قرنطینه برای مهار شیوع ویروس کرونا: راهکاری مؤثر یا انتخابی قدیمی و ناممکن؟

پنج‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۰
مطالعه 11 دقیقه
درحالی‌که برخی کارشناسان روش سختگیرانه‌ی قرنطینه را راهکاری مؤثر در کنترل شیوع بیماری‌های عفونی می‌دانند، برخی دیگر معتقدند انجام این کار در دنیای امروزی ممکن نیست.
تبلیغات

دو شیوه برای مبارزه با همه‌گیری‌ها وجود دارد: روش قرون وسطایی و قرن بیستمی (امروزی). روش امروزی تسلیم دربرابر قدرت عوامل بیماری‌زا‌ است؛ یعنی اذعان به این موضوع که آن‌ها توقف‌ناپذیر هستند و باید با استفاده از مداخلات قرن بیستمی مانند واکسن‌های جدید، آنتی‌بیوتیک‌ها، تجهیزات بیمارستانی و غربالگری افراد بیمار، روند شیوع بیماری را کاهش داد. روش قرون وسطایی که از دوران مرگ سیاه برجای مانده، ظالمانه است: مرزها را ببندید و کشتی‌ها را قرنطینه و شهروندان وحشت‌زده را درون شهرهای مسمومشان محبوس کنید.

کشور چین در ماجرای شیوع ویروس کرونا به روش قرنطینه روی آورد و تصمیم گرفت به‌جای دست‌کش لاتکس با مشت آهنین به جنگ با ویروس ترسناک جدید برود. بدین‌ترتیب، شی جین‌پینگ، رهبر چین، شهر ووهان را محصور کرد؛ شهری که شیوع کووید ۱۹ از آنجا آغاز شده بود. کاخ‌سفید نیز برخلاف تاریخ اخیر آمریکا، تصمیم گرفت با اقدامات تهاجمی نظیر ممنوعیت ورود غیرآمریکایی‌هایی که اخیرا در چین بوده‌اند و توصیه به شهروندانش برای نرفتن به کره‌جنوبی یا چین به سبک قرون وسطایی عمل کند. با ظهور مواردی از بیماری در کشورهای دیگر، آن‌ها نیز در حال فکرکردن درباره‌ی قرنطینه هستند.

شیوع کرونا

اصطلاح قرنطینه به‌معنای محدودکردن جابه‌جایی افرادی است که درمعرض بیماری عفونی قرار گرفته‌اند یا ممکن است درمعرض آن قرار گرفته باشند. اگرچه گاهی به‌جای قرنطینه از اصطلاح جداسازی (isolation) نیز استفاده می‌شود، گزینه‌ی دوم معمولا به‌عنوان بخشی از درمان پزشکی به‌معنای محدودکردن افرادی است که ابتلای آن‌ها به عفونت تشخیص داده شده است. قرنطینه و جداسازی می‌تواند داوطلبانه یا اجباری باشد. سازمان جهانی بهداشت (WHO) با محدودیت‌های مسافرتی و تجاری مخالفت می‌کند؛ اما تصدیق کرده است این روش در چین مؤثر بوده است. کارشناسان این سازمان می‌گویند محدودیت‌های مسافرتی موجب شد روند شیوع بیماری در خارج از چین نزدیک به دو تا سه هفته کُند شود.

اقدامات شدید آزادی‌خواهان را وحشت‌زده می‌کند؛ اما اگر به‌ویژه در روزهای اولیه‌ی شیوع اعمال شود، می‌تواند جان انسان‌ها را نجات دهد. شناخته‌شده‌ترین نمونه‌ی امروزی همه‌گیری ایدز در کوبا است. در دهه‌ی ۱۹۸۰، هم کوبا و هم آمریکا دچار همه‌گیری شدید ویروس HIV شده بودند. در کشور کوبا، ویروس هزاران سرباز و پزشک و پرستاری را عفونی کرد که در آفریقا خدمت می‌کردند. پاسخ رژیم کاسترو که کشورهای دیگر شدیدا محکومش می‌کردند، اجباری‌کردن آزمایش HIV و قرنطینه‌ی اجباری بیماران مبتلا به این عفونت در اردوگاه‌های مخصوص بود؛ درحالی‌که کشور آمریکا چنین قوانین تهاجمی را وضع نکرد. پس از اینکه درمان سه‌گانه در دهه‌ی ۱۹۹۰ ارائه شد، بیشتر اردوگاه‌های کوبایی بسته شد؛ اما اختلاف میزان مرگ‌و‌میر در این دو رویکرد آشکار بود: نرخ عفونت HIV در کوبا برای دهه‌ها حدود یک‌ششم نرخ این عفونت در آمریکا بود.

در سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹، هنگامی‌که موج آنفلوانزای اسپانیایی سرتاسر کشور آمریکا را فراگرفت، شهرهای مختلف به شیوه‌ی خاص خود پاسخ دادند. شهرهایی نظیر سنت‌لوئیس که با لغو اجتماعات، تعطیلی مدارس، سیستم‌های حمل‌و‌نقل و ادارات دولتی و سفارش به بیماران برای ماندن در خانه به‌سرعت واکنش نشان دادند، درنهایت کشته‌های کمتری دادند. در شهرهایی مانند فیلادلفیا و پیتسبورگ که به‌دلیل درگیری‌های سیاسی یا فشار مشاغل محلی برای پرهیز از تعطیلی چنین محدودیت‌هایی اعمال نشد، درنهایت تعداد بیشتری از مردم جان خود را از دست دادند.

قرنطینه شهر در شیوع کرونا

معایب قرنطینه چیست و می‌توان از آن اجتناب کرد؟

بسیاری از چهره‌های برجسته‌ی بهداشت عمومی بستن درهای ملت را تاکتیکی باستانی می‌دانند که در دنیای امروز ناممکن است. برخی کارشناسان بهداشتی معتقدند محدودیت‌های مسافرتی می‌تواند موجب وحشت و درماندگی و مرگ بیشتر شود. مردم ممکن است به بیمارستان‌ها هجوم بیاورند و میزان آلودگی تشدید شود. مرزهای بسته می‌تواند مانع‌ از رسیدن داروهای حیاتی مانند انسولین شود. بسته‌شدن کارخانه‌ها و فروشگاه‌ها به‌معنای از‌دست‌دادن دستمزد و سختی و رکورد اقتصادی است. همچنین، قرنطینه می‌تواند نژادپرستی و تنش را بین گروه‌های اجتماعی رواج دهد.

به‌عقیده‌ی برخی کارشناسان، قبل از اقدام سختگیرانه‌ی قرنطینه اجباری، باید کاری کنیم این اقدام غیرضروری شود. دو تلاش مکمل می‌تواند این امر را ممکن کند: ارائه‌ی اطلاعات معتبری که مردم بتوانند به آن اعتماد کنند و فراهم‌آوردن این امکان برای مردم که بدون هزینه‌های مالی یا شخصی اضافی، توصیه‌های پرهیز از بیماری را رعایت کنند. تاکنون، توصیه‌های بهداشت عمومی متمرکز بر این موضوع بوده است که از مردم بخواهیم با شستن دست‌ها و پوشاندن سرفه‌ها از خود مراقبت کنند. این توصیه‌ی مناسبی است؛ ولی مسئولیت را به فرد محول می‌کند.

مسئله‌ی قرنطینه‌ی اجباری اغلب در مرحله‌ی بعد قرار دارد و مانند مقصردانستن قربانی است. وقتی به مردم به‌عنوان تهدیدهای بالقوه برای سلامت عمومی نگریسته شود، ممکن است چنین احساس کنند که ناعادلانه به آن‌ها حمله و رانده می‌شوند. اگر مردم به آنچه دولت می‌گوید، شک کنند، ممکن است حتی توصیه‌های معقول را نیز دیگر رعایت نکنند. برای به‌دست‌آوردن اعتماد عمومی، مقام‌های بهداشتی باید درباره‌ی وضعیت بیماری و شیوع آن شفاف باشند و توصیه‌های مفیدی برای اجتناب از آلودگی ارائه دهند. دادن اطلاعات معتبر درباره‌ی کاری که می‌توانند انجام دهند، نخستین گام در رویارویی با شیوع هر بیماری عفونی است.

تقاضا از مردم برای محافظت از خود به‌منظور کمک به پیشگیری از شیوع بیماری‌های عفونی نظیر کووید ۱۹ که هنوز واکسن یا درمانی ندارند، ضروری است؛ اما کافی نیست؛ زیرا همه نمی‌توانند توصیه‌های مرتبط‌ با فاصله‌گرفتن اجتماعی را مانند نرفتن به مدرسه یا محل کار و پرهیز از مکان‌های عمومی رعایت کنند. پیروی از چنین توصیه‌هایی برای کارگران روزمزد که اگر سر کار نروند، پولی دریافت نمی‌کنند، کسانی که در مشاغل کم‌درآمد مشغول هستند، کسانی که هنگام مرخصی به‌دلیل بیماری حقوقی دریافت نمی‌کنند و... ناممکن است.

شیوع کرونا

برای بسیاری از مردم چند روز نداشتن حقوق به‌معنای ناتوانی در پرداخت اجاره و خرید غذا یا دارو است. آن‌ها حتی اگر حس خوشایندی نداشته باشند، مجبورند سرکار بروند؛ چراکه به پول نیاز دارند. باید کاری کرد چنین افرادی که تعداد زیادی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، بتوانند در خانه بمانند. این به‌معنای تأمین منبع درآمد جایگزین یا امنیت شغلی است. درست است چنین کاری هزینه دارد؛ اما هزینه‌ی آن از قرنطینه‌ی مردم در مؤسسه‌های خاص و فراهم‌کردن کارکنان، غذا، آب، دارو و موارد دیگر بیشتر نیست. اگر بتوانیم منابع موردنیاز مردم برای ماندن در خانه و اجتناب از رفتن به محل کار، مدارس و دیگر مکان‌های تجمع‌ را فراهم کنیم، از میزان شیوع بیماری کم می‌کنیم. این امر از فشاری می‌کاهد که بر بیمارستان‌ها و سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی وارد می‌شود. مهم‌تر اینکه این رویکرد فداکارانه را به‌رسمیت می‌شناسد و به آن‌ها پاداش می‌دهد که مردم به‌طور داوطلبانه برای محافظت از جامعه انجام می‌دهند.

مردم نمی‌خواهند دیگران را بیمار کنند. اگر شرایط مناسبی برای آن‌ها مهیا شود، توصیه‌ها را رعایت می‌کنند و به‌طور داوطلبانه در خانه می‌مانند. این یعنی اقدامات پیشگیرانه باید شامل منابعی باشد که این امکان را فراهم آورد. در جریان شیوع سارس که اولین‌بار در سال ۲۰۰۲ پدیدار شد، دولت سنگاپور به افراد و مشاغلی که از قرنطینه آسیب دیده بودند، کمک مالی کرد. هنگ‌کنگ نیز به افراد کمک‌های مالی و اقلام موردنیاز آن‌ها را تأمین می‌کرد.

ترس از قرنطینه‌شدن می‌تواند مقاومت ایجاد کند. اگر از این مسئله بترسید که قرار است در جایی محبوس شوید، ممکن است درصورت بیماربودن، به آن اعتراف نکنید. همچنین، ممکن است از ترس گزارش‌شدن به پزشک مراجعه نکنید. اگر به شما گفته شود نمی‌توانید شهر خود را ترک کنید، ممکن است فرار کنید. این چیزی است که هنگام شیوع سارس در چین اتفاق افتاد. این شایعه که دولت قصد دارد قرنطینه‌ی اجباری بزرگی را اجرا کند، موجب شد حدود ۲۵۰ هزار نفر پکن را ترک کنند.

قرنطینه هزینه‌هایی دارد. قرنطینه شهر ووهان اثرهای ناخواسته‌ی زیادی به‌همراه داشته است که برخی از آن‌ها مرگ‌بار هستند. مردم نتوانستند در شهر خود به افراد بیمار و سال‌خورده رسیدگی کنند، چه برسد به اینکه آن‌ها را برای درمان بیماری‌های مزمنی نظیر بیماری قلبی و سرطان به‌جای دیگری ببرند. اخیرا آژانس ایدز سازمان ملل متحد اعلام کرده است یک‌سوم افراد مبتلا به HIV که در چین زندگی می‌کنند، به‌خاطر دسترسی‌نداشتن به دارو براثر محدودیت‌های مسافرتی و قرنطینه‌ی شهر، درمعرض خطر مصرف‌نکردن دارو قرار دارند. ناگفته نماند قرنطینه به‌شدت روی اقتصاد چین نیز تأثیر منفی گذاشته است.

نگاه بسیاری از کارشناسان این است که قرنطینه‌کردن ممکن است شیوع بیماری عفونی را به‌تأخیر بیندارد؛ اما نمی‌تواند از شیوع بیماری پیشگیری کند یا به آن پایان دهد. برخی معتقدند راهکار بهتر برای مبارزه با شیوع بیماری‌های عفونی ایجاد جمعیتی انعطاف‌پذیرتر است که مقاومت آن‌ها دربرابر همه‌گیری‌های بالقوه بیشتر است. وندی مارینر و مایکل اولریش مقاله‌ای درباره‌ی این موضوع نوشتند که در سال ۲۰۱۸ در مجله‌ی SMU Law Review منتشر شد. آن‌ها می‌گویند:

جمعیت‌های دارای تغذیه مناسب، سطح آموزش رضایت‌بخش، درآمد کافی و دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی مطلوب، خدمات اجتماعی و منابع اطلاعات مطمئن، برای درک شیوع و نحوه‌ی پاسخ به آن آمادگی دارند و درصورت درگیری با شیوع، احتمال کمتری وجود دارد که دچار بیماری شدیدی شوند.

نکته‌ی مهم این است که محدودکردن شیوع عامل بیماری‌زای جدید به اعتماد عمومی به توصیه‌های دولت بستگی دارد؛ اما اعتماد دو طرفه است. دولت نیز باید درزمینه‌ی رعایت توصیه‌های منطقی به مردم اعتماد کند. اگر آن توصیه‌ها معقول و مطمئن باشند و مردم ابزارهایی برای رعایت داوطلبانه آن‌ها داشته باشند، می‌تواند مؤثر واقع شود.

کشتی -شیوع کرونا

نظر کارشناسان داخلی درباره‌ی اجرای قرنطینه به‌منظور مهار شیوع ویروس کرونا در ایران

به‌اعتقاد برخی کارشناسان، هرچند قرنطینه یکی از راه‌های پیشگیری از انتشار عامل بیماری‌زای مهاجم به دیگران است، زمان در آن نقش مهمی دارد. هرچه فاصله‌ی میان مشاهده‌ی اولین مورد بیماری عفونی سریع با توانایی انتشار زیاد تا قرنطینه کم باشد، مهار بیماری آسان‌تر خواهد بود. بنابراین بعد از پخش همه‌گیری، بسته به‌شدت انتشار بیماری، قرنطینه کم‌اثر یا بی‌اثر یا می‌تواند ناممکن باشد. با این استدلال، برخی معتقدند حداقل در شرایط فعلی انجام قرنطینه بی‌مورد است؛ اما برخی نیز معتقدند هنوز زمان انجام قرنطینه‌ی کامل، یعنی رسیدن به نقطه‌ی بحرانی فرانرسیده است. از دید این افراد، نقطه‌ی بحرانی یعنی زمانی‌که انتشار ویروس از کنترل خارج شود و در آن زمان، انجام قرنطینه کامل و عمومی لازم است.

از دیدگاه برخی کارشناسان دیگر، در‌حال‌حاضر قرنطینه‌ی کامل لازم اما ممکن نیست؛ ازاین‌رو، فقط باید کنترل شدید اعمال شود. گروهی دیگر معتقدند در‌حال‌حاضر نیز، امکان‌پذیر است و باید کانون‌های آلوده را قرنطینه کرد. البته برخی مسئولان بلندپایه‌ی کشور و وزارت بهداشت معتقدند قرنطینه مربوط به دوران قدیم و دهه‌های قبل است و روش علمی دوران معاصر برای کنترل همه‌گیری‌ها محسوب نمی‌شود. این دیدگاه را برخی کارشناسان تعجب‌آور و حتی تأسف‌آور قلمداد کرده‌اند.

برخی از کارشناسان معتقدند انجام قرنطینه‌ی موفق نیازمند آمادگی ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه برای پذیرش قرنطینه و عواقب آن است. از دید برخی کارشناسان، با‌توجه‌به اتفاقات اخیر جامعه قبل از همه‌گیری و وضعیت اقتصاد و اهمیت ایام آخر سال برای بخش اقتصاد، احتمالا مردم برای تغییر بزرگ دیگر و تبعات اقتصادی آن آمادگی ندارند.

مسئله‌ی دیگر آمادگی مسئولان و وجود زیرساخت‌های لازم است. از دید برخی کارشناسان، موفقیت قرنطینه، مستلزم وجود سیستم قوی اطلاع‌رسانی، دانش به‌روز، ساختار قوی مدیریتی و حمایت و هماهنگی کامل بخش‌های مختلف جامعه، به‌‌ویژه در سطح حاکمیتی، بودجه، نیروی انسانی، تجهیزات و زیرساخت‌های ارائه‌ی خدمات مختلف از راه دور است. از دید برخی کارشناسان، شرایط اولیه جامعه در زمان همه‌گیری شرایط طبیعی و مطلوبی نبود. به‌عنوان مثال، شرایط سیاسی خارجی و داخلی ایران، حوادث ماه قبل از همه‌گیری، وضعیت اقتصادی، هم‌زمانی همه‌گیری با ایام انتخابات، توان مسئولان و آمادگی آن‌ها برای توجه و اقدام مناسب و به‌موقع در قبال همه‌گیری کرونا را تضعیف کرده بود. این امر امکان انجام قرنطینه‌ی اجباری گسترده را ناممکن کرده و می‌کند.

نکته‌ی مهم دیگر از دیدگاه برخی کارشناسان این بود که وزارت بهداشت اساسا اعتقادی به قرنطینه‌ی کامل نداشت و آن را سنتی و قدیمی قلمداد کرد و فقط به خواهش از مردم تأکید می‌کرد. حتی برخی مسئولان و کارشناسان سیاسی و دینی و پزشکی قرنطینه را امری سیاسی می‌دیدند و آن را توطئه‌ی دشمن برای آسیب به کشور یا باورهای مذهبی تفسیر می‌کردند. این فضا انجام قرنطینه را بسیار دشوار کرد.

کرونا در ایران

از دیدگاه برخی کارشناسان، نظام سلامت باید بلافاصله بعد از همه‌گیری چین اقدامات لازم را برای آگاه‌سازی مردم و افزایش دانش همگانی و توجه و دانش مسئولان ارشد کشور انجام می‌داد. البته برخی معتقد بودند ممکن است وزارت بهداشت دراین‌زمینه تلاش کرده باشد و بنابر مسائلی، تصمیم‌گیری با تأخیر انجام شده باشد. این تأخیر تبعات متعدد و چشمگیری به‌همراه داشته است.

همچنین، برخی معتقدند در اجرایی‌کردن قرنطینه اگر ابتدا به‌درستی مفهوم و مقصود از قرنطینه به‌شکل علمی و صحیح به ذیربطان شامل مسئولان و مردم توضیح و اهمیت و ضرورت آن آموزش داده می‌شد، به‌احتمال زیاد به جلب اعتماد بیشتر و درک درست‌تر و همکاری بهتر مردم و مسئولان منجر می‌شد. در‌این‌صورت، احتمال موفقیت بیشتری وجود داشت.

درس دیگری که می‌توان گرفت، این است که سیاست‌زدگی موضوعات سلامت می‌تواند باعث بُغرنج‌شدن اوضاع و تصمیم‌گیری‌های نامناسب براساس دانش علمی شود. اشتباه دیگر برقرارنکردن ارتباط مناسب و شفاف و توأم با اعتماد بین مردم و مسئولان نظام سلامت نه‌تنها برای قانع‌کردن مخاطب درباره‌ی موضوع یا توصیه‌های ارائه‌شده، بلکه برای دریافت بازخورد و جلب مشارکت مردم و گروه‌های نخبگان برای چاره‌اندیشی بود.

اشتباه دیگر از دید برخی کارشناسان، نبود درک و رویکرد و دانش جامع چندوجهی و چندتخصصی در مدیریت همه‌گیری بود. گرچه درمان بیماری ناشی‌ از ویروس کرونا در سطح فردی مسئله‌ای پزشکی است، در حیطه‌ی دانش پزشکان، درک همه‌گیری آن فراتر از دانش موجود پزشکی است. سایر علوم مثل ارتقای سلامت، بهداشت عمومی، بهداشت محیط، بهداشت حرفه‌ای و علوم پایه‌ای چون فیزیک، ریاضی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و اقتصاد، نمونه علوم و متخصصانی هستند که درزمینه‌ی همه‌گیری بیماری‌های عفونی تئوری‌ها، ابزار، تحقیقات و دانش دارند که درصورت استفاده می‌توانست ضامن موفقیت چشمگیری در مدیریت کرونا در کشور باشد. تکیه‌ی صرف بر دانش پزشکی و رویکرد پزشکی صرف از دید برخی کارشناسان اشتباه مهمی بود که در آینده نباید تکرار شود.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات