نبرد مرگ و زندگی؛ وقتی بیماران کلیوی به ویروس کرونا آلوده میشوند
در اوج همهگیری کووید ۱۹ در نیویورک، یکی از کارمندان باسابقهی این شهر به خیل بیماران ناامیدی پیوست که به درمان نیاز داشتند. جمال اودین که در کودکی در بنگلادش یتیم شده بود، قبل از فارغالتحصیلی از دانشگاه و پیداکردن شغلی درزمینهی کمک به افراد مبتلا به عفونت HIV و ایدز، ضمن شرکت در دبیرستان در کارخانهی تولید روبان در منهتن کار میکرد.
جمال اودین در طول ۶۸ سال زندگیاش همواره در حال مبارزه برای زندهماندن بود؛ اما نبرد واقعی زندگی او در بخش مراقبتهای ویژه بروکلین شکل گرفت؛ یعنی وقتیکه ویروس کرونا جدید شهر را فراگرفت. او برای تنفس به کمک دستگاه تنفس مصنوعی نیاز داشت؛ قطعهای از تجهیزات که همه میترسیدند اگر بیمارستان شلوغ شود، دردسترس نباشد. بهگفتهی خانوادهی او، اودین دسترسی کافی به دیالیز نداشت که درمانی معمول برای اختلال عملکرد کلیهها است. این درمان بهاندازهی کافی برای کمک به انبوه بیماران کووید ۱۹ موجود نبود که با آمبولانس به اورژانس آورده میشدند.
در چهار روز ماه آوریل که اودین درمان دیالیزی دریافت نکرد، همسرش، جاسمین و پسرش، شهران، بهشدت مضطرب و نامید شده بودند. راسل رانا، جراح ارتوپد و برادر زن اودین که او و خواهرش وقتی آزمایشها بدترشدن عملکرد کلیه او را نشان میدادند، تلفنی از بیمارستان برای انجام دیالیز التماس میکردند، گفت: «بهعنوان یک پزشک، تصور این وضعیت بهعنوان یک احتمال هم برای من دشوار است.»
در اوج شیوع، تعداد بیماران کووید ۱۹ که با نارسایی کلیه مبارزه میکردند، به افزایش شدید تقاضا برای دیالیز در بیمارستانهای اطراف شهر نیویورک ازجمله بیمارستان لانگون دانشگاه نیویورک، محل درمان آقای اودین منجر شد. نفرولوژیستها درمورد نداشتن دارو، پرسنل یا دستگاهها برای رسیدگی به خیل بیماران کووید ۱۹ هشدار دادند. سوابق خود بیمارستان نشان میدهد که وقتی آقای اودین بهشدت با کووید ۱۹ بیمار بود، بیمارستان ازنظر دیالیز تخصصی که باعنوان درمان مداوم جایگزینی کلیوی شناخته میشود، دچار کمبود بود.
در یادداشتی روی پروندهی او که روز سهشنبه ۱۴ آوریل ثبت شده، آمده است که: «این درمان در این زمان برای بیماران این محل در دسترس نیست.» در همین شرایط، سطح پتاسیم آقای اودین که شاخصی مهم از عملکرد کلیه است، بهطور بحرانی افزایش یافته بود. دکتر جوزف ویستوچ، رئیس ارشد پزشکی بیمارستان لانگون گفت:
هر روز تصمیماتی دراینباره گرفته میشد که آیا وضعیت او پایدار است، آیا او نیاز به مداخلهی اضطراری دارد و اینکه در کدام روزها او نیازی به مداخله ندارد. ما در مراقبت از یک فرد به شدت بیمار نهایت تلاش خود را میکردیم.
شهران اودین به همراه پدرش در هلند در سال ۲۰۱۵
مبارزات آقای اودین با ویروس کرونا در یادداشتهای برادر زنش در دفترچهای در جریان مکالمات تلفنی با پزشکان شرح داده شده است و با جزئیات دقیق در بیش از ۱۴۰۳ صفحه سوابق پزشکی دیجیتال که با رضایت خانوادهاش بهدست نیویورک تایمز رسیده، آمده است.
درحالیکه میزان پتاسیم آقای اودین به سطح جدید و خطرناکی میرسید، عصر سهشنبه دچار ایست قبلی شد؛ اما پزشکان قلبش را به کار انداختند و او را به زندگی بازگرداندند. رئیس بخش نفرولوژی درخواست انجام دیالیز تخصصی برای آقای اودین کرد که اعضای خانودهاش هم میگفتند چندین روز است ازطریق تلفن برای انجام آن التماس میکنند. اگر او میتوانست ادامه دهد، قرار بود درمان تقریبا بالافاصله آغاز شود.
بیمارستان مذکور تنها جایی نبود که در آن کمبودها موجب شده بود پزشکان تصمیمات مرگ و زندگی بگیرند. پزشکی در یکی از بیمارستانهای دیگر نیویورک که بیماران کووید ۱۹ در بخش مراقبتهای ویژه را درمان میکرد و دستگاههای دیالیز پیشرفته کافی برای تعداد بیمارانی که دچار آسیب کلیوی بودند در اختیار نداشت، میگوید: «من اساسا فقط سعی داشتم جلوی شکستن دریچههای سدی را بگیرم که چند بار شکسته شد.» پزشک مذکور که از ترس بازخواست برای صحبت در این مورد، خواست نامی از وی برده نشود، گفت:
اگر این افراد چیزی را که به آن نیاز داشتند، دریافت میکردند، حداقل برخی از آنها بیشتر زنده میماندند.
دکتر هوارد زوکر، کمیسر بهداشت ایالت نیویورک، در پاسخ به تقاضای غیرمنتظره برای دیالیز اضطراری، هفتهی گذشته از دولت درخواست دستگاه دیالیز تخصصی کرد. این هفته، ۵۰ دستگاه پیشرفته به ایالت رسید و مسئولان درحال تصمیمگیری درمورد نحوهی توزیع آنها در مکانهایی هستند که بیش از همه به آن نیاز دارند.
محاسبهی اینکه چه تعداد بیمار در جریان شیوع ویروس کرونا بهعلت عدم درمان کلیه جان خود را از دست دادهاند، دشوار است. بسیاری از افراد بهشدت بیمار دچار نارسایی در چندین ارگان شده و حتی با دیالیز کافی ممکن است بعدا ریهها، قلب و دیگر ارگانهای آنها از کار بیفتد. دکتر ویستوچ گفت:
آنچه ما درمورد این بیماری بارها و بارها شاهدش بودهایم، افرادی هستند که علیرغم هر کاری که ما انجام میدهیم، بهطور موقت بهبود یافته و سپس بدتر میشوند.
بیمارستان آقای اودین، جزئیات میزان تلاشی را که برای زنده ماندن او انجام شد، ثبت کرده است: دهها پزشک، پرستار و تکنسین، دستگاه تفس مصنوعی و داروهایی نظیر هیدروکسی کلروکین یعنی همان داروی تاییدنشدهای که پرزیدنت ترامپ آن را تبلیغ میکرد.
آقای اودین در ابتدا درمان دیالیز تخصصی را دریافت میکرد که اغلب در بخش مراقبتهای ویژه استفاده میشود. اما در اوج بحران، بیمارستانهای نیویورک ازجمله بیمارسان لانگون ازنظر این دستگاههای تخصصی دچار کمبود شدند. این بیمارستان به رویهای به نام دیالیز صفاقی روی آورد که برای برخی بیماران کاملا موثر بوده اما در بیماران بیمارستانی که شرایط آنها چندان پایدار نیست، همیشه بهینه نیست. حتی این رویه نیز چند روزی به تعویق افتاد تا اینکه شرایط آقای اودین بهطور قابلتوجهی وخیمتر شد. جاسمین اودین، همسرش درمورد نیاز به منابع دیالیز بیشتر در کانونهای آینده شیوع کووید ۱۹ صحبت کرد و گفت:
من میخواهم مردم دربارهی این مساله بدانند تا بار دیگر آماده باشند. من نمیخواهم دیگر کسی چنین چیزی را تجربه کند.
دیالیز نقش مهمی که کلیهها معمولا آن را برعهده دارند، یعنی پاک کردن خون از سموم و حذف مایعات اضافی را انجام میدهد. متخصصان کلیه برآورد میکنند که در سرتاسر کشور آمریکا، ۲۰ درصد از ۴۰ درصد از بیماران بخش مراقبتهای ویژه که دچار ویروس کرونا شدهاند، از نارسایی کلیه رنج میبرند و نیاز به دیالیز اورژانسی دارند. در برخی بیمارستانها در نیویورک درجریان بحران، تقاضا برای دیالیز سه برابر شده است. خانم اودین درحالیکه گریه میکرد و حرفهایی را که پزشکان به او گفته بودند، به خاطر میآورد، گفت:
آنها گفتند اعداد او خیلی خوب است. بیمارانی وجود دارند که وضعیت آنها بدتر از او است. ما دستگاه دیالیز را برای آنها نیاز داریم.
درد، تب و عدم آزمایش
آقای اودین در چیتاگونگ بنگلادش به دنیا آمد، جایی که رودخانهی کارنافولی به خلیج بنگال میریزد. او فقیر نبود اما تقسیم یک کاسه برنج کوچک را با برادرش بهعنوان تنها وعدهی غذایی قبل از مدرسه، درک میکرد. پس از اینکه والدین او از دنیا رفتند، او به آمریکا جایی که عمویش در آن بود، مهاجرت کرد.
آقای اودین در سال ۱۹۸۵ سفری به بنگلادش داشت و زنی جوان به نام جاسمین را ملاقات کرد و بهزودی با هم ازدواج کردند. او بهخاطر میآورد که چگونه آنها بهعنوان زوج جوان در نیویورک با اتومبیل تویوتا استارلت خود اطراف شهر را میگشتند و به سینماها یا پارکها میرفتند. آنها به خانهای با آجرهای قرمز در بی بریج نقل مکان کردند و صاحب پسری به اسم شهران شدند که اکنون ۲۳ سال دارد و برای حضور در دانشکدهی حقوق دانشگاه شهری نیویورک در پاییز آماده میشود.
آقای اودین مردی با لباسهای مرتب بود که ژاکتهای ورزشی یقهباز را دوست داشت و بهعنوان سرپرست در ادارهی خدمات HIV/ایدز کار میکرد و در اتحادیهی آن جا فعال بود. النورا ویتن، رئیس او در اداره گفت: «هرکسی میدانست که گرچه او در اتاقکی کار میکرد، در اتاقش همیشه برای همه باز بود.»
آقای اودین دوست داشت در امتداد آب در زیر پل ورازانو نروز قدم بزند. او آخر هفتهها از رانندگی تا محلهی قدیمی خود در منهتن و خوردن ساندویچهای پاسترامی در رستورانی در آن حوالی لذت میبرد. آقای اودین عاشق مسافرت و باغبانی بود و این دو اشتیاق خود را با کاشت پیازهای لالهای که از هلند آورده بود، در قطعه زمین کوچکی جلوی خانهاش در بیبریج با هم ترکیب کرده بود. او یک درخت گیلاس مجنون نیز کاشته بود.
ورودی اورژانس در بیمارستانی در بروکلین نیویورک
در تاریخ ۲۰ مارس، اودین به همسرش گفت که بدن او درد میکند و تب دارد. مانند بسیاری از افراد شهر، اودین ازنظر انجام آزمایش ویروس کرونا به مشکل برخورد. سرفهی او بدتر شد و تبش بالا رفت اما از مرکز پزشکی میمونیدس که در آن حوالی بود بدون آزمایش یا اسکن قفسه سینه به خانه فرستاده شد. همسر و پسرش نیز بیمار شدند اما نتوانستند آزمایش بدهند. در تاریخ ۳۱ مارس، خانوادهاش برای اندازهگیری عملکرد ریه یک اکسیمتر و برای کمک به تنفس او یک مخزن اکسیژن خریدند. آنها متوجه شدند که اشباع اکسیژن او تا حد ۷۸ درصد کاهش یافته است و آمبولانسی را خبر کردند.
شهران پدرش را میدید که از پلهها پایین میرفت تا به آمبولانس برسد، درحالیکه مادرش درحال جمع کردن داروهایش بود. جاسمین گفت که کفشهای خود را پوشید تا با او برود، «اما بهیار مرا متوقف کرد و گفت که نمیتوانم بروم». بنابراین درحالیکه آنها دور میشدند، از جلوی در با همسر خود خداحافظی کرد.
تا پنجمین روز حضور در بیمارستان اشباع اکسیژن خون آقای اودین تا محدودهی ۷۰ کاهش پیدا کرده بود. درست قبل از اینکه بیهوش شود و به یک دستگاه تنفس مصنوعی متصل شود، همسر و پسرش با او صحبت کردند. خانم اودین گفت: «ما فقط یک دقیقه او را روی فیستایم دیدیم. او گفت که ما را دوست دارد. ما هم به او گفتیم که او را دوست داریم. ما شروع به دعا کردن کردیم.»
یک نشانهی بد
ریههای آقای اودین کمی بهتر شد اما عملکرد کلیههایش متزلزل شد. افزایش سطوح پتاسیم میتواند نشانهای از وسعت عملکرد بد کلیهها باشد. دکتر آلن کلیگر نفرولوژیست ییل و یکی از روسای تیم پاسخ کووید ۱۹ انجمن نفرولوژی آمریکا گفت:
وقتی این سطوح خیلی بیشتر از ۵ میشود، نشان میدهد که مشکلی وجود دارد. اگر همچنان افزایش پیدا کند، قبل از رسیدن به سطوح بسیار خطرناک ما دیالیز را آغاز میکنیم.
سطح پتاسیم آقای اودین در ۷ آوریل به ۶/۳ رسید که براساس سوابق او بهطور بحرانی بالا بود. او برای اولینبار تحت دیالیز قرار گرفت و اعداد او بهبود یافتند. شهران پسرش، گفت: «اگر این تنها نگرانی باقی مانده بود و تنها چیزی که او به آن نیاز داشت، دیالیز بود، من درنهایت میتوانستم نفس بکشم.» او بهخاطر میآورد که با خود فکر میکرد: «او به خانه خواهد آمد، این چیز سادهای بود.»
دکتر مایکل کانور دانشیار پزشکی و نفرولوژیست دانشکده پزشکی دانشگاه اموری در آتلانتا گفت که تحت شرایط عادی، بیمارانی که به خاطر نارسایی کلیوی ناگهانی در بخش مراقبتهای ویژه به دیالیز نیاز پیدا میکنند، دارای نرخ مرگومیر ۴۰ تا ۶۰ درصد هستند. دکتر کانور گفت:
همیشه بهتر است که قبل از اینکه آنها وارد وضعیتهای وخیمی شوند، با ابزارهای تهاجمیتر حمایت از زندگی، وارد عمل شویم و این موضوع برای کلیهها نیز صادق است.
برای پیشگیری از عفونتهای بیشتر، خویشاوندان نمیتوانند حین شیوع کووید ۱۹ عزیزان خود را در بیمارستان ببینند که این امر میزان ارتباط میان پرسنل پزشکی و تصمیمگیرندگان خانواده را کاهش میدهد. این موضوع زمانی آشکار شد که سه روز پس از اینکه آقای اودین دیالیز تخصصی را دریافت کرد، بیمارستان خواستار کسب اجازه برای قراردادن یک کاتتر در شکم او شد که بتواند نوع دیگری از درمان را که دیالیز صفاقی نامیده میشود، دریافت کند. اعضای خانوادهی اودین در این مورد نگران بودند که اگر لولهای در شکم او گذاشته شود، او نتواند بهمنظور افزایش جریان هوا چرخانده شود و نیازی نمیدیدند این جراحی که به نظرشان غیرضروری بود، انجام شود. آقای اودین در ۱۰ آوریل تحت همودیالیز قرار گرفت که یکی از روشهای رایج دیالیز سرپایی است.
خانوادهی آقای اودین گفتند که پزشک او در بخش مراقبتهای ویژه به آنها گفته است که پس از چند درمان دیالیز دیگر این احتمال وجود دارد که او از دستگاه تنفس مصنوعی جدا شود. اما هر بار آنها در روزهای بعد بررسی میکردند، متوجه میشدند او تحت دیالیز قرار نگرفته است.
بیمارستان لانگون نسبتبه حالت معمول سه چهار برابر بیمار بیشتر در بخش مراقبتهای ویژه داشت و پزشکان در شیفتهای ۱۸ ساعته مشغول به کار بودند. این بیمارستان نسبتبه همیشه درحال درمان بیماران بیشتری با این دستگاههای تخصصی بود و بهجای ۲۴ ساعت معمول، دستگاهها در نوبتهای ۱۲ ساعته بین دو بیمار به اشتراک گذاشته میشد. در این وضعیت، برخی از پرستاران آموزشدیده در زمینه دیالیز خود دچار کووید ۱۹ شده و قادر به کار نبودند.
جاسمین شهران، همسر جمال
در تاریخ ۱۲ آوریل، طبق یادداشتی که در پروندهی آقای اودین وجود دارد، قرار شد درصورت امکان درمان تخصصی دریافت کند: «امروز اگر موجود باشد»، اما آقای اودین آن را دریافت نکرد. قرار بود که او صبح روز بعد تحت همودیالیز قرار گیرد اما این کار بدون توضیح به تعویق انداخته شد. مقامات بیمارستان گفتند که چندین بار برای گرفتن رضایت خانوادهی او برای انجام عمل جراحی تماس گرفتند.
اعضای خانوادهی آقای اودین دریافتند که او بدون جراحی درمان کافی را دریافت نمیکند و موافقت خود را با عمل کاتتر اعلام کردند. اگر آنها زودتر میفهمیدند که مراقبت کلیه اینقدر کمیاب است که گزینههای آن یا دیالیز صفاقی یا هیچ چیز است، فورا موافقت میکردند. جراحی کاتتر آقای اودین قرار بود ۱۳ آوریل انجام شود اما عمل ظاهرا بهخاطر ناهماهنگی میان تیمهای جراحی و مراقبتهای ویژه یک روز به تاخیر افتاد. آقای اودین هنوز دیالیز دریافت نکرد. دکتر رانا گفت: «من ناامید شدم. من گفتم شما باید همین امشب او را تحت دیالیز قرار دهید.»
آقای اودین در ۱۴ آوریل تحت عمل جراحی قرار گرفت اما سطح پتاسیم او بعدازظهر بهشدت افزایش پیدا کرد و به سطح بیسابقهی ۷/۲ رسید. بهجای انتظار تا صبح برای شروع دیالیز صفاقی طبق برنامهریزی، این رویه اوایل همان شب آغاز شد. آقای اودین در ساعت ۸:۱۵ شب دچار ایست قلبی شد و با تلاش پزشکان احیا شد. سرانجام، پزشکان برنامهریزی کردند که دیالیز تخصصی در ۹ شب آغاز شود. قلب آقای اودین قبل از اینکه بتواند درمان را دریافت کند، دوباره از حرکت ایستاد. اینبار، پزشکان نتوانستند او را بازگردانند. زمان مرگ او رسما ۹:۰۱ شب اعلام شد.
دکتر تانزیب حسین که قبل از لولهگذاری نای با آقای اودین به زبان بومی بنگلادش صحبت کرده بود و شب هنگامی که به دستگاه تنفس مصنوعی وصل بود، به او سر میزد، گفت: «زندگی و مرگ جمال اودین برای ما اهمیت داشت.»
دکتر شرینگ آمدو که وقتی آقای اودین بیمار بود، مسئول نظارت بر بخش مراقبتهای ویژه بود، گفت:
چیزی که موجب ناامیدی و اندوه در میان برخی از ما میشود این است که اگرچه ما تا آخرین حد توان تلاش میکنیم تا هر کار ممکن را انجام دهیم، بیماران میمیرند.
مادر و پسر که هر دو درگیر عفونت احتمالی کووید ۱۹ بودند، از بیمارستان عصبانی بودند. آقای اودین جوان بهخاطر میآورد: «تنها چیزی که من خواستم این بود که جسد او را تمیز به ما تحویل بدهند. لوله هنوز در آنجا بود.» او که باور نمیکرد که وسایل در دهان پدرش مانده باشد، گفت: «آنها حتی این نزاکت را نداشتند که خون را از روی لب او پاک کنند.»
جاسمین و شهران با جفت پرندهای که در درخت گیلاس مجنون آقای اودین لانه کردهاند و شکوفههای صورتیرنگ درختی که آقای عودین کاشته است، خود را تسکین میدهند. شهران گفت:
شما به همه شانس برابر برای زندگی میدهید. آنها بهجای اقدام، تصمیم گرفتند که شانس زندگی را از او بگیرند تا به دیگران فرصت زندگی بدهند. او قرار بود به خانه بیاید.
نظرات