چطور یک استودیوم غولپیکر را غیب کنیم؟ بزرگترین و ترسناکترین تخریبهای تاریخ
شنبه 15 آذر 1404 - 18:15مطالعه 11 دقیقهاگر حقیقتی جهانی وجود داشته باشد که تقریباً برای همه انسانهای روی زمین صدق کند، این است که ما با نوعی شیفتگی آمیخته به وحشت، مسحور تماشای تخریب چیزها میشویم.
چه به دنبال صحنهای باشکوه باشید و چه مجذوب دستاورد فنی ماجرا، نمیتوان انکار کرد که پایین آوردن سازههای عظیم یا خطرناک بدون اینکه آسیبی به اطراف برسد، علمی ظریف و دقیق است و طبیعتاً، هرچه بزرگتر، بهتر!
از آسمانخراشهای غولپیکر گرفته تا نیروگاههای هستهای، روند شهرنشینی مدام تغییر میکند؛ تغییراتی که گاهی خط افق شهر را کاملاً دگرگون میکنند.
البته که این کار فقط تفریح و تماشا نیست؛ وقتی زمانش فرابرسد، بالاخره کسی باید آن پتک معروف را به دست بگیرد و این سازهها را با ایمنی کامل ویران کند، و بعد هم گروه دیگری باید جور جمعکردن آوار و بقایای بهجامانده را بکشد.
برنامهریزی و اجرای این پروژهها معمولاً ماهها زمان میبرد. تیمهایی متشکل از چندین گروه متخصص، همه چیز را از نقشهخوانی گرفته تا مواد منفجره و پاکسازی مدیریت میکنند و هرچه پروژه بزرگتر باشد، هزینه نیروی انسانی و بودجه مالی هم بالاتر میرود.
با ما همراه باشید تا ببینیم بزرگترین پروژههای تخریب تاریخ کداماند؟ کجا واقع شده بودند و تخریبها دقیقاً چطور پیش رفت؟
نکتهای کوچک قبل از شروع
اما اول باید در مورد واژهی «بزرگترین» توضیحی کوتاه بدهیم. این کلمه برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد؛ از پرهزینهترین یا زمانبرترین پروژه گرفته تا بزرگترین ساختمان از نظر حجم آوار. یا حتی خطرناکترین یا تأثیرگذارترین پروژهها.
به همین دلیل، در این فهرست تعاریف متعددی را در نظر گرفتهایم؛ هم درباره ساختمانهایی صحبت میکنیم که واقعاً از نظر ابعاد فیزیکی، بزرگترین سازههای تخریبشده در تاریخ بودهاند و هم در مورد پرهزینهترین و پرریسکترین پروژهها.
به علاوه، بعضی ساختمانها آنقدر بزرگ هستند که نمیتوان آنها را با مواد منفجره به شکلی ایمن تخریب کرد؛ بلکه باید قطعهبهقطعه باز شوند. ما به این موارد نیز نگاهی خواهیم انداخت، چون پروژههایشان اگر پیچیدهتر نباشند، دستکم به همان اندازه ظریف و حساساند.
استادیوم کینگدُم: بزرگترین سازه تخریبشده از نظر حجم (انفجار درونی)
در دهه ۱۹۹۰ و پیش از آن، کینگدم که رسماً استادیوم کینگ کانتی نامیده میشد، خانهی تیم بیسبال سیاتل مارینرز و تیم فوتبال آمریکایی سیاتل سیهاکس بود. درواقع ساخت این بنا فرازونشیبها و چالشهای زیادی داشت و حتی کار به شکایت قضایی از سازندگانش رسید و نهایتاً بیش از ۱۴ میلیون دلار خسارت روی دستشان گذاشت، برای جبران هزینههای اضافی ساخت.
استادیومی که پیش از افتتاح شروع به چکهکردن کرد، پایانش از همان سقف آغاز شد
بااینحال، این ساختمان خیلی زود در دل مردم جا باز کرد و برای حدود ربع قرن به یکی از نمادهای اصلی خط افق سیاتل تبدیل شد. تصویر این سازه در رسانههای مختلف، از بازیهای ویدیویی گرفته تا برنامههای تلویزیونی، دیده میشد؛ مثلاً در پیست سیاتل در بازیهای کلاسیک گرن توریزمو و یا در یکی از قسمتهای مستند Modern Marvels که تخریب آن را پوشش میداد.
اما مشکلات متعدد دوران ساخت بنا در برابر مشکل اصلی ناچیز بهنظر میرسید: نقصی در گنبد استادیوم که یکپارچگی ساختاری کل سازه را به خطر انداخته بود.
سقف استادیوم حتی قبل از افتتاح هم چکه میکرد و اولین نشانههای خرابی را سه ماه پیش از تکمیل نشان داده بود. سقف بارها تعمیر و بهروزرسانی شد؛ تلاشهای بیسرانجام برای اینکه آب را از نقاط ضعف حیاتی دور کنند، بهویژه باتوجهبه شهرت سیاتل در بارندگیهای مداوم.
به جای فرو ریختن یکباره گنبد، آن را هنگام سقوط خرد کردند تا زمین لرزشی حس نکند
و در سال ۱۹۹۴ مشکلات به اوج خود رسید، زمانی که کاشیهای سقف درست وسط تمرین تیم مارینرز روی زمین سقوط کردند و این آغازی بود بر پایان کینگدم.
تخریب این سازه اصلاً کار سادهای نبود، چون در نزدیکی ساختمانهای تاریخی قرار داشت و گنبدش درست بالای زیرساختهای حیاتی آب شهر واقع میشد. کوبیدن گنبد بتنی به زمین میتوانست فاجعهبار باشد، بنابراین پیمانکاران شرکت Controlled Demolition با کارگذاشتن مواد منفجره کوچک، سقف را در حین سقوط نرم و خرد کردند.
طرح عالی پیش رفت و بهجای اینکه گنبد بهعنوان یک قطعه عظیم سقوط کند، خرد شد و ارتعاشات ناشی از برخورد با زمین به حداقل رسید.
فروشگاه جی ال هادسون: بزرگترین تکساختمان تخریبشده از نظر حجم (انفجار درونی)
ساختمان جی. ال. هادسون از نظر حجم، یکی از بزرگترین فروشگاههای چند دپارتمانی در تمام تاریخ بود و با فروشگاه میسیز در خیابان ۳۴ نیویورک رقابت میکرد. فضای داخلیاش، بیش از ۲۰۴ هزار مترمربع وسعت داشت که نیممیلیون قلم کالا را در ۲۹ طبقه جای میداد و مهمترین مقصد خرید در سراسر دیترویت بهشمار میرفت.
این ساختمان از سال ۱۸۹۱ تا ۱۹۸۳ به مشتریان خدمت کرد و در تمام دوران فعالیتش بهعنوان بلندترین فروشگاه زنجیرهای جهان شناخته میشد. تاریخچه ساختمان هادسون پر از داستانهای جذاب است؛ از جمله اینکه این ساختمان تکیهگاهی برای نصب بزرگترین پرچم آمریکا در کل کشور بود.
یک امپراتوری خرید، قربانی سقوط اقتصادی شهرش شد
فروشگاههایی مثل هادسون در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ رونق زیادی داشتند و فروشندگانی از سراسر جهان از فضای آن برای فروش کالاهایشان استفاده میکردند. میتوانید هادسون را مثل مرکز خرید غولپیکری تصور کنید که فروشگاههای داخلش اجناس باکیفیت را در یک موقعیت مکانی عالی میفروختند.
اما سرنوشت این ساختمان با افول بعدی دیترویت گره خورد. دیترویت سرانجام به بزرگترین شهرداری آمریکا تبدیل شد که رسماً اعلام ورشکستگی کرد؛ با ۱۸ میلیارد دلار بدهی و موج خروج خودروسازان که کارخانههایشان را به ایالتهایی خارج از میشیگان منتقل کردند. مجتمعهایی مثل کارخانه تانکسازی دیترویت آرسنال خیلی زود به تاریخ پیوستند.
با قطعشدن جریان پول و کاهش جمعیت شهر، تقاضای چنین فروشگاه بزرگی بهشدت کاهش یافت و خود ساختمان هم روبهزوال رفت. مشابه کینگدم، ساختمان هادسون هم توسط شرکت Controlled Demolition تخریب شد و در تاریخ ۲۴ اکتبر ۱۹۹۸ فروریخت.
ساختمان جی. ال. هادسون با روش «انفجار درونی» مستقیماً پایین آورده شد، چون نزدیک سازههای شکننده و تاریخی مربوط به اوایل قرن قرار داشت و در صورت بروز خطا ممکن بود اثر دومینویی فاجعهباری ایجاد کند. نکته جالبتر و شگفتانگیزتر اینکه تمام این عملیات بدون دسترسی به نقشههای فنی سازه انجام شد، چون اصلاً نقشهای وجود نداشت!
برج تلویزیونی WECT: بلندترین سازه دستساز تخریبشده (انفجار درونی)
معمولاً وقتی به سازههای بلند فکر میکنیم، تصویر آسمانخراشهایی مثل امپایر استیت در ذهنمان نقش میبندد یا برج خلیفه که آتشنشانان دبی را مجبور کرد برای خاموشکردن آتش از جتپک استفاده کنند.
اما سازههای دیگری هم هستند که رو به آسمان کشیده شدهاند: دکلهای بزرگ رادیویی و تلویزیونی، از جمله برج تلویزیونی WECT با ارتفاع ۲۰۰۰ فوت (حدود ۶۱۰ متر) در وایتلیک، کارولینای شمالی.
این دکلها در گذشته در نقاط مختلف جهان برپا شدند؛ ارتفاع حیرتانگیزشان امکان پخش سیگنالهای آنالوگ تلویزیونی را فراهم میکرد و مسافتهای بسیار دور را پوشش میداد؛ سالها پیش از ظهور پخش دیجیتال و استریم.
در اصل، این سازهها آنتنهای عظیم فولادی بودند که بیش از ۶۰۰ متر ارتفاع میگرفتند تا پوشش بهتری ایجاد کنند. اما چنین ارتفاعی به نگهداری مداوم نیاز داشت و رسیدگینکردن میتوانست (و واقعاً هم در مواردی چنین شد) به سقوطشان منجر شود.
دکلهای عظیم تلویزیونی؛ آسماننوردانی که قربانی تولد عصر دیجیتال شدند
تلویزیون آنالوگ از این دکلها دقیقاً همان استفادهای را میکرد که رادیو میکند: سیگنال شبکهها را روی کانالهای فرکانس فوقبالا (UHF) پخش میکرد؛ کانالهایی که گیرندهی تلویزیون مانند یک رادیو روی آنها تنظیم میشد.
بعدها شرکتهای تلفن همراه این کانالها را خریدند و در نهایت در سال ۲۰۰۹ گذار از آنالوگ به دیجیتال رنگ واقعیت گرفت، زمانی که کمیسیون فدرال ارتباطات (FCC) دستور داد کانالها برای آزادسازی پهنای باند تغییر سیستم دهند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم، تلفنهای همراه جایگزین تلویزیون آنالوگ شدند و ناگهان دیگر نیازی به وجود چنین دکلهایی نبود.
این برج خاص که ۶۱۰ متر ارتفاع داشت، تبدیل به بلندترین سازه دستساز بشر شد که تابهحال تخریب شده است. دکل WECT از اول ژانویه ۱۹۶۹ تا ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۲ سرپا بود و در نهایت با استفاده از ۹.۵ کیلوگرم مواد منفجره فروافتاد. زمینی که دکل در آن قرار داشت به بنیاد کلاهسبزها برای سربازان مجروح نیروهای ویژه اهدا شد و خود دکل هم بهعنوان آهنقراضه فروخته شد.
ساختمان ۲۷۰ پارک اونیو جیپی مورگان: بلندترین ساختمان «واسازی» شده
درحالیکه دکل WECT بهراحتی از آسمانخراش قدیمی ۲۱۵ متری جیپی مورگان در خیابان ۲۷۰ پارک اونیو بلندتر است، اما نکتهای که این ساختمان خاص را قابلتحسین و متمایز میکند این است که بهشکل مسالمتآمیز تخریب شد؛ یعنی از هیچ ماده منفجرهای برای پایین آوردنش استفاده کردند، برخلاف تصویری که معمولاً از این پروژهها در ذهن داریم.
سازهای که بالای خطوط فعال قطار بود، باید با کمترین لرزش ناپدید میشد
در عوض، این ساختمان طی حدود یک سال، قطعهبهقطعه از هم باز شد. تأخیرهای ناشی از همهگیری کرونا روند را طولانیتر کرد و سرانجام تخریب در ۲۰۲۱ پایان یافت تا جای خود را به ساخت یک ساختمان اداری کاملاً جدید با آلایندگی صفر بدهد.
این آسمانخراش که در ابتدا با نام Union Carbide Building شهرت یافت، در سال ۱۹۶۰ برای استقرار دفتر مرکزی شرکت شیمیایی همنامش بنا شد. نزدیکبودنش به ایستگاه گرند سنترال مشکلاتی را در طبقات پایینی ایجاد کرد که از لرزش دائمی حرکت قطارها روی خطوط مجاور ناشی میشد.
به همین دلیل، ساختمان ۲۷۰ پارک اونیو روی ستونهای عظیمی بالا رفت که بتنریزی آنها بین خطوط فعال ریلی انجام شده بود و همین موضوع به آن ظاهری منحصربهفرد و پایهدار میداد. این ساختمان یک گذرگاه زیرزمینی عابر پیاده به گرند سنترال و همچنین حدود ۱۱ هکتار شیشه داشت.
همه این عوامل دستبهدست هم دادند تا کابوسی واقعی برای پیمانکاران رقم بزنند؛ باوجود عوامل خارجی متعدد مثل ساختمانهای تاریخی، خطوط ریلی فعال، گذرگاههای زیرزمینی و غیره، در نهایت تصمیم بر آن شد که ساختمان را از بالابهپایین «واسازی» (Deconstruct) کنند.
فرایند تخریب طولانی اما تمیز به پایان رسید و عنوان بلندترین ساختمان واقعی (نه دکل مخابراتی) که عمداً توسط مالک از هم باز شده را به خود اختصاص داد، رکوردی که پیش از آن در اختیار ساختمان سینگر بود.
تأسیسات اورانیوم K-25: بزرگترین ساختمان واسازیشده از نظر حجم
روزی روزگاری، تأسیسات غنیسازی اورانیوم K-25 در اوک ریج، بزرگترین ساختمان مسقف در ایالات متحده بهشمار میرفت، سازهای که در سال ۱۹۴۳ بهعنوان بخشی از پروژه منهتن ساخته شد.
این مجموعه بخشی از مجتمع بزرگتر نیروگاه نفوذ گازی اوک ریج بود؛ مجموعهای که بعدها تبدیل به پارک فناوری تنسی شرقی شد. خود ساختمان طرحی U شکل داشت و زمینی وسیع به مساحت ۴۴ هکتار را میپوشاند، با طولی بیش ۸۵۰ متر و عرضی حدود ۳۰۵ متر.
همانطور که از نامش پیداست، کارخانه غنیسازی اورانیوم مسئول جداسازی اورانیوم-۲۳۵ و اورانیوم-۲۳۸ بود تا اورانیوم با غنای تسلیحاتی برای استفاده در موشکهای هستهای در طول جنگ جهانی دوم و بعدها جنگ سرد تولید کند. امروزه ظرفیت و کاربرد اینگونه مراکز بهمراتب کمتر از نیمهی قرن بیستم است، هرچند نمونههایی از آنها همچنان در برخی نقاط جهان فعالاند.
بزرگترین سازه تخریبشدهای که هرگز به زمین نکوبیده شد
از نظر فنی، K-25 یک ساختمان یکپارچه نبود؛ بلکه از مجموعه واحدهایی با ابعاد ۲۴ متر در ۱۲۲ متر تشکیل میشد که در کنار هم قرار گرفته بودند.
به همین خاطر، فرایند تخریب نسبتاً سرراست بود، اما فوقالعاده بزرگ و زمانبر. بهعلاوه وجود مواد خاص و خطرناک سختی کار را دوچندان میکرد. در این پروژه باید تمام مواد خطرناک و تجهیزات تخلیه میشدند و بعد سایت را از عناصر آلاینده مختلف پاکسازی میکردند تا اطمینان حاصل شود که این سازه فرسوده خودبهخود فرونمیریزد.
بدون شک کسی نباید یک کارخانه غنیسازی اورانیوم را منفجر کند! بنابراین قرارداد پروژه خواهان تخریب مسالمتآمیز (واسازی) بود، درست مثل ساختمان جیپی مورگان. باتوجهبه ماهیت سازه، برخی بخشها به تشعشعات رادیواکتیو آلوده بودند؛ به همین دلیل باید تخریب با تفکیک دقیق و تحت کنترل انجام میشد.
شرکت مسئول، یعنی Bechtel Jacobs فرایند واسازی را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد. برنامههای اولیه تا سال ۲۰۱۴ ادامه داشت و هزینهای معادل ۲٫۲ میلیارد دلار آمریکا برایش پیشبینی شده بود. اما در نهایت، پیمانکاران کار را یک سال زودتر تمام کردند و در این فرایند حدود ۳۰۰ میلیون دلار صرفهجویی شد.