بارش بی‌سابقه باران در گرینلند و پیامدهای آن برای زمین

دوشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
بارش باران در بلندترین نقطه‌ی صفحه‌ی یخی گرینلند رویداد آب‌و‌هوایی شدیدی است که پیش از این اتفاق نیفتاده و ناشی از تغییرات اقلیمی است.
تبلیغات

به مدت سه روز در ماه آگوست، هفت میلیارد تن باران در گرینلند بارید که بیشترین مقدار از زمان ثبت سوابق بارندگی در سال ۱۹۵۰ و همچنین اولین‌ بار از آن زمان است که روی بلندترین قله‌ی گرینلند، باران (نه برف) می‌بارد.

بارش سنگین باران در گرینلند موضوع نگران‌کننده‌ای است. صفحه یخی گرینلند از نظر وسعت دومین صفحه‌ی یخی بزرگ زمین (پس از جنوبگان) است و هرگونه بارشی که روی سطح آن فرود آید، فرایند ذوب شدن آن را تسریع می‌کند. تا ۱۵ آگوست، مقدار یخ ازدست‌رفته هفت برابر حد معمول اواسط آگوست بود.

بارش سنگین باران جدیدترین رویداد آب‌و‌هوایی شدید روی این جزیره است که در اقیانوس اطلس شمالی واقع شده. در یک روز واحد در جولای امسال، مقدار یخ ذوب‌شده در گرینلند، به آن اندازه بود که ایالت فلوریدا در آمریکا را با ۵ سانتی‌متر آب بپوشاند. طبق پژوهشی که اکتبر گذشته منتشر شد، یخ موجود در گرینلند سریع‌تر از هر زمان دیگری طی ۱۲ هزار سال گذشته در حال ذوب شدن است.

ذوب یخ‌های گرینلند تهدیدی برای تلاش‌های انسان در راستای محدود کردن تغییرات اقلیمی محسوب می‌شود. علت آن است که پس از نقطه‌ی مشخصی، ممکن است حلقه‌های بازخورد فاجعه‌باری ایجاد کند. در ادامه این موضوع را با جزئیات بیشتری بررسی می‌کنیم.

افزایش دمای شمالگان

صفحه‌ی یخی وسیع گرینلند از حدود ۱٫۷ میلیون کیلومتر مربع یخ تشکیل شده است که روی خشکی قرار دارد. این صفحه‌ی یخی بیشتر این سرزمین را در بر می‌گیرد و دارای یخ کافی است که در صورت ذوب شدن بتواند سطح آب دریا را بیش از ۷ متر افزایش بدهد.

در مجموع، صفحه‌های یخی گرینلند و جنوبگان از سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۷، ۶٫۴ تریلیون تن یخ از دست داده‌اند. ذوب یخ‌ها در گرینلند در ۶۰ درصد (۱۷٫۸ میلی‌متر) افزایش سطح آب دریای ناشی از ذوب صفحات یخی در کل زمین، نقش داشته است؛ درحالی‌که گرینلند بسیار کوچک‌تر از جنوبگان است. این موضوع شاید تا حدی به آن علت باشد که نیمی از ذوب‌‌ یخی که در گرینلند رخ می‌دهد، نتیجه‌ی افزایش دما است که موجب ذوب شدن یخ‌های سطح می‌شود. در جنوبگان، بیشتر کاهش یخ ناشی از این است که آب اقیانوس موجب ذوب یخچال‌ها و سرازیر شدن آب آن‌ها از روی خشکی به اقیانوس می‌شود.

نرخ کاهش یخ‌ها در گرینلند و در جنوبگان در حال افزایش است و از سال ۱۹۹۰ شش برابر شده. بارش باران روی یخ این فرایند را شتاب می‌دهد؛ اما علل پشت‌صحنه‌ی شرایط آب‌و‌هوایی بی‌سابقه‌ی اخیر این منطقه چیست؟

دمای شمالگان به دلایل مختلفی مانند تغییر در پوشش ابر و بخار آب، بازتابندگی سطح و نحوه‌ی انتقال انرژی توسط سیستم‌های آب‌و‌هوایی از مناطق گرمسیری به مناطق قطبی، با سرعتی دو برابر مناطق دیگر زمین در حال افزایش است. این امر موجب شده در این منطقه، رویدادهای آب‌و‌هوایی شدید فراوان‌تر شوند.

در سال‌های اخیر در گرینلند باران به سمت شمال و بیشتر آن در زمستان باریده است. این موضوع برای این مناطق که معمولا در آن در دمای زیر انجماد برف می‌بارد (نه باران) طبیعی نیست. باران این ماه نتیجه‌ی جریان هوای گرم و مرطوبی است که از سمت جنوب غربی گرینلند می‌آید و چند روز باقی می‌ماند.

صبحگاه ۱۴ آگوست، دما در قله‌ی ۳۲۱۶ متری صفحه‌ی یخی گرینلند از نقطه‌ی انجماد عبور کرد و به ۰٫۴۸ درجه‌ی سانتی‌گراد رسید. باران برای چندین ساعت در آن صبح و سپس در ۱۵ آگوست روی این قله یخی بارید. این امر به‌خصوص به توجه به اینکه دماهای بالای انجماد خیلی دیر در تابستان معمولا کوتاه گرینلند رخ داد، غافلگیرکننده بود. در این زمان از سال، مناطق بزرگی از یخ به علت عدم بارش برف برهنه می‌ماند که موجب می‌شود آب بیشتری در اثر باران و ذوب یخ‌ها به سمت اقیانوس روانه شود.

افزایش دما در گرینلند

دمای هوا در مرتفع‌ترین نقطه‌ی گرینلند به‌ندرت از دمای انجماد بالاتر می‌رود.

بارش باران موجب می‌شود صفحه‌ی یخی در برابر فرایند ذوب سطحی آسیب‌پذیرتر شود؛ زیرا باعث تشدید بازخورد مثبت یخ-آلبدو می‌شود. به‌ عبارت‌ دیگر، ذوب شدن یخ این فرایند را تقویت می‌کند. وقتی باران می‌بارد، گرمای آن می‌تواند برف را آب کند و یخ تیره‌تر زیرین را که نور بیشتری جذب می‌کند، نمایان کند. این امر موجب افزایش دما در سطح می‌شود و به ذوب شدن بیشتر منجر می‌شود.

متأسفانه این تنها حلقه بازخورد مثبتی نیست که صفحه‌ی یخی گرینلند را بی‌ثبات می‌کند. بازخورد مثبت ذوب-ارتفاع مورد دیگری است؛ جایی که در آن ارتفاع کمتر صفحه‌ی یخی به‌ علت دمای بالاتری که در ارتفاعات کمتر وجود دارد، به ذوب سریع‌تر منجر می‌شود.

از موضوعات نگران‌کننده‌ی دیگر آن است که دمای بالاتر موجب نازک شدن یخچال‌های ساحلی می‌شود و اجازه می‌دهد یخ بیشتری به سمت دریا سرازیر شود. این امر سرعت جریان یخچال به سمت دریا را افزایش می‌دهد و سطح یخ را پایین می‌آورد و آن را در معرض دمای گرم‌تر قرار می‌دهد که به‌ نوبه‌ی‌ خود ذوب شدن را افزایش می‌دهد.

افزایش سرعت کاهش یخ ها در صفحات یخی زمین

سرعت کاهش یخ‌ها در گرینلند و جنوبگان در حال افزایش است.

پیامد ذوب یخ‌های گرینلند برای کره زمین چیست

بازخوردهای مثبت مذکور می‌توانند موجب رسیدن به نقاط بحرانی شوند؛ یعنی تغییرات ناگهانی و برگشت‌ناپذیری در سیستم اقلیمی که پس از رسیدن به آستانه‌ی خاصی رخ می‌دهد. با افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای و افزایش دمای جهان، احتمال رسیدن به این نقاط بیشتر می‌شود.

دانشمندان در حال کسب دانش بیشتری درباره‌ی این نقاط بحرانی هستند؛ اما طبق جدیدترین گزارش هیئت بین‌ دولتی تغییر اقلیم، نمی‌توان از وقوع آن‌ها پیشگیری کرد. در این گزارش به نقاط بحرانی محتملی مانند ذوب گسترده یخ‌های دریا در شمالگان و ذوب خاک منجمد غنی از متان اشاره شده است.

مطالعات اخیر نشان می‌دهد که انسان ممکن است به ناگزیر با این رویدادها مواجه شود. مطالعه‌ای از ماه می امسال نشان داد که بخش قابل‌ توجهی از صفحه‌ی یخی گرینلند در نزدیکی نقطه‌ی آستانه‌ای قرار دارد که در آن حتی اگر گرمایش جهانی متوقف شود، ذوب‌ شدن تسریع می‌شود. دانشمندان نگران‌اند که رسیدن به این نقطه آستانه ممکن است موجب آغاز تأثیر آبشاری و رسیدن به نقاط ‌آستانه‌ی دیگر شود.

ذوب‌ یخ‌های اقیانوس شمالگان و گرینلند موجب هجوم آب شیرین به اقیانوس اطلس شمالی شده است. این امر موجب کند شدن سیستمی از جریان‌های مهم اقیانوسی شده که آب گرم را از مناطق گرمسیری به اطلس شمالی سردتر می‌آورند. این جریان که جریان گردشی معکوس نصف‌النهاری آتلانتیک (AMOC) نامیده می‌شود، از دهه‌ی ۱۹۵۰، ۱۵ درصد کند شده است.

اگر AMOC بیش از این کند شود، پیامدهای شدیدی برای زمین می‌تواند به دنبال داشته باشد. کند شدن جریان مذکور می‌تواند موجب بی‌ثباتی موسمی غرب آفریقا و خشکسالی‌های بیشتر در جنگل‌های بارانی آمازون شود و سرعت از دست ‌رفتن یخ‌ها در جنوبگان را تسریع کند.

خرس قطبی در شمالگان و ذوب یخ ها

ذوب یخ‌های  اقیانوس شمالگان و گرینلند موجب هجوم آب شیرین به اقیانوس اطلس شمالی شده است

افزایش احتمال رسیدن به نقاط بحرانی فراتر از ۱٫۵ درجه سانتی‌گراد گرمایش حاکی از تهدید وجودی بالقوه‌ای است که در کمین تمدن بشری است. البته حتی اگر از برخی از این نقطه‌ها عبور کرده باشیم، همان‌طور که برخی دانشمندان پیشنهاد می‌کنند، اینکه تأثیرات آن‌ها با چه سرعتی آشکار می‌شود، هنوز در کنترل ما قرار دارد.

اگر گرمایش جهانی را در این قرن به ۱٫۵ درجه سانتی‌گراد محدود کنیم، به خود زمان بیشتری می‌دهیم تا با گرمایی که در سیستم زمین گیر کرده است، وفق پیدا کنیم؛ اما پنجره فرصت به‌سرعت در حال بسته شدن است. برآوردها نشان می‌دهد که ممکن است در اواسط دهه‌ی ۲۰۳۰ به آستانه‌ی حیاتی ۱٫۵ درجه‌ی سانتی‌گراد برسیم.

پیام اضطراری این رویدادها برای بشریت این است که همچون کووید ۱۹، تکیه بر علم و گوش دادن به دانشمندان امیدبخش‌ترین راه برای نجات زمین است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات