چرا رهبران باید وفاداری خود را به کارمندان ثابت کنند
پیدا کردن استعدادهای خوب و استخدام آنها، کار سادهای نیست. به همین دلیل وقتی این پروسه را با موفقیت به پایان میبرید، دوست دارید کارمندان به شرکت متعهد بمانند. اما چگونه میتوانید بهترین کارمندان را حفظ کنید؟
نظرسنجی موسسه CareerBuilder در دسامبر ۲۰۱۷ نشان میداد که ۷۵ درصد از ۳۵۰۰ کارمند پاسخدهنده، معتقد بودند به شرکت خود وفادارند. بااینحال تنها ۵۴ درصد از آنها فکر میکردند که شرکت هم بهطور متقابل به آنها وفادار است. گرچه بسیاری از رهبران فکر میکنند با پرداخت حقوق مناسب و پاداش، ارزشمندی کارمندان را به آنها نشان میدهند، اما وفاداری واقعی مستلزم تلاشهای بیشتری است.
کارمندان معتقدند یکی از نمودهای وفاداری شرکت، این است که مدیران و رهبران چه در برابر مشتریهای سخت و چه در اختلافات درون تیمی، از آنها حمایت کنند.
اگر به کارمندان و تواناییهای آنها ایماندارید، بخشی از وظیفهی رهبری شما پشتیبانی از آنها در برابر فاکتورهای تهدیدکننده است. خوشبختانه راههای زیادی وجود دارد که کارفرمایان میتوانند با استفاده از آنها، ارزش کارمندان را اثبات کنند.
در برابر مشکلات خارج از شرکت، حامی کارمندان باشید
کارمندان، هواپیماهای بیسرنشینی نیستند که بخواهید صرفاً آنها را کنترل کنید، بلکه افرادی با تمام ویژگیهای پیچیدهی انسانی هستند. عوامل خارج از محیط کار، روی عملکرد آنها در شرکت تأثیر میگذارند. رهبری باشید که در هر مبارزهای از کارمندان حمایت میکند.
بهعنوانمثال زیمنا هارتساک، همبنیانگذار و مدیرعامل پلتفرم وکالت دیجیتال فونتواکشن، وام ویژهای را به کارمندانی که با مشکلات مالی روبرو بودند، پیشنهاد داد. بهعلاوه یک وکیل را برای رسیدگی به مشکلات ویزای کاری کارمندانش استخدام کرد.
رهبری باشید که پشت کارمندانش میایستد و روی راهکارهایی متمرکز شوید که استرس آنها را کاهش میدهد و کمک میکند بدون هیچ مانعی، بهرهوری واقعی خود را به نمایش بگذارند.
بهعنوانمثال اگر متوجه شدید که یکی از کارمندانتان، در پیداکردن خانه با مشکل مواجه شده، او را به آژانس املاکی که مورد اعتماد شما است معرفی کنید. بااینحال به یاد داشته باشید که اگر به او پیشنهاد کنید در یکی از اتاقهای منزل شما ساکن شود، به افراط دچار شدهاید و باید منتظر عواقب ناگوار آن باشید.
تلاش همهی کارمندان را عادلانه تصدیق کنید
تصدیق ارزش تلاش کارمندان، بخش مهمی از اثبات وفاداری شما را شکل میدهد. اگر کارمندانی که در نقشهای مشابهی فعالیت میکنند، از پاداشهای متفاوتی بهرهمند شوند، نشاندهندهی این است که همهی آنها از ارزش یکسانی برخوردار نیستند.
به همین دلیل جیلیان بریجت کوهن، همبنیانگذار و مدیرعامل شرکت محصولات بهداشت و سلامت Virtual Health Partner، رویکرد جدیدی را در پیش گرفت. در اغلب شرکتها، فقط اعضای تیم فروش از پورسانت و پاداشهای درصدی بهرهمند میشوند. اما کوهن تصمیم گرفت این مزایا را به عملکرد سهماههی همهی کارمندان واگذار کند و بر همین اساس میزان پاداش آنها را تعیین کند. او میگوید:
این روند به ما کمک کرد اهداف یکپارچه و سازماندهی شدهای را محقق کنیم و درعینحال فرهنگ مساوات و برابری را در شرکت توسعه دهیم؛ بهطوریکه همهی کارمندان میدانستند عملکردشان چه تأثیری در موفقیت شرکت خواهد داشت.
شما هم پروسهای را بیابید که تلاش همهی کارمندان را به رسمیت میشناسد و در جهت دستیابی به اهداف شرکت پیش میرود. پیش از هر چیز سیستم پاداشدهی شرکت را مورد بازبینی قرار دهید. آیا همهی کارمندان شانس یکسانی برای رسیدن به پاداش و مزایا دارند؟
بهعنوانمثال اگر درصد خاصی از درآمد حاصل از فروش فردی را به اعضای تیم فروش اختصاص میدهید، این روال در برابر کارمندان دپارتمان منابع انسانی که نقشی در فروش محصولات ندارند، عادلانه نیست. زمانی که میخواهید پاداشها را هدفگذاری کنید، روی میزان مشارکت کارمندان در کسبوکار متمرکز شوید. درست است که کارمندان بخش منابع انسانی، قرارداد جدیدی برای شما امضا نمیکنند، اما ممکن است استراتژی تعاملی جدیدی را ایجاد کنند که از تیم فروش پشتیبانی میکند.
در شرایط سخت کسبوکار از کارمندان پشتیبانی کنید
تعهد متقابل شرکت و کارمندان، در دورههای سخت آسیبپذیرتر خواهد بود. زمانی که کارمندان روحیه و انرژی خود را از دست میدهند، دیگر مطمئن نیستند که رهبران واقعاً از آنها حمایت میکنند یا خیر. برای مثال ۱۵ سال پیش لیندا آدامز، نویسندهی کتاب The Loyalist Team، سرپرست بخش نیروی انسانی شرکتی بود که در برههای حساس، دوران مالی سختی را میگذراند.
آدامز طی یک فعالیت مشترک، با یکی از مدیران همکاری میکرد که متوجه شد استرس شرایط شرکت، تا چه حد او را تحت تأثیر قرار داده است. پسازاین اتفاق آدامز تیمش را دورهم جمع کرد و به آنها اطمینان داد که در هر شرایطی کنار آنها است. بهعلاوه از آنها سؤال کرد که چگونه میتواند حمایتش را ثابت کند و چگونه با همکاری هم میتوانند این دوران را پشت سر بگذارند.
آدامز با درک مشکلات و درگیریهای ذهنی کارمندان، موفق شد اعتماد آنان را جلب کند و اگرچه شرکت دورهی پرفراز و نشیبی را سپری کرد، اما هیچیک از اعضای تیم او کارش را ترک نکرد.
اگر کسبوکار شما دوران بدی را میگذراند، سعی نکنید حقیقت را کتمان کنید. به کارمندان اجازه دهید احساسشان را ابراز کنند و از آنها حمایت کنید. بهاینترتیب تیم اطمینان پیدا میکند که شما پشت کارمندان میایستید.