وقتی «سیمپسونها» پیشگوی تکنولوژی میشود؛ از ساعت هوشمند تا چاپ غذا
یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۰مطالعه 14 دقیقهدر سالهای اخیر، این ایده که نویسندگان سریال کارتونی «سیمپسونها» احتمالاً مسافران زمان هستند، به شوخی رایجی تبدیل شده است؛ چرا که آنها توانستهاند بسیاری از رویدادهای آینده را پیشبینی کنند: از ریاستجمهوری دونالد ترامپ گرفته تا خرید کمپانی فاکس قرن بیستم توسط دیزنی، بسیاری از اتفاقاتی که در این سریال تنها به عنوان شوخیهای ساده مطرح شدهاند، در نهایت به طرز عجیبی در دنیای واقعی به وقوع پیوستهاند.
البته توضیحی منطقی برای این پدیده وجود دارد. سیمپسونها دهههاست که روی آنتن هستند و صدها قسمت از این مجموعه تولید شده است. بنابراین طبیعی است که در میان این حجم گسترده از محتوای طنز و هجوآمیز، برخی از موارد هم به صورت اتفاقی با واقعیت همخوانی پیدا کند.
از سوی دیگر، کارتون سیمپسونها اغلب به طنز اجتماعی میپردازد و موضوعاتی را که در زمان خود برجسته و بحثبرانگیز هستند، دستمایهی شوخی قرار میدهد. درنتیجه، چندان هم جای تعجب ندارد که تاریخ تکرار شود و به نظر برسد که این مجموعه وقایع را از قبل پیشبینی کرده است. با این حال، همچنان تماشای این پیشبینیهای دقیق، بهویژه در زمینهی تکنولوژیهای پیشرفته، متحیر کننده است؛ چرا که بسیاری از فناوریهایی که سالها پیش در این سریال به نمایش درآمده بودند، بعدها به واقعیت تبدیل شدند!
برخی دستگاهها، مانند ساعتهای هوشمند سرانجام دیر یا زود اختراع میشدند، اما زمانی که پیشبینی «مترجم زبان نوزادان» به وقوع میپیوندد، حتی اگر کاملاً کاربردی هم نباشد، جای شگفتی دارد. در ادامه، برخی از جالبترین پیشبینیهای سیمپسونها در دنیای تکنولوژی را با هم مرور میکنیم. شاید برای تصور دنیا در ۲۰ سال آینده تنها کافی باشد پای تماشای این سریال کارتونی بنشینیم.
شبیهساز باغبانی که به بازی «فارمویل» تبدیل شد
در قسمت دوازدهم فصل نهم سیمپسونها با عنوان Bart Carny (سال ۱۹۹۸)، شخصیت مارج تلاش میکند فرزندانش را به انجام کارهای باغبانی ترغیب کند. اما آنها علاقهای به این کار نشان نمیدهند. در این میان، هومر که مثل همیشه بیخیال است، تصمیم میگیرد همه را به جشنوارهای تفریحی ببرد. در آنجا، بچهها مشتاق تجربهی تمام وسایل بازی هستند و بارت، با وجود اینکه در خانه از انجام کارهای باغبانی خودداری کرده بود، علاقهمند به امتحان کردن «شبیهساز باغبانی» میشود.
شوخی این صحنه کاملاً واضح است: کودکان تمایلی به انجام کارهای مفید و واقعی ندارند، اما اگر همان کار بهعنوان یک بازی ویدیویی بینتیجه ولی جذاب ارائه شود، به سرعت به آن علاقهمند میشوند. این دقیقاً همان فلسفهای است که پشت بازی فیسبوکی و فوقالعاده محبوب فارمویل در دههی ۲۰۱۰ قرار داشت. کاربران میتوانستند در این بازی محصولات کشاورزی بکارند و دام پرورش دهند. ویژگی اصلی این بازی، تعامل اجتماعی آن بود که به کاربران اجازه میداد با کمک دوستان فیسبوکی خود، مزرعهشان را گسترش دهند.
کودکان تمایلی به انجام کارهای مفید واقعی ندارند، اما از انجام همان کار در بازی ویدیویی لذت میبرند
نکتهی جالب اینکه کاربران ساعتها و روزها برای این بازی وقت صرف میکردند، درحالیکه میتوانستند طی همان مدت، آن مهارت را در دنیای واقعی به کار بگیرند و باغچهای واقعی پرورش دهند. متأسفانه، تمام زمانی که بازیکنان صرف فارمویل کردند، بیثمر ماند، چرا که این بازی در پایان سال ۲۰۲۰ برای همیشه تعطیل شد.
از یک زاویهی دیگر، شوخی سیمپسونها را میتوان پیشبینیای برای محبوبیت بازیهای شبیهسازی روزمره مانند «Car Wash Simulator» و «PowerWash Simulator» دانست. حداقل، شاید این بازیها نشان دهند که انجام این کارها در دنیای واقعی نیز میتواند سرگرمکننده باشد.
پیشبینی ساعتهای هوشمند توسط سیمپسونها
زمانی که صحبت از پیشبینیهای شگفتانگیز سیمپسونها میشود، مهمترین و بحثبرانگیزترین آنها، پیشبینی ریاستجمهوری دونالد ترامپ در فصل یازدهم و اپیزود «بارت به سمت آینده» (سال ۲۰۰۰) است. در این اپیزود آیندهای را میبینیم که لیزا سیمپسون رئیسجمهور ایالات متحده شده و در یک دیالوگ گذرا به ریاستجمهوری ترامپ اشاره میشود.
اما قبل از آن، سیمپسونها پیشبینی دیگری دربارهی آینده داشتند که در فصل ششم و اپیزود «عروسی لیزا» به تصویر کشیده شد. در این اپیزود، لیزا نزدیک است با عشق اول خود، هیو پارکفیلد، ازدواج کند. در صحنهای، زمانی که اولین تلاش هیو برای خواستگاری با شکست مواجه میشود، او بلافاصله با ساعتی که روی مچ دستش قرار دارد، صحبت میکند.
این صحنه را میتوان پیشدرآمدی بر ساعتهای هوشمند امروزی دانست که به کاربران اجازه میدهند تماس بگیرند و انواع دادههای مهم را از روی مچ خود مدیریت کنند. البته، ساعتهای هوشمند واقعی امروزی بهجای طراحی تاشو مانند تلفنهای قدیمی، دارای صفحهنمایش لمسی هستند، اما گجت هیو همچنان حس و حال خاصی از طراحی کلاسیک را القا میکند.
البته، پیشبینی ساعتهای هوشمند تنها به سیمپسونها محدود نمیشود. شاید بتوان نخستین نمونهی مشهور این فناوری را در دههی ۱۹۴۰ و در کمیکهای دیک تریسی مشاهده کرد که شخصیت اصلی آن، رادیوی دوطرفهای روی مچ دستش داشت. پس از آن، آثار دیگری مانند جتسونها، پیشتازان فضا و حتی کارتون کارآگاه گجت نیز این ایده را مطرح کردند. در دنیای واقعی نیز ساعت Hamilton Pulsar Time Computer که در سال ۱۹۷۲ عرضه شد، یکی از نخستین نمونههای ساعتهای دیجیتالی مدرن بود که ظاهری بسیار آیندهنگرانه داشت و دارای نمایشگر LED بود. حتی ساعت هوشمند هیو در سیمپسونها نیز در مقایسه با این محصول، ابتدایی به نظر میرسد.
تماس تصویری؛ پیشبینی بزرگ بعدی سیمپسونها
اپیزود عروسی لیزا در کنار پیشبینی ساعت هوشمند، چندین فناوری دیگر را نیز به تصویر کشیده بود که قرار بود در سال ۲۰۱۰، یعنی آیندهای دور از نظر مردم آن زمان به واقعیت بپیوندند. در یکی از صحنهها، پس از اینکه هیو از لیزا خواستگاری میکند، او از طریق یک تماس تصویری سعی میکند این خبر خوش را به مارج بدهد.
همانطور که ساعت هوشمند هیو شباهتهایی با تلفنهای تاشوی قدیمی داشت، دستگاه تماس تصویری سیمپسونها نیز طراحی کلاسیکی داشت. این تلفن تصویری بهجای استفاده از فناوریهای مدرن لمسی، همچنان نیازمند شمارهگیری به سبک قدیمی با یک صفحهی چرخان بود. این صحنه نشان میدهد که اگرچه سیمپسونها توانسته بودند برخی فناوریهای آینده را پیشبینی کنند، اما جزئیات این تخیلات همچنان تحت تأثیر دیدگاههای آن دوران باقی مانده بود.
فیستایم دقیقاً در همان سالی که در اپیزود سیمپسونها تصور شده بود، معرفی شد
با اینکه تلفن تصویری اپیزود عروسی لیزا فرمی کلاسیک دارد، اما ایدهی اصلی آن بهدرستی نحوهی تعامل افراد در آینده را پیشبینی کرده بود. آیندهای که افراد میتوانند همزمان با مکالمه، تصویر طرف مقابل را نیز ببینند. ظهور این فناوری در دنیای واقعی چندان طول نکشید، چرا که در اواخر دههی ۲۰۰۰، گوشیهای هوشمند مجهز به دوربین سلفی به بازار آمدند و مفهوم تماس تصویری را عملی کردند.
چنین پیشبینیای برای یک کارتون تلویزیونی در سال ۱۹۹۵ بسیار چشمگیر است. رواج گستردهی این فناوری زمانی آغاز شد که اپل در سال ۲۰۱۰، آیفون ۴ را با قابلیت فیستایم معرفی کرد و تماس تصویری را در دسترس کاربران عادی قرار داد. جالب اینجا است که فیستایم دقیقاً در سال ۲۰۱۰ معرفی شد؛ یعنی همان سالی که در اپیزود عروسی لیزا به عنوان آیندهی دور تصور شده بود. نکند نویسندگان سیمپسونها واقعاً مسافران زمان هستند؟
یکی از نکات طنزآمیز در صحنهی تماس تصویری این اپیزود، واکنش مارج است که متوجه نمیشود در حال مکالمهی تصویری است. او در حالی که به لیزا قول میدهد هومر روز عروسیاش را خراب نکند، به خاطر این «دروغ مصلحتی»، انگشتانش را بهطور ضربدری نگه میدارد، غافل از آن که لیزا میتواند همه چیز را ببیند. هر کسی که تاکنون در تماس تصویری با والدینی که چندان با فناوریهای جدید آشنا نیستند صحبت کرده باشد، احتمالاً این صحنه را کاملاً درک میکند.
رباتهای کتابدار؛ از طنز در «سیمپسونها» تا واقعیت در سنگاپور
سریال سیمپسونها مخترع ایدهی رباتها نیست، اما برخی از پیشبینیهای آن در مورد این فناوری به حقیقت پیوستهاند. بشر همواره در تلاش بوده است تا رباتهای هوشمند بسازد. برخی از آنها به ابزارهایی مفید تبدیل شدهاند و برخی دیگر نیز به دلیل ظاهر ترسناک یا کاربرد غیر شفافشان واکنشهای منفی دریافت کردهاند. در اپیزود عروسی لیزا، به جز رباتهایی که در ابتدای این اپیزود حضور دارند، شاهد یک کتابدار رباتیک هستیم که پس از گریه کردن، صورتش دچار آتشسوزی میشود! اگرچه هنوز رباتهای کتابدار کاملاً شبیه انسان نشدهاند، اما فناوری آنها در حال پیشرفت است.
در سال ۲۰۱۶، خبر معرفی ربات کتابداری به نام آئوروس در سنگاپور منتشر شد. این ربات قادر است قفسههای کتابخانه را اسکن کند و کتابهایی را که در جای اشتباه قرار گرفتهاند، شناسایی کند. سپس، فهرستی از کتابهایی را که نیاز به جابهجایی دارند، به کارکنان کتابخانه ارائه میدهد. البته آئوروس هنوز نمیتواند تمامی وظایف یک کتابدار انسانی را انجام دهد، اما در کاهش کارهای تکراری و مکانیکی به کتابداران کمک میکند. خوشبختانه آئوروس برخلاف کتابدار رباتیک سیمپسونها قابلیت گریه و آتشسوزی بر اثر اتصالی را ندارد.
سیمپسونها با چاپ سهبعدی غذا درست میکردند
در اپیزود «درام آینده» از فصل ۱۶ (سال ۲۰۰۵) که نگاهی دیگر به آینده و چگونگی تغییرات احتمالی خانواده سیمپسونها دارد، بارت و لیسا از دبیرستان فارغالتحصیل شدهاند. مارج قبل از رفتن به مراسم فارغالتحصیلی عکسی از آنها میگیرد و این عکس به یک کیک تبدیل میشود! مارج میگوید: «عالیه! حالا که دانشمندان جادو را اختراع کردهاند، میتوانیم هر کاری که بخواهیم انجام دهیم.»
برای توضیح این پدیده در دنیای واقعی، میتوان گفت که مارج با استفاده از فرآیند چاپ سهبعدی آن کیک را ساخته است. محققان در تلاش هستند تا روشهایی عملی برای تولید غذا توسعه دهند. یکی از این راهها استفاده از جوهرهای غذایی است که مواد مغذی و طعم سبزیجات تازه و منجمد را حفظ میکنند. در این فرآیند، غذا به صورت لایهلایه و با استفاده از یک خمیر خوراکی به هر شکلی که کاربر بپسندد تولید میشود و میتواند روشی عالی برای پوشش نیازهای تغذیهای و سلایق گوناگون افراد باشد. متأسفانه این فناوری هنوز برای استفادهی خانگی بسیار گران است و به سادگی گرفتن عکس از هر چیزی که بخواهید نیست.
اپیزود درام آینده پر است از فناوریهای عجیبوغریب که در مقایسه با اپیزودهایی مانند عروسی لیسا، دور از ذهنتر به نظر میرسند. در این اپیزود که رئیس ویگام تبدیل به یک ربات پلیس شده و شخصیت مو هم یک کلون برای خودش دارد، غذاهای چاپ سهبعدی کمترین جای تعجب را دارند.
سیمپسونها قبل از همه خانه هوشمند داشتند
این سریال معمولاً برای نشان دادن استفاده از فناوریهای جدید به روایتهای عجیب و دور از ذهن متوسل میشود. در دوازدهمین قسمت از اپیزود «خانه درختی وحشت» (۲۰۰۱)، خانوادهی سیمپسونها صاحب یک خانه هوشمند جدید شدهاند که توسط هوش مصنوعی شروری کنترل میشود. این هوش مصنوعی تمام کارهای خانواده را انجام میدهد، از پختن غذاهای مورد علاقهشان گرفته تا تمیز کردن میز غذا. البته این هوش مصنوعی به مارج علاقمند میشود و سعی میکند هومر را بکشد، اما قبل از این اتفاق، برخی از فناوریهای جالبش را به نمایش میگذارد.
اکثر مردم احتمالاً خانههای خود کاملا عوض نمیکنند، اما دستگاههای پیشرفتهی زیادی وجود دارد که داشتن یک خانهی هوشمند را آسانتر از همیشه میکند. برای بهرهمند شدن از این فناوری، مثل خانوادهی سیمپسونها حتی نیازی به ثروت آنچنانی هم نیست. برای مثال، زنگهای ویدیویی Ring به شما این امکان را میدهند که پیش از باز کردن در ببینید چه کسی پشت آن است، ترموستاتهای هوشمند دمای خانه را حتی زمانی که در منزل نیستید، کنترل میکنند و جاروبرقیهای هوشمند بهطور خودکار خانه را برایتان تمیز میکنند. این فناوریها اگرچه زحمت تمیز کردن میز غذا را بر عهدهی خودتان میگذارند، اما بارهای بسیاری را هم از روی دوشتان برمیدارند.
هوش مصنوعی خانه سیمپسونها سعی میکند هومر را بکشد
هوش مصنوعی خانهی سیمپسونها که بهطور واضح از HAL 9000 در فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسهی فضایی» الهام گرفته است، نگرانیهای بسیاری از مردم را دربارهی هوش مصنوعی به نمایش میگذارد. البته تنها انسانی که این هوش مصنوعی میخواهد بکشد، هومر است، اما اگر یک هوش پیشرفتهتر چیزی بیشتر از ازدواج با مارج بخواهد، چه میشود؟
مترجم زبان نوزاد؛ اولین بار در کارتون سیمپسونها
در فصل دوم سریال متوجه میشویم که هومر یک برادر ناتنی به نام هرب دارد که یک تاجر موفق است، اما در پایان همان قسمت به دلیل بیکفایتی هومر، تمام ثروتش را از دست میدهد. خوشبختانه، او در فصل سوم و در اپیزود «برادر، میتوانی دو سکه قرض بدهی؟» دوباره فرصتی برای موفقیت پیدا میکند. او مقداری پول از هومر قرض میگیرد تا دستگاهی اختراع کند که او را دوباره به روزهای اوج برگرداند: یک مترجم زبان نوزاد! بهترین نمونه برای آزمایش این مترجم، مگی، نوزاد خانوادهی سیمپسونها است که هرب با تحلیل آواهای کودکانهی او، متوجه میشود که واقعاً چه میخواهد!
بدون شک، یک مترجم واقعی برای نوزادان کمک بزرگی برای والدین تازهکاری است که آرزوی دارند فرزندشان کمتر بیقراری کند. در عصر هوش مصنوعی، خدمات مختلفی ارائه شده است که ادعا میکنند میتوانند گریههای نوزادان را به درخواستهای قابلفهم ترجمه کنند. برای مثال، اپلیکیشن کاپلا مدعی است که با استفاده از هوش مصنوعی، میتواند مشخص کند که نوزاد گرسنه است یا خوابآلود. سازندگان این اپلیکیشن ادعا میکنند که محصولشان تا ۹۵درصد دقت دارد، اما با هزینهی اشتراک ماهانه ۹٫۹۹ دلار کاملاً طبیعی است که برخی از والدین نسبت به تأثیر واقعی آن تردید داشته باشند. از دیگر اپلیکیشنهای مشابه میتوان به «نَنی AI» و «چتربِیبی» اشاره کرد.
هرب با اختراعش ثروت زیادی کسب میکند، اما در ادامهی سریال دوباره ورشکسته میشود. شاید مترجم نوزاد او دارای نقصی بوده که باعث جمعآوری گستردهی آن از بازار شده است، شاید هم مردم از شنیدن صدای مردانهی هرب از دستگاه با هر بار سر و صدای نوزادشان خسته شدند.
تحول دوربین هندزفری هومر
امروزه دیگر نیازی به حمل دوربینهای سنگین و حجیم نیست، چراکه میتوان با هر گوشی هوشمندی تصاویر و ویدئوهای باکیفیتی ثبت کرد. بسیاری از رانندگان، دوربینهایی روی داشبورد خودرویشان نصب میکنند تا در صورت تصادف، مستندات لازم را داشته باشند. همچنین صاحبان خانه از زنگ درهای تصویری برای نظارت بر فضای بیرونی منزل خود استفاده میکنند. بهطور کلی، دسترسی آسان به دوربینهای هندزفری، زندگی افراد را از جنبههای زیادی راحتتر کرده است.
ایدهی دوربین هندزفری را میتوان در یکی از قسمتهای سریال سیمپسونها به نام «هومر و آپو» (۱۹۹۴) مشاهده کرد. در این قسمت، هومر وظیفه دارد که سهلانگاری آپو را با دوربینی کوچک که داخل یک کلاه بزرگ مخفی شده است، ثبت کند. البته این دوربین هنوز هم بزرگ است، اما تیم خبری کنت براکمن موفق میشود تصاویر ثبت شده را بهصورت بیسیم دریافت کند. این شوخی در دههی ۹۰ بسیار جالب بود، اما امروزه هومر میتوانست بهسادگی یک دوربین کوچک به لباس خود متصل کند تا ثابت کند که آپو مواد غذایی فاسد میفروشد.
دستگاه تشخیص لحن کنایهآمیز
در اپیزود بیستودوم از فصل دهم سریال با عنوان «آنها مغز لیسا را نجات دادند» (۱۹۹۹)، لیسا با باهوشترین افراد اسپرینگفیلد ملاقات میکند و در نهایت آنها ادارهی شهر را در دست میگیرند. یکی از این افراد، پروفسور فرینک است که اختراعات جالبش نقش مهمی در روند داستان ایفا میکنند. در این اپیزود او یک دستگاه تشخیص لحن کنایهآمیز را رونمایی میکند، اما دستگاه هنگام آنالیز لحن صدای «کامیک بوک گای»، از شدت کنایهآمیز بودن لحن او منفجر میشود.
در نگاه اول، تشخیص کنایه در مکالمات روزمره کار سادهای به نظر میرسد، اما محققان موفق به توسعهی یک آشکارساز کنایهی مبتنی بر هوش مصنوعی شدهاند. مت کولر از دانشگاه گرونینگن در گفتگو با گاردین میگوید: «وقتی مطالعه روی کنایه را آغاز میکنید، متوجه میشوید که ما چقدر در مکالمات روزمرهی معمولی خود از آن استفاده میکنیم، اما هنگام صحبت با دستگاههای هوشمند، مجبوریم بسیار مستقیم و واضح صحبت کنیم، به گونهای که انگار در حال مکالمه با یک ربات هستیم که به نظرم نباید اوضاع همینطور باقی بماند.»
این فناوری بیشتر برای بهبود تعامل انسانها با مدلهای هوش مصنوعی طراحی شده است، زیرا این سیستمها تمایل دارند همه چیز را کاملاً تحتالفظی درک کنند. این دستگاه نیازی به استفاده برای افرادی مانند کامیک بوک گای که در هر جملهای از کنایه استفاده میکنند ندارد. امیدواریم این فناوری باعث نشود که هوش مصنوعی نیز شروع به طعنهزدن کند و در نتیجه، افراد برداشتهای نادرستی از توصیههای آن بکنند.
سیمپسونها قبل از اپل، ویژن پرو داشتند
تاریخچهی هدستهای واقعیت مجازی (VR) به چندین دهه قبل بازمیگردد و معمولاً شامل استفاده از دستگاههایی مشابه عینکهای بزرگ است که تصاویر مجازی را جلوی چشم کاربر نمایش میدهند. هرچند سیمپسونها این سبک از فناوری را ابداع نکردهاند، اما سخت است که شباهت بین هدستهای VR در اپیزود «دوستان و خانواده» (۲۰۱۶) و اپل ویژن پرو را که هشت سال پس از این اپیزود معرفی شد، نادیده بگیریم.
بخش اصلی این اپیزود حول خرید یک هدست VR توسط آقای برنز میچرخد. او از خانوادهی سیمپسونها (بهجز هومر) برای خلق صحنههای خانوادگی ایدهآل استفاده میکند، زیرا هرگز خانوادهای نداشته است. اما شاید جالبترین صحنه، پایان آن باشد؛ جایی که تمام ساکنان اسپرینگفیلد در حال استفاده از این هدستها در زندگی روزمرهی خود هستند. این کار اغلب فاجعه به بار میآورد. مثلاً اگنس اسکینر به دلیل استفاده از یک هدست VR در خیابان، داخل یک چاه سقوط میکند.
با وجود بهرهمندی ویژن پرو از «حالت سفر» و ویدئوهای فراوان از افرادی که مشغول استفاده از این محصول در محیطهای عمومی هستند، باید تاکید کنیم که این هدست برای استفاده در فضای باز طراحی نشده است. یکی از انتقادات اصلی به این هدست، محدودیت میدان دید آن در مقایسه با رقبایی مانند متا کوئست ۳ است. این ضعف میتواند خطرات زیادی در پی داشته باشد. بنابراین، شاید سیمپسونها نهتنها پیشبینی درستی از ساخت اپل ویژن پرو داشتند، بلکه یکی از مهمترین مشکلات آن را نیز پیشبینی کرده بودند.
شاید راز پیشبینیهای دقیق سیمپسونها در این باشد که فارغ از نوع فناوری، مردم همیشه راهی خندهدار برای استفادهی نادرست از آن پیدا میکنند. نظر شما چیست؟