کارآفرین یمنی بدون توجه به جنگ به موفقیت های خود ادامه می دهد
روزی که سعید الفجیه ۲۷ ساله با خبرنگار سایت فوربز مصاحبه میکرد خبر کشته شدن یکی از پیمانکاران ثابتش را در یکی از شهرهای نزدیک که زیر حملههای هوایی بود دریافت کرد. بسیاری از شرکتها، بازارهای بزرگ ترهبار و فروشگاههای زنجیرهای وسایل الکترونیکی، پایتخت یمن را که هماکنون آرامش نسبی در آن برقرار شده ترک کردهاند. حدود یک سال پیش وقتی یک حملهی هوایی گسترده در جریان بود سعید در خیابان بود و میدید که چگونه خانهها ویران شده، دختران فرار میکنند و جسدها در خیابان افتادهاند.
میگوید بسیاری از دوستانش کشته شدهاند. موقع ترک خانه تضمینی برای سالم بازگشتن وجود ندارد؛ اما جنگ رشد شرکت او را متوقف نکرده است. کار او یک پلتفرم شغلهای آنلاین و آفلاین است که آنامهانی نامیده میشود. او میگوید دوازده کارمند او با وجود خطر حملات، به خیابانها میروند تا کارگرانی را برای پلتفرم کاریشان ثبتنام کنند و کارگرانی را پیدا میکنند که آنها نیز منتظر این گروه هستند؛ چرا که شرکتها هنوز هم به کارمند نیاز دارند، مادران پرستار بچه نیاز دارند و همه نیاز به کار کردن دارند.
او شرکت خود را در سال ۲۰۱۵ با دو شریک به نامهای اسامه الشامی و ماهر الرحومی و حدود یک سال پس از آغاز جنگ، با کمک ۶۰۰۰ دلاری که از برنامهای در سفارت آمریکا دریافت کرده، راهاندازی کرد. اخیراً موسسهی مالی بینالمللی IFC شرکت او یعنی «آنامهانی» را به عنوان یکی از بهترین استارتآپهای خاورمیانه معرفی کرده است.
یکی از شرکای سعید در مورد او چنین میگوید: «او بهطور خستگیناپذیری در رویکردش به هر چیزی دقیق و نظاممند است. این کلید موفقیت هر کارآفرین بطور عمومی و به ویژه در این منطقه است»
یکی از شرکای مدیریتی او در شرکت لیپ ونچرز که شرکت تامین سرمایه در دوبی و بیروت است کسی است که از سال ۲۰۱۰ یعنی زمانی که سعید به عنوان یک فارغ التحصیل دانشگاه صنعا وارد رقابت کسبوکار MIT شد او را میشناسد در مورد سعید میگوید: «او بهطور خستگیناپذیری در رویکردش به هر چیزی دقیق و نظاممند است این کلید موفقیت هر کارآفرین بطور عمومی و به ویژه در این منطقه است»
فیسبوک در منطقهی جنگی
کارآفرینی به جامعهای که در آن گزینههای محدودی برای کاریابی برای زنان و مردان جوان وجود دارد، امید به ارمغان میآورد. فناوری برای توسعهی این فرهنگ جدید که در خاورمیانه در حال ظهور است ضروری است.
در مناطق جنگی یا ناحیههایی که دچار تعارضات ژئوپولیتیک هستند، شبکههای اجتماعی بهویژه فیسبوک بیش از آنچه که بیشتر آمریکاییها تصور میکنند اهمیت دارند چرا که ابزاری حیاتی هستند که کسب و کارها را قادر میسازند حتی در بدترین شرایط تبلیغ کنند، ضمناً یک منبع خبری هستند و شاید مهمتر از همه یک راه ارتباط همیشه تضمین شده با دنیای بیرون از منطقه هستند.
فیسبوک محیطی آرام و متعادل برای کسانی فراهم میکند که زندگیشان آسیبهای جدی دیده است. سعید الفجیه عضوی از شش گروه مختلف کارآفرینان است. او از رابطهای کاربری مثل اسکایپ و واتس اپ برای در تماس ماندن با مجامع بزرگتر کارآفرینان استفاده میکند او از این راه توانست خبرنگار فوربز پیدا کند و ماجرایش را برای او بازگو کند.
او میگوید: «وقتی که فیسبوک شروع به معروف شدن کرد ما شروع کردیم به استفاده از ابزارها: پست کردن و همرسانی اندیشهها، فعالیتها، کسب و کارها، نوآوری و داستانهای موفقیت»
حقیقت غریبی که در مورد ناحیهی جنگی وجود دارد این است که با وجود آن وضعیت، زندگی عادی تا چه حد خوب پیش میرود؟ فیسبوک به قدرتمندی روایات موثری نیست که از رسانههای اصلی یمن منتشر میشود اما روایت متفاوتی را زنده نگاه میدارد روایتی که امثال الفجیه در حال ساختنش به سوی آینده هستند. اما موقتی از فیسبوک پرسیده شد چه تعداد کسب و کار کوچک در سوریه، یمن و بوروندی -مثالهایی از نواحی داری جنگ و درگیری- از پلتفرم شما استفاده میکنند، این شرکت پاسخ داده که چنین آماری در اختیار ندارد.
رشد شگفتانگیر به رغم جنگ
با درآمد کنونی حدود ۱۶۲۰۰۰ دلار، شرکت آنامهانی ۵۰۰۰ کارگر ثبت شده در پلتفرم خود دارد و بیش از ۱۸۰۰۰ شغل آفریده است که از فرصتهای حرفهای و پرستاری بچه گرفته تا لولهکشی را شامل میشود. هفتهای دوبار شرکت از تبلیغات فیسبوکی برای پیدا کردن فرصتهای کاری برای پیمانکارانش استفاده میکند. (الفجیه از تبلیغات گوگل هم بهره میبرد) این استارتاپ هماکنون هماکنون یک تیم اجرایی شش نفره دارد.
در یمن نرخ بیکاری بالای ۳۰٪ است. حتی بر اساس تخمین الفجیه ممکن است ۷۰٪ باشد. بانک مرکزی کشور که منبعی برای پایداری مالی محسوب میشد، سال گذشته از صنعا به عدن انتقال یافته است و توان خود را برای اجرای سیاستهای مالی از دست داده است. در نتیجه بر اساس یک منبع خبری در سازمان ملل، املاک یمنی بیش از ۴۰٪ ارزش خود را از دست دادهاند. ۱۶ میلیون نفر دچار مشکلی هستند که بانک جهانی آن را ناامنی غذایی مینامد و طبق آمار سازمان ملل هر ۱۰ دقیقه یک کودک یمنی از گرسنگی میمیرد.
برق در بیشتر مواقع قطع است. تاجران ژنراتور یا برق تولیدی ژنراتورهایشان را میفروشند. آنامهانی یک کسب و کار جانبی دارد. این بخش پیمانکارانی که میتوانند ژنراتورهای خورشیدی بسازند را تامین میکند.
کسب و کار او چند جزء دارد. یک بخش کارگران کممهارت هستند، یک بخش هدفش ایجاد کار خانگی برای زنانی است که به کار نیاز دارند، و یکی که به حرفهایها اجازه میدهد تبلیغ کنند. مشخص است که الفجیه کار خود را به هر جایی که امکان درآمدزایی وجود داشته باشد توسعه داده است. او گروه کوچکی از مربیان دارد. یکی از آنها وزیر پیشین وزارت جوانان و ورزش بوده و یکی دیگر یک سرمایهگذار فرشته است.
سعید برنامهریزی میکند که تا انتهای سال کار خود را به مصر توسعه دهد و امیدوار است که این حرکت به او کمک کند تا ۵۰۰ هزار دلار سرمایهگذاری روی زمینهای یمن صورت گیرد. او اذعان میکند که مردم نمیخواهند در یمن سرمایهگذاری کنند.
با این حال میگوید ترس اندکی دارد و گمان میکند این ترس تا حدی بخاطر شرکت کردنش در میدانهای نبرد آنلاین است و تا حدی بخاطر ماموریتش است که آن را چنین توصیف میکند:
«من به تیم خود گفتم این فرصتی برای تغییر جامعه است. میخواهیم به جهان نشان دهیم که در یمن تنها آدمهای بد و افراد قبیلهای زندگی نمیکنند»
او می گوید «یمن مردم نو آوری دارد اما شرکتهای بزرگ اینجا تعطیل شدند و خواروبارفروشیها و مغازههای فروش لوازم الکترونیکی از کار دست کشیدهاند»
او این طرز فکرش را از جامعهی آنلاین بزرگتری که در آن عضو است گرفته است. او میگوید «من دوستان بسیاری در سراسر جهان دارم» با پوشش غربی خود با گردنبند با مهرههای چوبی در گردنش که آنها را باکلاس میداند در جامعهی یمنی فردی برجسته مینماید: «مردم میگویند تو یک فرد خارجی هستی افکارت شبیه ما نیست تو آمریکایی هستی» و من به آنها پاسخ میدهم: «من آزادی خودم را دارم تا هر آنچه بخواهم انجام دهم»
شناسایی و مرور داستانهای موفقیت کارآفرینان ساکن خاورمیانه، به ویژه افرادی که در شرایط نابسامانی کار خود را پیش میبرند چه بینشهایی در اختیار ما قرار میدهد و به نظر شما چه درسهای برای کارآفرینان ما که در دورهی پساتحریم همچنان آسیبپذیر هستند دارد؟