بزرگ‌ترین شرکت‌های غذایی جهان

بزرگ‌ترین شرکت‌های غذایی جهان؛ ۱۰ امپراتوری که صاحب همه‌چیز هستند

شنبه 8 آذر 1404 - 18:00مطالعه 19 دقیقه
شاید فکر کنید پپسی فقط نوشابه است یا مارس فقط شکلات می‌سازد؛ نگاهی به سبد خرید عجیب و ثروت افسانه‌ای امپراتوری‌های صنعت غذا.
تبلیغات

وقتی سبد خریدتان را در راهروهای هایپرمارکتی لوکس هل می‌دهید، با دیواری از رنگ‌ها و نام‌ها محاصره می‌شوید. صدها برند، هزاران طعم و حس خوشایند «انتخاب» که شاید بزرگ‌ترین خطای دید در دنیای مدرن باشد. حتی در دورترین فاصله از شرکت‌های اصلی، اگر مردم می‌توانستند خطوط نامرئی پشت فرمولاسیون قهوه صبحگاهی، نوشابه یا دانه‌های خوراک دامی را دنبال کنند، سرنخ تمام این کلاف‌های رنگارنگ تنها به ۱۰ ساختمان مدیریتی در چند نقطه خاص از کره زمین می‌رسید.

این ۱۰ شرکت نه فقط فروشنده‌ی خوراکی که معماران اصلی ذائقه، تکنولوژی و قیمت در سراسر جهان‌اند. وقتی قیمت جهانی شکر، کاکائو یا دانه‌های دامی نوسان می‌کند، یا زمانی که استانداردهای جدید بسته‌بندی غذا تغییر می‌کند، این قدرت‌های نامرئی جهت حرکت دنیای غذا را تعیین می‌کنند و موج تصمیماتشان دیریازود به ساحل اقتصاد تمام کشورها می‌رسد.

خلاصه صوتی

شاید برایتان عجیب باشد که بدانید همان شرکتی که شکلات‌های اسنیکرز را می‌سازد، در پشت پرده بزرگ‌ترین امپراتوری بیمارستان‌های دامپزشکی جهان است؛ یا پپسی که همه با نام نوشابه می‌شناسندش، بخش قابل‌توجهی از بازار چیپس را هم در دست دارد و نیمی از قدرتش را از قفسه تنقلات می‌گیرد.

در ادامه نگاه نزدیک‌تری خواهیم داشت به بزرگ‌ترین برندهای موادغذایی؛ از سوئیس تا آمریکا و برزیل.

Cola: کیمیاگری با آب و شکر

پس از کلمه «Okay»، واژه «Coca-Cola» دومین کلمه‌ی پرکاربرد و قابل‌فهم در سراسر جهان است. این شرکت روزانه ۲٫۲ میلیارد وعده نوشیدنی می‌فروشد؛ آماری خیره‌کننده که نشان می‌دهد بخش بزرگی از مایعات مصرفی بشر در اختیار یک کمپانی واحد است. اگر فقط درآمد حاصل از نوشیدنی‌ها را در نظر بگیریم، کوکاکولا چهار برابر بزرگ‌تر از رقیب دیرینه‌اش، پپسی است. اما این سلطه جهانی تصادفی نیست؛ حاصل قرن‌ها مهندسی ذائقه و استراتژی تجاری بی‌رحمانه است.

همه چیز در سال ۱۸۸۶ در آتلانتا شروع شد. جان پمبرتون، شیمیدانی بود که ترکیبی از کوکائین و کافئین را به عنوان دارو ساخت. اما معمار واقعی این امپراتوری، آسا کندلر بود که شرکت را خرید و یک واقعیت مهم را درک کرد: آب و شکر کالاهایی ارزان و در دسترس هستند، پس هنر در فروش محصول نیست، بلکه در فروش «برند» است. کندلر با پخش کوپن‌های رایگان، مردم را به این طعم عادت داد و مسیر کوکاکولا را از یک داروخانه محلی به یک نماد جهانی تغییر داد.

در سال ۱۹۲۹ و هم‌زمان با رکود بزرگ، کوکاکولا کوکائین را حذف کرد و خود را به عنوان محصول «لوکس ارزان» برای مردمی که پول زیادی نداشتند، جا انداخت. تصویر چاق، مهربان و قرمزپوش بابانوئل که امروزه می‌شناسیم، حاصل کمپین‌های تبلیغاتی کوکاکولا در دهه ۱۹۳۰ است. آن‌ها حتی در دهه ۸۰ استودیوی کلمبیا پیکچرز را خریدند تا نوشابه‌هایشان را در فیلم‌های نمادینی مثل «شکارچیان ارواح» به دست ستاره‌های سینما بدهند.

کوکاکولا حاشیه سود ۶۰ درصدی دارد، برای همین وارن بافت عاشق این شرکت است

اما راز علاقه وارن بافت به این شرکت، در مدل کسب‌وکارهوشمندانه آن نهفته است. کوکاکولا حاشیه سود ۶۰ درصدی دارد؛ یعنی ساخت و توزیع هر دلار نوشابه تنها ۴۰ سنت هزینه می‌برد. ترفند اصلی آن‌ها جدا کردن بخش «شربت‌سازی» از «بطری‌سازی» است. کوکاکولا شربت غلیظ (بخش پرسود) را می‌فروشد و کارهای پرهزینه و پردردسر مثل کارخانه بطری‌پرکنی و توزیع را به شرکای محلی می‌سپارد. این کار باعث می‌شود مشکلات کارگری و هزینه‌های سنگین ماشین‌آلات بر عهده شرکای محلی باشد، در حالی که سود خالص به جیب کوکاکولا می‌رود.

زمانی که در دهه ۷۰ میلادی شکر به عنوان دشمن سلامتی معرفی شد، کوکاکولا به جای جنگیدن، زمین بازی را خرید. آن‌ها استراتژی خود را از فروش نوشابه به تسلط بر کل «صنعت نوشیدنی» تغییر دادند. امروز، از آب معدنی (SmartWater) و آبمیوه (Minute Maid) گرفته تا قهوه (Costa) و نوشیدنی‌های ورزشی (BodyArmor)، همه در سبد کالای این غول قرار دارند. کوکاکولا با هوشمندی خود را با هر تغییری در سبک زندگی بشر تطبیق داده و ثابت کرده است که چه با شکر و چه بدون آن، قصد دارد همچنان حاکم بلامنازع نوشیدنی جهان باقی بماند.

اما پشت‌صحنه‌ی همه‌ی این تبلیغات و تکولوژی‌ها، کوکاکولا سال‌هاست که عنوان ناخوشایند «بزرگترین آلوده‌کننده پلاستیک جهان» را هم یدک می‌کشد. در حکمی مهم، دادگاه تجدیدنظر واشنگتن دی.سی. اجازه داد پرونده‌ای علیه این شرکت به جریان بیفتد که ادعا می‌کند بازاریابی کوکاکولا درباره پایداری و بازیافت، «فریب‌کارانه» است.

JBS: شرکت برزیلی که زنجیره پروتئین دنیا را در درست دارد

شاید نام جی‌بی‌اس برایتان چندان آشنا نباشد، اما این شرکت در زنجیره جهانی پروتئین نقش بزرگی دارد. جی‌بی‌اس که فعالیتش را از کشتارگاه کوچکی در برزیل آغاز کرد، امروز با درآمدی حدود ۷۷ میلیارد دلار، یکی از بزرگ‌ترین بازیگران صنعت گوشت سفید و قرمز در جهان محسوب می‌شود. دفتر اصلی شرکت در سائوپائولو مستقر است و مراکز عملیاتی‌اش در کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، کانادا و استرالیا پراکنده‌اند.

مسیر رشد JBS از یک کشتارگاه محلی تا بازیگر جهانی پروتئین کم‌نظیر بود

جی‌بی‌اس را نماد رشد تهاجمی می‌دانند: آن‌ها در دو دهه گذشته هر رقیبی را که سر راهشان بود کنار زدند یا تصاحب کردند تا نبض بازار را در دست خود داشته باشند.

یکی از نقطه‌عطف‌های اخیر این مجموعه، ورود رسمی‌شان به بورس نیویورک در سال ۲۰۲۵ بود؛ اقدامی که دسترسی آن‌ها به منابع سرمایه‌گذاری را افزایش داد و چشم‌انداز تازه‌ای برای توسعه بیشتر شرکت ترسیم کرد. زمانی‌که  چرخه پرورش گاو در آمریکا به مشکل خورد و کمبود دام، هزینه‌ها را بالا برد، فروش مرغ و خوک توانست سود شرکت را نجات دهد.

و ازآنجاکه هیچ رشدی بدون دردسر نیست، نگاهی هم به چالش‌های جی‌بی‌اس داشته باشیم: در وهله‌ی اول نام این شرکت  تنش‌های زیست‌محیطی را تداعی می‌کند:

JBS مثل موتور مرکزی صنعت گوشت عمل می‌کند و تصمیم‌هایش جریان عرضه را در بسیاری از کشورها تغییر می‌دهد

تحقیقات نشان می‌دهد زنجیره تأمین جی‌بی‌اس به طور غیرمستقیم در تخریب جنگل‌های آمازون نقش دارد. به‌همین‌دلیل بود که برخی سرمایه‌گذاران اروپایی سهام جی‌بی‌اس خود را فروختند و دادستان کل نیویورک هم آن‌ها را به خاطر ادعاهای دروغین درباره «انتشار کربن صفر» به دادگاه کشاند.

اما واقعیت عجیب شرکت را می‌توانیم سابقه فساد آن‌ها بدانیم. چند سال پیش مالکان شرکت (برادران باتیستا) درگیر بزرگترین پرونده رشوه در تاریخ برزیل شدند، اما قدرت مالی و نفوذ جی‌بی‌اس در زنجیره غذای جهانی آن‌قدر زیاد بود که نه‌تنها در این جنگ نابود نشد، بلکه با قدرت تمام دوباره به صحنه جهانی بازگشت.

Nestlé: غول سوییسی با تغییرات آرام اما عمیق

اگر بخواهید بزرگی نستله را تصور کنید، کافی است گستره‌ی محصولاتی را به ذهنتان بیاورید که این شرکت از دهه‌ها پیش تولید می‌کند: از انواع قهوه و شکلات گرفته تا شیرخشک نوزاد و غذای حیوانات خانگی و مکمل‌های تغذیه‌ای.

داستان این شرکت سوییسی از داروخانه‌ی کوچکی در قرن نوزدهم آغاز شد؛ زمانی که هنری نستله برای حل یکی از مشکلات رایج آن دوران یعنی کمک به نوزادانی که شیر مادر نمی‌خوردند «آرد شیری» را تولید کرد. طی دهه‌ها و با مجموعه‌ای از ادغام‌ها و گسترش‌های تاریخی، این کسب‌وکار کوچک به  بزرگترین ماشین تولید مواد غذایی جهان تبدیل شد که حالا حدود ۱۰۳٫۵ میلیارد دلار درآمد دارد.

قدرت واقعی نستله از تنوع محصولاتش می‌آید

امروز گروهی از برندهای معتبر تحت مالکیت نستله فعالیت می‌کنند؛ از کیت‌کت و مگی گرفته تا غذای حیوانات پورینا. همین تنوع محصولات باعث می‌شود این شرکت در برابر بحران‌ها مقاوم‌تر رقبا باشد.

اما حتی رهبران بازار هم گاه روزهای سختی را می‌گذرانند: سال ۲۰۲۴ برای نستله سال خانه‌تکانی اساسی بود. مدیران شرکت فهمیدند که ساختار قدیمی و سنگینشان دیگر جواب نمی‌دهد و با ادغام مدیریت آمریکای شمالی و لاتین، واحدی یکپارچه به نام «منطقه آمریکا» ساختند تا در برابر تورم و هزینه‌های بالای حمل‌ونقل تاب‌آوری بیشتری داشته باشند.

شرکت همچنین اعلام کرد که با حرکت به سمت هوش مصنوعی و اتوماسیون، ۱۶ هزار نفر از کارکنانش را تعدیل می‌کند. درواقع آنچه کشتی نستله را باقدرت به جلو می‌برد، عشق مردم به قهوه و حیوانات خانگی است که هنوز ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را تضمین می‌کند.

نستله آرام‌آرام از یک تولیدکننده خوراکی به شرکت سلامت‌محور تبدیل می‌شود

با‌این‌حال برخی اتفاقات تصویر نستله را  در افکار عمومی خدشه‌دار کرده‌اند. در سال ۲۰۲۴ مشخص شد که این شرکت سال‌ها آب‌های معدنی برند لوکس «پریه» را با روش‌های غیرمجاز تصفیه ‌کرده و دولت فرانسه هم با سکوتش روی این تخلف سرپوش گذاشته بود. علاوه بر این، فعالان محیط‌زیست نستله را به سبزشویی متهم می‌کنند، چرا که به‌جای کاهش پلاستیک، فقط وعده‌های بازیافت می‌دهد.

و نکته‌ی جالب اینکه نستله دارد آرام‌آرام پوست می‌اندازد. آن‌ها متوجه شده‌اند جمعیت جهان دارد پیر می‌شود و آدم‌های پیر بیشتر از اینکه شکلات بخواهند، دنبال سلامتی‌اند. به همین خاطر مسیر برند از یک تولیدکننده‌ی مواد غذایی به شرکتی «سلامت‌محور» تغییر می‌کند که سود اصلی را نه در سوپرمارکت، بلکه در داروخانه‌ها و مکمل‌های پزشکی می‌بیند.

PepsiCo: وقتی چیپس مهم‌تر از نوشابه می‌شود

شاید نام پپسی پیش ازهرچیز تصویر قوطی آبی‌رنگ و رقیب همیشگی کوکاکولا را در ذهن مردم تداعی ‌کند، اما اگر از مدیران وال‌استریت بپرسید، به شما خواهند گفت که پپسی‌کو بیشتر امپراتوری تنقلات است تا کارخانه‌ی نوشابه‌سازی.

این شرکت مستقر در نیویورک، برندهایی مانند چیپس لیز (Lays)، چیتوز و حتی جو دوسر کوآکر را در تملک خود دارد و شاید باورتان نشود، اما این غول ۹۱ میلیارددلاری، نیمی از قدرتش را نه از مایعات درون بطری، بلکه از قفسه تنقلات می‌گیرد.

پپسی نیمی از درآمدش را از فروش چیپس و اسنک به‌دست می‌آورد

استراتژی هوشمندانه‌ی پپسی را می‌توانیم هم‌افزایی نمک و قند بدانیم: وقتی شما چیپس می‌خرید، تشنه می‌شوید و نوشابه می‌خواهید و پپسی‌کو هر دو را به شما می‌فروشد. اما سال ۲۰۲۴، این استراتژی با یک مانع بزرگی روبرو شد:

مردم زیر فشار تورم دیگر تحمل قیمت‌های بالا را نداشتند و همین باعث شد برای اولین‌بار، حجم فروش اسنک‌ها در آمریکای شمالی کاهش یابد؛ زنگ هشداری که مدیران پپسی‌کو را به‌فکر انداخت به‌جای افزایش قیمت، روی محصولات جدید تمرکز کنند. یکی از این حرکت‌ها، خرید شرکت Siete Foods بود تا نظر مثبت مشتریان حساس به سلامتی را جلب کند.

شاید ترسناک‌ترین کابوس مدیران پپسی‌کو، ظهور داروهای لاغری جدید باشد. تحلیلگران هشدار داده‌اند ازآنجاکه سبد محصولات پپسی‌کو پر از کالری و چربی است، بیشترین ضربه را از داروهایی مثل اوزمپیک خواهد خورد؛ داروهایی که میل به تنقلات را در مغز خاموش می‌کنند.

تحلیلگران معتقدند پپسی بیشترین ضربه را از داروهای لاغری مثل اوزمپیک خواهد خورد

راهکار شرکت برای مقابله با این بحران کوچک‌کردن بسته‌‌های اسنک بود تا از این طریق هم قیمت را کنترل کنند و هم کالری دریافتی را.

در جبهه‌ای دیگر، پپسی‌کو با شکایت‌های سنگینی روبروست؛ ایالت نیویورک رسماً از این شرکت به‌خاطر آلودگی رودخانه بوفالو با پلاستیک شکایت کرده که تصویر عمومی برند را به شدت تهدید می‌کند.

جالب است بدانید که پپسی‌کو اخیراً سیگنال‌هایی برای ورود به بازار نوشیدنی‌های انرژی‌زا نشان می‌دهد: آن‌ها ۵۵۰ میلیون دلار روی برند Celsius سرمایه‌گذاری کردند تا بازاری را بگیرند که نسل جدید بیشتر از نوشابه‌های مشکی سنتی به آن علاقه دارد.

Unilever: غول چندمحصولی در دوراهی سود و تعهد اجتماعی

شرکت یونیلیور با محصولاتی نظیر صابون داو، چای لیپتون، سس هلمنز و بستنی مگنوم شناخته می‌شود: این برند انگلیسی با درآمدی در حدود ۶۵ میلیارد دلار، سعی دارد تعادل را بین مواد غذایی و محصولات شوینده حفظ کند.

یونیلیور حضورش را با ده‌ها محصول کوچک اما تأثیرگذار تعریف می‌کند

یونیلیور همیشه سعی داشت خود را به‌عنوان «شرکتی اخلاق‌مدار» معرفی کند، اما مدیرعامل جدید، هاین شوماخر تحت فشار سهام‌داران طرحی به نام «GAP» را به مرحله‌ی اجرا رساند که به‌روشنی عملکرد مالی را اولویت بالاتری نسبت به اهداف اجتماعی می‌دانست.

نتیجه این تفکر جدید، بزرگ‌ترین شوک خبری سال ۲۰۲۵ را رقم زد: یونیلیور اعلام کرد تصمیم گرفت کسب‌وکار بستنی‌های مگنوم و بن اند جریز را که ۷٫۹ میلیارد یورو درآمد دارد، از بدنه اصلی جدا خواهد کرد، زیرا بستنی‌ها به فریزرهای پرهزینه‌ای نیاز دارند و سودشان در زمستان کم می‌شود.

اما تغییر رویکرد شرکت پیش‌ازاین خبر آغاز شده بود: یونیلیور که زمانی‌ پرچم‌دار حفاظت از محیط‌زیست بود، سال ۲۰۲۴ بسیاری از برنامه‌هایش را در این زمینه متوقف کرد.

یونیلیور در سال ۲۰۲۵ کسب‌وکار بستنی‌های مگنوم و بن اند جریز را از بدنه اصلی برند جدا کرد

برای مثال آن‌ها تعهد کاهش پلاستیک را که قرار بود تا سال ۲۰۲۵ تکمیل شود، به تعویق انداختند و سقفش را پایین آوردند. عقب‌نشینی ملموسی که نشان می‌داد که وقتی بحث سودآوری در میان باشد، حفظ سیاره زمین اولویت دوم این غول‌هاست.

و نکته‌‌ای که شاید در مورد یونیلیور و تصمیم‌های اخیر آن جالب باشد: برند «بن اند جریز» (Ben & Jerry's) که یکی از زیرمجموعه‌های مهم شرکت محسوب می‌شد، اغلب به خاطر مواضع تند سیاسی و اجتماعی‌اش برای مدیران اصلی شرکت دردسر درست می‌کرد. برخی معتقدند که شرکت با جداسازی بخش بستنی، راهی محترمانه برای خلاص‌شدن از این فرزند سرکش خانواده یافت.

AB InBev: بزرگ‌ترین شرکت ما‌الشعیر دنیا

شاید تلفظ نام طولانی و عجیب انهایزر-بوش این‌بیو کمی دشوار باشد، اما برخی از برندهایش بادوایزر، کرونا و استلا در صنعت نوشیدنی شناخته‌شده‌اند. این مجموعه بلژیکی-برزیلی که دفتر اصلی‌اش در شهر لوون قرار دارد، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نوشیدنی در جهان به‌شمار می‌رود و ۲۸ درصد از بازار جهانی آبجو را در دست دارد.

این شرکت با درآمدی نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار، هم بزرگ‌ترین خریدار جو در دنیا است و هم یکی از مصرف‌کنندگان عمده آب در صنعت.

انهایزر-بوش این‌بیو نه فقط با تولید نوشیدنی، بلکه با داده‌ها بر بازار حکومت می‌کند

انهایزر-بوش نه فقط با تولید نوشیدنی، بلکه با داده‌ها بر بازار حکومت می‌کند. آن‌ها پلتفرمی دیجیتال به نام «BEES» را توسعه داده‌اند که خرده‌فروشی‌های سراسر دنیا سفارش‌های خود را از طریق آن ثبت می‌کنند.

در سال ۲۰۲۴، این سیستم ۴۹ میلیارد دلار تراکنش را مدیریت کرد، رقمی که نشان می‌دهد این شرکت به اطلاعات دقیق و لحظه‌ای از جریان فروش در فروشگاه‌های کوچک بسیاری از کشورها دسترسی دارد و همین داده‌ها نقش مهمی در برنامه‌ریزی تجاری و زنجیره تأمین آن دارند.

ساختار امروزی این مجموعه، از ادغام سه شرکت بزرگ از سه منطقه مختلف جهان، آمریکا، بلژیک و برزیل حاصل شد و همین پیشینه چندملیتی، فرهنگی سازمانی مقتصدانه‌ای را پرورش داد که با نظم مالی سخت‌گیرانه و مدیریت متمرکز هدایت می‌شود.

Tyson Foods: کارخانه‌ای که آینده گوشت را با ربات‌ها می‌سازد

خط تولیدی را تصور کنید که در آن تیغه‌ها، نوارهای نقاله و حسگرهای حرارتی بدون لحظه‌ای توقف کار می‌کنند؛ جایی که زمان با صدای دستگاه‌ها سنجیده می‌شود. تایسون فودز شرکتی مستقر در آرکانزاس که با درآمدی درحدود ۵۳٫۳ میلیارد دلار، بخش قابل‌توجهی از زنجیره تأمین گوشت آمریکا را پوشش می‌دهد و تصمیم‌هایش روی قیمت‌گذاری کل این صنعت تأثیر می‌گذارد.

تایسون فودز بخش قابل‌توجهی از زنجیره تأمین گوشت آمریکا را کنترل می‌کند

تایسون در سال‌های اخیر با کمبود نیروی کار در فضای کشتارگاهی مواجه بود؛ محیط‌هایی که به‌دلیل سختی و خطر کار و دستمزدهای پایین، جذب نیروی انسانی در آن‌ها دشوار است.

پاسخ شرکت به این مشکل، حرکت گسترده به‌سوی اتوماسیون بود. تایسون سرمایه‌گذاری بزرگی روی رباتیک انجام داد و کارخانه‌ای به ارزش ۳۰۰ میلیون دلار در ویرجینیا ساخت که حدود ۲۰ درصد نیروی انسانی کمتری نیاز دارد. این استراتژی جدید، تایسون را از وابستگی به نیروی کار مهاجر و نوسانات بازار کار نجات می‌دهد و سودآوری را تضمین می‌کند.

باوجود تمام این حواشی و چالش گرانی گوشت قرمز، تایسون در سال ۲۰۲۴ رشد خوبی را تجربه کرد و سود عملیاتی‌اش به لطف فروش عالی مرغ و غذاهای آماده، ۹۵ درصد افزایش یافت.

و از جمله فکت‌های جالب تایسون می‌توانیم به این نکته اشاره کنیم که دامنه کار شرکت فقط از تولید مرغ و گوشت فراتر می‌رود. این برند به‌عنوان یکی از تأمین‌کنندگان بزرگ پوست و چرم برای صنایع مختلف به‌شمار می‌آید و همچنین مواد اولیه‌ای که از فرآوری ضایعات دامی به‌دست می‌آید، در صنایع دارویی و شیمیایی مورداستفاده قرار می‌گیرد.

 Mars: دامپزشکی که شکلات می‌فروشد

شاید فکر کنید مارس صرفا یک کارخانه‌ی بزرگ شکلات‌سازی است؛ اما هرچه بیشتر لایه‌های ساختاری این شرکت را کاوش کنید، بیشتر به پیچیدگی‌اش پی می‌برید.

برندی که نامش با اسنیکرز، ام‌اند‌امز و تویکس شیرین‌تر هم می‌شود، ولی پشت ظاهر نوستالژیکش، یکی از مرموزترین و بسته‌ترین امپراتوری‌های خانوادگی آمریکا قرار دارد؛ مجموعه‌ای خصوصی با بیش از ۵۰ میلیارد دلار درآمد که در بورس حضور ندارد و نیازی نمی‌بیند در برابر سرمایه‌گذاران پاسخگو باشد. به‌همین‌دلیل همیشه اخبار این شرکت با هاله‌ای از ابهام و شایعات همراه‌اند.

برند مارس پشت چهره آشنا و نوستالژیک شکلات‌هایش، کسب‌وکار خانوادگی و بسیار پیچیده‌ای دارد

بااین‌حال سال ۲۰۲۴ یکی از اقدامات غیرمنتظره‌ی این شرکت هیاهوی زیادی در صنایع غذایی به‌پا کرد، وقتی شرکت «Kellanova»  تولیدکننده‌ی چیپس‌های پرینگلز را به قیمت ۳۶ میلیارد دلار خرید. این معامله مارس را به ابرقدرتی تبدیل کرد که مثل پپسی، هم بازار شیرینی و هم بازار شوری (چیپس) را در دست دارد.

اما واقعیتی که اکثر مردم نمی‌دانند این است که مارس در صنعت حیوانات خانگی هم بازیگر قدرتمندی محسوب می‌شود و حدود ۶۰ درصد از درآمد این شرکت نه از شکلات، بلکه از زنجیره بیمارستان‌های دامپزشکی و همچنین غذای حیوانات با برندهایی مثل رویال کنین و پدیگری تأمین می‌شود.

مارس در سال ۲۰۲۴ شرکت Kellanova تولیدکننده‌ی چیپس‌های پرینگلز را تصاحب کرد

البته مارس هم مثل دیگر غول‌های شکلات‌سازی، با نیمه تاریک صنعت کاکائو دست‌وپنجه نرم می‌کند. گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای منتشر شده که نشان می‌دهد در مزارع کاکائوی غرب آفریقا که تأمین‌کننده این شرکت هستند، هنوز هم کودکان در شرایطی شبیه به برده‌داری کار می‌کنند.

با اینکه مارس برنامه‌های زیادی با نام‌های زیبا برای پایداری دارد، اما پرونده‌های حقوقی باز در دادگاه‌های آمریکا یادآوری می‌کنند که شکلات‌های خوشمزه ما، هزینه انسانی سنگینی دارند.

و نکته‌ی جالب در مورد برند مارس این است که برخلاف بسیاری از شرکت‌ها که در بحران‌های اقتصادی آسیب می‌بینند، بخش حیوانات خانگی مارس تا حدزیادی ضد ‌رکود دیده می‌شود: مردم شاید شکلات کمتری بخورند، اما غذای سگ و گربه‌شان را قطع نمی‌کنند.

Coca-Mondelēz: سلطان بیسکویت‌ها

موندلیز اینترنشنال یکی از بزرگ‌ترین بازیگران دنیای اسنک‌ها است؛ شرکتی که از دل کرفت فودز بیرون آمد و امروز برندهایی را تحت تملک خود دارد که محصولاتشان برای همه‌ی مردم آشنا هستند: اورئو، ریتز، کدبری، میلکا، توبلرون و صدها محصول دیگر.

این غول شیکاگویی که ۳۶٫۴ میلیارد دلار درآمد دارد، برخلاف بسیاری از شرکت‌های غذایی، پراکندگی محصولی را کنار گذاشته و مسیر تهاجمی‌تری را انتخاب کرده است:

اورئو، ریتز، کدبری، میلکا و توبلرون از محصولات برندهای موندلیز هستند

مدیران شرکت اعلام کردند که تا سال ۲۰۳۰،  باید ۹۰ درصد درآمدشان تنها از فروش بیسکویت، شکلات و کیک‌های بسته‌بندی‌شده تأمین شود. نتیجه این تصمیم، خروج موندلیز از حوزه‌های کم‌سودتر بود؛ برای مثال برندهای آدامس مثل Trident و Dentyne به فروش گذاشته شدند، چون بازارشان رشد چندانی ندارد و با استراتژی «تخصص در اسنک» هماهنگ نیستند.

اما سال ۲۰۲۴ برای عاشقان شکلات، سال تلخی بود. خشکسالی‌های شدید و بیماری‌های گیاهی در غرب آفریقا، قیمت دانه کاکائو را به رکوردهای تاریخی رساند. هزینه تولید شکلات ناگهان چند برابر شد و شرکت‌ها مجبور شدند تصمیمات سختی بگیرند.

انتخاب موندلیز همان حربه‌ی قدیمی بود که معمولا در صنایع غذایی به کار گرفته می‌شود: کوچک‌سازی. قیمت‌ها ثابت ماندند (یا افزایش یافتند)، اما وزن محصولات کم شد.

موندلیز فقط از فروش بیسکویت‌های اورئو سالانه چندین میلیارد دلار درآمد دارد

البته مشتریان خیلی زود متوجه شدند و در برخی بازارها که حجم فروش موندلیز کاهش یافت. بااین‌حال شرکت ترجیح داد حاشیه سودش را قربانی نکند، مخصوصاً در شرایطی که هزینه کاکائو هر ماه بالاتر می‌رفت.

و یک واقعیت حیرت‌آور درمورد برند موندلیز: اورئو، پرفروش‌ترین بیسکویت جهان، به‌تنهایی یک ماشین پول‌سازی است. این برند سالانه چند میلیارد دلار فروش دارد؛ رقمی که از کل درآمد بسیاری از شرکت‌های مستقل مواد غذایی هم فراتر می‌رود. به‌همین‌دلیل هر سال نسخه‌های جدید، طعم‌های محدود و مدل‌های محلی این بیسکویت در بازارهای مختلف عرضه می‌شود تا جریان پرقدرت درآمدی‌اش پایدار بماند.

Danone: فرار بزرگ از شکر به سوی بازار سلامتی

دانون یکی از معدود رهبران صنایع غذایی‌ست که هویت متفاوتی دارد. برخلاف برندهای آمریکایی این فهرست که با اسنک، نوشابه یا سس سودآوری دارند، این شرکت فرانسوی با پرچم «تغذیه سالم» به جلو حرکت می‌کند و با درآمدی نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار، بیشتر با ماست‌های اکتیویا، آب‌معدنی‌های لوکس  Evian و غذاهای مخصوص نوزادان شناخته می‌شود.

دانون برخلاف برندهای آمریکایی از ابتدا روی مواد غذایی سلامتی‌محور تمرکز کرد

اما دانون در سال‌های اخیر با رکود رشد دست‌به‌گریبان بود و سهام‌داران شکایت داشتند که چرا محصولات سلامت‌محور درآمدزایی مطلوبی ندارند. تا اینکه مدیرعامل جدید که با شعار «بازآفرینی» وارد میدان شد و تصمیم گرفت خانه‌تکانی بزرگی راه بیندازد:

 برندهای ارگانیک کم‌بازده در آمریکا فروخته شدند، هزینه‌های جانبی حذف شد و شرکت تولید محصولاتی با پروتئین بالا و خواص درمانی را در اولویت قرار داد. دانون می‌خواهد ثابت کند آینده غذا در پروبیوتیک‌ها و مکمل‌های پروتئینی است، نه در قند و چربی.

این استراتژی، تلاشی است برای همسو شدن با آینده‌ای که در آن سالمندان بخش بزرگی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و مصرف‌کنندگان بیش از هر زمان دیگری به سلامت روده، تقویت سیستم ایمنی و استخوان‌ها و تغذیه‌ی هدفمند اهمیت می‌دهند.

دانون محصولاتش را با سلیقه نسل جدید همسو می‌کند: پروتئین بیشتر، قند کمتر و موادی که به سلامت بدن کمک کنند

بااین‌حال، دانون نیز از انتقادهای محیط‌زیستی در امان نماند. در سال ۲۰۲۴، فشار نهادهای نظارتی باعث شد شرکت از ادعای «۱۰۰درصد قابل بازیافت» روی بطری‌های اویان عقب‌نشینی کند، چون اصولاً در دنیای واقعی چنین چیزی ممکن نبود.

صنعت غذا؛ داستانی پیچیده‌تر از آنچه در قفسه‌ها می‌بینیم

در برخی فهرست‌های سال ۲۰۲۵، نام برندهایی مثل کارگیل، اولام اینترنشنال، هاینکن و آ‌دی‌ام هم در میان ۱۰ شرکت اول موادغذایی جهان به چشم می‌خورد، هرچند مسیرشان با امپراتوری‌هایی که در این گزارش مرور کردیم کمی فرق دارد.

کارگیل و ای‌دی‌ام بیشتر پشت‌صحنه زنجیره غذا را می‌چرخانند و مواد اولیه مثل غلات و دانه‌های روغنی را تامین می‌کنند. اولام اینترنشنال عمدتاً نقش شبکه گسترده خرید و پردازش مواد اولیه کشاورزی در آسیا و آفریقا را ایفا می‌کند و هینیکن هم اگر چه نام آشنایی است، بخش اعظم درآمد خود را از نوشیدنی‌های الکلی به‌دست می‌آورد، نه طیف وسیع خوراکی‌هایی که چهره بازار خرده‌فروشی را شکل می‌دهند.

مرور عملکرد بزرگ‌ترین شرکت‌های غذایی، به‌خوبی نشان می‌دهد قواعد این صنعت چگونه تغییر کرده است: موفقیت در بازارهای امروزی علاوه بر طعم خوب، به مهندسی مالی، مدیریت بحران‌های اقلیمی و استفاده از الگوریتم‌ها نیز بستگی دارد.

موفقیت این شرکت‌ها نشان می‌دهد که قانون بازی عوض شده است. امروزه فقط «خوشمزه بودن» غذا کافی نیست؛ بلکه مدیریت پول، توجه به تغییرات آب‌وهوایی و استفاده از تکنولوژی هم برای برنده شدن لازم است. همان‌طور که پروفسور ماریون نستل، متخصص سیاست‌گذاری غذایی می‌گوید: «صنایع غذایی دیگر شرکت‌های کشاورزی نیستند؛ آن‌ها مؤسسات مالی بزرگی هستند که اتفاقاً محصولی خوردنی هم می‌فروشند.»

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات