مدیرعامل پادرو: میزان فروش سالانه فروشگاه‌های اینستاگرامی ۷۵ همت است

یک‌شنبه 5 اسفند 1403 - 21:00
مطالعه 8 دقیقه
پشوتن پورپزشک و مسعود یوسف‌نژاد در استودیوی زومیت
پورپزشک می‌گوید اگر اینستاگرام با معضل فیلترینگ درگیر نبود، فروش سالانه‌ی فروشگاه‌هایش به ۹۵ هزار میلیارد تومان می‌رسید.
تبلیغات

۷۵ هزار میلیارد تومان برآورد پلتفرم «پادرو» از میزان فروش سالانه فروشگاه‌های اینستاگرامی است. پادرو پلتفرم ارائه‌دهنده خدمات مختلف کسب‌وکاری به فروشگاه‌های اینستاگرامی است که براساس آمارهایی که در اختیار دارد، تعداد این فروشگاه‌ها را ۷۰۰ هزار مورد تخمین زده است.

این آماری است که پشوتن پورپزشک، بنیان‌گذار و مدیرعامل پادرو، در گفت‌وگو با زومیت هم به آن اشاره کرده و می‌گوید در صورت نبودِ فیلترینگ، درآمد این فروشگاه‌ها که در سال ۱۴۰۳، ۷۵ همت برآورد شده، می‌توانست به ۹۰ تا ۹۵ همت برسد.

  • طبق گزارش پادرو، با وجود فیلترینگ، تعداد فروشگاه‌های اینستاگرامی ۳ برابر شده است. این نشان می‌دهد که مردم با وجود محدودیت‌ها هنوز در این پلتفرم حضور دارند.

موضوع میزان فروش این فروشگاه‌ها دو بخش دارد. یکی اینکه میزان فروششان ۳ برابر شده یعنی حدود ۷۵ همت میزان فروش سالانه این فروشگاه‌ها است که نشان می‌دهد هر محدودیتی هم اعمال شود در آخر این مردم هستند که تصمیم می‌گیرند در کدام پلتفرم‌ فعال باشند. موضوع دیگر این است که در صورت فیلتر نبودن اینستاگرام میزان فروش می‌توانست بیشتر از این و بین ۹۰ تا ۹۵ همت باشد. یعنی بعد از شهریور ۱۴۰۱ از حدود ۶۲۰ هزار فروشگاه فعالان آن زمان حدود ۴۰۰ هزار فروشگاه به نقطه صفر سقوط کردند. فروششان صفر مطلق شد؛ بعضی‌هایشان از بین رفتند، بعضی‌ها بعد از مدتی خودشان را بازیابی کرده و به مسیر برگشتند. تقریباً در خرداد ۱۴۰۲ بود که ما به نقطه قبل از فیلترینگ رسیدیم و فروش به حدود ۴۵ همت رسید؛ در حالی که در چند ماه ابتدای فیلترینگ فروش به ۲۵ همت رسیده بود. قطعاً بخشی از فروش ۷۵ همتی امروز به آثار تورمی مربوط می‌شود، اما میانگین سبد خرید نشان می‌دهد که این بازار در حال رشد کردن است و به حدود ۷۰۰ تا ۷۵۰ هزار تراکنش در روز رسیده.

  • دلیل اینکه با وجود محدودیت‌ها و دعوت مردم به پلتفرم‌های داخلی، هنوز مردم در اینستاگرام حضور دارند، چیست؟

دلیل این که چرا در پلتفرم دیگری، ازجمله پلتفرم‌های داخلی این فروش اتفاق نمی‌افتد خیلی واضح است؛ چون مردم هستند که انتخاب می‌کنند از کدام پاساژ خرید کنند. اکوسیستم تجارت اجتماعی هیچ‌جا با زور شکل نمی‌گیرد. این اکوسیستم ارگانیک شکل می‌گیرد. چند پارامتر در آن وجود دارد: یک بستر شبکه که می‌تواند اینستاگرام، sms یا هر بستر دیگری باشد که ضریب نفوذ دارد؛ یک پارامتر دیگر فروشگاه‌ها یا میزبان مشتریان نهایی و پارامتر سوم مشتریان نهایی یعنی عموم مردم هستند. در این فضا یک موضوع مهم تقدم و تأخر است؛ اینکه کدامیک از این‌ها زودتر وارد شود و کدام یک به دنبال آن بیاید. موضوع مهم دیگر اثرگذاری و سومین مسئله کنترل‌پذیری است؛ یعنی حاکمیت چه ساختار و بستری را بیشتر می‌تواند کنترل کند؟ این سه موضوع را یک به یک می‌توانیم بررسی کنیم.

اکوسیستم تجارت اجتماعی هیچ‌جا با زور شکل نمی‌گیرد

در موضوع تقدم، تقدم همیشه با شبکه است. ابتدا شبکه شکل می‌گیرد و بعد، مردم به آن اقبال نشان می‌دهند، بعد هم فروشگاه‌ها می‌بینند که یک بستر شبکه‌ای، یک پاساژ با پاخور بالا ایجاد شده و می‌آیند در آن فعالیت می‌کنند. دوم، موضوع اثرگذاری است. خیل مردم تعیین می‌کنند که در میان تعداد زیادی از شبکه‌ها به کدام شبکه بروند. اثرگذاری در وهله بعد هم متعلق به آن شبکه است که ببینیم چه قابلیت‌هایی را ارائه می‌کند. در آخر، فروشگاه فقط بهره‌بردار از تصمیم مردم و قابلیت‌های آن شبکه است.

پخش از رسانه

در موضوع کنترل‌پذیری هم بیشترین کنترل روی کسب‌وکارها اعمال می‌شود، چون فروشگاه‌ها به واسطه قابلیت‌هایی مثل ارسال کالا و دریافت پول، قابل شناسایی و رصد هستند.  در این میان، حاکمیت حتی اگر هم کسب‌وکارها را کنترل کنند، هم شبکه را فیلتر کنند، باز به پارامتر سوم یعنی مردم می‌رسیم که قابل کنترل کردن نیستند.

اکوسیستمی که در ۴-۵ سال شکل گرفته را نمی‌توانیم طی ۶ ماه با چند قانون در یک شبکه دیگر شکل بدهیم

اما حاکمیت بعد از فیلترینگ گفت این فروشگاه‌ها را به یک شبکه داخلی می‌برم و به این واسطه مردم هم به دنبال فروشگاه‌ها به این پلتفرم می‌آیند. در واقع، روی فروشگاه‌ها یعنی روی پارامتری ریسک کردند که کمترین تقدم و کمترین اثرگذاری را دارد،اما به‌راحتی می‌توانند کنترلش کنند. حاکمیت برای این کار حتی تسهیلات هم برای فروشگاه‌ها در نظر گرفت اما نکته این است که فروشگاه باید بتواند در آن شبکه کار کند و درآمد داشته باشد که همین تسهیلات با نرخ صفر را هم پس بدهد.

این اکوسیستم طی ۴-۵ سال شکل گرفت، ما نمی‌توانیم طی ۶ ماه با چند قانون به واسطه فروشگاه‌ها یک شبکه را شکل بدهیم. به همین خاطر است که طرح حاکمیت برای بردن مردم به سمت پلتفرم‌های داخلی به نتیجه نمی‌رسد. چون در نهایت مردم هستند که انتخاب می‌کنند در کدام پلتفرم باشند و پلتفرمی را انتخاب می‌کنند که امنیت روانی، امنیت اطلاعات و... داشته باشد.

  • آمارها می‌گوید سهم خرده‌فروشی آنلاین در ایران ۴ درصد است؛ شما برآوردی از سهم فروشگاه‌های اینستاگرامی از خرده‌فروشی آنلاین کشور دارید؟

برآورد امروز ما می‌گوید ۷۰۰ تا ۷۵۰ هزار تراکنش روزانه در فروشگاه‌های اینستاگرامی وجود دارد و میانگین سفارش روزانه هر یک از این فروشگاه‌ها ۱.۱ است. این عدد را اگر در تعداد ۷۰۰ هزار فروشگاه اینستاگرامی فعال ضرب کرده و عدد به‌دست‌آمده را در ۳۶۵ روز سال ضرب کنیم، با در نظر گرفتن میانگین سبد خرید که ۲۰۰ و خرده‌ای هزار تومان است، عدد نهایی فروش سالانه ۷۵ همتی را نشان می‌دهد. در خرید و فروش‌های اینستاگرامی ما داریم در مورد روزی ۷۰۰ تا ۷۵۰ هزار تراکنش صحبت می‌کنیم. بنابراین، چیزی بیش از ۶۰ تا ۶۵ درصد خرده‌فروشی آنلاین متعلق به فروشگاه‌های اینستاگرامی است و بقیه متعلق به e-commerceها است.

فروشگاه‌های اینستاگرامی با سرمایه ۳۰-۴۰ میلیون تومانی راه‌اندازی می‌شوند

نکته جالب در مورد کسب‌وکارهای اینستاگرامی این است که این فروشگاه‌ها به‌صورت ارگانیک و بدون سرمایه‌گذاری ویژه شکل گرفته‌اند. دو سال پیش یک برآوردی داشتیم که نشان می‌داد این کسب‌وکارهای اینستاگرامی با عددی حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان کارشان را شروع کرده و تبدیل به یک کسب‌وکار فعالی شده بودند که به‌صورت روزمره سفارش دریافت می‌کند. سرمایه راه‌اندازی کسب‌وکار اینستاگرامی الان احتمالاً ۳۰-۴۰ میلیون تا نهایتاً ۵۰ میلیون تومان است. در واقع، این کسب‌وکارها با حداقلِ سرمایه‌گذاری و اثر شبکه‌ای که افراد باهم دارند، شکل می‌گیرند.

  • چرا به نسبت کشورهای همسایه مثل ترکیه که حجم خرده‌فروشی آنلاین آن ۲۰ درصد است، این میزان در ایران پایین است؟

سال ۲۰۱۴ که اکوسیستم استارتاپی ایران شکل گرفته بود، حجم خرده‌فروشی آنلاین ایران کمتر از یک درصد بود. آن زمان سهم ترکیه حدود ۲ درصد بود. این که ترکیه سهم خرده‌فروشی آنلاین خود را در این مدت به ۲۰ درصد رسانده اما بازار خرده‌فروشی آنلاین ما هنوز حدود ۴ درصد است، چند دلیل دارد: اولاً ما جزو معدود کشورهایی هستیم که سهم تجارت اجتماعی‌مان از سهم تجارت الکترونیکمان بیشتر است. این بخش مثبت ماجرا است، اما چون خود این اکوسیستم خریدوفروش آنقدر که باید رشد نکرده، عدد تجارت الکترونیکمان هم بالا نیست.

علاوه‌براین، هم مسئله قدرت خرید و هم وضعیت و شرایط اقتصادی‌مان در این میان تأثیرگذار است. در کنار این عوامل در نظر بگیریم که ما از ۲۰۱۳ تا امروز بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متعددی را تجربه‌ کرده‌ایم و هم نرخ دلار در کشورمان پُر نوسان بوده و است. تصمیم‌های حاکمیتی بدون داده، بدون مبنا و بدون هدف مشخص قابل دسترس هم یک دلیل دیگر است.

آشفتگی در تصمیمات حاکمیتی در کنار مشکلات اقتصادی مانع رشد تجارت الکترونیک شده است

ترس مردم از تصمیم‌گیری در خرید هم یک عامل تأثیرگذار است. ما کم‌کم حتی در پلتفرم‌های تجارت الکترونیکی هم شاهد این هستیم که مردم نیازهای اولیه و ملزوماتشان را خرید می‌کنند. می‌بینیم که مردم با سرویس‌های BNPL (الان بخر، بعداً پرداخت کن) محصولات سوپرمارکتی‌شان را خریداری می‌کنند. این کالاها برای پلتفرم‌هایی مثل دیجی‌کالا حاشیه سود بسیار اندکی دارند؛ بنابراین، پلتفرم‌ها حتماً به دنبال این هستند که کالاهای دیجیتال یا پوشاک بفروشند که حاشیه سود بالاتری دارد و می‌تواند باعث تعادل در پلتفرمشان بشود.

این موضوع در مورد فروشگاه‌های اینستاگرامی و سایر فروشگاه‌ها هم صادق است. وقتی این چرخ به‌درستی نمی‌چرخد و مردم کم‌کم دارند به سمت این که ملزومات اولیه‌شان را چطور بخرند، سوق پیدا می‌کنند، برای رشد خرده‌فروشی آنلاین حتماً دچار مشکل خواهیم شد.

  • بیشترین فروشگاه‌های اینستاگرامی در کدام دسته‌بندی فعالیت می‌کنند؟

در همه دنیا و در ایران ۵۰ درصد از فروشگاه‌های اینستاگرامی در دسته آرایشی و بهداشتی و بعد از آن، مد و پوشاک هستند. در ایران بیش از ۶۵ درصد فروشگاه‌ها در همین دو دسته فعالیت می‌کنند. بعد از این دو دسته، اکسسوری‌های دیجیتال، کالاهای دیجیتال، لوازم خانگی و... قرار دارند. بخش فروش خدمات، مثل فروش فایل پی‌دی‌اف، فایل موسیقی، دوره آموزشی، پکیج‌فروشی و وی‌پی‌ان‌فروشی هم به‌شدت در حال رشد کردن است. رشد کسب‌وکارهای کتاب‌فروشی هم اخیراً بالا بوده است.

  • آیا می‌توانیم فروش محصولات خارجی را که واردات رسمی‌شان به کشور ممنوع است اما در فروشگاه‌های اینستاگرامی فروخته می‌شوند، یکی از دلایل استقبال از فروشگاه‌های اینستاگرامی بدانیم؟

بله، یکی از برآوردهای ما این است که حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار فروشگاه اینستاگرامی داریم که از کشورهای اطراف مد و پوشاک را به مخاطبان ایرانی می‌فروشند. یعنی پول را از مشتری دریافت می‌کنند، محصول را از کشورهای اطراف خریداری می‌کنند و به دست مشتری می‌رسانند. واقعیت این است که نیاز مردم به خرید کالاهای وارداتی از بین نمی‌رود و مشتری حاضر است برای آن هزینه کند.

محدودیت‌های واردات فقط هزینه‌های اضافی برای مردم می‌تراشد

با این محدودیت‌ها فقط هزینه‌های اضافی تراشیده شده و درآمدهای کاذب بی‌دلیل برای یک فرایند بسیار عادی ایجاد می‌شود. این اتفاق در لوازم خانگی هم افتاد؛ اما مگر نیاز به کالای خارجی رفع شد؟ کیفیت لوازم خانگی داخلی بالا رفت؟ قیمت‌ها منصفانه شد؟ همچنان کسی که بخواهد لوازم خانگی ال‌جی و سامسونگ بخرد، از بانه یا با هر روشی برندی را که می‌خواهد می‌خرد و به یک طریقی هم آن را دریافت می‌کند.

  • زنان چه سهمی از بازار فروشگاه‌های اینستاگرامی دارند؟

طبق آمارهای ما در پادرو، بیشتر از ۶۰ درصد از کسانی که در اینستاگرام فروشگاه آنلاین دارند و کسب‌وکارشان را به پادرو متصل می‌کنند تا سرویس‌هایی مثل پرداخت و... را بگیرند، زنان هستند. یک آمار جالب‌تر این است که حتی فروشگاه‌هایی که مالکشان آقااست حتماً در تیمشان خانم‌هایی دارند که این کسب‌وکار را می‌چرخانند.

در بیش از ۸۵ درصد از کسب‌وکارهای اینستاگرامی زنان نقش تأثیرگذاری دارند

بنابراین، برآورد ما این است که در بیش از ۸۵ درصد از کسب‌وکارهای اینستاگرامی زنان یک نقش مهم دارند؛ یا ادمین هستند یا مدل محصولات هستند و یا تولید محتوا می‌کنند. بخش عمده‌ای از اینفلوئنسرهایی که در حوزه آرایشی، بهداشتی و مد و پوشاک فعالیت می‌کنند هم خانم‌ها هستند.

  • شما به‌عنوان کسب‌وکاری که با فروشگاه‌های اینستاگرامی در ارتباط هستید، مهم‌ترین چالش‌های این کسب‌وکارها را چه می‌دانید؟

مشکل اصلی این فروشگاه‌ها سختی کارشان است. بزرگ‌ترین چالش همچنان فیلترینگ است چون کسی که فروشگاه دارد باید به هر طریقی به اینستاگرام دسترسی داشته باشد تا بتواند با مشتری تعامل کند. حداقل نیمی از مشکلات فروشگاه‌ها به فیلترینگ مرتبط است. الان همه فروشگاه‌ها به وی‌پی‌ان دسترسی دارند، فقط یک بازار چند ۱۰ همتی درست شده که هزینه‌های سربار این فروشگاه‌ها را زیاد کرده، زحمتشان را بیشتر کرده و تعاملشان با مخاطب را هم سخت کرده است.

فیلترینگ هزینه‌های سربار فروشگاه‌های اینستاگرامی را زیاد کرده است

یک مشکل دیگر فروشگاه‌ها این است که فیش‌های واریز جعلی دریافت می‌کنند. بسیاری از افراد فکر می‌کنند تعداد فروشگاه‌های کلاهبردار زیاد است، اما تعداد مشتریانی که فیش جعلی می‌فرستند خیلی بیشتر از فروشگاه‌هایی است که کالا نمی‌فرستند.

چالش دیگر این است که هیچ‌یک از زیرساخت‌های خدماتی ما از جمله لجستیک و ارسال، جمع‌آوری، پرداخت و... برای این بخش از بازار فروش آنلاین طراحی نشده. مثلاً شرکت‌های پستی حاضر نیستند برای حدود ۷۰۰ هزار فروشگاه اینستاگرامی محصولی طراحی کنند که مناسب کار آن‌ها باشد. حوزه پرداخت هم سرویسی که اکثرشان استفاده می‌کنند کارت‌به‌کارت است، اما این روش خطراتی مثل دریافت فیش‌های پرداخت جعلی دارد و در آینده هم برایشان تبعات مالیاتی خواهد داشت.

یک مشکل پنهان دیگر هم که خودشان بعضاً به آن توجه نمی‌کنند، در مورد مشتریان بالقوه‌ای است که می‌خواهند ثبت سفارش کنند اما پیام‌هایشان چه در اینستاگرام، چه در واتساپ و... گم می‌شود. یعنی برای مدیریت مشتریان‌ ابزار CRM ندارند.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات