اثرات تحریم روی استارتاپها و مشکلات اقتصادی چه روندی را رقم خواهد زد؟
نوسان قیمت ارز، تاثیرگذاری همهجانبه و غیرقابلانکاری بر سود یا زیان شرکتها و کسبوکارهای مختلف دارد. اما میزان این تاثیرگذاری در حوزههای مختلف کسبوکارها، متفاوت است و باتوجهبه ماهیت فعالیت اقتصادی مجموعهها و وابستگی آنها به منابع ارزی قابل بررسی است.
در شرکتهای صادراتمحور، افزایش نرخ ارز آثار مثبت و قابلتوجهی بههمراه دارد. برایناساس، با رشد نرخ ارز بهویژه دلار، محصولات تولیدی با قیمت بالاتری به فروش میرود و سودآوری بیشتری برای صادرکنندهها حاصل میشود. البته میزان تاثیرپذیری این شرکتها از افزایش نرخ ارز، باتوجهبه نوع فعالیت و شکل وابستگی آنها به نرخ ارز متفاوت است و چنانچه شرکتی برای تولید محصول صادراتی خود به میزان بیشتری نیازمند مواد اولیه خارجی باشد، اثر مثبت افزایش نرخ ارز بر سودآوری آن کاهش چشمگیری خواهد داشت. اگر به موضوع از زاویهای دیگر نگاه کنیم، نوسانات ارزی برای شرکتهایی که فروش دلاری ندارند و صادراتمحور نیستند، اثرات نامطلوبی بههمراه دارد. درصورتیکه یک بنگاه اقتصادی برای تأمین مواد اولیه، از تقاضاکنندگان ارز باشد، افزایش قیمت دلار میتواند برنامههای تولیدی این شرکت را دستخوش تغییرات عمده کرده و بهای تمامشده محصولات تولیدی آن را با شیب صعودی روبهرو کند. شرکتهایی که مواد اولیهی خود را با ارز خارجی تهیه میکنند و درمقابل، فروش صادراتی چندانی ندارند، مانند استارتاپهای گروه صنایع غذایی، شرکتهای دارویی و تولیدکنندگان خودرو، در شرایط افزایش نرخ ارز در تأمین منابع مالی خود دچار مشکلات جدی میشوند و هزینههای آنها در مدار صعودی قرار میگیرد.
این شرکتها اغلب بخشی از ارز مورد نیاز را بهصورت مبادلهای دریافت کرده و بخش دیگری را در بازار آزاد تهیه میکنند. این درحالی است که در شرایط نوسانی شدید و اعمال سیاست تکنرخی ارز، تأمین منابع ارزی در بازار آزاد حتی بهفرض موجودبودن منابع ریالی، برای شرکتها با مشکلات فراوانی همراه خواهد بود. حال اگر این موضوع را درکنار شفافیتنداشتن در نرخگذاری، قیمت ارز با انواع و اقسام اسامی که بیشتر جنبه بازیهای اقتصادی دارند، بالاوپایینشدن در اجرای قوانین و صحبتهای ضدونقیض مسئولان مختلف هم قرار دهیم، میتوانیم شاهد فشارهای متعدد بر استارتاپها از تصمیمگیری تا تهیه مواد اولیه باشیم.
ازطرفی، جهش نرخ ارز میتواند برای بعضی از استارتاپها مشکلاتی ایجاد کند و هزینه تبلیغات را افزایش دهد؛ بهعنوان مثال، اکثر کسبوکارهای گردشگری از تبلیغات گوگلی استفاده میکنند، این افزایش شدید نرخ ارز، هزینه تبلیغات آنها را تقریباً دو تا سه برابر میکند.
اثرات تحریم روی استارتاپها و ایجاد مشکلات اقتصادی برای کسبوکارهای نوپا
در ماههای اخیر، کسبوکارهای اینترنتی بارها با مشکلات کلیشهای درراستای معضلات اقتصادی روبهرو بودهاند؛ بهعنوان نمونه، استارتاپها برای فعالیتهای خود به سرویسهای مشخصی نیازمندند. از آن جمله میتوان به سرویسهای «ایمیل مارکتینگ» و «موبایل پوش نوتیفیکیشن» و... اشاره کرد. ارائهکنندگان خدمات اصلی در چارچوب این سرویسها را شرکتها و برندهای آمریکایی تشکیل میدهند که متاسفانه انواع و اقسام تحریمها را ازسوی این شرکتها علیه کسبوکارهای ایرانی شاهد هستیم. بخشی از نتیجهی این تحریمها، تاثیری است که بر قیمت ارز گذاشته است. ازاینرو، تغییر و نوسان در بازار ارز بر دادوستد استارتاپهای داخلی با شرکتهای بینالمللی شدیدا اثرگذار بوده است.
تحریمها و مشکلات اقتصادی درحال بههمزدن تمرکز اصلی استارتاپها است
در برخی موارد، استارتاپها ناچار هستند سرویسهای موردنیاز خود را با رقمی حتی تا چندبرابر قیمت سابق از سرویسدهنده آمریکایی یا شرکتی که خرید و فروشهای خود را با محوریت دلار انجام میدهد، دریافت کنند. این نوسانات و تغییرات در قیمت که موجب تنش در بازارهای داخلی شده، مفهومی جدا از محدودیتهایی چون تحریم و ممنوعیت مبادله و معامله با شرکتهای ایرانی است.
شرکتها ناچاربه محاسبه «بازده سرمایهگذاری» هستند. با افزایش و جابهجایی در قیمت دلار و ارز، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه تغییر خواهد کرد. یعنی با بالارفتن هزینههای جاری شرکت، تمام معادلات صورتگرفته ازبین میروند. در چنین شرایطی، استارتاپها ناچاربه تغییر رویکرد هستند.
در شرایط تحریم و اوضاع نامشخص اقتصادی، مشکل دیگری که برای استارتاپها بهوقوع میپیوندد، یا بهتر بگوییم بهوقوع پیوسته، تأمین مالی و جذب سرمایهگذار است. وقتی جهش ارزی رخ میدهد، افراد یا مجموعههایی که تا قبل از آن در استارتاپها سرمایهگذاری میکردند، ابتدا سعی میکنند که ارزش دارایی خود را حفظ کرده و درنتیجه، ریسک کمتری قبول کنند. این امر باعث میشود این شرکتها، دارایی خود را بهجای سرمایهگذاری روی استارتاپها به بازارهای دیگری نظیر طلا، مسکن، خودرو و موارد مشابه منتقل کنند. و این بهمعنی فاجعهای برای دنیای استارتاپی بهشمار میرود که متاسفانه تا حد زیادی هم رقم خورده است. نهتنها سرمایهگذار، بلکه خود استارتاپ هم در تلاش است تا اندک سرمایه جذبشده را به کالای سرمایهای تبدیل کند تا از افت ارزش آن جلوگیری کند و این یعنی ورود استارتاپها به حوزهای غیر از تخصصشان و درنهایت، بههمخوردن تمرکز روی موضوع اصلی.
حال در چنین شرایطی بهترین راه مقابله با بحران چیست؟ توجهبه بازاری با سودهای عایدشونده یا ضررهای وارده و گذشتن از آنچه در این چند سال جوانهای ایرانی ساختنهاند و میسازند؟ نظر شما کاربران زومیت چیست؟
نظرات