گزارش زومیت از بیستویکمین استارتاپ گرایند اصفهان در حاشیه نمایشگاه اتوکام ۲۰۱۸
استارتاپ گرایند رویدادی جهانی است که در شهرهای بزرگ جهان با هدف آشنایی علاقهمندان به کارآفرینی و ارزشآفرینی با افراد باتجربهی این حوزه برگزار میشود. اصفهان، بهعنوان یکی از شهرهای فعال در برگزاری این رویداد، تاکنون ۲۰ استارتاپ گرایند برگزار کرده و در ۲۵ آبان ۱۳۹۷، میزبان استارتاپ گرایند ۲۱ بود. این رویداد، در حاشیهی سالن فرصتها نمایشگاه اتوکام ۲۰۱۸ برگزار شد و توحید قهرمانی، وظیفهی اجرای آن را بر عهده داشت.
کیارش عباسزاده بنیانگذار زودفود، میهمان رویداد اصفهان بود. عباسزاده تحصیلکردهی انگلستان بوده و ایدهی تأسیس استارتاپ را در همان زمان تحصیل پرورش داده است. او در سفرهایی که به ایران داشت، متوجه کمبود خدماتی برای انتخاب سفارش غذا در ایران شد. کمبود دیگر، عدم وجود بانک اطلاعاتی مفید در مورد رستورانها و ساعت کار آنها بود. عباسزاده با توجه به این مشکلات و با بررسی کسبوکارهای سفارش غذا در انگلستان، به فکر تأسیس استارتاپی مشابه افتاد.
پس از بررسی و بنچمارک استارتاپهای مشابه در انگلستان، کیارش عباسزاده پس از فارغالتحصیلی به ایران آمد و در همان روز اول، ایده را با پدرش مطرح کرد. او پدرش را با تجربهی مدیریتی چندساله، یکی از اصلیترین مربیهای خود میداند. پس از تأیید اولیه از طرف پدر، عباسزاده بهسرعت کار روی ایدهی خود را با سرمایهی شخصی شروع میکند.
بنیانگذار زودفود برای شروع کار، گروهی از دوستان و همکاران قدیمی خود را گردهم جمع میکند. او پیش از سفر به انگلستان، با این دوستان کسبوکاری در زمینهی خدمات نرمافزاری و سختافزاری داشته است. بههرحال، گروه اولیهی زودفود در سال ۱۳۸۸ تشکیل میشود و کار خود را در یک اتاق کوچک در پشتبام خانه شروع میکند.
آشنایی و دوستی با این تیم، نقاطی هم مثبت و هم منفی برای عباسزاده و استارتاپش داشت. داشتن تیم، سرعت راهاندازی سرویس و برنامهریزیهای اولیه را افزایش داد. از طرفی، اعضای این گروه، عموما از دوستان او بودند و مدیریت آنها، دشواریهای خاص خود را داشت. همین نقطهی منفی، در اکثر صحبتهای عباسزاده به چشم میخورد و او هم مانند هر کارآفرین دیگر، تشکیل تیم و دقت در انتخاب همتیمی را بخشی بسیار مهم در مسیر استارتاپ عنوان میکند.
یکی دیگر از چالشهای ابتدایی عباسزاده در زودفود، انتخاب بین استخدام یا شراکت با افراد بود. او این دوراهی را بحرانی رایج در بین کارآفرینان میداند که معیارهایی برای انتخاب بهتر آن نیز توصیه میکند. یکی از بهترین راهکارها برای اینکه ببینیم آیا فردی را باید استخدام کرد یا بهعنوان شریک با او همکار شویم، بررسی تواناییها و امتیازات است. در واقع باید ببینیم فرد جدید چه آوردهای برای شرکت دارد و اگر تنها او توانایی این کار را دارد، میتوان شراکت را انتخاب کرد.
عباسزاده پیش از اجرای ایده، بررسی کاملی از نمونههای خارجی آن داشته است
عباسزاده در مورد قراردادهای مشارکت برای استارتاپ نیز توصیههایی دارد. از نظر او قراردادها و تقسیم سهام باید بهصورت پویا باشد؛ بهگونهای که با ترک شرکت از طرف هر یک از شرکا، ضربهای به آن وارد نشود.
این کارآفرین در پاسخ به مجری برنامه در مورد منتورهایی که از ابتدا همراه او بودهاند، پس از پدر و عمو، افراد دیگری را معرفی میکند که حمایت معنوی از کسبوکار داشتهاند. از نظر او، افرادی که اشارهی کمتری در مسیر موفقیت کارآفرینها دریافت میکنند، اشخاصی مانند همسر و مادر هستند که با انواع حمایت، دشواریهای ابتدای مسیر را برای کارآفرین آسان میکنند.
میهمان رویداد بیستویکم استارتاپ گرایند اصفهان در مورد روزهای اولیه و اجرای ایده میگوید که راضی کردن اطرافیان و حتی والدین اعضای تیم به سودده بودن ایده، انرژی زیادی از آنها میگرفته است. او حتی به همراه پدرش، جلسهای برای توضیح و توجیه ایدهی در حال اجرا با این والدین برگزار کرد. درواقع در آن سالها هنوز اعتماد به سودآوری ایدههای نو آن هم در فضای اینترنت، پایین بود.
تیم زودفود پس از یک سال فعالیت در دفتر شخصی، برای توسعهی اولیه و بهخاطر نیاز به مواردی همچون شماره تلفن و آدرس تجاری، دفتری بسیار کوچک اجاره میکند. عباسزاده در مورد آن دفتر میگوید که یک تیم حدودا ۱۰ نفره در دفتری ۹ متری فعالیت میکردهاند. این مسیر، در واقع نتیجهی بوتاسترپ بودن زودفود و عدم جذب سرمایه در روزهای اول محسوب میشود. بههرحال پس از جابهجایی و توسعهی بیشتر سرویس، اولین رستورانها در همان اطراف دفتر شرکت و با استفاده از بازاریابی چریکی، جذب میشوند. بنیانگذار زودفود میگوید که برای روزهای اول، اعضای خانواده را تشویق به خرید از سرویس خود میکرده است.
تشکیل تیم و مدیریت آن چالش مشترک همهی کارآفرینان محسوب میشود
مدیریت تیم، پس از راهاندازیهای اولیه نیز هنوز بهعنوان چالشی اساسی گریبانگیر زودفود بود. او حس رفاقت میان افراد و از همه مهمتر، عدم تمایل به رشد را مشکلات اساسی این بخش عنوان میکند. او در ادامه به این نکته اشاره میکند که برای استارتاپها، اصطلاح مدیرعامل و رئیس، معنای خاصی نمیدهد. به بیان دیگر، بنیانگذاران هم صرفنظر از عنوان شغلی خود باید در روزهای ابتدایی با تمام قوا در جهت پیشرفت استارتاپ تلاش کنند. در نهایت او یک رهبر را برای استارتاپها بسیار مفیدتر از مدیر میداند چرا که افراد در استارتاپها نیاز به مدیریت مستقیم ندارند.
سرانجام پس از مدتی فعالیت، نیاز به جذب سرمایهگذار از طرف تیم زودفود حس میشود. عباسزاده برای جذب سرمایهگذار، روندی طولانی و فرسایشی شامل مذاکره با حدود ۱۳۰ شرکت و سازمان داخلی و خارجی را انجام میدهد. او در مسیر مذاکره برای جذب سرمایهگذار، تجربهی این کار را کسب کرد و البته، شکستهایی هم داشت. یکی از اساسیترین موانع او برای جذب سرمایه در آن سالها نیز، شرایط تحریم ایران بود.
کیارش عباسزاده در مورد زمان مناسب برای جذب سرمایه معتقد است که پس از اعتبارسنجی صحیح و اطمینان از اینکه بازار، تا حدی پذیرای ایده خواهد بود، میتوان برای جذب سرمایه اقدام کرد. تنها باید توجه داشت که پیش از این اقدام، باید دلیل، مقدار مناسب و شیوهی جذب سرمایه را بررسی کند.
تیم زودفود نیز مانند هر کسبوکار دیگر، در مسیر خود حرکتهای اخلاقی متعددی را شاهد بودهاند. بهعنوان مثال افراد و سازمانهایی که با اسم سرمایهگذار وارد میشوند و اطلاعات شرکت را به سرقت میبرند، چالشی عمومی در بین این استارتاپها محسوب میشود. در این میان، وظیفهی تیمهای استارتاپی، انجام ندادن این حرکتها و البته دقت بالا در جذب سرمایه و مذاکره بیان میشود. عباسزاده در نهایت بدون اشارهی مستقیم به چگونگی خروجش از زودفود و اتفاقات و قبل و بعد از آن، حضار را به کتابی رجوع داد که بهزودی در مورد داستان زودفود چاپ خواهد شد.
در ادامه، شرکتکنندگان در رویداد استارتاپ گرایند اصفهان، سوالات خود را از میهمان این برنامه پرسیدند. یکی از سوالات، در مورد چگونگی تخصیص سهم بین بنیانگذاران بود. عباسزاده میگوید هیچ فرمول مشخصی برای این مسئله وجود ندارد اما میتوان با توجه به ارزش منابع واردشده به شرکت توسط این بنیانگذاران، سهام را بهصورت پویا بین آنها تقسیم کرد.
سهم بنیانگذار، وابسته به ارزشی خواهد بود که به استارتاپ وارد میکند
سوال دیگر در مورد چگونگی شناسایی سرمایهگذار واقعی از افرادی با اهداف خرابکارانه بود. بنیانگذار زودفود میگوید در مسیر مذاکره نباید خود را پایینتر یا بالاتر از سرمایهگذار در نظر بگیریم. اگر موقعیت استارتاپ پایینتر از سرمایهگذار در نظر گرفته شود، اطلاعات شرکت بدون بررسی صحیح در اختیار او قرار میگیرد. در موضع برعکس نیز غرور تیم استارتاپی مانع پیدا کردن سرمایهگذار مناسب میشود.
در مسیر مذاکره برای جذب سرمایهگذار، باید اطلاعات استارتاپ را بهصورت مرحلهای و پس از امضای قرارداد عدم افشای اطلاعات بیان کرد. در واقع ارائهی اطلاعات و دریافت قول برای تزریق سرمایه، باید بهصورت مراحلی در پی یکدیگر انجام شود و هیچگاه بدون دریافت قول قانونی سرمایهگذاری، اطلاعات کامل را در اختیار سرمایهگذار قرار ندهیم.
یکی از حضار سالن از عباسزاده پرسید که چگونه در ابتدای کار، روند رستورانها را بررسی میکردند و آیا توان اصلاح عملکرد آنها را داشتهاند؟ او در پاسخ به این نکته اشاره کرد که در بازدیدهای متعدد، بدون افشای موقعیت سازمانی خود با رستورانها و تمامی عوامل آنها صحبت میکرده است. این کار، برای درک مستقیم چالشهای رستورانها در خدمترسانی به مشتریان انجام شد. البته قدرت زودفود در ابتدای فعالیت بهحدی نبود که رستورانهای خاطی را از سرویس کنار بگذارد و عموما چالشهای اینچنینی به تذکر ختم میشدند.
سوال دیگر در مورد شرایط کار و تأسیس کسبوکار نوپا در وضعیت کنونی اقتصاد بود. عباسزاده که تجربهی چنین بحرانهای اقتصادی را در سال ۹۰ دارد، معتقد است سکون و کار نکردن بدترین راهحل برای افراد در وضعیت کنونی محسوب میشود. او و تیمش در بحران آن سالها تنها تمرکز خود را روی کارشان گذاشتند و بدون توجه به وضعیت اقتصادی، تنها پیشرفت زودفود را در ذهن داشتند. او در ادامه به شرکتکنندگان توصیه میکند که بدون توجه به بحرانهای موجود، همین کار را انجام دهند. بهعلاوه، قیمت کنونی ارز، بهترین فرصت را برای کسب درآمد دلاری و صادرات خدمات و مهارت نیروی انسانی، فراهم میکند.
عباسزاده: وضعیت موجود، بهترین زمان برای کسب درآمد ارزی است
یکی از بخشهای مهم مدیریت استارتاپهایی شبیه زودفود، بحث جابهجایی یا لجستیک است. عباسزاده برای افرادی که بهتازگی وارد این حوزه میشوند توصیه میکند که با توجه به سرمایهی در دسترس و منابع موجود خود، بین سرویسدهی از طریق خود شرکت یا استفاده از پیکهای واسط یا پیک خود رستورانها اقدام کنند. او میگوید استفاده از منابع داخلی برای حملونقل غذاها، هزینهای بسیار بالا نیاز دارد و برای استارتاپهای جوان، منطقی نیست.
بسیاری از سوالات شرکتکنندگان، در مورد چگونگی اعتبارسنجی استارتاپ پیش از شروع به کار یا جذب سرمایه بود. بنیانگذار زودفود، روشهای متعدد آکادمیک را برای این مسئله معرفی کرد و از همه مهمتر، به این نکته اشاره کرد که بدون انجام این فرآیندها، هر اقدام با شکست مواجه خواهد شد. اعتبارسنجی نیز در مراحل مختلف استارتاپ، روشهای خاص خود را دارد که بسته به وضعیت موجود (ایده، طرح اولیه، محصول اولیه، جذب سرمایهگذار)، باید انجام شود.
سوال یکی دیگر از حضار در مورد مدیریت تیم و نیروی انسانی، عباسزاده را مجبور کرد تا از چالشهای اولیهی تأسیس زودفود بگوید. او کمبود دانش در میان نیروی انسانی و افراد علاقهمند به کار در استارتاپها را چالش اصلی این موضوع میداند. بهعلاوه، افرادی که دانش را تنها بهصورت تئوری فراگرفته و توانایی بهکارگیری آن را ندارند نیز برای استارتاپ مضر هستند.
بنیانگذار زودفود در پایان رویداد استارتاپ گرایند خود، به اشتباهات و موارد محاسبهنشده در روند پیادهسازی ایدهی زودفود اشاره کرد. او عدم برنامهریزی برای جذب نیروی انسانی و در نظر نگرفتن هزینههای متعدد مانند بازاریابی و توسعهی وبسایت را جزو بزرگترین مواردی میداند که در ابتدای کار از آنها غافل بودهاند. کیارش عباسزاده پس از ترک زودفود بهعنوان مشاور و منتور در کنار استارتاپهای متعددی فعالیت کرده است. او اکنون یک استارتاپ هوش مصنوعی دارد و فعالیتهای منتورینگ و مشاورهی خود را نیز ادامه میدهد.
نظرات