کارکنان خدمات زمین شناسی تونگا فوران آتشفشان را از دور مشاهده می کنند

کاملا آفلاین: وقتی جزیره‌ای از نقشه اینترنت محو شد

شنبه 29 آذر 1404 - 13:30مطالعه 10 دقیقه
‎۹۵ درصد اینترنت جهان از کابل‌هایی باریک در زیر آب عبور می‌کند؛ همان رشته‌هایی که با یک حادثه طبیعی می‌توانند ما را به قرن گذشته بازگردانند.
تبلیغات

زندگی دیجیتال ما روی کابل‌هایی بنا شده که باریک‌تر از یک شلنگ باغبانی‌اند، اما این رشته‌های نادیدنی، قاره‌ها را به هم وصل می‌کنند و جریان قرن بیست‌ویکم را زنده نگه می‌دارند. اما در ژانویه ۲۰۲۲، یکی از این کابل‌ها پاره شد و کشوری کوچک در اقیانوس آرام ناگهان در تاریکی دیجیتال فرو رفت.

مدتی بود که سَم ویا بوی گوگرد را در هوا حس می‌کرد؛ رایحه‌ای نه‌چندان تند، اما شبیه به نسیمی خفیف از دوزخ. بااین‌حال، غروب شنبه‌ای که انفجار رخ داد، با وحشت از جا پرید. صدا آن‌قدر نزدیک بود که سم فکر کرد فاجعه‌ای در همان محله‌ی خودشان اتفاق می‌افتد. پنجره‌ها لرزیدند و پرده‌ها از جا کنده شدند. ویا از خانه به بیرون نگاه کرد: نه ویرانی دیده می‌شد، نه شعله‌ای. رو به همسرش کرد و گفت: «این حتماً کار آتشفشان است.»

ویا و همسرش در توفوآ (Tofoa)، منطقه‌ای در جزیره اصلی تونگا به نام تونگاتاپو، زندگی می‌کنند. آن‌ها تازه بچه‌ها را از یک جشن تولد به خانه رسانده بودند. اما با انفجار، ویا بی‌درنگ پشت فرمان نشست تا دخترانش را برگرداند. در مسیر بازگشت جاده پر بود از ماشین‌هایی که از دریا می‌گریختند و از آسمان سنگ‌ریزه می‌بارید.

به یاد فیلمی افتاد که تازه در نتفلیکس دیده بود؛ قله دانته (Dante's Peak). همان صحنه‌ای که تخته‌سنگ گداخته سقف کامیون را سوراخ کرد و شریک پیرس برازنان را کشت. همین تصور کافی بود تا ویا کنار بزند و منتظر بماند ترافیک تمام شود.

در همان حال آسمان با غبار و خاکستر پوشیده شد. رانندگان پیاده می‌شدند، پیراهن‌هایشان را درمی‌آوردند و شیشه‌ی جلوی ماشین را پاک می‌کردند تا بتوانند جاده را ببینند. وقتی دو ساعت و نیم بعد به خانه رسیدند، ویا فرزندانش را زیر تخت فرستاد تا پناه بگیرند.

چکیده متنی و خلاصه صوتی

این آتشفشان، با نام عجیب و بلند هونگا تونگا-هونگا هاآپای (Hunga Tonga-Hunga Haʻapai)، در ۶۵ کیلومتری شمال تونگاتاپو قرار دارد؛ بیشتر آن زیر اقیانوس آرام پنهان است و تنها دو تکه خشکی‌اش، مثل گوش‌های گربه‌ای غرق‌شده، بیرون زده‌اند.

روز شنبه، ۱۵ ژانویه ۲۰۲۲، نزدیک به ۱۰ کیلومتر مکعب رسوب و سنگ مذاب با نیرویی که دانشمندان آن را «چکش ماگما» می‌نامند، از دهانه‌ی آتشفشان به بیرون پرتاب شد و ستونی از خاکستر را تا ارتفاع ۵۷ کیلومتری به جو فرستاد.

صدای انفجار از آلاسکا شنیده شد و فشار هوا در هند، هزاران کیلومتر دورتر تغییر کرد

این بزرگ‌ترین انفجار جوی بود که ابزارهای مدرن تابه‌حال ثبت کرده بودند؛ قوی‌تر از هر بمب هسته‌ای که تاکنون آزمایش شده است. صدایش در آلاسکا شنیده شد و در چنای هند، در فاصله‌ی ۱۲ هزارکیلومتری، هواشناسان جهشی ناگهانی در فشار اتمسفر را ثبت کردند. این هونگا تونگا-هونگا هاآپای بود که خودنمایی می‌کرد.

در راه بازگشت به خانه، ویا از طریق فیسبوک مسنجر با بستگانش در آمریکا تماس گرفت تا به آن‌ها بگوید حالش خوب است، ولی اواسط حرف‌هایشان خط قطع شد. او تصور کرد که چون همه هم‌زمان آنلاین شده‌اند؛ شبکه شلوغ شده؛ اما این تازه آغاز ماجرا بود.

روز بعد وقتی به رادیوی تونگا گوش داد، تازه فهمید که اینترنت کل کشور به طور کامل قطع شده است، یعنی تمام راه‌های ارتباطی‌اش با جهان خارج از آن آب‌های وسیع و خاموش.

ریسمان‌های نامرئی تمدن

در اعماق تاریک اقیانوس، کابل‌های دیتا بیشتر شبیه موجوداتی نحیف و بی‌دفاع‌اند؛ مانند حلزونی که صدفش را از او گرفته باشند. هسته‌ی کابل از رشته‌های شیشه‌ای تشکیل می‌شود که هر کدام به باریکی یک تار مو است و نور را با سرعتی نزدیک به ۲۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه برای انتقال اطلاعات از خود عبور می‌دهد.

این رشته‌ها با لایه‌ای از فولاد برای محافظت، سپس لایه‌ای از مس برای انتقال الکتریسیته و در نهایت غلافی از نایلون آغشته به قیر پوشانده شده‌اند. شاید این پوشش‌ها زیاد به نظر برسند، اما محصول نهایی، به تعبیر رایج در صنعت کابل‌های زیردریایی، قطورتر از یک شلنگ باغبانی نیست.

کابل‌هایی که در کف دریا جای گرفته‌اند، ۹۵ درصد از کل ترافیک اینترنت بین‌المللی جهان را هدایت می‌کنند. انسان‌ها نزدیک به ۱٫۴ میلیون کیلومتر کابل فیبر نوری را در زیر اقیانوس‌ها کشیده‌اند و قاره‌ها را مانند توری به هم متصل کرده‌اند. این شبکه‌ی عظیم، زیرساخت نامرئی دنیای دیجیتال ماست.

مایک کلر (Mike Clare)، زمین‌شناس مرکز ملی اقیانوس‌شناسی در ساوت‌همپتون، با بررسی داده‌های سونار و نمونه‌های رسوب، به نظریه‌ای درباره‌ی آنچه در آن روز شنبه در کف اقیانوس رخ داد، رسید:

وقتی مواد مذاب و رسوبات سنگین آتشفشان به جو پرتاب شدند، با سرعتی هولناک به اقیانوس بازگشتند و مانند یک بهمن سهمگین از دامنه‌های آتشفشان سرازیر شدند. این جریان آذرآواری (pyroclastic flow) با سرعتی معادل یک خودروی در حال حرکت، به کابل داخلی تونگا برخورد کرد.

تنها کابل اینترنت تونگا زیر بار خاکستر و گل قطع شد و کشور را در سکوت فرو برد

بعد، سنگ و گل، تکه‌ای ۱۰۵ کیلومتری از کابل داخلی را برید و آن را زیر ۲۰ متر رسوب دفن کرد. بخشی دیگر از همین جریان، تکه‌ای ۸۸ کیلومتری را از وسط کابل بین‌المللی را از هم درید، بخشی که تونگا را به فیجی متصل می‌کرد.

درست یک ساعت پس از فوران، ترافیک اینترنت تونگا به صفر رسید. این همان لحظه‌ای بود که تلفن همراه سم ویا از کار افتاد. تلفن‌های ثابت نیز قطع شدند، زیرا در تونگا، مانند بسیاری از کشورهای دیگر، حتی تماس‌های تلفنی معمولی نیز از طریق کابل‌های دیتا مسیریابی می‌شوند.

وقتی زندگی مدرن از نفس افتاد

ما در وضعیتی متناقض و عجیب در اینترنت زندگی می‌کنیم. اینترنت همه‌جا هست، مانند هوایی که نفس می‌کشیم اما حضورش را نمی‌بینیم. به همین دلیل غالباً جسمیتش را فراموش می‌کنیم؛ انبوه فلز و پلاستیک نهفته در کابل‌ها، روترها، مراکز داده و سرورها و همچنین مرکزیتش در زندگی روزمره را.

بدون اینترنت، حتی یک پیام کوتاه هم معنای حیاتی «زنده بودن» پیدا کرد

شاید بسیاری از مردم اینترنت را بستر ایمیل‌ها، اپلیکیشن‌ها و جلسات آنلاینشان بدانند، ولی واقعیت این است که تمام ساختار زندگی قرن بیست و یکم به‌طور مستقیم و غیرمستقیم روی شانه‌های اینترنت قرار دارد و این موضوع را زمانی حس می‌کنیم که چیزی مانند تنها کابل متصل به تونگا، پاره شود.

زندگی در تونگا به‌ویژه در جزایر دورافتاده، بر پایه‌ی فیسبوک مسنجر می‌چرخید. بدون این پیام‌رسان، مردم مجبور بودند برای خبر گرفتن، دل به جاده، دریا یا آسمان بزنند. حتی استرالیا و نیوزلند مجبور شدند هواپیماهای شناسایی بفرستند تا خلبانانشان از بالا میزان خسارت را برآورد کنند.

بعد، چرخ اقتصاد از حرکت ایستاد. سم ویا، که نماینده DHL در تونگا بود، دیگر نمی‌توانست لیست محموله‌ها را به‌صورت آنلاین ثبت یا دریافت کند. دستگاه‌های خودپرداز از کار افتادند، زیرا بانک‌ها نمی‌توانستند موجودی حساب مشتریان را بررسی کنند.

اقتصاد کوچک تونگا، با خودپردازهای خاموش و تجارت فلج‌شده، یک‌شبه فروپاشید

این موضوع در اقتصادی که هنوز به پول نقد وابسته بود، بلافاصله معیشت مردم را به خطر انداخت. کشاورزان و ماهیگیران نمی‌توانستند فرم‌های لازم برای صادرات محصولاتشان را پر کنند. تونگایی‌های مقیم خارج از کشور نیز نمی‌توانستند برای کمک به خانواده‌هایشان پول بفرستند؛ درحالی‌که حواله‌های خارجی در آن زمان ۴۴ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می‌دادند.

به نظر می‌رسید مردم تونگا دوباره در دنیایی بدون اینترنت بیدار شده‌اند؛ جهانی که بیشتر شبیه دهه‌ی ۱۹۹۰ بود. اما در دنیای واقعی اینترنت جایگزین بسیاری از فناوری‌های دیگر شده بود و این کشور به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ بازدیدکنندگان کمی داشت. با قطع‌شدن یک کابل، تونگا به انزوایی فرورفت که بیش از یک قرن آن را تجربه نکرده بود؛ به زمانی پیش از رسیدن تلگراف و پروازهای برنامه‌ریزی‌شده به این بخش از اقیانوس آرام.

بازی بزرگ در اعماق تاریک اقیانوس

کابل تونگا بر اثر یک پدیده‌ی طبیعی نادر قطع شد، اما فوران آتشفشان تنها یکی از خطراتی است که شبکه‌ی جهانی کابل‌های زیردریایی را تهدید می‌کند. خطرات دیگر شامل رانش زمین، جریان‌های قوی آب و در موارد نادر، حمله‌ی کوسه‌هاست. برخی دیگر نیز از حوادث انسانی ناشی می‌شوند، مانند برخورد لنگر کشتی یا تورهای ماهیگیری و حتی سوءرفتار شرکت‌ها و درگیری‌های ژئوپلیتیکی.

پیوند دوباره کابل‌ها در اعماق

اواخر همان شب فوران، سمیسی پانووه، مدیرعامل شرکت کابل تونگا پیاده به سمت ایستگاه کابل راه افتاد. وقتی به آنجا رسید، تیم مهندسانش مشغول کار بودند. آلارم‌های سیستم مانیتورینگ مانند درخت کریسمس روشن شده بودند که نشان از قطعی کابل داشت. آن‌ها با انجام یک آزمایش بازتاب‌سنجی نوری، محل قطعی را در حدود ۴۲ کیلومتری سواحل تونگاتاپو تخمین زدند.

پانووه دست به آخرین ابزار ارتباطی‌شان برد: یک تلفن ماهواره‌ای قدیمی که از سال ۲۰۱۹ خاک می‌خورد. او با شرکت SubCom، مسئول تعمیر و نگهداری کابل‌ها در منطقه، تماس گرفت. از آن لحظه به بعد تنها کاری که می‌شد کرد، انتظار بود.

در تونگا، یک تلفن ماهواره‌ای قدیمی پس از سال‌ها خاک خوردن دوباره روشن شد

هم‌زمان دولت تونگا نیز تلاش می‌کرد راهی برای آنلاین شدن دوباره بیابد. استن آهیو (Stan Ahio)، یکی از مقامات وزارتخانه، یادش آمد که یک تلفن ماهواره‌ای قدیمی دارند. او می‌گوید: «دو سال بود که اشتراکش را پرداخت نکرده بودیم، اما پیش خودم فکر کردم همه باید بدانند اینجا چه خبر است. شاید بفهمند وضعیت اضطراری است و دوباره اینترنتمان را فعال کنند.»

حدس او درست از آب درآمد. اولین تماسش با خواهرش در نیوزلند بود. آهیو هنوز با یادآوری آن لحظه اشک در چشم می‌آورد: «مسئله صرفاً فناوری نبود؛ داشتیم می‌گفتیم ما هنوز زنده‌ایم. چه دوران سختی.»

اما در جزایر دورافتاده‌تر مثل واوائو (Vavaʻu)، حتی همین حداقل امکانات هم وجود نداشت. اگر روی نیمن دریانوردی که قایق تفریحی‌اش را موقتاً آنجا گذاشته بود، حضور نداشت، شاید روزها طول می‌کشید تا صدایی از آن جزایر به بیرون برسد.

نیمن یک دستگاه گارمین داشت که از طریق ماهواره پیامک‌های گران‌قیمتی ارسال می‌کرد. او یک مرکز ارتباطی موقت در کافه‌ای محلی راه‌اندازی کرد و به «نامه‌نویس» دهکده تبدیل شد. در عرض دو هفته، ۱۶۰۰ پیام از طرف ساکنان واوائو به بستگانشان در خارج از کشور ارسال کرد.

بااین‌حال، تمام این راه‌حل‌ها موقتی بودند. در واوائو، بانک‌ها برای پرداخت پول به مشتریان به روشی عجیب و ابتدایی روی آوردند:

هر روز صبح، دفتر مرکزی بانک در تونگاتاپو اطلاعات حساب مشتریان واوائو را روی یک فلش‌مموری کپی می‌کرد. فلش با پرواز به جزیره فرستاده می‌شد تا شعبه‌ی محلی بتواند برداشت‌ها و واریزها را ثبت کند. عصر همان روز، همان فلش دوباره به تونگاتاپو برمی‌گشت تا پایگاه‌داده‌ی اصلی بانک به‌روزرسانی شود. در قرن بیست‌ویکم، یک جزیره به فلش مموری وابسته شده بود تا اقتصادش سرپا بماند.

بانک‌های تونگا اطلاعاتشان را روی فلش مموری و با پرواز به شعبه مرکزی می‌فرستادند

یک ماه بعد، روزنه‌ای از امید پدیدار شد: اسپیس ایکس پنجاه ترمینال استارلینک به تونگا اهدا کرد. این پایانه‌های ماهواره‌ای در سراسر کشور پخش شدند و اولین اتصال واقعی به اینترنت پس از فاجعه را فراهم آوردند. ناگهان، شب‌ها «واحه‌های وای‌فای» شکل گرفتند؛ مراکزی که مردم تا نیمه‌شب جمع می‌شدند تا کارهای عقب‌افتاده‌شان را انجام دهند یا فقط به عزیزانشان پیامی بفرستند.

در همین زمان، کشتی تعمیر کابل به نام ریلاینس (Reliance) مأموریت دشوارش را آغاز کرد. چالش اصلی فوراً مشخص شد: فوران، ۸۸ کیلومتر از کابل بین‌المللی را نابود کرده بود، درحالی‌که انبار کشتی تنها ۳۰ کیلومتر کابل یدکی داشت.

کشتی «ریلاینس» پنج هفته برای تعمیر کابل در عمق یک‌ونیم کیلومتری اقیانوس جنگید

تعمیر کابل در عمق بیش از یک و نیم کیلومتری اقیانوس، بسیار طاقت‌فرسا ادامه می‌یافت خصوصاً که میان گل‌ولای ناشی از فوران، دید زیر آب نزدیک به صفر بود. پیداکردن دو سر بریده‌ی کابل، بالا کشیدنشان و اتصال دوباره به تکه‌های یدکی، به‌دقت و مهارت فوق‌العاده‌ای نیاز داشت، آن هم درحالی‌که کشتی روی امواج متلاطم اقیانوس تاب می‌خورد.

سرانجام پس از پنج هفته کابل بین‌المللی ترمیم شد. پایتخت تونگا و کسب‌وکارهایش دوباره به اینترنت وصل شدند. اما واوائو و جزایر دیگر هنوز در خاموشی دیجیتال به سر می‌بردند.

در جست‌وجوی صدا در تاریکی دیجیتال

تازه در آگوست ۲۰۲۳، بیش از ۱۸ ماه پس از قطع‌شدن، اینترنت پهن‌باند به واوائو بازگشت. اما تابستان بعد، زمین‌لرزه‌ای دیگر همان کابل داخلی را از کار انداخت و جزیره دوباره در تاریکی فرو رفت.

این رویداد، هشدار سم ویا را عینیت بخشید. او در دفترش گفته بود تنها راه جلوگیری از فلج شدن کشور در آینده، داشتن یک کابل دوم است؛ کابلی که از مسیری متفاوت عبور کند تا فجایع زمین‌شناسی نتواند هر دو را هم‌زمان از کار بیندازد.

روی میز او سندی بود که نشان می‌داد در فهرست سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی دولت تونگا، پروژه‌ی ساخت کابل داخلی جدید به واوائو در صدر اولویت‌ها قرار گرفته؛ حتی بالاتر از ارتقای بیمارستان‌ها، شبکه‌های آب‌رسانی و بازسازی ساختمان پارلمان. هزینه‌ی برآوردشده به حدود ۱۶٫۵ میلیون دلار می‌رسید و این رقم برای تونگا به معنی استیصال تمام بود.

۱۶۵ سال از زمانی که اولین کابل تلگراف در جهان کشیده شد می‌گذرد، اما این رشته‌های نامرئی همچنان زیر سایه‌ی منافع قدرت‌های بزرگ و شرکت‌هایشان کشیده و مدیریت می‌شوند. شاید این ماجرا یادآور این نکته باشد که تمدن مدرن، با همه‌ی عظمتش، هنوز روی رشته‌هایی بنا شده که به‌راحتی می‌شکنند و چقدر فاصله‌ی ما تا تاریکی دیجیتال، باریک است.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات

کاملا آفلاین: وقتی جزیره‌ای از نقشه اینترنت محو شد - زومیت