لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵

نگاهی به گران‌ترین لگوی سال؛ ۱۴ ماه زمان و هزاران قطعه برای ساخت یک غول ۷۰سانتی‌

دوشنبه 17 شهریور 1404 - 22:15مطالعه 15 دقیقه
از ایده اولیه تا جعبه نهایی؛ داستان چالش‌ها، محدودیت‌های باورنکردنی و خلاقیت‌هایی که در طول ۱۴ ماه، یکی از پیچیده‌ترین مدل‌های تاریخ لگو را خلق کردند.
تبلیغات

در دنیای کلکسیونرها، گاهی محصولی عرضه می‌شود که تعریف آشنای «اسباب‌بازی» را کنار می‌زند و تجربه‌ای متفاوت بدل می‌شود. رونمایی از مدل «ستاره مرگ» در مجموعه Ultimate Collector Series با قیمت هزار دلار دقیقاً یکی از همان لحظه‌ها بود.

اما آنچه بیش از قیمت و ابعاد چشمگیرش بحث‌برانگیز شد، پرسشی بود که ذهن طرف‌داران را مشغول کرد: چرا این ستاره مرگ، به‌جای یک کره کامل، به شکل یک برش عظیم طراحی شده است؟ تصمیمی غیرمنتظره برای نمادین‌ترین ایستگاه فضایی تاریخ سینما که واکنش‌های گوناگونی به همراه داشت.

برای یافتن پاسخ این پرسش باید سری به بیلوند دانمارک بزنیم، جایی که سزار سوارز، طراح ارشد مدل، و مدی اونیل طراح ارشد مینی‌فیگورها، در یک مصاحبه با تیم طراحی لگو جنگ ستارگان، پرده از فرآیند پیچیده، چالش‌ها و تصمیمات دشواری برمی‌دارند که به تولد این لگوی غول‌پیکر منجر شد.

چکیده متنی و خلاصه صوتی

ست لگوی هزاردلاری «ستاره مرگ ۷۵۴۱۹» یک دائرةالمعارف آجری و تعاملی از کهکشان جنگ ستارگان است که تمام صحنه‌های نمادین این حماسه، از آشیانه دارث ویدر تا اتاق تاج‌وتخت امپراتور، را در یک مدل عظیم ۷۰ سانتی‌متری گرد هم می‌آورد. طراحی هوشمندانه و «برش‌خورده»ی آن مانند یک دیورامای سینمایی عمل می‌کند و به شما اجازه می‌دهد تا هم‌زمان دوئل نهایی لوک، فرار قهرمانان از فشرده‌کننده‌ی زباله و لحظات کلیدی دیگر را تماشا و بازسازی کنید.

این مجموعه با ارتشی از ۳۸ مینی‌فیگور، شامل شخصیت‌هایی که برای اولین‌بار ساخته شده‌اند، و جزئیات دقیقی مانند شاتل کوچک امپراتور، بیش از یک اسباب‌بازی، یک اثر هنری نوستالژیک است که تجربه‌ی ساختن و نمایش یک قطعه‌ی به‌یادماندنی از تاریخ سینما را به کلکسیونرها هدیه می‌دهد.

جعبه لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵
لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵

سفری به مرکز یک ابرسلاح: تکامل چهار نسل ستاره مرگ

ستاره مرگ در دنیای لگو، به دفترچه خاطراتی شباهت دارد که شرکت دانمارکی هر چند سال یک‌بار صفحه‌ای تازه به آن اضافه می‌کند. چهار نسل متفاوت از این غول پلاستیکی، درواقع نقشه‌ای از یادگیری‌های استراتژیک لگو را ترسیم می‌کنند؛ مسیری که از یک مجسمه صرفاً نمایشی آغاز شد و به دیورامای هزاردلاری امروز رسید.

۲۰۰۵: نسخه‌ای «برای تحسین، نه برای بازی»

اولین ستاره مرگ لگو، بیشتر شبیه ماکت یک موزه بود تا اسباب‌بازی. مجموعه‌ی ۱۰۱۴۳ که تحت سری UCS منتشر شد، با ۳,۴۴۹ قطعه، فقط روی ظاهر بیرونی نیمه‌کاره‌ی ایستگاه فضایی تمرکز داشت. نه فیگوری در کار بود و نه اتاقی برای بازی؛ تنها یک گوی عظیم برای گذاشتن روی قفسه را به علاقه‌مندان پیشنهاد می‌داد.

همین رویکرد هم در زمان خود جسورانه بود. لگو می‌خواست ببیند آیا کسی حاضر است صدها دلار برای یک «مجسمه آجری» خرج کند یا نه و جواب مثبت بود: کلکسیونرهای جدی از آن استقبال کردند. از اینجا بود که لگو فهمید که ستاره مرگ می‌تواند پرچم‌دار یک خط تولید ممتاز باشد.

۲۰۰۸: خانه‌ی عروسکی جنگ ستارگان

سه سال بعد، لگو زاویه دیدش را عوض کرد. مدل ۱۰۱۸۸، یک توپ کامل نبود، بلکه مثل یک خانه عروسکی بریده شده طراحی شد: اتاق پشت اتاق، پر از صحنه‌های نمادین جنگ ستارگان. ۲۴ مینی‌فیگور کوچک، از امپراتور گرفته تا دستگاه فشرده‌کننده زباله، همه‌چیز را آماده داستان‌سرایی می‌کردند.

این تغییر فرمول، موفقیتی انفجاری به دنبال داشت. محصول بیش از هفت سال روی خط تولید ماند و نشان داد که ترکیب «کلکسیونی بودن» با «قابلیت بازی» همان چیزی است که می‌تواند هم خانواده‌ها را راضی کند و هم طرف‌داران قدیمی را.

۲۰۱۶: بازنشر با برچسب تازه

موفقیت مدل ۲۰۰۸ به‌قدر چشمگیر بود که لگو در سال ۲۰۱۶ با کمی تغییرات دوباره همان را عرضه کرد. مجموعه ۷۵۱۵۹، همان ساختار آشنا را داشت اما با مینی‌فیگورهای به‌روزشده و قیمت ۱۰۰ دلار بالاتر. طرفداران بابت کمبود نوآوری غر زدند، ولی بازار ثانویه چیز دیگری می‌گفت: ارزش پکیج در مدت کوتاهی به بیش از ۱۱۰۰ دلار رسید. لگو یاد گرفت که گاهی «بازآفرینی» یک مدل محبوب، همچنان می‌تواند ماشین پول‌سازی تضمین‌شده خوبی باشد.

۲۰۲۵: هیبرید نهایی

از مجسمه‌ی بی‌روح ۲۰۰۵ تا دیورامای پرجزییات ۲۰۲۵، لگو بیست سال وقت گذاشت تا فرمول طلایی‌اش را پیدا کند

کره کامل ۹,۰۰۰ قطعه‌ای مدل ۲۰۲۵، نقش قطعه‌ی «نهایی» را برای کلکسیونری ایفا می‌کند که هم یک نمایشی چشمگیر می‌خواهد و هم یک ابزار داستان‌سرایی غنی.

و حالا می‌رسیم به هیولای تازه. مجموعه ۷۵۴۱۹ اوج تکامل بیست‌ساله‌ی لوگو را پیش چشم ما قرار می‌دهد. این شرکت به‌درستی دریافت که کلکسیونرها هم مقیاس عظیم و جزئیات مدل ۲۰۰۵ را می‌خواهند و هم صحنه‌های متراکم و پر از مینی‌فیگور مدل‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ را. به همین دلیل یک دیورامای عظیم با نمای باز را راه‌حل خود دید.

چرا یک کره نه؟ معمای طراحی یک ایستگاه فضایی نمادین

اولین و مهم‌ترین پرسش، همان چیزی است که جامعه طرفداران جنگ ستارگان را به دو دسته تقسیم کرد. سزار سوارز، که پیش‌ازاین طراحی مدل‌های محبوبی مانند U-wing و Sail Barge را در کارنامه خود دارد، با صراحت به این موضوع می‌پردازد. به گفته‌ی او، تیم طراحی دلایل کاملاً مشخصی برای انتخاب این مسیر جسورانه داشته است.

دلیل اول به اهمیت تجربه بصری برمی‌گردد. سوارز توضیح می‌دهد: «ما این ایده را دوست داشتیم که تمام اتاق‌ها و صحنه‌های کلیدی را به یک نما بیاوریم؛ اینکه شما به مدل نگاه کنید و همه چیز را همان‌جا ببینید.»

وقتی ایده کره کامل کنار گذاشته شد، امکان روایت همه صحنه‌ها در یک نگاه متولد شد

در یک مدل کروی، تمام این جزئیات داخلی زیر لایه‌هایی از پنل‌های خاکستری پنهان می‌شد و بخش بزرگی از داستان‌سرایی و جذابیت مدل از بین می‌رفت. اما این طراحی «برشی»، مانند یک خانه عروسکی یا یک دیورامای عظیم، تمام ماجراهای درون ستاره مرگ را به‌صورت هم‌زمان به نمایش می‌گذارد.

دلیل دوم، کاملاً کاربردی و برخاسته از درک عمیق نیازهای کلکسیونرها بود: فضا. یک کره غول‌پیکر، فضای بسیار بیشتری را روی قفسه یا میز اشغال می‌کند. سوارز می‌گوید: «ما این موضوع را در نظر گرفتیم که بسیاری از مردم با کمبود فضا دست‌وپنجه نرم می‌کنند و یک کره بزرگ به فضای بسیار بیشتری نیاز دارد.»

اتاق‌ها و شخصیت‌های ست لگو ستاره مرگ
اتاق‌ها و شخصیت‌های ست لگو ستاره مرگ
اتاق‌ها و شخصیت‌های ست لگو ستاره مرگ
اتاق‌ها و شخصیت‌های ست لگو ستاره مرگ

تیم طراحی با این انتخاب هوشمندانه، مدلی خلق کرد که باوجود ابعاد بزرگ، به لطف «عمق» کمتر، می‌تواند به راحتی در یک قفسه کتاب استاندارد (البته یک قفسه بسیار محکم!) جای بگیرد و تقریباً مانند یک تابلوی سه‌بعدی به دیوار تکیه داده شود.

ستاره مرگ، نه فقط یک اسباب‌بازی، که تمرینی بود برای آشتی دادن خیال طراحان با قفسه‌های کلکسیونرها

و درنهایت، دلیل سوم، از میل به نوآوری حکایت داشت. لگو پیش‌ازاین دو بار مدل‌های بزرگ ستاره مرگ را به شکل کروی تولید کرده بود که طراحی کم‌وبیش مشابهی داشتند. تیم طراحی احساس می‌کرد زمان آن رسیده که چیزی کاملاً جدید و متفاوت ارائه شود؛ رویکردی که بتواند حتی طرف‌داران قدیمی را نیز غافلگیر کند و تجربه‌ای تازه از ساخت و نمایش این ایستگاه فضایی به ارمغان بیاورد.

سفری ۱۴ماهه برای ساخت کره‌ غول‌پیکر ۷۰ سانتیمتری

ایده اولیه این طراحی از یک مدل مفهومی گرفته شد که توسط یکی از طراحان کانسپت لگو به نام الکس توسعه یافته بود. این طرح اولیه، از نظر اندازه و نحوه نمایش اتاق‌ها، شباهت زیادی به محصول نهایی داشت و چنان مورد استقبال تیم داخلی قرار گرفت که به نقطه شروع پروژه تبدیل شد.

از همان ابتدا مشخص بود که ست جدید باید بزرگ باشد. سزار سوارز تأکید می‌کند: «صحنه‌ها و اتاق‌های بسیار زیادی وجود داشت که می‌خواستیم به تصویر بکشیم و نمی‌خواستیم فضاها خیلی تنگ و فشرده باشند.» به همین دلیل، اتاق‌ها در این مدل عمق و ارتفاعی بیشتر از استانداردهای معمول لگو دارند تا حس واقعی‌تری از فضا را القا کنند.

هر اتاق ستاره مرگ، تصمیمی بود میان جزئیات بیشتر یا فدا کردن بخشی از فضا

این سفر طراحی، ۱۴ ماه به طول انجامید. یکی از اولین تصمیمات کلیدی، تخصیص فضای بیشتر به صحنه‌های نمادین بود.

برای مثال، آشیانه سفینه‌ها (Hangar) و اتاق تاج‌وتخت امپراتور (Throne Room) هر کدام به‌اندازه دوطبقه ارتفاع دارند تا عظمت آن‌ها به‌درستی به نمایش گذاشته شود. سوارز می‌گوید: «اتاق تاج‌وتخت یکی از نمادین‌ترین صحنه‌ها در کل این مجموعه است و ما می‌خواستیم که حق مطلب در مورد آن ادا شود.»

چیدمان اتاق‌ها نیز کاملاً منطقی و بر اساس ساختار ستاره مرگ در فیلم‌ها انجام شده است. دستگاه فشرده‌کننده زباله (Trash Compactor) در طبقات پایین‌تر قرار دارد و اتاق تاج‌وتخت در بالاترین نقطه. همچنین، بلوک زندان‌ها درست بالای دستگاه فشرده‌کننده زباله تعبیه شده تا ارتباط داستانی بین این دو فضا (فرار شخصیت‌ها از زندان به درون زباله‌دان) حفظ شود.

حتی پس‌زمینه ستاره‌ها و سیارات در پشت آشیانه که می‌توانست با یک برچسب فویلی یا لنتی‌کولار ساده اجرا شود، با تصمیم تیم طراحی به‌صورت کاملاً آجری ساخته شد، زیرا از نظر آن‌ها «داشتن اجزای آجری، همیشه امتیاز مثبتی است.»

محدودیتهای پازل هزاردلاری

بسیاری از طرف‌داران ممکن است تصور کنند که برای یک ست هزاردلاری، هیچ محدودیتی وجود ندارد و طراحان آزادی عمل کامل دارند. اما سزار سوارز این تصور را رد می‌کند و توضیح می‌دهد که این پروژه نیز مانند هر ست لگوی دیگری، با محدودیت‌های مشخصی روبرو بوده است.

او می‌گوید: «من همچنان یک بودجه مشخص، یک دستور کار مشخص و تعداد محدودی تغییر رنگ مجاز برای قطعات داشتم. این پروژه هیچ تفاوتی با ست‌های دیگر نداشت، فقط بزرگ‌تر بود.» یکی از شگفت‌انگیزترین محدودیت‌ها، ظرفیت بسته‌بندی بود. این ست به‌قدری بزرگ است و قطعات زیادی دارد که تیم طراحی به حداکثر ظرفیت جعبه‌های لگو رسیده بود و امکان بزرگ‌تر کردن آن وجود نداشت.

این محدودیت‌ها به معنی «انتخاب‌های سخت» و «برخی سازش‌ها» بود. آیا باید مینی‌فیگورهای بیشتری اضافه می‌کردند یا جزئیات یک اتاق را افزایش می‌دادند؟ آیا مدل باید بزرگ‌تر می‌شد یا برخی بخش‌ها با جزئیات کمتر طراحی می‌شدند؟ سوارز این فرایند را به حل یک پازل بزرگ تشبیه می‌کند که تمام قطعات آن باید در نهایت با هم جور شوند.

این پروژه ثابت کرد که حتی در لگو، محدودیت‌ها همیشه وجود دارند؛ تفاوت در نحوه پاسخ به آن‌هاست

نکته جالب اینجاست که قیمت چهار رقمی، هدف اولیه پروژه نبود. تیم طراحی با این ذهنیت که «بیایید یک ست هزاردلاری بسازیم» کار را شروع نکرد. آن‌ها مدل مفهومی اولیه را دوست داشتند و براساس آن، بهترین و کامل‌ترین نسخه ممکن از ستاره مرگ را طراحی کردند و این فرایند در نهایت به محصولی با این برچسب قیمتی ختم شد. این قیمت، نتیجه طراحی بود، نه نقطه شروع آن.

شاتل کوچک، چالشی بزرگ و یک حسرت

وقتی از سزار در مورد بخش موردعلاقه‌اش در کل این ست عظیم سؤال می‌شود، پاسخی غافلگیرکننده می‌دهد. باوجود اتاق‌های پرجزئیات و صحنه‌های پیچیده، او به یک مدل جانبی کوچک اشاره می‌کند: شاتل امپراتوری.

مینی‌فیگورهای لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵
مینی‌فیگورهای لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵
مینی‌فیگورهای لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵
مینی‌فیگورهای لگو ستاره مرگ ۲۰۲۵

او دلیل این انتخاب را توضیح می‌دهد: «طراحی چیزی که باید در مقیاس بسیار کوچک ساخته شود و هم‌زمان به منبع اصلی وفادار بماند، فوق‌العاده دشوار است.» چالش اضافه برای او این بود که باید یک خلبان در کابین و یک مینی‌فیگور دیگر (مانند دارث ویدر یا امپراتور) در قسمت پشتی شاتل جای می‌گرفت. موفقیت در حل این معمای طراحی در مقیاس کوچک، آن را به لذت‌بخش‌ترین بخش پروژه برای او تبدیل کرده است.

شاتل کوچک امپراتوری نشان می‌داد که گاهی دشوارترین طراحی، در کوچک‌ترین مقیاس‌ها رخ می‌دهد

همچنین، ایده قراردادن یک جنگنده TIE Fighter به‌عنوان هدیه ویژه خرید نیز داستانی جالب دارد. در ابتدا، شاتل تنها وسیله نقلیه در آشیانه بود، اما تیم طراحی متوجه شد که فضای آشیانه به‌قدری بزرگ است که یک TIE Fighter نیز در آن جا می‌شود. سپس ایده آویزان‌کردن آن از سقف آشیانه مطرح شد تا هر دو وسیله نقلیه بتوانند هم‌زمان در یک صحنه حضور داشته باشند.

بااین‌حال، حتی در چنین پروژه‌ای، همیشه جای یک حسرت کوچک باقی می‌ماند. سوارز اعتراف می‌کند که دوست داشت درهای آسانسور به طور خودکار با عبور کابین از هر طبقه باز و بسته شوند، اما پیاده‌سازی این مکانیزم ممکن نشد.

ارتشی از شخصیتها و نبرد بر سر رنگها

یک ست UCS جنگ ستارگان بدون مینی‌فیگورهایش کامل نیست. مدی اونیل، مدیر طراحی گرافیک، مسئولیت خلق ۳۸ شخصیت حاضر در این ست را برعهده داشته است. یکی از انتقادات طرفداران، استفاده‌نکردن از «پاهای دو رنگ تزریقی» (dual-molded legs) برای شخصیت‌هایی مانند C-3PO یا افسران امپراتوری بود.

اونیل دلیل این تصمیم را با شفافیت توضیح می‌دهد: در لگو هرگونه تغییر رنگ، چاپ جدید یا طراحی یک قطعه کاملاً جدید، نیازمند تخصیص منابعی است که در اصطلاح داخلی به آن «فریم» می‌گویند. «فریم‌ها» به دلیل محدودیت‌های تجهیزات تولید، قالب‌گیری و حتی فضای انبار، بی‌نهایت نیستند. تیم طراحی باید تصمیم می‌گرفت که این منابع محدود را کجا سرمایه‌گذاری کند.

انتخاب میان چاپ و برچسب، تنها یک تصمیم فنی نبود؛ تلاشی بود برای حفظ لذت ساخت

براساس توضیحات تیم طراحی، آن‌ها تصمیم گرفتند به‌جای صرف این منابع برای رنگ‌آمیزی پاهای شخصیت‌های موجود، آن‌ها را برای خلق شخصیت‌های کاملاً جدید که پیش‌ازاین هرگز در دنیای لگو ساخته نشده بودند، به کار گیرند.

به لطف همین تصمیم، شاهد حضور شخصیت‌های جدیدی مانند دروید RA-7، یک مقام سلطنتی، گیلن ارسو (طراح ستاره مرگ)، یک استورم‌تروپر در حال استراحت و چند شخصیت دیگر هستیم که برای اولین‌بار به دنیای لگو پا می‌گذارند.

یکی دیگر از چالش‌های بزرگ، تصمیم‌گیری بین استفاده از قطعات چاپی یا برچسب (استیکر) بود. این ست ۵۰ برچسب منحصربه‌فرد دارد و اونیل توضیح می‌دهد که انتخاب‌ها کاملاً حساب‌شده هستند:

قطعاتی که توسط مینی‌فیگورها نگه داشته می‌شوند (چون ممکن است برچسب آسیب ببیند)، قطعات منحنی (که چسباندن برچسب روی آن‌ها دشوار است)، قطعات کوچک و پرتکرار (مانند ۲۴ چراغ دیواری) و پلاک مشخصات ست، همیشه به‌صورت چاپی تولید می‌شوند تا تجربه ساخت برای کاربر لذت‌بخش و بی‌دردسر باشد.

برچسب‌ها عمدتاً برای افزودن جزئیات به پنل‌های کنترلی و سطوح صافی به کار می‌روند که ساخت آن‌ها با آجر ممکن نیست. این فرایند نیز با همکاری نزدیک طراح مدل و طراح گرافیک انجام می‌شود تا بهترین نتیجه به‌دست آید.

ستاره مرگ ۷۵۴۱۹ بیش از آنکه یک لگو باشد، صحنه‌ی نمایش است؛ مدلی که روی قفسه‌ی اتاق نشیمن جلوه‌ی بهتری دارد تا کف اتاق کودکان. همان‌طور که سال گذشته وال‌استریت ژورنال نوشت: «میلنیوم فالکون ۸۵۰ دلاری و تایتانیک ۶۸۰ دلاری: بزرگسالان اکنون معدن طلایی برای لگو هستند.»

بزرگ‌ترین دستاورد این ست، گشودن معنایی تازه از آن چیزی بود که می‌توان یک مدل «نهایی» نامید

نشریه فورچون نیز با اشاره به اینکه تقریباً ۱۵ درصد از مجموعه‌های لگو برای بزرگسالان ساخته شده‌اند، افزود: «قطعات لگو نظر بزرگسالان را جلب کرده‌اند و جایگاه خود را در بازار اسباب‌بازی‌های ۱۰ میلیارددلاری افزایش داده‌اند.»

خریداران هم هزار دلار را به‌عنوان بهای پلاستیک نمی‌پردازند: آن‌ها به ارتفاع ۷۰ سانتی‌متری دیوراما و صحنه‌های خاطره‌انگیز جنگ ستارگان فکر می‌کنند، یا به نمای کلی مجموعه وقتی روی میز و قفسه مثل یک مجسمه مدرن می‌ایستد. نه فقط برای بازی‌کردن، بلکه برای آرامش نوستالژیک بعد از یک روز سخت، برای حس موفقیت وقتی ساختنش تمام می‌شود، یا برای آغاز گفت‌وگویی تازه سر شام با دوستان.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات