلام موجودیت کرد.
فرزندان نتاسکیپ: فایرفاکس، Thunderbird و SeaMonkey
پروژهی موزیلا در سالهای نخست، هنوز درگیر بازآفرینی همان بستهی نرمافزاری حجیم و همهفنحریف نتاسکیپ بود؛ مجموعهای که میخواست همهچیز را یکجا ارائه دهد.
اما سال ۲۰۰۴ مسیر عوض شد. مهندسان تصمیم گرفتند این مجموعهی سنگین را به اجزای مستقل بشکنند و تمام انرژیشان را روی ساخت یک مرورگر متمرکز، سبک، سریع و امن بگذارند. حاصل این تغییر نگاه، تولد مرورگری بود به نام Firefox.
فایرفاکس محصول تمرکز بود، نه همهچیزخواهی
فایرفاکس راه نتاسکیپ را ادامه داد. کدهایی که مارک اندریسن و تیمش در دههی ۹۰ نوشتند، سالها بعد پالایش شدند و در قالب «روباه آتشین» دوباره به میدان رقابت با اینترنت اکسپلورر بازگشتند.
در کنار آن، کلاینت ایمیل Thunderbird و مجموعهی SeaMonkey نیز شکل گرفتند؛ دومی عمداً ساختاری شبیه نتاسکیپ قدیمی داشت و همه ابزارها را زیر یک سقف جمع میکرد. امروز هر بار که فایرفاکس را باز میکنید، ردپای همان میراث قدیمی را دنبال میکنید. شاید نام نتاسکیپ از روی دسکتاپها ناپدید شده باشد، اما ایدهها و کدهایش هنوز نفس میکشند و به زندگی ادامه میدهند.
آخرین نفسهای نتاسکیپ و پایان یک عصر
از طرف دیگر AOL سعی کرد نام برند نتاسکیپ را زنده نگه دارد، اما نه با ایدههای تازه؛ بلکه با بازتولید. نسخههایی که در سالهای بعد عرضه شدند، یعنی نتاسکیپ ۶، ۷ و ۸، در عمل چیزی نبودند جز «موزیلا» و بعدها «فایرفاکس» با پوستهای متفاوت و نامی آشنا.
مارس ۲۰۰۸، AOL رسماً به توسعه نتاسکیپ پایان داد
آخرین تلاش، رنگی از احساس و شاید درماندگی داشت. سال ۲۰۰۷، نسخه ۹ منتشر شد و نام قدیمی Netscape Navigator دوباره روی جعبهها نشست؛ حرکتی برای دلخوشکردن هواداران قدیمی و بستن پروندهای که سالها باز مانده بود. این خداحافظی، برای کسانی که نخستین وبگردیهایشان را با نتاسکیپ تجربه کرده بودند، معنای خاصی داشت.
در نهایت اول مارس ۲۰۰۸، AOL رسماً زنگ پایان را زد؛ توسعه پایان یافت و پشتیبانی قطع شد. برندی که زمانی نزدیک به ۹۰ درصد مرور وب جهان را در اختیار داشت، بیسروصدا به گذشته سپرده شد.
سرنوشت عجیب برند: از AOL تا مایکروسافت و فیسبوک
پس از خاموششدن رسمی نتاسکیپ، آنچه باقی ماند بیشتر شبیه یک پیکرهی ازهمگسیخته بود و هر بخش راه خودش را رفت. سال ۲۰۱۲، AOL تصمیم گرفت پتنتهای نتاسکیپ را بفروشد. خریدار چه کسی بود؟ مایکروسافت. همان شرکتی که سالها پیش با اینترنت اکسپلورر، نتاسکیپ را از میدان بیرون راند، اینبار مالک اختراعاتش شد؛ معاملهای در حدود یک میلیارد دلار.
مایکروسافت پتنتهای نتاسکیپ را خرید و چند سال بعد به فیسبوک واگذار کرد
اما داستان همینجا متوقف نشد. چند سال بعد، مایکروسافت این پتنتها را به فیسبوک واگذار کرد. بهاینترتیب، بخشی از فناوریهایی که ریشه در نتاسکیپ داشتند، سر از زیرساختهای امپراتوری مارک زاکربرگ درآوردند. رد آن مرورگر قدیمی، امروز در جاهایی دیده میشود که کمتر کسی انتظارش را دارد.
در این میان، نام تجاری «Netscape» همچنان نزد AOL باقی ماند و با تغییر مالکیت AOL، به ورایزن رسید. در نتیجهی این رفتوآمدها پتنتها در اختیار بازیگران جدیدی قرار گرفت، نام در دست شرکتی دیگر و میراثی که میان غولهای فناوری دستبهدست شد، بیآنکه هیچکدام راوی داستان کامل باشند.
نتاسکیپ در جنگ مرورگرها شکست خورد، بازارش را از دست داد و نامش محو شد. ولی ۳۱ سال بعد هنوز وقتی از فاصله نگاه میکنیم، ردپای نتاسکیپ تقریباً همهجا دیده میشود:
هر بار که وارد سایت امنی با پروتکل SSL میشوید، یا هر بار که به لطف استانداردهای وب مرورگرتان بدون مشکل کار میکند، در حال استفاده از میراث نتاسکیپ هستید. جاوااسکریپت، زبانِ حاکم بر وب امروز، در عرض ۱۰ روز توسط برندان آیک در دفتر نتاسکیپ خلق شد.
نتاسکیپ به آینده نرسید، اما آینده از روی آن عبور کرد. شرکتها رفتند و آمدند، نامها عوض شدند، سهم بازار جابهجا شد؛ اما وبی که امروز میشناسیم، هنوز بر پایه تصمیمهایی کار میکند که در دههی ۹۰ و پشت درهای همان دفترهای ساده گرفته شد.