راز روستایی که ۱۰ سال متوالی هیچ پسری در آن متولد نشده است

پنج‌شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
انتشار اخبار روستایی در لهستان که طی ۱۰ سال گذشته، تنها نوزادان دختر در آن به دنیا آمده‌‌اند، کارشناسان علم آمار و جمعیت‌شناسی را به چالش دعوت کرد.
تبلیغات

مییستسه اودژانگسکیه، نام دهکده‌‌ی کوچکی در لهستان است که طی دو هفته‌‌ی اخیر کانون توجه بسیاری از رسانه‌‌های بین‌‌المللی قرار گرفته است. گویا در این دهکده رویداد نادری در جریان است که روزنامه‌‌ی نیویورک‌‌تایمز از  آن به‌‌عنوان یک «ناهنجاری عجیب جمعیتی» یاد می‌‌کند.

از آخرین باری که یک نوزاد پسر در این روستا متولد شده است، نزدیک به یک دهه می‌‌گذرد. به‌عبارت دیگر، تمامی ۱۲ نوزادی که طی این ۱۰ سال اخیر متولد شده‌‌اند، همگی دختر بوده‌‌اند. دهیار این منطقه اظهار کرده است که اخیرا دانشمندان، به‌‌ویژه متخصصان ژنتیک تمایل زیادی برای بررسی علت بروز این توالی جنسیتی غیرطبیعی در دهکده‌‌ نشان داده‌‌اند. او همچنین از رواج برخی توصیه‌‌های غیرعلمی در منطقه سخن گفته است که تصور می‌‌شود بتواند به زنان کمک کند فرزندانی ذکور آبستن شوند. از جمله‌ی این توصیه‌‌های بسیار عجیب می‌توان به تغییر رژیم غذایی مادران باردار گرفته تا قراردادن یک تبر زیر بستر خواب اشاره کرد.

تولد نوزدادن دختر در اهستان

صرف‌‌نظر از این خرافات عجیب‌‌وغریب، باید پرسید که بروز این اتفاق آماری چگونه ممکن شده است. درست مانند بالا انداختن یک سکه، تولد هر کودک نیز می‌‌تواند دو رو داشته باشد. پس شانس تولد یک نوزاد دختر درست مانند شانس تولد یک نوزاد پسر، برابر با یک‌‌دوم است. همچنین باید اضافه کرد که نتیجه‌‌ی هر تولدی کاملا مستقل از تولدهای پیش از آن است؛ این بدان معنا است که دانستن این موضوع که مادر اول صاحب یک فرزند دختر شده است، هیچ‌‌گونه تأثیری در احتمال دختر یا پسر بودن فرزند مادر دوم ندارد.

با این فرضیات، احتمال داشتن دو فرزند دختر به‌‌صورت متوالی معادل با  ¼=x ½ = (½)2 ½  خواهد بود. با بسط‌‌دادن این روش محاسباتی می‌‌توانیم بگوییم که احتمال تولد ۱۲ نوزاد دختر متوالی در این دهکده معادل  (½)12 یا ۱/۴۰۹۶  خواهد بود. در یک سیستم مستقل، بروز چنین احتمالی بسیار دور از ذهن به‌‌نظر می‌‌رسد؛ کما اینکه اگر به شما گفته شود که شانس بارندگی در فردا، یک در ۴۰۰۰ است، احتمالا فکر برداشتن چتر را از سر خود بیرون خواهید کرد.

اما نکته‌‌ی مهم این است که تمامی این احتمالات پیرامون این پرسش به‌‌خصوص شکل گرفته است: «شانس تولد ۱۲ نوزاد دختر متوالی در دهکده‌‌ی مییستسه اودژانگسکیه چقدر است؟»

واقعیت این است که روستای یادشده در لهستان هیچ ویژگی منحصربه‌فردی ندارد؛ کما اینکه اگر چنین اتفاقی در روستایی دیگر در کشور لیتوانی یا مجارستان نیز رخ داده بود، باز هم به همین میزان جنجال رسانه‌‌ای پیرامون آن شکل گرفت. حتی اگر تمامی این نوزادان، پسر می‌‌بودند، باز هم کوچک‌ترین تغییری در ارزش خبری آن ایجاد نمی‌شد.

حال اجازه دهید پرسش خود را با اندکی اصلاح این‌‌گونه مطرح کنیم: «احتمال بروز ۱۲ تولد متوالی با جنسیتی یکسان در یک شهر از جهان چقدر است؟» پاسخ این پرسش جدید، داستانی کاملا متفاوت نسبت به پاسخ پرسش قبل خواهد داشت.

همین حالا احتمالا در ۹۹ شهر جهان، شاهد تولد ۱۲ نوزاد پسر یا دختر به‌صورت متوالی هستیم

GeoNames نام یک پایگاه داده‌‌ی آنلاین است که در آن اطلاعات مربوط به تمامی شهرهای جهان با جمعیتی بیش از ۵۰۰ نفر ثبت شده است. بنابر اطلاعات این پایگاه، کمی کمتر از ۲۰۰ هزار شهر با چنینی مشخصاتی در سرتاسر زمین وجود دارد. با چنین فرضی، انتظار می‌‌رود تقریبا تعداد ۵۰ شهر (۱/۴۰۹۶ * ۲۰۰.۰۰۰) در جهان وجود داشته باشند که در آن‌‌ها ۱۲ نوزاد دختر متوالی به‌‌دنیا بیایند. به‌‌همین ترتیب، انتظار می‌‌رود تقریبا به همین تعداد شهر در جهان وجود داشته باشند که در آن‌‌ها ۱۲ نوزاد پسر متوالی متولد می‌‌شوند. پس با وجود اینکه این توالی از تولد دختران در دهکده‌‌ی مییستسه اودژانگسکیه کمی برای ساکنین این منطقه عجیب و استثنایی به‌‌نظر می‌‌رسد؛ ولی باید اغان کرد که همین حالا احتمالا در ۹۹ نقطه‌‌ی دیگر از جهان نیز  اتفاقی مشابه در حال تکرار است.

تولد نوزدادن دختر در اهستان

گفته می‌شود مقامات حتی برای تولد اولین فرزند پسر در روستای مییستسه اودژانگسکیه جایزه درنظر گرفته‌اند

یکی دیگر از عواملی که ممکن است در توجه بیش‌‌از حد رسانه‌‌ها به این روستای خاص دخیل بوده باشد، بازه‌‌ی زمانی بلندی است که این رخداد در آن در حال وقوع است. مییستسه اودژانگسکیه یک دهکده‌‌ی بسیار کوچک با جمعیتی ۲۷۲ نفری است که نرخ تولد در آن بیشتر از یک مورد در سال هم نمی‌‌رسد. این بدان معنا است که این توالی از ۱۲ تولد نوزاد دختر چیزی حدود یک دهه طول کشیده است؛ موضوعی که خود بسیار قابل‌‌توجه به‌‌نظر می‌‌رسد.

 برای مقایسه، در شهری مانند گلاسکو از اسکاتلند آمار تولد نوزادان در سال ۲۰۱۷، برابر با ۶۸۵۲ مورد بوده است؛ یعنی ۱۹ تولد در هر شبانه‌‌روز. به‌‌عبارت دیگر، اگر در چنین شهری ۱۲ تولد متوالی از نوزادان دختر هم روی دهد، بعید است اصلا کسی متوجه آن بشود؛ چراکه این توالی در کمتر از یک شبانه‌روز اتفاق خواهد افتاد.

تناقض‌‌ها و توهم‌‌ها

موضوع دهکده‌‌ی مییستسه اودژانگسکیه، نمونه‌‌ای از یک پارادوکس ریاضیاتی است که اولین‌بار ازسوی یک ریاضی‌‌دان (و شعبده‌‌باز) با نام پرسی دیاکونیس مطرح شد: تصور کنید به یک زمین چمن رفته‌‌اید و می‌‌خواهید یک شاخه چمن را از زمین بچینید. قطعا میلیون‌‌ها شاخه چمن در آن زمین وجود دارند که می‌‌توانید هریک را انتخاب کنید. صرف‌‌نظر از اینکه شما کدام شاخه را انتخاب می‌‌کنید، شانس انتخاب آن شاخه‌‌ی خاص برابر با یک در چند میلیون خواهد بود. با اینکه هریک از این احتمالات به‌‌شدت نامحتمل هستند؛ ولی بالاخره یکی از آن‌‌ها به واقعیت خواهند پیوست. این گزاره به «پارادوکس شاخه‌ی چمن» شهرت دارد.

این مورد چیزی شبیه به خریدن بلیت بخت‌‌آزمایی است. شماره‌‌ی ۶ رقمی روی بلیت یک شخص تنها شانسی معادل با یک در ۴۵ میلیون برای برنده‌‌شدن دارد. با این حال، این احتمال برای آن شماره‌‌ی ۶ رقمی که از دستگاه بیرون می‌‌آید، نیز به‌‌همین اندازه بوده است.

تمایل ما به دیدن الگوها در داده‌‌های تصادفی باعث گرفتار شدنمان در تله‌های ذهنی گوناگونی می‌شود

بشر از دیرباز توانایی اندکی در درک و شناسایی مفهوم «تصادفی‌‌بودن» داشته است. علت این ناتوانی به شیوه‌‌ی کارکرد مغز ما بازمی‌‌گردد که براساس تشخیص الگو است. این تمایل ذهنی ما به دیدن الگوها در داده‌‌های تصادفی با نام‌‌های مختلفی نظیر «توهم خوشه‌‌بندی» یا «سفسطه‌‌ی دست داغ» نیز شهرت یافته است.

اگر بخواهیم بار دیگر به موضوع تولد نوزادان لهستانی بازگردیم، باید اذعان کنیم که حتی احتمال وقوع یک توالی به‌‌شکل ددپ‌‌پ‌‌د‌‌پ‌‌دپ‌‌پ‌‌د‌‌پ‌‌پ («د» به‌‌معنی دختر و «پ» به‌‌معنی پسر) نیز به‌‌اندازه‌‌ی ۱/۴۰۹۶ است؛ به این دلیل که برای وقوع آن نیز نیاز به ۱۲ رویداد تصادفی داریم که احتمال هریک از آن‌‌ها برابر با ½  است. این همان شرایطی است که در ۱۲ توالی پشت‌‌سرهم از تولد نوزدان دختر نیز شاهد آن بودیم. اما اگر فرضا در گذشته این توالی کم‌اهمیت در دهکده‌‌ی مییستسه اودژانگسکیه روی داده بود، باز هم هیچ‌‌کس کوچک‌ترین توجهی به آن نشان نمی‌‌داد؛ چرا که این توالی از دیدگاه عموم «طبیعی‌‌تر» به‌‌نظر می‌‌رسد.

وظیفه‌‌ی آمارشناسان نیز همین است که این‌‌گونه پارادوکس‌‌های احتمالی را توضیح دهند. آن‌‌ها به‌‌جای تلاش برای یافتن پاسخ این پرسش که «شانس وقوع چنین رویدادی چقدر است؟»، به این پرسش می‌‌پردازند که «چقدر احتمال دارد چنین اتفاقی تنها در اثر یک تصادف رخ داده باشد؟» چنین رویکردی در مواجهه با مسائل آماری جهان به ما کمک می‌‌کند تا دریابیم اتفاقاتی نظیر آنچه که در دهکده‌‌ی مییستسه اودژانگسکیه روی داد، در حقیقت رویدادهایی کاملا طبیعی و قابل‌‌انتظار هستند.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات