کوچک‌شدن جنگل‌ها چه تأثیری بر حیات‌وحش می‌گذارد؟

دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۰
مطالعه 6 دقیقه
جنگل‌ها در سرتاسر جهان در حال قطعه‌قطعه‌شدن هستند و دراثر آن، جانوران مناطق گرم‌سیری هزینه‌ی سنگینی پرداخت خواهند کرد.
تبلیغات

در سرتاسر جهان، انسان‌ها در حال تجزیه‌ی جنگل‌های وسیع هستند. بزرگراه‌ها در میان جنگل‌های بارانی آمازون می‌خزند و اندونزی قصد دارد شبکه‌ی حمل‌و‌نقل گسترده‌ای در بورنئو و میان برخی از بزرگ‌ترین قطعات جنگلی دست‌نخورده ایجاد کند. براساس نتایج مطالعه‌ای جدید، اگر به‌طور تصادفی با چتر نجات در یکی از جنگل‌های زمین فرود آیید، احتمالا در فاصله‌ی یک مایلی یا کمتر از لبه‌ی جنگل فرود خواهید آمد.

زیست‌شناسان حفاظت به‌طور جدی درباره‌ی خطرهایی بحث کرده‌اند که قطعه‌قطعه‌کردن جنگل‌ها بر حیوانات تحمیل می‌کند. در‌حالی‌که بسیاری از مطالعات نشان داده‌‌اند انقراض در محیط‌های قطعه‌قطعه‌شده رایج‌تر است، مطالعات دیگر اثر چندانی نشان نداده‌اند. مطالعه‌ای که به‌تازگی منتشر شده، ممکن است بتواند به این مناظره پایان و نشان دهد چرا بسیاری از گونه‌ها دربرابر قطعه‌قطعه‌شدن جنگل حساس هستند؛ در‌حالی‌که برخی دیگر چنین نیستند.

پژوهشگران دریافتند حیواناتی که در جنگل‌هایی زندگی می‌کنند که سابقه‌ی طولانی آشفتگی‌ دارند، نسبتا انعطاف‌پذیر هستند. گونه‌هایی که هزاران سال در زیستگاه‌های پایدار زندگی کرده‌اند، بسیار حساس‌تر هستند. آنا هارگریوز، بوم‌شناس تکاملی از دانشگاه مک‌گیل مونترال می‌گوید:

دانشمندان در حال ایجاد رویکردی جدید در مقیاس جهانی هستند که از دیدگاه من قانع‌کننده است.

اولین شواهد درباره‌ی تأثیر نامطلوب حاصل از جداشدن زیستگاه‌ها بر تنوع زیستی، در دهه‌ی ۱۹۶۰ به‌دست آمد؛ یعنی زمانی‌که پژوهشگران دریافتند جزایر بزرگ‌تر از جزایر کوچک‌تر گونه‌های بیشتری دارند. دانشمندان به‌تازگی درباره‌ی جنگل‌ها نیز مانند جزیره‌ها فکر می‌کنند. وقتی یکی از شرکت‌های چوب‌بُری خط پیوسته‌ی درختان جنگلی را قطع می‌کند، دو جزیره‌ی کوچک‌تر تشکیل می‌شود که هرکدام ممکن است درمقایسه‌با جنگل دست‌نخورده‌ی اولیه از گونه‌های کمتری حمایت کنند.

 استلرز جی

به‌نظر می‌رسد پرنده‌ی استلرز جی که در غرب آمریکا دیده می‌شود، دربرابر قطعه‌قطعه‌شدن جنگل‌ها انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشد.

دانشمندان در جنگل‌های سرتاسر جهان شواهدی برای حمایت از این فرضیه پیدا کرده‌اند. جداسازی هر قطعه از جنگل جمعیتی از جانوران را درمعرض خطر انقراض قرار می‌دهد. برای مثال، آن‌ها ممکن است ازنظر یافتن غذا با مشکل مواجه شوند؛ اما برخی از پیامدهای آن ممکن است کمتر مشهود باشد. کریستینا بنکس‌لیته، زیست‌شناس کالج سلطنتی لندن و نویسنده‌ی مطالعه‌ی جدید، هزاران پرنده را در جنگل‌های برزیل بررسی کرده است. او گونه‌های کمتری در تکه‌های کوچک جنگل پیدا کرده و حتی در نزدیکی این قطعات تعداد گونه‌ها کمتر بوده است. این امر نشان می‌دهد مرزهای جدید دلیل کاهش گونه‌ها هستند.

آیا پرندگان نمی‌توانند از قطعه‌ای از جنگل به قطعه‌ی دیگر پرواز کنند؟ مشخص شده است که آن‌ها در جنگل‌های گرم‌سیری به‌ندرت این کار را می‌کنند. بنکس‌لیته می‌گوید شاید نور آفتاب یکی از دلایل این موضوع باشد. جنگل‌های گرم‌سیری به‌‌دلیل پوشش متراکم تاج درختان همیشه کم‌نور هستند. برای پرندگانی که به نور کم عادت کرده‌اند، ممکن است نور مستقیم خورشید آزاردهنده باشد.

بوم‌شناسان در شرق آمریکا شواهد متناقضی پیدا کرده‌اند. آنجا حیوانات اغلب در نزدیکی لبه‌های جنگل شکوفا می‌شوند و شواهد زیادی هم وجود ندارد که نشان دهد قطعه‌قطعه‌کردن جنگل‌ها به وقوع انقراض‌های زیادی منجر شده باشد. در ابتدا، بوم‌شناسان در‌این‌باره بحث کردند که کدام نتایج اهمیت بیشتری دارند. درنهایت، تعدادی از پژوهشگران تصمیم گرفتند نتایج خود را روی‌هم بریزند و به تصویر بزرگ‌تر حاصل از آن توجه کنند.

در سال ۲۰۱۴، بنکس‌لیته و همکارانش پایگاه داده‌ی جنگل‌های قطعه‌قطعه‌شده به‌نام بیوفرگ (Biofrag) را رونمایی کردند. دانشمندان مشاهده‌های خود را به این پایگاه داده‌ها افزودند و خلاصه‌ای تهیه کردند که حاوی صدها گونه از پرندگان، پستانداران، عنکبوت‌ها و دیگر جانوران بود.

جنگل سوخته

جنگلی سوخته در اورگان. در دوران باستانی، آتش‌سوزی‌ها و یخچال‌های طبیعی اغلب دلیل شکسته‌شدن توده‌های جنگلی بودند.

پژوهشگران به‌دنبال فرضیه‌ای بودند که بتواند توضیح دهد چرا برخی از پژوهشگران تأثیر ناشی از قطعه‌قطعه‌شدن جنگل‌ها را درخورتوجه برآورد کرده‌اند؛ در حالی‌که دیگران چنین تأثیری مشاهده نکرده‌اند. آن‌ها از ایده‌ای الهام گرفتند که در سال ۱۹۹۶، اندرو بالمفورد، بوم‌شناس دانشگاه کمبریج  انگلیس، مطرح کرده بود. او چنین پیشنهاد کرده بود که میزان خطری که امروز یک گونه با آن رو‌به‌رو می‌شود، ممکن است وابسته به تجربیاتی باشد که گونه‌ی مذکور در گذشته داشته است. به‌عنوان مثال، در بسیاری از جزایر، پرندگان درمعرض خطر انقراض قرار می‌گیرند. یکی از تهدیدها این بوده موش‌هایی که از کشتی‌ها به جزایر وارد می‌شدند، به تخم‌های پرندگان حمله می‌کردند و پرندگان دربرابر آن خطر نمی‌توانستند کاری انجام دهند. بالمفورد مشاهده کرد برخی از جزایر هزاران سال است که از گونه‌های بومی از جانوران جوندگان برخوردار هستند. او چنین حدس می‌زد که پرندگان آن جزایر ممکن است دربرابر تهدید ناشی از جوندگان جدید نیز انعطاف‌پذیر باشند. این ایده فرضیه‌ی «فیلتر انقراض» خوانده می‌شود. گونه‌هایی که امروزه شاهد آن‌ها هستیم، در طول زمان، از میان مشکلات زیادی گذشته‌اند. حیواناتی که نتوانستند با این تهدیدها مقابله کنند، منقرض شدند.

نویسندگان مقاله‌ی جدید استدلال می‌کنند ممکن است فیلتر انقراض در قطعات جنگلی در حال فعالیت باشد. برخی از جنگل‌ها تا دهه‌های اخیر نسبتا دست‌نخورده باقی مانده بودند؛ در‌حالی‌که برخی دیگر در زمان‌های قدیم درمعرض قطعه‌قطعه‌شدن قرار داشتند. در قسمت‌هایی از اروپا و آسیا، کشاورزان از هزاران سال پیش در حال جداکردن جنگل‌ها بوده‌اند. حتی پیش‌از‌آن، برخی از جنگل‌ها را مرتبا طوفان یا آتش‌سوزی‌ها تخریب می‌کردند. در عصر یخبندان، کمربندهای شمالی درختان به بخش‌هایی جدا تبدیل می‌شد.

پژوهشگران در مطالعه‌ی جدید که در مجله‌ی Science منتشر شده است، ۴،۴۹۳ گونه را در ۷۳ منطقه‌ی جنگلی در سرتاسر جهان بررسی کردند. آن‌ها از روش‌های مختلفی برای تعیین میزان حساسیت هرگونه دربرابر قطعه‌قطعه‌شدن جنگل‌ها استفاده کردند. برای مثال، این موضوع را مطالعه کردند که آیا گونه‌ها در مرزهای جنگل یا در مرکز قطعه حفظ شده بودند. برخی از گونه‌ها مانند بال‌لاکی سدری آمریکای‌شمالی و مرغ‌مگس دم‌حنایی آمریکای‌مرکزی به‌نظر نمی‌رسید تحت‌تأثیر این موضوع قرار گرفته باشند؛ در‌حالی‌که برخی از گونه‌ها مانند مانند خرس آفتاب در بورنئو و دارکوب کرکی آمریکای‌شمالی در مرکز قطعه‌ی جنگلی و دور از مرزهای جنگل باقی مانده بودند.

سسک پهلو بلوطی

سسک‌پهلو بلوطی که در شرق آمریکا و کانادا دیده می‌شود، به لبه‌های جنگل جذب می‌شود. شاید این گونه با تکه‌تکه‌شدن محیط سازگار شده باشد.

پژوهشگران دریافته‌اند در مناطق خاصی مانند بورنئو، بسیاری از گونه‌ها در مرکز جنگل می‌مانند و در برخی مناطق دیگر مانند نیواینگلند، بسیاری از گونه‌ها در لبه‌ها راحت هستند. بنکس‌لیته می‌گوید:

این موضوع نشان می‌داد همه درست می‌گفتند.

بنکس‌لیته و همکارانش فرضیه‌ی فیلتر انقراض را آزمودند. آن‌ها به این مسئله توجه کردند که چه تعدادی از هرکدام از گونه‌ها (حساس یا غیرحساس) در جنگل‌های دارای سابقه‌ی آشفتگی و در جنگل‌های دست‌نخورده دیده می‌شوند. تفاوت آشکار بود. در‌حال‌حاضر، بیش از نیمی از گونه‌های جانوری در جنگل‌های دست‌نخورده به قطعه‌قطعه‌شدن حساس‌اند و تنها ۱۸ درصد از گونه‌هایی که در جنگل‌هایی با تاریخچه‌ی آشفتگی زندگی می‌کردند، تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند.

نتایج پژوهش مذکور نشان می‌دهد گونه‌های آسیب‌پذیر در مکان‌هایی مانند نیواینگلند، وقتی از بین رفته‌اند که طوفان‌ها و یخچال‌ها جنگل‌ها را تکه‌تکه کرد. در مناطقی مانند آمازون، گونه‌های شکننده تا‌به‌امروز در آن‌ها پناه گرفته‌اند. بخش اعظم تنوع زیستی جهان در جنگل‌های دست‌نخورده قرار دارد. پژوهشگران برآورد کرده‌اند ۴۰ گونه از پرندگان در جنگل‌های آمریکای‌شمالی دربرابر قطعه‌قطعه‌شدن جنگل‌ها آسیب‌پذیر هستند؛ اما در جنگل‌های بکرتر آمریکای مرکزی و جنوبی، ۹۰۰ گونه از پرندگان درمعرض خطر قرار دارند.

براساس پژوهش جدید، در مکان‌هایی که جانوران هزاران سال است از آشفتگی‌ها جان سالم به‌در می‌برند، حمایت از قطعات جنگلی ممکن است راهبرد حفاظتی مطلوبی باشد؛ اما ممکن است دست‌کاری‌نشدن جنگل‌های دست‌نخورده مهم‌تر باشد؛ زیرا احتمال آسیب‌دیدن گونه‌هایی که در آنجا زندگی می‌کنند، بیشتر است. پژوهشگران هشدار داده‌اند برنامه‌های دولت اندونزی برای ایجاد راه‌آهن و جاده در بورنئو ممکن است جنگل‌ها و به‌تبع آن، تنوع زیستی موجود در آن‌ها را به‌شدت تخریب کند. ازآنجاکه مناطق مذکور این نوع قطعه‌شدن را هرگز تجربه نکرده‌اند، این طرح‌ها ممکن است برای گونه‌های آسیب‌پذیری مانند خرس آفتاب فاجعه‌بار باشد. هارگریوز می‌گوید:

اگر با همکاری هم اقدام نکنیم، راه برگشت ممکن است بسیار طولانی شود.
تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات