بیوگرافی آلفرد نوبل؛ مخترع دینامیت و حامی صلح

سه‌شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۰
مطالعه 16 دقیقه
آلفرد نوبل دانشمند سوئدی بود که یک پارادوکس علمی بزرگ از خود به‌جای گذاشت. او مخترع دینامیت و یکی از مشهورترین دانشمندان حامی صلح بود.
تبلیغات

آلفرد نویل شیمی‌دان، مهندس، مخترع، تاجر و دانشمند بشردوست سوئدی بود. او بیش از هر چیز با اختراع دینامیت و جایزه‌ی مشهور صلح نوبل شناخته می‌شود. نوبل صاحب شرکت تولید تجهیزات نظامی Bofors نیز بود. او علاوه بر دینامیت، ۳۵۴ پتنت ثبت‌شده‌ی دیگر نیز در کارنامه‌ی خود دارد. عنصر نوبلیم در جدول تناوبی عناصر نیز به پاس قدردانی از مطالعات نوبل به نام این شیمی‌دان ثبت شده است.

میراث بزرگی که از آلفرد نوبل باقی مانده، بنیاد صلح نوبل و جایزه‌ی آن است که هرساله به دانشمندان علوم مختلف، ادیبان و فعالان صلح جهانی اهدا می‌شود. مورخان، یک آگهی دروغین فوت را دلیل تأسیس بنیاد نوبل توسط این دانشمند سوئدی می‌دانند. در این آگهی، آلفرد نوبل با عنوان «تاجر مرگ» خطاب شده بود. پس از دیدن این آگهی، او تصمیم گرفت  تمام ثروت خود را برای تأسیس بنیاد صلح نوبل اختصاص دهد.

تولد و تحصیل

آلفرد برنارد نوبل در ۲۱ اکتبر سال ۱۸۳۳ در استکهلم، پایتخت سوئد متولد شد. پدر او، امانوئل نوبل یک مهندس خودساخته بود که تنها تا ۱۴ سالگی تحصیلات رسمی را گذرانده بود. مادر او، آندریت آشل نام داشت و پدربزرگ مادری‌اش حسابدار بود. از طرفی پدری، اولائوس رودبک از دانشمندان سوئدی، جزء نیاکان نوبل است. پدر و مادر آلفرد در سال ۱۸۲۷ با هم ازدواج کردند و ۸ فرزند داشتند. البته فقر این خانواده و بیماری‌های شایع آن دوران باعث شد تنها آلفرد و سه برادرش در کودکی زنده بمانند و به سن جوانی برسند.

آلفرد نوبل

برادران نوبل (به ترتیب راستگرد)، رابرت، آلفرد، لودویگ و امیل

آلفرد نوبل در کودکی به‌خوبی با مفهوم فقر و شکست در تجارت آشنا شد

آلفرد در دوران کودکی و بلافاصله پس از تولد به بیماری دچار شد. این بیماری‌ها در طول عمر همیشه با آلفرد همراه بودند. بیماری‌های متعدد آلفرد و نگهداری مادرش از او، پیوندی عمیق بین این مادر و پسر ایجاد کرد. پدر آلفرد تاجری بود که با به دنیا آمدن او دچار ورشکستگی شد. او در تجارت‌های اولیه موفق بود اما این ورشکستگی و یک آتش‌سوزی که بعدا منزل آن‌ها را به کلی تخریب کرد، خانواده‌ی نوبل را با فقر مطلق روبرو کرد.

وقتی آلفرد چهار ساله بود، پدرش برای شروع کسب‌وکار جدید راهی فنلاند شد. پیشنهادات متعدد کاری از این کشور برای او ارسال شده بود و به همین دلیل امانوئل خانواده را تنها گذاشت و به فنلاند رفت. امانوئل زمان زیادی را بدون فرستادن پول برای خانواده در کشور جدید گذراند. در این زمان، پدربزرگ مادری آلفرد به مادر او کمک‌هزینه‌ای پرداخت کرد تا یک فروشگاه تأسیس کند. او از صبح زود تا پاسی از شب در فروشگاه کار می‌کرد اما سود بسیار پایینی عاید خانواده می‌شد.

آلفرد در هفت سالگی به مدرسه‌ی Jacob's Parish Apologist مخصوص کودکان فقیر رفت. دانش‌آموزان و معلمان این مدرسه رفتاری خشن داشتند و آلفرد همیشه در محیط مدرسه شاهد دعوا بود. معلم‌های آن‌ها نیز به هر بهانه‌ای دانش‌آموزان را تنبیه بدنی می‌کردند. البته آلفرد در این مدرسه به‌خوبی تحصیل کرد و یکی از دانش‌آموزان نمونه شد.

آلفرد نوبل

منزل خانواده‌ی نوبل در سن‌پترزبورگ

سفر به روسیه

امانوئل نوبل پس از سال‌ها تلاش کسب‌وکار خوبی راه‌اندازی کرد. او در تجارت جدید خود برای ارتش روسیه، سلاح تولید می‌کرد. او که ثروتمند شده بود و یک کارخانه‌ی بزرگ تولیدی شد، در سال ۱۸۴۲ خانواده‌اش را به روسیه دعوت کرد. در آن زمان آلفرد ۹ ساله بود. خانواده‌ی نوبل در سن‌پترزبورگ، پایتخت آن زمان روسیه ساکن شدند و آلفرد در مدت یک سال، زبان روسی را به‌خوبی آموخت.

فرزندان خانواده‌ی نوبل به‌جای تحصیل در مدارس عمومی از آموزش معلمان خصوصی بهره گرفتند. امانوئل یکی از طرفداران اصول اخلاق کاری پروتستان بود. او به فرزندان خود آموزش می‌داد که آینده‌ی خود را با کار سخت و تعهد بسازند. پسران نوبل همگی در سنین کودکی و نوجوانی به‌سختی کار می‌کردند.

از دیدگاه عمومی، این رفتار پدر آلفرد می‌توانست موجب عقب ماندن فرزندان از تحصیل شود؛ درحالی‌که داستان برای آلفرد این‌گونه نبود. او علاقه‌ی زیادی به یادگیری داشت و انگلیسی، فرانسه و آلمانی را نیز به دایره‌ی زبان‌ها خارجی خود اضافه کرد. علاوه بر علاقه، استادان آلفرد نیز همگی از آموزگاران طراز اول بودند. او شیمی را تحت تعلیم اساتید دانشگاه آموخت. در همین دوران، کسب‌وکار امانوئل نیز به‌خوبی پیشرفت می‌کرد و او تنوع محصولات نظامی خود را افزایش داده بود.

شروع فعالیت کاری

آلفرد نوبل در ۱۶ سالگی علاقه‌ی زیادی به نویسندگی پیدا کرد. پس از تحصیل زیان انگلیسی او به نمایشنامه‌های شکسپیر علاقه‌مند شد و تحت تأثیر پرسی شلی، به شاعری مشغول شد. پدر آلفرد به تصمیم او احترام می‌گذاشت اما قلبا راضی نبود که پسرش این مسیر را برای ادامه‌ی زندگی طی کند. به همین دلیل به آلفرد پیشنهاد داد که در صورت تمرکز روی کسب‌وکار خانوادگی و پایان دادن به مطالعه‌ی ادبیات، فرصت مسافرت به دور اروپا و آمریکا به او خواهد داد.

آلفرد نوبل

کارخانه‌ی برادران نوبل در سن‌پترزبورگ

آلفرد پیشنهاد پدرش را پذیرفت و به تور اروپا رفت. او در دوران سفر در مکان‌هایی مرتبط با تجارت و تحقیقات خود زمانش را می‌گذراند. آلفرد از کتابخانه‌ها و کارخانه‌های زیادی در طول دوران سفر بازدید کرد و اکثر زمان خود را در پاریس و نیویورک گذراند.

نوبل در ۱۸ سالگی به آمریکا رفت و علاوه بر مطالعه‌ی بیشتر شیمی، زیرنظر دانشمند و مخترع آمریکایی جان اریکسون به تحصیل پرداخت. اریکسون مخترع اولین آیرونکلاد (نوعی کشتی جنگی) آمریکا در خلال جنگ‌های داخلی این کشور بود.

سفر به اروپا و آمریکا باعث آشنایی با ماده‌ی انفجاری سرنوشت‌ساز نیتروگلیسیرین شد

او در سن ۱۹ سالگی و در سال ۱۸۵۲ به روسیه بازگشت و در کسب‌وکار خانوادگی مشفول به فعالیت شد. در آن زمان، تجارت نوبل حدود هزار کارمند داشت. اولین پتنت آلفرد نوبل به زبان انگلیسی و در مورد اختراع یک حسگر جریان گاز بود که در سال ۱۸۵۷ ثبت شد. اولین پتنت سوئدی این دانشمند نیز در سال ۱۸۶۳ با عنوان «روشی برای تولید باروت» ثبت شد.

بازگشت به روسیه با تلاش مضاعف در تجارت ساخت اسلحه همراه بود اما مشکل همیشگی آلفرد، یعنی بیماری او را رها نمی‌کرد. مشکلات مالی پس از چند سال دوباره به خانواده‌ی نوبل هجوم آوردند و در زمانی که آلفرد ۲۵ ساله بود، این مشکلات به اوج خود رسیدند.

آلفرد نوبل

آلفرد نوبل در جوانی در کنار برادرش لودویگ

دولت روسیه پس از شکست در جنگ کریمه در سال ۱۸۵۶، بدهی‌های خود را به کارخانه‌ی نوبل پرداخت نمی‌کرد. در طول جنگ کریمه نیز امانوئل تلاش کرده بود تا سلاح‌هایی با استفاده از ماده‌ی انفجاری جدید نیتروگلیسیرین تولید کند که موفق نبود. اما آلفرد در پاریس و توسط آسانیو سابررو، مخترع نیتروگلیسیرین در مورد این ماده اطلاعات زیادی آموخته بود.

خانواده‌ی نوبل پس از اتمام همکاری با دولت روسیه، توانایی جذب مشتری جدید برای تجارت خانوادگی خود نداشتند. آن‌ها بخش زیادی از این تجارت را فروختند و موارد باقی‌مانده را تحت مدیریت برادر بزرگ‌تر آلفرد یعنی لودویگ قرار دادند که بعدها این تجارت را به موفقیت‌های زیادی رساند. آلفرد و والدینش با مقدار کمی پول به سوئد بازگشتند و برادرانش رابرت و لودویگ در روسیه ماندند. آن‌ها در یک آپارتمان در سن‌پترزبورگ با هم زندگی می‌کردند.

آلفرد که علاقه‌ی زیادی به تحقیق و تحصیل داشت، در همان خانه‌ی کوچک پدری یک آزمایشگاه راه‌اندازی کرد و به اختراعات خود مشغول شد. در سال ۱۸۶۲ و در سن ۲۹ سالگی، آلفرد متوجه شد که می‌توان با استفاده از ترکیب نیتروگلیسیرین و باروت، انفجار کنترل‌شده‌ای تولید کرد. برادران آلفرد در آزمایشاتش در مقیاس بزرگ به او کمک کردند و انفجارهای خود را در کانالی منجمد در بیرون از سن‌پترزبروگ انجام دادند.

نیتروگلیسیرین و دینامیت

آلفرد در سال ۱۸۶۳ به از روسیه به زادگاهش استکهلم رفت. او خیلی سریع مطالعه و آزمایش روی کشفیات جدید خود را در آزمایشگاهی در یک کارخانه در شهر هلنبرگ شروع کرد. آلفرد هیچ گاه فردی قوی نبود، اما روزانه ۱۸ ساعت به کار و تحقیق می‌پرداخت. پس از کشف روش انفجار نیتروگلیسیرین به کمک باروت، آلفرد تولید اختصاصی نیتروگلیسیرین را در سال ۱۸۶۳ شروع کرد و در سال ۱۸۶۴ به تولید انبوه رسید.

سال ۱۸۶۴ با حادثه‌ای ناگوار برای آلفرد و خانواده‌اش همراه بود. امیل، برادر کوچک آلفرد به همراه یک دانشجو در یکی از آزمایشگاه‌های آن‌ها در هلنبرگ در حال آماده‌سازی سفارش نیتروگلیسیرین یک شرکت ریلی بود. این شرکت از ماده‌ی خریداری‌شده برای ساخت تونل در صخره‌ها استفاده می‌کرد که یک حاثه در مراحل آزمایش باعث شد انفجاری بزرگ رخ دهد و هر دو نفر به همراه چند نفر دیگر در این حادثه جانشان را از دست بدهند.

باوجود غم و اندوه زیاد از مرگ برادر، آلفرد باز هم به تولید نیتروگلیسیرین ادامه داد. تقاضا برای این ماده‌ی منفجره به حدی بالا بود که با شروع دهه‌ی ۱۸۸۰، نوبل کارخانه‌های تولیدی متعددی برای آن تأسیس کرد. البته برخی از این کارخانه‌ها که در اقصی نقاط اروپا و آمریکا تأسیس شده بودند، در حین انجام فرآیند دچار حادثه‌ی انفجار و آتش‌سوزی می‌شدند.

آلفرد نوبل

صفحه ی اول سند ثبتی یکی از کارخانه‌های تولید دینامیت

پس از کسب موفقیت‌های متعدد نیتروگلیسیرین، یکی از چالش‌های نوبل، بحث با واحدهای ثبت اختراع کشورهای مختلف بود که قوانین گوناگونی برای ثبت پتنت‌های او داشتند. علاوه بر آن، او درگیری‌های متعددی نیز با کلاهبرداران داشت که می‌خواستند از اختراع او به نفع خودشان استفاده کنند.

اولین تلاش‌های تحقیقاتی نوبل برای اختراع چاشنی در سال ۱۸۶۳ بود. او از یک استوانه‌ی چوبی داخل یک محفظه‌ی فلزی حاوی نیتروگلیسیرین به‌عنوان چاشنی استفاده ‌می‌کرد. انفجار اولیه در باروت داخل استوانه‌ی چوبی، منجر به انفجار نیتروگلیسیرین مایع می‌شد.

دینامیت راه‌ حلی برای نگهداری و انفجار کنترل‌شده‌ی نیتروگلیسیرین بود

در سال ۱۸۶۴، آلفرد نوبل به کشف بزرگی رسید و توانست چاشنی انفجار را برای اختراعات قبلی خود طراحی کند. این چاشنی جدید Blasting Cap نام داشت. انواع مختلف چاشنی‌های اختراع‌شده توسط نوبل هنوز هم برای تولید محصولات انفجاری استفاده می‌شود. اختراعات اولیه‌ی او نیز تا ۵۰ سال بدون تغییرات به همان شکل در صنعت استفاده شدند.

اختراع دینامیت، در همین دوران اوج فعالیت‌های نوبل و در نوامبر سال ۱۸۶۳ اتفاق افتاد. او توانست نیتروگلیسیرین را با موادی متخلخل مانند زغال سنگ ترکیب کند و ماده‌ای انفجاری با قابلیت کنترل انفجار بالا تولید کند. او در ژانویه‌ی سال ۱۸۶۴ برای ثبت پتنت خود به اداره‌ی ثبت اختراع سوئد رفت اما پس از آن درگیری‌ها و مشغله‌های زیاد باعث شد که از روند ثبت دور بماند.

با افزایش حوادث در فرآیند تولید نیتروگلیسیرین، نوبل به آزمایشات تجربی خود در ارتباط با ترکیب این ماده و مواد متخلخل رجوع کرد. این آزمایشات در نهایت به ساخت دینامیت منجر شد که در سال ۱۸۶۶ با توضیح زیر در اداره‌ی ثبت پتنت سوئد، به نام آلفرد نوبل ثبت شد. اختراع دینامیت، ماده‌ی منفجره‌ای امن‌تر را به بازار عرضه کرد که البته قدرت انفجاری کمتری نسبت به نیتروگلیسیرین داشت. 

ماده‌ی انفجاری جدید من با نام دینامیت، ترکیب ساده‌ی نیتروگلیسیرین با ماده‌ی شدیدا متخلخل سیلیکات است. این ماده رنگی نارنجی و حالتی نرم و پلاستیکی دارد که در محفظه‌های کاغذی با پوشش محکم پرس شده است.
آلفرد نوبل

آلفرد نوبل

نام دینامیت از کلمه‌ی یونانی دینامیس (Dynamis) گرفته شده که به معنای قدرت است. نوبل در ابتدا بر این باور بود که اختراعش تنها برای مقاصد صلح‌آمیز استفاده خواهد شد. او در این باره گفته بود:

اختراع من یعنی دینامیت به زودی بیش از هزاران کنوانسیون بین‌المللی به صلح کمک خواهد کرد. وقتی مردم بفهمند که هر ارتشی در یک لحظه انفجار احتمال نابودی دارد، ناچار به سمت صلح می‌روند.

ژلینیت

اختراع بزرگ بعدی آلفرد نوبل، ژل انفجاری یا ژلینیت بود. او در سال ۱۸۶۶ تلاش‌هایی برای اختراع این ماده انجام داد و سرانجام در سال ۱۸۷۵ موفق به ساخت آن شد. این ماده از گلیسیرین ژلاتینه شده و نیتروسلولز تشکیل شده است. 

ژلینیت ماده‌ی بهتری نسبت به دینامیت بود. این ژل انفجاری قابلیت استفاده در زیر آب داشت و موارد استفاده‌ی متعددی را شامل می‌شد. علاوه بر آن ژلینیت مشکل تعریق دینامیت نداشت. تعریق دینامیت در زمان نشت نیتروگلیسیرین از درون آن اتفاق می‌افتاد که خطر انفجار آن را بسیار افزایش می‌داد.

ژلینیت با خاصیت تغییر شکل بالا و مقاومت در برابر آب، دستاورد بزرگی در صنعت انفجار بود

ژلینیت قابلیت حمل زیادی داشت. امن‌تر بود و به هر شکلی تغییر حالت می‌داد. این کشف، موفقیت تجاری بزرگ دیگری برای نوبل به همراه داشت که البته با تلاش بسیاری به دست می‌آمد. تولید این ماده‌ی جدید دشواری‌ها و هزینه‌های خاص خود را داشت و با این که خودش ماده‌ی امنی بود، فرآیند تولید خطرناکی داشت.

بالیستیت

اختراع نظامی بعدی نوبل، بالیستیت بود. این ماده‌ی اشتعالی به‌عنوان ماده‌ای با دود بسیار پایین توسط این دانشمند سوئدی در زمان اقامت در پاریس اختراع شد. پتنت بالیستیت در سال ۱۸۸۷ در انگلستان و در سال ۱۸۹۱ در آمریکا به نام نوبل ثبت شد. بالیستیت ماده‌ای محرک و قابل استفاده در گلوله‌ و خمپاره‌ بود.

از آنجایی که بالیستیت در فرانسه اختراع شده بود، نوبل برای فروش آن ابتدا به ارتش این کشور پیشنهاد داد اما با پاسخ منفی آن‌ها روبرو شد. به همین دلیل دانشمند سوئدی به سمت ارتش ایتالیا رفت و مجوز تولید محصول خود را به آن‌ها فروخت. این تصمیم باعث شد تا افکار عمومی و رسانه‌ها بر ضد نوبل شوند که بخش اعظمی از آن به خاطر تلاش‌های دولت فرانسه بود. در نهایت پلیس فرانسه به آزمایشگاه نوبل حمله و تمامی مواد و آزمایشات او را توقیف کرد. نوبل در سال ۱۸۹۱ برای همیشه فرانسه را به مقصد ایتالیا ترک کرد.

آلفرد نوبل

آخرین منزل نوبل در سوئد

جایزه‌ی نوبل

زندگی آلفرد نوبل همیشه با درگیری‌ها و تضادهای درونی همراه بوده است. از طرفی او خود را فردی صادق، دانشمندی سختکوش، مخترغ و تاجری موفق می‌دانست. او ریشه‌های فقر در گذشته‌ی خود را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد و همیشه برای کمک به نیازمندان آماده بود. در مقابل، ثروت او از فروش اسلحه و مواد انفجاری تأمین شده بود و نوبل می‌دانست که اکثر مردم او را به دید فردی فاسد می‌بینند.

آلفرد نوبل

مراسم اهدای اولین جایزه‌ی نوبل

برادر نوبل، لودویگ در سال ۱۸۸۸ از دنیا رفت. آگهی‌های فوت در آن زمان در روزنامه‌ها به وفور پیدا می‌شدند و یک روز، آلفرد آگهی دروغین فوت خود را در یک روزنامه دید. این آگهی با تیتر «تاجر مرگ، درگذشت» چاپ شده بود. خواندن این آگهی جعلی نوبل را بسیار آزرده‌خاطر کرد و این دانشمند را به این فکر فرو برد که در زمان مرگ هیچ‌کس او را همراهی نخواهد کرد.

تفکر نوبل در مورد عاقبت شخصی او را به تصمیمی ماندگار رساند. او ۹۴ درصد از ثروت خود را برای اهدای جوایز سالانه در موضوعات علمی متعدد همچون شیمی، فیزیک، علوم پزشکی و ادبیات اختصاص داد. اولین جوایز نوبل در سال ۱۹۰۱ اهدا شدند. بخش مهم دیگر جوایز سالانه‌ی او به دسته‌بندی صلح تعلق داشت که با توضیح زیر بیان می‌شد:

هر فرد یا گروهی که بهترین خدمات را در جهت برابری جهانی و کاهش ارتش‌های بین‌المللی ارائه دهد یا به تأسیس و پیشرفت سازمان‌های حامی صلح کمک کند.

نکته‌ی قابل توجه در مورد زندگی این دانشمند آن است که اکثر مواد انفجاری اختراع شده توسط او، برای مقاصد صلح‌آمیز استفاده شده‌اند. سد، راه‌های ارتباطی، تونل و کانال‌های دریایی مثال‌هایی از این استفاده‌های صلح‌آمیز هستند که پیشرفت‌های زیادی برای تمامی جوامع بشری به همراه داشته‌اند.

آلفرد نوبل

صفحاتی از وصیت‌نامه‌ی آلفرد نوبل

آلفرد نوبل در سال ۱۸۹۳ به صنعت نظامی سوئد علاقه‌مند شد و در سال بعد کارخانه‌ی ذوب آهن Bofors را در نزدیکی شهر وارم‌لند این کشور خریداری کرد که به یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های نظامی در سوئد تبدیل شد. نوبل علاوه بر مواد انفجاری، اختراعات متعدد دیگری هم دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان چرم و ابریشم مصنوعی را نام برد.

زندگی شخصی و مرگ

تا شروع دهه‌ی ۱۸۸۰، نوبل به ثروتی عظیم رسید و اکثر اوقات در حال مسافرت و بازدید از تجارت خود در کارخانه‌های متعدد بود. در سال ۱۸۷۳ و در سن ۴۰ سالگی او از استکهلم به پاریس رفت. او از سفر دوران نوجوانی خود به این شهر خاطرات خوبی داشت و بعلاوه، پاریس به محل کارش در کارخانه‌های متعدد نزدیک‌تر بود. او یک خانه‌ی مجلل در این شهر خریداری کرد و آن را به‌نوعی به مرکز مدیریت خود و مکانی برای مذاکرات تجاری نیز تبدیل کرد. نوبل در جوانی به‌خوبی زبان فرانسه را آموخته بود و به‌راحتی در پاریس زندگی می‌کرد.

آلفرد نوبل زندگی اشرافی خود را در تنهایی می‌گذراند

آلفرد نوبل در خانه‌ی اشرافی خود در پاریس یک کتابخانه‌ی شخصی بزرگ و یک اصطبل برای نگهداری اسب‌های اصیلش داشت. همان‌طور که گفته شد او با وجود زندگی اشرافی هیچ‌گاه گذشته‌ی خود را فراموش نکرد و همیشه به فقرا کمک می‌کرد. یک بار او به یکی از خدمتکارانش، هدیه‌ای به انتخاب خودش پیشنهاد داد. این خدمتکار با تیزهوشی، درآمد یک روز نوبل را تقاضا کرد و این دانشمند هدیه را به او پرداخت کرد.

آلفرد نوبل

مدال جایزه‌ی نوبل

این تاجر بزرگ با وجود ثروت زیاد، فردی خجالتی بود و در پیدا کردن دوست و همدم دچار مشکل بود. او یک بار در جوانی و در سن‌پترزبورگ به خانمی پیشنهاد ازدواج داد که با پاسخ رد مواجه شد. او در سال ۱۸۷۶، کنتس اتریشی، برثا کینسکی را به‌عنوان دستیار شخصی استخدام کرد. نوبل علاقه‌ی شدیدی به برثا داشت و ایده‌ها و طرح‌های صلح‌طلبانه‌ی او را نیز تحسین می‌کرد. به احتمال زیاد این کنتس نقش مهمی در تأسیس بنیاد نوبل داشت. آلفرد از برثا خواستگاری کرد اما در این مورد هم پاسخ رد شنید و کنتس برای ازدواج پاریس را ترک کرد. برثا کینسکی در سال ۱۹۰۵ به‌خاطر تلاش‌هایش درمسیر صلح، جایزه‌ی صلح نوبل را دریافت کرد.

سوفیا هس، دختر دیگری بود که نوبل در سال ۱۸۷۶ به او علاقه‌مند شد. در آن زمان نوبل ۴۳ ساله و این دختر با نام سوفی هس، ۲۰ ساله بود. نوبل برای ملاقات با این خانم به اتریش سفر می‌کرد و خبری از رابطه‌ی خود با او به دوستان پاریسی خود نداده بود. در نهایت سوفی نیز در سال ۱۸۹۴ و با کمک‌های مالی نوبل با مرد دیگری ازدواج کرد.

نوبل در سال ۱۸۸۴ عضو آکادمی سلطنتی علوم سوئد شد. این آکادمی بعدا به‌عنوان مرجع انتخاب‌کنند‌ه‌ی دو جایزه‌ی نوبل فعالیت کرد. دانشمند بزرگ سوئدی در سال ۱۸۹۳ دکترای افتخاری خود را از دانشگاه اوپسلا در سوئد دریافت کرد. برادران آلفرد یعنی لودویگ و رابرت چند منبع نفتی در دریای خزر کشف کردند و بسیار ثروتمند شدند. آلفرد نیز در این میدان‌ها سرمایه‌گذاری و ثروت زیادی از آن‌ها کسب کرد.

آلفرد نوبل

اقامتگاه ویلایی آلفرد نوبل در ایتالیا

پس از نقل مکان به ایتالیا، نوبل در شهر کوچی از توابع سن‌رومئو در این کشور ساکن شد. او در آن زمان ۵۷ ساله بود. آلفرد در سال‌های پایانی عمر از بیماری قلبی رنج می‌برد که به طور عجیبی با کمی نیتروگلیسیرین تا حدودی درمان می‌شد. او در نهایت در دهم دسامبر سال ۱۸۹۶ و در اثر سکته‌ی قلبی از دنیا رفت. آلفرد نوبل ۳۵۵ پتنت به‌صورت بین‌المللی به نام خود ثبت کرد و در زمان مرگش، کسب‌وکار او به ۹۰ کارخانه‌ی تولید تجهیزات نظامی گسترش یافته بود.

بخش عمده‌ای از ثروت نوبل به‌جایزه‌ی نوبل اهدا شد. او هیج ارثی برای خانواده‌ی خود به‌جای نگذاشت و اعتقاد داشت اقوام ثروتمندش تنها به منظور تأمین تحصیلات عالی و اصول اولیه‌ی زندگی برای فرزندانشان، مستحق پول هستند. به عقیده‌ی او بقیه‌ی ثروت باید به جامعه بازگردانده شود. نوبل وصیت کرده بود که بدنش با اسید تجزیه شده و به خاک سپرده شود اما در نهایت جسد او سوزانده شد و خاکسترش در گورستان Norra begravningsplatsen سوئد دفن شد. یادبود ماندگار آلفرد نوبل در شهر سن‌پترزبورگ روسیه ساخته و در سال ۱۹۹۱ از آن رونمایی شد. این یادبود انتزاعی توسط هنرمندان روسی، سرجی الیپف و پاول شوچنکو طراحی شده است.

نقل قول‌های مشهور از آلفرد نوبل

  • اگر هزاران ایده داشته باشم و تنها یکی به نتیجه برسد، موفق خواهم بود.
  • امیدواری پوششی برای حقیقت است.
  • فریب و حیله، بزرگ‌ترین صنعت دوران ما پس از کشاورزی است.
  • قناعت، تنها ثروت واقعی جهان است.
  • خانه جایی است که من کار می‌کنم و من همه جا در حال کار کردن هستم.
  • تبلیغات
    داغ‌ترین مطالب روز

    نظرات

    تبلیغات