پیشبینیها و پیشگوییها از دیرباز در تمامی تمدنها و فرهنگها وجود داشتهاند. این پدیدهها امروز نیز در اشکال مختلف دیده میشوند که میتوانند به حقیقت بپیوندند یا طرفداران خود را ناامید کنند. پیشگوییهایی که به حقیقت پیوستهاند، کمیاب هستند؛ اما آنهایی که به آخر خط میرسند، تا همیشه در ذهن مردم باقی خواهند ماند.
در این مطلب زومیت به بررسی یکی از پیشگوییهای تاریخی دنیای سرمایهگذاری میپردازیم. وارن بافت، اسطورهی سرمایهگذاری ده سال پیش و در دوران اوج بحران اقتصادی یک پیشبینی مالی انجام داد. بحران اقتصادی آن زمان، بزرگترین بحران پس از رکود بزرگ بود. وارن بافت که اکنون در میان سه فرد برتر ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد، در آن زمان پیشبینی خود را علنی کرد و این پیشبینی بر خلاف بسیاری موارد دیگر، به حقیقت پیوست. پیشبینی بافت جزو معدود مواردی بود که پیشگو، سرمایهی خود را در آن هزینه کرد.
بخش اول: پیشگوی اوماها
در ماه می سال ۲۰۰۶، حدود ۲۰ هزار سرمایهگذار در محل گردهمآییهای شرکت برکشایر هاتاوی گردهم آمدند تا به رسم هرساله، به صحبتهای وارن بافت (معروف به پیشگوی اوماها) گوش دهند. وارن بافت ابتدا در مورد سرمایهگذاری در روزنامهها و سپس املاک و مستغلات صحبت کرد و در هر دو مورد از حباب در حال شکلگیری گفت.
گردهمآیی سالانه برکشایر هاتاوی
او سپس به Hedge Fund-ها (صندوقهای پوشش ریسک که پول سرمایهگذاران را در بخشهای مختلف بازار سرمایهگذاری میکنند و بخشی از سود را بهعنوان کارمزد دریافت میکنند.) حمله کرد و از کارمزد بیش از اندازهی آنها انتقاد کرد. این صندوقها بهخاطر ادعای حرفهای بودن، کارمزد زیادی از سرمایهگذاران دریافت میکردند.
وارن بافت در بخشی از سخنان خود در آن سال گفت:
بافت در ادامه پیشبینی کرد که در ده سال بعدی، سرمایهگذاری در صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص S&P عملکردی بهتر از مجموعهای از هجفاندها خواهد داشت. در تعریف ساده صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص ( Index Fund) بهعنوان سرمایهگذاری کمهزینه با ریسک پایین شناخته میشود. این نوع سرمایهگذاری هیچگاه عملکردی فوقالعاده بهتر یا بدتر از روند کلی بازار ندارد. بافت حاضر شد ۵۰۰ هزار دلار روی این پیشبینی شرطبندی کند.
وارن بافت در گردهمآیی سالانهی سال ۲۰۱۵
ایندکس فاند همیشه بهعنوان خستهکنندهترین نوع سرمایهگذاری شناخته میشود. در این سرمایهگذاری، سود و زیان پیرو نوسانات کلی بازار است. بعلاوه این سرمایهگذاری مدیریت متمرکز ندارد و به همین دلیل، کارمزدهای آن بسیار پایینتر از هجفاند است. از نگاه بافت، سرمایهگذاری در این بخش همیشه بهتر از اعتماد کردن به حرفهایهای بازار است.
اعتماد بافت به سرمایهگذاری ایندکس فاند در نامهی سالانهی او در سال ۲۰۱۷ هم مشهود است:
هیچ کس در روز سخنرانی و در ماههای بعد، در شرطبندی بافت شرکت نکرد. اما در جولای سال ۲۰۰۷، تد سیدس (Ted Seides)، یکی از مدیران شرکت سرمایهگذاری Protégé Partners به بافت نامه نوشت و اعلام کرد که شرط او را پذیرفته است. او در نامهای در مخالفت با ایدهی بافت به او نوشت:
تد سیدس و وارن بافت، رقبای شرطبندی معروف
سیدس ادر ادامه شانس برنده شدن شرکتش در این شرطبندی را ۸۵ درصد محاسبه کرد و گفت این حرکت، اعتبار زیادی برای شرکت آنها به همراه خواهد داشت.
مرحلهی بعدی در این رقابت، ثبت قانونی و انتشار خبر شرطبندی بود. نکتهی مهم اینکه قمار کردن در قانون ایالات متحدهی آمریکا ممنوع است و افراد این کار را بهصورت غیرقانونی و مخفیانه انجام میدهند. اما بافت و رقیبش قصد داشتند بهصورت عمومی رقابت کنند و از اعتبار آن برای خود سود ببرند.
تنها راه قانونی موجود، استفاده از بنیاد خیریهی Long Bets بود. این سازمان عمومی برای شرطبندیها و رقابتها تأسیس شده بود تا سود آنها به امور خیریه اختصاص پیدا کند. در این سازمان، هر طرف رقابت هزینهای را متقبل میشود. در نهایت هزینهی شرطبندی در بخش مورد نظر فرد برنده هزینه خواهد شد. این انتخاب، یک میلیون دلار سرمایه به بخشی نیازمند اختصاص میداد و اتفاق بدی نبود. تنها نکته این بود که در یک طرف فردی با میلیاردها دلار سرمایه و در یک طرف یک صندوق سرمایهگذاری بود. بههرحال هدف از این رقابت و شرطبندی، پول نبود و تنها رقابت بر سر صحیح بودن پیشبینیها انجام میشد.
بخش دوم: شرطبندی برای خیریه
داستان خیریهی Long Bets به یک شرطبندی در سال ۱۹۹۵ بازمیگردد. کوین کلی که بعدا سردبیر مجلهی وایرد شد، در حال مصاحبه با کرکپاتریک سیل، یکی از اعضای گروههای نئو-لادیت آن زمان بود. لادیتها گروههایی از کارگران انگلیسی بودند که در قرن نوزده در اعتراض به حضور ماشینآلات در صنعت، بسیاری از آنها را نابود کردند. کرکپاتریک اعتقاد داشت پایان جهان بهزودی اتفاق خواهد افتاد. البته کلی با عقیدهی او مخالف بود.
کوین کلی، سردبیر مجله وایرد
سیل پیشبینی خود را اینگونه بیان کرده بود:
کلی در آن مصاحبه از سیل پرسید که آیا حاضر است روی ایدهاش شرطبندی کند؟ سیل پاسخ مثبت داد و کلی بهسرعت یک چک هزار دلاری روی این پیشگویی شرطبندی کرد. کلی بعدا در مورد این اتفاق نوشت:
کلی در ادامه به این نکته اشاره میکند که تاریخچهای طولانی پشت این نوع از شرطبندیها خصوصا در موضوعات علمی وجود دارد. او معتقد است. در سال ۱۶۰۰، منجم مشهور یوهانس کپلر با رقیب خود کریستن لانگومونتانوس بر سر کشف فرمولی برای توضیح حرکت مداری مریخ در هشت روز شرطبندی کرد. البته او شرط را باخت و کشف این فرمول پنج سال زمان برد؛ اما این شرطبندی نتیجهای داشت که تاریخ نجوم مدرن را تشکیل داد.
طراحی آزمایش تراز بدفورد
در سال ۱۸۷۰، جان همپدن، حامی نظریهی زمین مسطح، یک شرطبندی ۵۰۰ پوندی با آلفرد راسل والاس (از دانشمندان محقق نظریهی تکامل) انجام داد. او ادعا کرد که میتواند با استفاده از آزمایش تراز بدفورد مسطح بودن زمین را اثبات کند. البته او در این شرطبندی شکست خورد و حتی به خاطر تهدید کردن رقیب به مرگ به زندان رفت. اگرچه این اتفاقات پایان خوشی نداشت اما حداقل نظریهی زمین مسطح را تا سالها منسوخ کرد.
شرطبندی علمی دیگر که به سالهای اخیر مربوط میشود، در سال ۱۹۸۰ و میان پل الریش (زیستشناس و دانشمند محیط زیست) و جولیان سیمون (کارشناس اقتصاد) با قیمت ۱۰ هزار دلار بسته شد. موضوع شرطبندی افزایش قیمت مس، کروم، نیکل، قلع و تنگستن تا ۱۰ سال بعد بود که با کاهش شدید قیمت آنها، سیمون شرط را برد.
برندهی این شرط در دههی بعدی شهرت زیادی پیدا کرد و نتیجهی این شرطبندی، تأثیر زیادی روی طرز تفکر مردم در مورد منابع محدود گذاشت. کلی در این مورد میگوید:
البته اگر این شرطبندی چند سال دیگر به طول میانجامید، با افزایش قیمت این فلزات الریش برنده میشد. اما این افزایش قیمت نیز تنها نوسانی کوچک در نمودار همیشه کاهشی قیمت این فلزات بوده است.
نمودار کاهشی قیمت فلزات
استورات برند، همبنیانگذار بنیاد Long Now و یکی از دانشجویان الریش، در کنار کلی به این نوع از شرطبندیها علاقهمند شدند. آنها به این حقیقت رسیدند که این رقابتها روی طرز تفکر عمومی تأثیر میگذارد و تفکر طولانیمدت را ترویج میکند. برند با تحقیق روی این شرطبندیها به یک فرمول کلی رسید و این موضوع را با هیئتمدیرهی بنیاد در سال ۲۰۰۱ در میان گذاشت:
برند در سال ۲۰۰۲ به همراه کوین کلی و دریافت کمی کمک مالی از جف بزوس، لانگ بتس را تأسیس کرد. این انجمن از پیشگوها درخواست میکند که نام مورد بحث و مقدار شرطبندی خود را ثبت کنند. بنیاد لانگ ناو نیز موقعیتی برای نظارت بر هر پیشگویی و صحتسنجی و مذاکره در مورد آن فراهم میکند.
استوارت برند در کنار کوین کلی و رئیس کنونی لانگ بتس
تمامی شرطبندیهای لانگ بتس با یک پیشگویی شروع میشوند. سپس پیشگویی دیگر در مقابل نظر اولیه وارد میشود و در نهایت، مبلغ و مدت زمان رقابت مشخص میشود. حداقل زمان برای بررسی پیشگوییها دو سال است و زمان حداکثری برای آنها وجود ندارد. در نهایت هر یک از طرفین یک موضوع خیرخواهانه برای صرف هزینهی شرطبندی مشخص میکنند. وقتی زمان شرطبندی به پایان برسد، مؤسسهی لانگ بتس هزینهی آن را برای موضوع انتخابشده توسط برنده خرج خواهد کرد.
وبسایت لانگ بتس آماری عمومی از پیشگوییها و شرطبندیها ذخیره میکند. علاوه بر آن این وبسایت افراد را تشویق میکند تا در مورد شرطبندیهای گذشته و نتایج آنها بحث کنند و به هدف نهایی که تغییر طرز تفکر در مورد پدیدههای طولانیمدت است، نزدیک شوند. در طول سالهایی که از تأسیس لانگ بتس میگذرد، شرطبندیها در این پلتفرم از چند صد دلار تا چندین هزار دلار متغیر بودهاند.
تا سال ۲۰۰۷، بزرگترین شرطبندی متعلق به میشل کاپور بود. او معتقد بود که تا سال ۲۰۲۹ هیچ کامپیوتر یا هوش مصنوعی توانایی حل کردن آزمایش تورینگ را نخواهد بود. رقیب او در این رویداد ری کرزویل بود و مبلغ ۱۰ هزار دلار برای این رقابت تعیین کردند. سپس نوبت به وارن بافت و پیشبینی بزرگش رسید که با مبلغ ۵۰۰ هزار دلار، رکورد را شکست.
تعدادی از شرطبندیهای معروف لانگ بتس
بخش سوم: لاکپشت و خرگوش
بافت برای اجرای شرطبندی درصندوق سرمایهگذاری Vanguard سرمایهگذاری کرد. شرکت پروتیژ هم در تعدادی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر سرمایهگذاری کرد که نام آنها هیچگاه فاش نشد. البته بافت میتوانست گزارشات سالیانهی این صندوقها را مشاهده کند.
هر یک از طرفین شرطبندی، مبلغ ۳۲۰ هزار دلار در صندوقهای مورد نظر سرمایهگذاری کردند. شرط آنها بر سر این مسئله بود که این پول تا پایان شرطبندی به یک میلیون دلار خواهد رسید. در بخش انتخاب خیریهها، سیدس خیریهی لندنی Absolute Return for Kids و بافت، یک خیریه در شهر خودش یعنی اوماها با نام Girls, Inc انتخاب کرد.
کوین کلی در مورد این شرطبندی میگوید:
جدول عملکرد طرفین رقابت بافت / سیدس
کارول لومیس، یکی از دوستان وارن بافت و گزارشگر مجلهی فورچن، در مقالهای به این نکته اشاره کرد که با وجود اعتماد به نفس بالای شرکت پروتیژ، کارمزدهای بالای هجفاندها مشکل اصلی آنها در رقابت با بافت خواهد بود. علاوه بر آن، این سرمایهگذاری Fund of Funds (صندوق سرمایهگذاری در سایر صندوقها) است که کارمزد اضافهای خواهد داشت. او در مقالهاش توضیح داد:
بهمحض انتشار عمومی خبر شرطبندی، نظرات متعدد کاربران روی وبسایت منتشر شد. عموم کاربران اعتقاد داشتند که شرطبندی در رقابت با وارن بافت تصمیمی کاملا اشتباه است. البته سیدس در اظهارنظرهای خود ابراز خوشحالی کرد که با بافت رقابت نمیکند بلکه رقیب او، بازدهی عملکردی صندوق سرمایهگذاری با ریسک پایین خواهد بود.
در ابتدای رقابت، عملکرد صندوق S&P بسیار بد بود. با گسترش بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸، شاخص عملکرد ۴۵ درصد نسبت به اوج گرفتن سال قبل کاهش یافت. در پایان سال اول، بازده هجفاندها بسیار بهتر از صندوق وارن بافت بود. البته سال اول برای هر دو طرف بحرانی بود. بافت ضرر ۳۷ درصدی و پروستیژ زیان ۲۳.۹ درصدی تجربه کردند. بافت با توجه به این آمارها شوخطبعی خود را حفظ کرد و در این مورد گفت: «امیدوارم داستان آیسوپوس در مورد پیروزی لاکپشت در رقابت با خرگوش صحیح باشد.»
پس از گذشت چند سال، سرمایهگذاری بافت موفق بود و توانست در سال پنجم، شرکت پروستیژ را پشت سر بگذارد و تا پایان زمان شرطبندی برتری خود را حفظ کند. در نهایت، نشانههای پیروزی بافت کاملا روشن شد.
اهدای مبلغ پیروزی به خیریهی Girls, Inc
پس از گذشت یک دهه از شروع این رقابت، سرمایهگذاری ایندکس فاند سود سالانهی ۷.۱ درصد را گزارش کرد و این در حالی بود که سود هجفاندها پس از کسر کارمزد به سالانه ۲.۲ درصد میرسید. در نهایت بافت به نتیجهی دلخواه خود رسید. نکتهی مهم در این رقابت این است که عموما کارمزدها در محاسبهی سود صندوقهای پرریسک در نظر گرفته نمیشوند. علاوه بر آن وقتی پول کسبشدهی سالانه بار دیگر وارد سرمایهگذاری نشود، هیچگاه نمیتوان در طولانیمدت با یک صندوق سرمایهگذاری پرریسک به نتیجه رسید.
بافت پس از پایان این شرطبندی و کسب پیروزی، سال گذشته در گردهمآیی سرمایهگذاران برکشایر هاتاوی گفت:
از طرفی سیدس عقیده دارد که بافت در این رقابت خوششانس بوده است و صندوقهای ریسک پایین در یک دههی گذشته عملکردی بیش از اندازه خوب داشتهاند. او معتقد است اگر این شرطبندی ۱۰ سال دیگر ادامه پیدا کند، قطعا بافت در آن شکست خواهد خورد. اما بافت عقیدهی دیگری دارد. او میگوید:
وارن بافت در کنار رقیب خود و مدیر مؤسسهی خیریه
در نهایت سرمایهی شرطبندی که با محاسبهی سود سالیانه به ۲.۲ میلیون دلار رسید، به مؤسسهی Girls Inc در اوماها اهدا شد. این سرمایه یک پیروزی بزرگ در تاریخ بود و برای مؤسسهای با بودجهی عملکردی سالانه ۲.۸ میلیون دلار، یک پیروزی فوقالعاده محسوب میشد. در نهایت این پول در تاریخ ۱۷ فوریهی سال ۲۰۱۸ با حضور وارن بافت، نمایندهی شرکت پروتیژ و الکساندر روز، مدیر مؤسسهی خیریه به آنها پرداخت شد.
بافت از مدیر مؤسسه درخواست کرد که این هزینه به بهترین نحو برای دختران بیسرپرست خرج شود. آنها تصمیم گرفتند یک کلیسای قدیمی را به محل سکونتی برای دختران پس از خروج از پرورشگاه و پیش از ورود به جامعه در نظر بگیرند. این ساختمان، Protégé House نامیده شد.
نظرات