چرا خودکشی در مردان بیشتر است؟

یک‌شنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۰
مطالعه 9 دقیقه
در سراسر جهان، احتمال ابتلا به افسردگی و تلاش برای خودکشی در زنان بیشتر است؛ اما چرا میزان خودکشی در مردان بیشتر از زنان است؟
تبلیغات

خودکشی آن اندازه که به‌نظر می‌رسد، امر نادری نیست. براساس داده‌های سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۲۰۱۶، تقریبا ۷۹۳,۰۰۰ مورد خودکشی در سراسر دنیا ثبت شده که اغلب آن‌ها مرد بوده‌اند.

بریتانیا از سال ۱۹۸۱، کمترین میزان خودکشی را ازآنِ خود کرده است؛ یعنی ۱۵.۵ مرگ در هر ۱۰۰,۰۰۰ نفر. بااین‌حال هنوزهم خودکشی بزرگ‌ترین قاتل مردان زیر ۴۵ سال است و شکاف جنسیتی درخورتوجهی در آمار خودکشی وجود دارد. از سال ۱۹۸۱، آمار خودکشی زنان بریتانیا ۴.۹ مرگ در هر ۱۰۰,۰۰۰ نفر بوده که درست یک‌سوم آمار خودکشی مردان است.

در بسیاری از کشورها نیز، آمار مشابهی دیده می‌شود. در استرالیا، آمار خودکشی مردان سه‌برابر زنان، در ایالات ⁢متحده‌ی آمریکا ۳.۵ برابر و در روسیه و آرژانتین بیش از چهاربرابر است. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، تقریبا در ۴۰ درصد از کشورهای سراسر جهان، آمار خودکشی مردان ۱۵ نفر به‌ازای هر ۱۰۰,۰۰۰ مرد است.

این روند سابقه‌ای طولانی دارد. به‌گفته‌ی هارکاوی فریدمن، معاون پژوهشی مؤسسه‌ی آمریکایی پیشگیری از خودکشی، از زمان آغاز پژوهش‌⁢ها این ناسازگاری دیده شده است. شایان ذکر است این سازمان بهداشتی به افرادی کمک می‌کند که مرتکب خودکشی می‌شوند.

خودکشی مشکل بسیاری پیچیده و حساسی است و مجموعه‌ی وسیعی از علل را می‌توان برای آن برشمرد. اساسا نمی‌توان به‌طور کامل به ماهیت و علت دقیق خودکشی پی برد. با افزایش آگاهی از بهداشت روانی، درک عموم مردم دربرابر معیارهای بالقوه و تأثیرگذار بر خودکشی افزایش یافته است. دراین‌میان، مسئله‌ی شکاف جنسیتی در خودکشی بسیار سؤال‌برانگیز است. درمقابل، زنان بیشتر از مردان درمعرض افسردگی قرار دارند.

افسردگی در مردها

مردان به چه مشکلاتی دچارند؟

حتی اقدام به خودکشی در زنان بیشتر از مردان است. برای مثال در ایالات‌ متحده‌ی آمریکا، اقدام به خودکشی در زنان بزرگ‌سال ۱.۲ برابر مردان است. باوجوداین، اغلب اوقات روش‌های خودکشی مردان خشونت‌بارتر است و احتمال به‌نتیجه‌‌رسیدن خودکشی را قبل از دخالت دیگران افزایش می‌دهد. یکی از معیارهای تأثیرگذار بر این آمار، دسترسی به ابزار خودکشی است. به‌عنوان نمونه در همان ایالات‌ متحده‌ی آمریکا، از هر ۱۰ نفر دارای اسلحه‌ی گرم، ۶ نفر مرد هستند و بیش از نیمی از آمار خودکشی مربوط‌به استفاده از سلاح گرم است.

دلیل دیگر مردان برای استفاده از این روش‌ها، به‌سرانجام‌رسیدن خودکشی است. براساس مطالعه‌ی بیش از ۴,۰۰۰ بیمار بیمارستانی که به شیوه‌های مختلف به خود آسیب‌زده‌اند، قصد خودکشی در مردان بسیار بیشتر از زنان بوده است. باوجوداین، مردان به چه مشکلاتی دچارند و چاره‌ی کار چیست؟

معیارهای خطر

یکی از عناصر مهم «برقراری ارتباط» است. زنان راحت‌تر از مردان می‌توانند مشکلات خود را بیان کنند؛ اما مردان مشکلات را در سینه‌ی خود حبس می‌کنند. سال‌ها است در بسیاری از جوامع و از نسلی به نسل دیگر مردان را تشویق به قوی‌بودن و ابرازنکردن دردها و رنج‌ها می‌کنند.

این تصور در کودکی آغاز می‌شود. کولمون اودریسکول، رئیس اجرایی عملیات و توسعه در Lifeline است. Lifeline خیریه‌ای استرالیایی است که ۲۴ ساعته از بحران‌ها پشتیبانی و خدمات پیشگیری از خودکشی ارائه می‌کند. اودریسکول دراین‌باره می‌گوید:

ما به پسران می‌گوییم گریه نکنند. در سنین کم از آن‌ها می‌خواهیم احساسات خود را بُروز ندهند؛ زیرا درصورت بُروز احساسات، ضعیف تلقی می‌شوند.

مارا گرانو، مدیراجرایی مرکز پیشگیری از خودکشی کانادا، با اشاره به این مسئله می‌گوید:

این مشکل به‌نحوه‌ی صحبت با کودکان و تشویق آن‌ها درباره‌ی برقراری ارتباط برمی‌گردد. مادران با دختران خود بیشتر از پسران حرف می‌زنند و به احساسات و عواطف آن‌ها پی می‌برند. به‌همین‌دلیل، همیشه انتظار داریم زنان موجوداتی احساسی باشند.
گریه مردها

از سنین کودکی، به پسران یاد می‌دهند گریه نشانه‌ی ضعف است

بااین‌حال، به‌ندرت پیش می‌آید مردان درصورت بُروز مشکل، با دوستان یا مشاوران صحبت کنند. همچنین، تمایل آن‌ها در مراجعه به روان‌پزشک کمتر از زنان است. براساس مطالعه‌ای، آمار مراجعه به مشاور برای حل مشکلات روانی در مردان ۳۲ درصد کمتر از زنان است. آمار مراجعه به مشاور برای افسردگی براساس دریافت تجویز ضدافسردگی، برای مردان ۸ درصد کمتر از زنان بود. هارکاوی فریدمن می‌گوید:

مردان به‌ندرت برای مشکلات روانی خود از دیگران کمک می‌خواهند؛ ولی به این معنی نیست که آنان به‌اندازه‌ی زنان مشکل روانی ندارند؛ بلکه تمایل کم آن‌ها به ناآگاهی درباره‌ی استرس و وضعیت بهداشت روانی باعث می‌شود بیشتر از زنان به خودکشی دست بزنند.
مراجعه به روانپزشک

مردان به‌ندرت مشکلات روانی خود را بُروز می‌دهند

اگر شخصی از افسردگی خود مطلع نباشد؛ بنابراین، نمی‌تواند به‌دنبال درمان برود. به‌گفته‌ی هارکاوی فریدمن، یک‌سوم افرادی که به خودکشی دست می‌زنند، در مقطعی از زندگی خود تحت‌درمان قرار داشتند. خطرناک‌تر از آن، بعضی از مردان ممکن است به‌جای کمک‌گرفتن از دیگران به‌دنبال خوددرمانی بروند. هارکاوی می‌گوید:

استفاده از دارو یا مصرف الکل در میان مردان، نشان‌دهنده‌ی استرس آن‌ها است؛ ولی مصرف این مواد می‌تواند مسئله‌ی خودکشی را پیچیده‌تر کند.

به‌طورکلی، مردان دوبرابر زنان با بحران وابستگی به الکل روبه‌رو می‌شوند؛ اما نوشیدن الکل می‌تواند به افزایش افسردگی و رفتارهای تنش‌زا منجر شود و اعتیاد به الکل یکی از معیارهای تشدیدکننده‌ی خودکشی است.

اعتیاد به الکل

مصرف الکل و دارو در میان مردان بیشتر است که می‌تواند اقدام به خودکشی را تشدید کند

دیگر معیارهای خطر به «خانواده» یا «کار» وابسته هستند. برای مثال، به‌دلیل رکود اقتصادی و افزایش بیکاری، خودکشی هم افزایش خواهد یافت. براساس آمار، اقدام به خودکشی معمولا ۱۸ تا ۲۴ ماه پس از بیکاری رخ می‌دهد. براساس بررسی سال ۲۰۱۵، به‌ازای هر ۱ درصد افزایش بیکاری، میزان خودکشی ۰.۷۹ درصد افزایش می‌یابد.

نگرانی درباره‌ی وضعیت اقتصادی یا تلاش برای پیداکردن شغل، مشکلات روانی را تشدید می‌کنند؛ اما عواملی مثل فشار اجتماعی و بحران هویت نیز در این مسئله دخیل هستند. سیمون گانینگ، مدیرعامل کمپین علیه زندگی فقیرانه (Calm) است. Calm خیریه‌ای بریتانیایی است که از خودکشی مردان پیشگیری می‌کند. گانینگ دراین‌باره می‌گوید:

کل زندگی را صرف قضاوت خود و مقایسه‌ی خود با دیگران و افرادی می‌کنیم که ازنظر اقتصادی موفق هستند؛ ولی کنترل معیارهای اقتصادی کار دشواری است.

در ایالات‌ متحده‌ی آمریکا، بیمه‌ی سلامت به اشتغال وابسته است و شخصی که برای افسردگی یا مصرف دارو تحت‌درمان است، با ازدست‌دادن شغل این مزیت را هم از دست می‌دهد.

توماس جوینر در کتاب خود به‌نام «چرا افراد خودکشی می‌کنند» می‌نویسد:

یکی دیگر از معیارهای خطر «حس انزوا» است. انزوا می‌تواند در تمام مراحل زندگی، خود را نشان دهد. شخصی که پیشرفت شغلی خود را به مزایای دیگر ازجمله روابط اجتماعی ترجیح می‌دهد، ممکن است خود را در بالای هرم انزوا بیابد.
انزوای مردان

یکی از معیارهای بالقوه‌ی خطر «حس انزوا» است

البته، با اینکه معیارهای خارجی می‌توانند باعث تشدید اقدام به خودکشی در افراد شوند، نمی‌توان این معیارها را تنها علت خودکشی دانست. هارکاوی فریدمن دراین‌زمینه می‌گوید:

میلیون‌ها نفر شغل خود را از دست می‌دهند. تقریبا همه، روابط خود را از دست می‌دهیم؛ اما بازهم اقدام به خودکشی نمی‌کنیم.

راه‌حل‌های احتمالی

هیچ درمان مستقیمی برای معضل پیچیده‌ی خودکشی وجود ندارد؛ اما تعدادی از برنامه‌ها و سیاست‌ها و سازمان‌های غیرانتفاعی به‌دنبال راه‌حل هستند. برای مثال در استرالیا، گروه‌های پیشگیری از خودکشی و بهداشت روانی به‌دنبال تغییر الگوی فرهنگی هستند. یکی از اقدامات نوآورانه که توجه بسیاری را به‌خود جلب کرده است، روز «حال تو خوب است؟» (R U OK) است که با شروع گفت‌وگو، افراد را به مبارزه با شرایط سخت زندگی تشویق می‌کند.

بیکاری و مصرف الکل می‌توانند میل به خودکشی را تشدید کنند

روز «حال تو خوب است؟» مقارن با دومین پنجشنبه از سپتامبر است. یکی از روش‌های دیگر، اصل «شانه‌به‌شانه» است که مردان را به صحبت تشویق می‌کند. «رفقای ساختمان» (Mates in Construction) نیز برنامه‌ای آموزشی و حمایتی است که آگاهی از میزان درخورتوجه خودکشی در صنایع را افزایش می‌دهد و نشان می‌دهد کارگران ساختمان چگونه می‌توانند بخشی از این راه‌حل باشند. به‌گفته‌ی اودریسکول، به‌طورکلی تأکید بر صحبت درباره‌ی احساسات و درنظرگرفتن آن به‌عنوان نشانه‌ی قدرت در‌حال‌افزایش است.

رفقای ساختمانی

در استرالیا، برنامه‌ی «رفقای ساختمان» در افزایش آگاهی درباره‌ی میزان خودکشی درخوتوجه در صنایع مؤثر است

امروزه، فناوری نیز انتخاب‌های جدیدی ارائه می‌دهد. همه نمی‌خواهند سربار دیگران باشند یا از دیگران کمک بخواهند؛ اما اشخاص آسیب‌پذیر می‌توانند با هوش مصنوعی، ازجمله ربات‌های چت، بدون ترس از قضاوت از دیگران درخواست کمک کنند. راه‌⁢حل دیگر تمرکز بر تأثیر خودکشی بر اطرافیان شخص است. پروژه⁢‌ی ۸۴ از کمپین Calm با بررسی ۸۴ مورد خودکشی مردان بریتانیایی در هفته به آثار مخرب این اقدامات می‌پردازد. گانینگ می‌گوید:

بعضی مردان به‌دنبال حذف صورت‌مسئله و خود هستند؛ اما ماندن همیشه یکی از انتخاب‌ها است.
ماندن

ماندن همیشه یکی از انتخاب‌ها است

یکی از راه‌حل‌های دیگر «دشوارسازی عمل خودکشی» است. برای مثال، پس از نصب مانع روی پل معلق کلیفتون در بریستول انگلستان، مرگ‌ومیر ناشی از پرش از روی پل به نصف کاهش یافت و هیچ مدرکی دال بر افزایش پرش از روی پل‌های اطراف هم دیده نشد.

اودریسکول مرگ‌ومیرهای جاده‌ای را با پیشگیری از خودکشی مقایسه‌ کرده است. برای مثال در استرالیا، میزان کل خودکشی در سال ۲۰۱۵، ۱۲.۶ نفر به‌ازای هر ۱۰۰,۰۰۰ نفر بود (بالاترین میزان خودکشی در یک دهه)؛ درحالی‌که مرگ‌ومیرهای جاده‌ای به ۴.۷ نفر در هر ۱۰۰,۰۰۰ نفر می‌رسید. هارکاوی فریدمن دراین‌باره معتقد است:

پژوهش‌های بیشتری در‌این‌زمینه لازم است. مرد و زن ازنظر بیولوژیک، ساختار هورمونی و رشد و عملکرد مغزی تفاوت دارند؛ اما در بررسی‌ها معمولا هر دو جنس را به‌صورت یکجا در نظر می‌گیرند و هنوز پژوهش‌ها برای کنترل تفاوت‌ها کافی نیستند. به‌همین‌دلیل، زنان و مردان باید به‌صورت مجزا بررسی شوند.

با تمام این‌ها علائم مثبتی هم دیده می‌شود. هارکاوی فریدمن بر تغییرات بزرگ شغلی خود تأکید می‌کند. او در آغاز کارش به‌سختی می‌توانست مقاله‌ی پرمحتوایی درزمینه‌⁢ی خودکشی پیدا کند؛ زیرا در آن زمان تصور می‌شد، پیشگیری از خودکشی امکان‌پذیر نباشد. بااین‌حال، امروزه نادرستی این فرضیه اثبات ‌شده است.

او به مشارکت بیش‌ازپیش دولت هم اشاره می‌کند. دولت بریتانیا در روز جهانی بهداشت روانی در سال ۲۰۱۸، اولین وزیر برای پیشگیری از خودکشی را معرفی کرد. او معتقد است به‌دلیل این استراتژی ملی، میزان خودکشی در بریتانیا کاهش یافته است؛ درنتیجه، وضعیت بهتر خواهد شد؛ اما باید کارهای بیشتری در‌این‌زمینه انجام داد گرانو می‌گوید:

شاهد لحظه‌⁢ای تکرارنشدنی خواهیم بود. معمولا وقتی بحث خودکشی مطرح می‌شود، مردم از آن⁢ طفره می‌روند؛ ولی امروزه، تمایل به بحث در‌این‌باره افزایش پیدا کرده است.

طبق میزان کاهش خودکشی در بریتانیا، این روند آثار مثبتی داشته است؛ اما هنوزهم کافی نیست.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات