انعطافپذیری ذهن؛ ارمغان مطالعه آثار سبک علمی و تخیلی برای نوجوانان
اگر شما هم ازجمله طرفداران پروپاقرص کتابها یا فیلمهای ژانر علمیتخیلی بودهاید یا هستید، باید بدانید این علاقهی شما میتواند واقعا برایتان مفید تمام شود. برخلاف تصور عمومی مبنیبر بیحاصلبودن مطالعهی این سبک ادبی، دانشمندان میگویند این نوع علایق میتواند به جوانان و نوجوانان کمک کند تا به نحو بهتری از پس شرایط استرسآوری نظیر وضعیت فعلی شیوع بیماری کووید ۱۹ برآیند.
استر جونز، از اساتید دانشگاه کلارک در ماساچوست آمریکا است که درمورد پیامهای اجتماعی، اخلاقی و سیاسی داستانهای علمی تخیلی پژوهش میکند. او در کتابی با نام «اخلاقیات و پزشکی در ادبیات گمانهزن نویسندگان زن سیاهپوست» توضیح میدهد که چگونه سبک علمی تخیلی میتواند درک ما را درمورد تفاوتهای بشری و تفکر اخلاقی افزایش دهد.
از نگاه بسیاری از مردم، شاید نتوان داستانهای علمی تخیلی، فانتزی و ادبیات گمانهزن را در ردهی یکی از سبکهای ادبی رایج جهان جای داد؛ ولی پژوهشها نشان میدهد که مطالعهی این سبک میتواند مهارتهای تفکر انتقادی و هوش احساسی را در خوانندگان جوان تقویت کند؛ از این رو، داستانهای علمی تخیلی واقعا میتوانند کارکردی خارقالعاده داشته باشند.
ادبیات در قامت آینهی اخلاق
از لحاظ تاریخی، والدین همواره ادبیات را از آنجهت برای فرزندان خود مفید قلمداد میکردند که میتوانستند از آن بهعنوان یک راهنمای اخلاقی منطبقبا ارزشهای خود استفاده کنند و متاسفانه این طرز تفکر خود انگیزهای برای بسیاری از جنبشها درجهت سانسور یا نابودی بسیاری از کتابها در طول تاریخ شده است.
کتاب جنجالی هاک فین اثر مارک تواین
کتاب «ماجراهای هاکلبری فین» در سال ۱۸۸۵، اولین کتابی بود که جلوی انتشار آن در ایالات متحده گرفته شد؛ چراکه تصور رایج اینگونه بود که خواندن آن میتواند جوانان را به انجام اعمال ناپسندی نظیر ناسزاگویی، سیگارکشیدن و فرار از خانه ترغیب کند. در اواخر قرن بیستم نیز این کتاب بهخاطر کاربرد مکرر واژههای نژادپرستانه مورد انتقادات جدی قرار گرفت. بسیاری از مردم معتقد بودند که نسخهی اصلی این کتاب به عادیسازی برخی تعصبات غیرقابلقبول نژادپرستانه دامن میزند. ظهور یک جنجال سیاسی و اجتماعی از دل دنیای ادبیات، نشانگر عمق شکافهای اجتماعی در جوامع آنزمان بود.
حال پرسش اینجا است که چگونه یک سبک ادبی (خواه ادبیات جدی باشد و خواه چرندیاتی بیسروته) میتواند کارکردی آموزشی داشته باشد؟ این نقطهآغازی برای اختلافات میان والدین و معلمان بر سر موضوع کتابهایی بود که کودکان باید بخوانند؛ بهخصوص کتابهایی که در ردهی سبک تخیلی قرار میگیرند.
چرا سبک علمی تخیلی شهرت بدی دارد؟
از لحاظ تاریخی، کسانی که به مطالعهی سبک علمی تخیلی علاقهمند بودند، افرادی خلوچل تلقی میشدند که توانایی پذیرش واقعیت را ندارند. این طرز تفکر همچنان در اذهان پابرجا ماند؛ بهخصوص برای آن دسته از افرادی که از تحولات رخداده در این سبک ادبی طی دهههای اخیر بیخبر بودند. اخیرا مقالهای درمورد سبک علمی تخیلی در ژورنال Social and Personality Psychology Compass منتشر شد. در مقالهی یادشده، چنین استدلال شده بود که ارتباطبا دنیای قصهها فرد را درگیر یک فرایند «همدلی دوگانه» میکند که طی آن، خواننده ضمن پردازش شخصی سریع موضوعات چالشزا، نوعی همذاتپنداری با شخصیتهای داستان را تجربه میکند و این کارکرد از هر دو جهت بسیار سودمند است.
تصویر موسومبه ستونهای آفرینش رصدشده توسط تلسکوپ فضایی هابل
در میانهی افزایش محبویت سبک علمی تخیلی، پژوهشی دیگر ناگهان مدعی شد که مطالعهی این سبک باعث احمقشدن خوانندگان میشود. بعدها مطالعهی دیگری ازسوی نویسندگان همان مطالعهی قبلی انجام شد که با در نظرگرفتن کیفیت نوشتاری، ادعای پیشین خود را پس میگرفت.
از لحاظ تاریخی، کسانی که به مطالعهی سبک علمی تخیلی علاقهمند بودند، افرادی سادهلوح تلقی میشدند که توانایی پذیرش واقعیت را ندارند
این رویکرد دوگانه در قبال سبک علمی تخیلی بهمرور باعث شکلگیری این کلیشه شد که چنین آثاری بهدلیل عدم تعاملبا مشکلات واقعی بشر عملا فاقد ارزش هستند. اما در واقعیت چنین نبود؛ چراکه چنین کلیشههایی بر مبنای این فرض نادرست هستند که جوانان تنها زمانی میتوانند با معضلهای واقعی روبهرو شوند که در کتابها یا فیلمها با بازتابی دقیق از واقعیت روبهرو شوند.
سلامت روانی در مطالعه
مطالعهی کتابهای علمی تخیلی میتواند به خوانندگان در درک معنا و مفهوم جهان کمک کند. خواندن داستانهای خلاقانه میتواند برخلاف محدودیتهای ناشی از تعامل صرف با واقعیات، توانایی خوانندگان را در تعامل با واقعیات مبتنیبر علم افزایش دهد.
ادبیات فانتزی میتواند دروازهای بهسوی جهانهای تخیلی باشد.
پژوهشی دربارهی خوانندگان سبک علمی تخیلی در سال ۲۰۱۵ نشان داد که خوانندگان این سبک خود مخاطب بخش بزرگی از انواع دیگر کتابها و رسانهها هستند. درحقیقت، این مطالعه نشان داد که نوعی ارتباط میان مطالعهی انواع مختلف سبکهای ادبی و توانایی در درک علم بهچشم میخورد. افزایش سطح اضطراب، افسردگی و مشکلات روانی در میان جوانان طی دو دههی گذشته میتوان گواهی از این حقیقت باشد که قشر جوان در آمریکا و سایر جوامع جهان از «نوعی اشباع بیشاز حد از واقعیات» رنج میبرند. امروزه جوانان ما تنها به حجم بالایی از اطلاعات دسترسی دارند که توانایی چندانی در اثرگذاری یا تغییر آنها ندارند.
جهان قدرتمند علمی تخیلی
نیازی نیست که سبکهای علمی تخیلی و فانتزی تصویری دقیق از واقعیت را برای حل مشکلات جدی اجتماعی و سیاسی ارائه کنند. تصویری از محیط یا شخصیتهای خارقالعاده میتواند دلیلی برای علت توانمندی و منشا این ارزشها باشد.
جونز اخیرا در تدوین مجموعه مقالاتی بهنام «بدنهای نژادزده، زندگیهای ناپدیدشده: نژاد در ادبیات تخیلی نوجوانان» استدلال میکند که چگونه نژاد، جنسیت و سلامت روانی در دختران سیاهپوست در سبک ادبیات گمانهزن و فانتزی تجسم شده است. او در مقالهی خود توضیح میدهد که چگونه نویسندگان امروزی با الهام از یک ویژگی آشنا، آن را بهحدی عجیب جلوه میدهند که خوانندگان میتوانند با دیدگاهی تازه موضوعات روانی را درک کنند.
امروزه ذهن جوانان بیشازحد از واقعیات اشباع شده است
از چندگانههایی نظیر «هری پاتر» و «بازیهای گرسنگی» گرفته تا رمانهایی نظیر «تمثال برزگر» و «تمثال استعدادها» اثر اوکتاویا باتلر و «گدایانی در اسپانیا» اثر نانسی کرس، جوانان شاهد تلاش شخصیتهایی همسن خود در حل مشکلات جدی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند؛ اما در فضایی کاملا متفاوت با دنیای فعلی ما. همین تفاوت فرصتی را پیشروی خوانندگان جوان میگذارد تا بتوانند روشی تازه برای مواجههبا پیچیدگیها و نیز استفاده از تخیل خود برای مدیریت چالشهای اجتماعی بیابند. بهراستی چه راهکاری بهتر از قوهی تخیل برای مواجههبا عدمقطعیت دنیای فعلی ما وجود دارد؟ تخیل، ابزاری قدرتمند است که جوانان باکمک آن، بهتر میتوانند با شرایط ناآشنا روبهرو شوند؛ مفاهیمی مانند عدمقطعیت و ابهام را برایشان تشریح میکند و آنها را در قامت عناصری فعال و ماجراجو بهتصویر میکشد که خود بهتنهایی سرنوشت خود را رقم میزنند.
پس اجازه دهیم این مسافران جوان دنیای آینده همچنان به خواندن کتابهای علمی تخیلی ادامه دهند. تنها در روایت این سبک ادبی است که کودکان و نوجوانان ما میتوانند خود را موجودی انعطافپذیر، مبارزهطلب و آموزشپذیر تصویر کنند. این سازوکار میتواند به آنها کمک کند استراتژیهای اختصاصی خود را درجهت سازگاری خلق کنند.
هرچند ممکن است در این دوران انزوای ناشیاز همهگیری، ما والدین علاقهی چندانی به تنهاگذاشتن کودکان خود با دنیایی خیالی و دور از واقع نداشته باشیم؛ ولی تفکر انتقادی و ذهن منعطف حاصل از مطالعهی این سبک ادبی میتواند نوعی خلاقیت و سازگاریپذیری در رفتار افراد پدید آورد که شاید هرگز نتوان در خلال زندگی روزمره و دنیای واقعی بدان دست یافت.