سازمان خودگردان نامتمرکز یا DAO چیست؟

دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۰
مطالعه 15 دقیقه
سازمان خودگردان نامتمرکز یکی از دستاوردهای مهم نوآوری بلاک چین به‌شمار می‌آید که امکان اداره سازمان را بدون تیم مدیریتی متمرکز فراهم می‌کند.
تبلیغات

فناوری بلاک چین از زمان ظهور تاکنون مفاهیم فراوانی به‌وجود آورده است که هرکدام را می‌توان حاصل نوآوری‌های خلاقانه‌ای دانست که به‌واسطه ماهیت فوق‌العاده جذاب بلاک چین دردسترس افراد قرار می‌گیرند. فلسفه وجودی بلاک چین و تمرکز اصلی این فناوری بر ارائه خدمات بدون هسته مرکزی مدیریتی است که آن را به‌طور خلاصه «غیرمتمرکزسازی» می‌نامیم.

یکی از نوآوری‌هایی که با بهره‌گیری از قابلیت‌های بلاک چین به‌وجود آمده، «سازمان نامتمرکز خودگردان» یا DAO است (مخفف Decentralized Autonomous Organization). منظور از سازمان خودگردان نامتمرکز چیست؟ در این مقاله، قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم و تمام ابعادش را تاحدممکن بررسی کنیم.

سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) چیست؟

سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO) به سازمانی می‌گویند که فاقد مدیریت مرکزی است و تصمیمات اساسی شرکت را تمام اعضا می‌گیرند و اداره آن بر‌عهده جامعه‌ای سازمان‌یافته برپایه قوانین خاصی است که بر بستر بلاک چین اجرا می‌شوند.

سازمان خودگردان نامتمرکز چیست

همان‌طورکه گفتیم، یکی از ویژگی‌های مهم ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین غیرمتمرکز بودن آن‌ها است؛ یعنی ارزهای دیجیتال را نهادی خاص مثل دولت یا بانک مرکزی کنترل و اداره نمی‌‌کنند و به‌جای آن در بین تعداد زیادی از کامپیوترها و شبکه‌ها و نودهای فعال در بلاک چین تقسیم می‌شوند. علاوه‌براین در بسیاری از مواقع، ارزهای دیجیتال از این موقعیت غیرمتمرکز برای دستیابی به سطوح امنیتی معقول بهره می‌برند.

شاید بتوان فناوری بلاک چین را یکی از دستاوردهای اصلی دوران پست‌مدرنیسم دانست که در آن تمامی نهادهای مرکزی تجزیه شدند و درنتیجه، مقدمات مشارکت و کنش مستقیم افراد در تصمیم‌گیری‌ها فراهم و با قرارگیری آن در مسیر ایجاد سازمان خودگردان نامتمرکز، عامل بدون هسته پست‌مدرنیسم بیش‌از پیش ملموس شده است.

سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) سازمانی است که به‌عنوان صندوق سرمایه‌گذاری کارآفرینی (Venture Capital) و برپایه کدهای متن‌باز و بدون ساختار مدیریتی سنتی یا هیئت‌مدیره عمل می‌کند. DAOها سازمانی‌های بومی اینترنت هستند که حق مالکیت و مدیریت آن‌ها متعلق به اعضای آن است. این سازمان‌ها خزانه‌های داخلی دارند که فقط با تأیید اعضا دردسترس قرار می‌گیرد. تصمیم‌گیری درباره پیشنهادها با رأی‌گیری کلی از اعضا و در دوره‌های خاصی امکان‌پذیر است.

سازمان خودگردان نامتمرکز بدون سلسله‌مراتب مدیریتی کار می‌کند و ممکن است اهداف بسیار گسترده‌ای دنبال کند

برای مثال، شبکه‌های دورکاری را در نظر بگیرید که در آن افراد ازطریق قراردادها بودجه‌های خود را برای خرید حق اشتراک یک نرم‌افزار روی‌هم می‌گذارند یا مؤسسه خیریه‌ای که اعضایش اهدای کمک‌های مالی را تأیید می‌کنند یا هر نوع شرکت سرمایه‌گذاری کارآفرینی دیگری که گروهی از اعضا آن را اداره می‌کنند. با کمک این نوع سازمان‌ها می‌توان آن‌‌ها را راه‌اندازی کرد.

قبل‌ از آنکه تعاریف را ادامه دهیم، باید خاطر نشان کنیم که مفهوم سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان که بومی اینترنت هستند، با سازمان DAO که در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) تأسیس و نابود شد، متفاوت است؛ اما پروژه DAO سرآغازی برای دستیابی به دیگر سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان امروزی بود.

تاریخچه سازمان خودگردان نامتمرکز

راه‌اندازی اولین سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) به سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) برمی‌گردد که گروهی از توسعه‌دهندگان ایده خود را با الهام از غیرمتمرکزبودن ارزهای دیجیتال اجرا کردند. هدف نخستین پروژه DAO این بود که مدل کسب‌وکار غیرمتمرکزی ایجاد کند که با آن بتوان سازمان‌های تجاری و سازمان‌های غیرانتفاعی را تشکیل داد.

این پروژه روی بلاک چین اترویم پیاده‌سازی شد و کدهای آن به‌صورت متن‌باز دردسترس قرار داشت. در پروژه مذکور، کاربران با خرید توکن به‌صورت ناشناس سرمایه‌گذاری می‌کردند و ازطریق سرمایه حق رأی می‌گرفتند تا بتوانند در تصمیمات سازمان مشارکت و رأی‌شان را درباره تأیید یا رد آن‌ها اعلام کنند.

پروژه DAO / The DAO

پروژه DAO به هیچ مؤسسه و نهادی وابسته نبود و همین امر سبب شد پرسش‌های بی‌شماری درباره چگونگی رویکرد مراجع قانون‌گذار دربرابر این پروژه طرح شد؛ زیرا میزان جذب سرمایه برای این پروژه بین بزرگ‌ترین کمپین‌های سرمایه‌گذاری جمعی قرار گرفت و در زمان خودش با جذب سرمایه ۱۵۰ میلیون دلاری، موفق‌ترین رویداد جذب سرمایه در دنیای بلاک چین را برگزار کرد.

گفتنی است در تابستان ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) گروهی از کاربران با استفاده از آسیب‌پذیری و آلوده‌کردن کدهای DAO، یک‌سوم سرمایه این پروژه را سرقت کردند که درنهایت به اجماع بر سر انجام هاردفورک در بلاک ۱،۹۲۰،۰۰۰ در اتریوم منجر شد تا ازطریق آن بتوانند سرمایه از‌دست‌رفته را بازگردانند. این هاردفورک سبب ایجاد دو شاخه در بلاک چین اتریوم شد. سرانجام در همان سال، پروژه DAO از صرافی‌های بزرگی مثل Poloniex و Kraken حذف و نابودی‌اش حتمی شد؛ اما میراث توسعه‌دهندگان و ایده جذاب آن‌ها همچنان راه پیشرفت را ادامه داد.

سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) چگونه کار می‌کند؟

همان‌طورکه اشاره کردیم، کارکرد سازمان خودگردان نامتمرکز به‌گونه‌ای است که تصمیمات از پایین به بالا گرفته می‌شوند و راه‌های متفاوتی برای مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها وجود دارد و روش معمول آن با مالکیت توکن فراهم می‌شود.

سازمان خودگردان نامتمرکز با بهره‌گیری از قراردادهای هوشمند عمل می‌کند که از دل کدهای آن مجموعه‌ای از ضوابط و تعهدات طرفین قرارداد مشخص شده است و بعد از عمل به تعهدات طرفین قرارداد هوشمند به‌صورت خودکار اجرا خواهد شد. اگرچه بلاک چین اتریوم اولین شبکه‌ای بود که از قرارداد هوشمند استفاده کرد، امروزه این قابلیت در بلاک چین‌های مختلفی وجود دارد.

قرارداد هوشمند در سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) قوانین حاکم بر سازمان را معین می‌کند. افرادی که در سازمان DAO سهام دارند، حق رأی کسب می‌کنند و می‌توانند با تصمیم‌گیری یا ایجاد پیشنهادهای مدیریتی در نحوه عملکرد سازمان مؤثر باشند. در سازمان خودگردان نامتمرکز، هر فعالیتی تراکنش تلقی می‌شود و زمانی که در رأی‌گیری‌ها مشارکت می‌کنید، در حال انجام تراکنش هستید؛ زیرا رأی‌گیری ازطریق توکن انجام می‌شود.

برای جلوگیری از شلوغی پیشنهادها و ارسال پیشنهاد در نوبت‌های متفاوت و به‌اصطلاح اسپم‌کردن ازطریق پیشنهادها، اکثریت هر پیشنهاد را فقط یک‌ بار بررسی می‌کنند و آن زمانی تصویب می‌‌شود که اکثریت سرمایه‌گذاران سازمان آن را تأیید کنند. چگونگی تعیین این اکثریت از یک DAO به DAO دیگر متفاوت است و برای اطلاع از آن باید به قرارداد هوشمند سازمان خودگردان نامتمرکز دسترسی پیدا کرد.

سازمان خودگردان نامتمرکز کاملا مستقل و شفاف هستند؛ زیرا در بستر بلاک چین‌های متن‌باز راه‌اندازی شده‌اند و هرکسی می‌تواند کدهای آن‌ها را بررسی کند. علاوه‌براین، همه می‌توانند خزانه داخلی سازمان را بررسی کنند؛ چراکه بلاک چین ثبت سوابق تمام تراکنش‌های مالی است.

سه مرحله راه‌اندازی سازمان خودگردان نامتمرکز

ایجاد قرارداد هوشمند سازمان DAO: در ابتدا توسعه‌دهنده یا گروهی از توسعه‌دهندگان باید قرارداد هوشمند مربوط به سازمان خودگردان نامتمرکز را بسازند. بعد از راه‌اندازی سازمان DAO، مجموع قوانین حاکم بر سازمان را فقط می‌توان با کمک این قراردادهای هوشمند و ازطریق سیستم مدیریتی تغییر داد. درنتیجه، توسعه‌دهندگان باید با دقت فراوان قراردادها را تدوین و بررسی کنند تا مطمئن شوند قراردادها جزئیات مهم را نادیده نمی‌گیرند.

جذب سرمایه برای سازمان DAO: بعد از تصویب قراردادهای هوشمند، سازمان DAO باید درباره روش‌های احتمالی جذب سرمایه و تأمین منابع مالی و شیوه مدیریت تصمیم‌گیری کند. این مرحله اغلب با فروش توکن‌های سازمان به‌منظور جذب سرمایه همراه است تا علاوه‌بر جذب سرمایه، به داراندگان توکن‌ها حق رأی برای تصمیم‌گیری‌ها اعطا شود.

فعال‌سازی سازمان DAO: با اتمام مراحل ابتدایی، نوبت به فعال‌سازی سازمان DAO روی بلاک چین می‌رسد. از این لحظه به‌بعد و با فعال‌سازی و آغاز بهره‌برداری از سازمان DAO، سرمایه‌داران درباره آینده سازمان تصمیم‌گیری خواهند کرد. بدین‌ترتیب، توسعه‌دهندگانی که قراردادهای هوشمند را ایجاد کردند، بیشتر از سایر سرمایه‌داران روی پروژه کنترل ندارند و همه تصمیمات با آرای جمعی اتخاذ می‌شود.

مزایا و معایب سازمان خودگردان نامتمرکز

با‌‌‌توجه‌‌‌به اینکه سازمان خودگردان نامتمرکز بومی اینترنت است، مزایای زیادی برای اعضا در پی دارد. یکی از مزیت‌های مهم سازمان DAO فرایند اعتمادسازی میان طرفین است. در سازمان سنتی، بخش اعظمی از اعتماد کاری و اداری، به‌خصوص برای سرمایه‌گذاران، وابسته به افراد شاغل در آن است؛ درحالی‌که در سازمان خودگردان نامتمرکز کدهای موجود باید اعتبارسنجی شود.

در دنیای امروز، اعتمادکردن به کدها آسان‌تر است؛ زیرا هر لحظه برای بررسی دردسترس هستند و می‌توان قبل از راه‌اندازی آن‌ها را آزمایش کرد. افزون‌براین، تمام تحرکات درون سازمان خودگردان نامتمرکز برای راه‌اندازی به تأیید جامعه اعضا نیاز دارد و همین امر سبب شفافیت بی‌مانند و اعتبارسنجی مطمئن‌تر آن می‌شود.

سازمان DAO می‌تواند با استفاده از توکن‌های بومی و به‌دست سرمایه‌داران کنترل شود و رشد کند و وظایفش را انجام دهد

چنین سازمانی ساختار اداری براساس سلسله‌مراتب را مردود می‌داند و شیوه مدیریتی سنتی را تأیید نمی‌کند. به‌عبارت‌دیگر، فناوری بلاک چین و شیوه اجماع در آن با امنیت بسیار زیاد به‌گونه‌ای کاربردی در حال نفوذ به شالوده مدیریتی در مقیاس کوچک‌تر است که آن را می‌توان در سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان به‌خوبی لمس کرد.

بنابراین، سازمان DAO می‌تواند با استفاده از توکن‌های بومی و به‌دست سرمایه‌داران کنترل شود و رشد کند و وظایفش را انجام دهد. حذف ساختار اداری براساس سلسله‌مراتب موجب می‌شود هر سرمایه‌گذاری بتواند ایده‌های خلاقانه‌اش را مطرح کند و تمام گروه اعضا درباره آن اظهارنظر کنند و ایده را گسترش دهند. علاوه‌براین، اختلافات داخلی به‌راحتی ازطریق سیستم رأی‌گیری و براساس قوانین ازپیش‌نوشته‌شده در قرارداد هوشمند رفع‌و‌رجوع می‌شوند.

سازمان خودگردان نامتمرکز DAO با فراهم‌کردن امکان گردآوری صندوق تأمین بودجه به‌منظور سرمایه‌گذاری در سایر استارتاپ‌ها و پروژه‌های غیرمتمرکز خارج از سازمان، برای اعضای سازمان فرصت سرمایه‌گذاری در آن‌ها را فراهم می‌کند و اعضا می‌توانند در سود یا ضرر پروژه‌های جدید نیز سهیم باشند.

دیگر مزیت مهم سازمان خودگردان نامتمرکز ارائه راه‌حل برای مسئله کارفرماکارگزار است. این مسئله زمانی به‌وجود می‌آید که در اولویت‌های میان کارفرمایان و کارگزاران مناقشه‌هایی ایجاد می‌شود و می‌توان آن را موقعیت‌های متفاوتی دید؛ البته بیشتر در روابط بین سرمایه‌گذاران و مدیرعامل می‌توان آن را مشاهده کرد. برای مثال، ممکن است مدیرعامل به‌گونه‌ای کار کند که با اولویت‌ها و اهدافی که سرمایه‌گذاران درباره آن تصمیم گرفتند، هم‌سو نباشد و بیشتر اهداف شخصی‌اش را دنبال کند. در موقعیتی دیگر، مدیرعامل ریسک‌های بزرگی می‌کند؛ زیرا می‌داند بار اصلی روی دوش سرمایه‌گذاران است.

سازمان خودگردان نامتمرکز این امکان را فراهم می‌کند که با به‌کارگیری شیوه مدیریتی جمعی، معضل کارفرماکارگزار به‌وجود نیاید. سرمایه‌گذاران مجبور نیستند که اداره سازمان را به مدیرعامل بسپارند و به او اعتماد کنند و باید با مطالعه قوانین حاکم بر سازمان و عضو‌شدن در آن به‌عنوان عضوی از گروه فعالیت و در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت کنند؛ زیرا سود شرکت سبب افزایش دارایی آن‌ها می‌شود و ماهیت سازمان خودگردان نامتمرکز اجازه نمی‌دهد که اعضا برخلاف سود خود حرکت کنند.

سازمان خودگردان نامتمرکز مانند هر چیز دیگری در اطراف ما، علاوه‌بر مزایا معایبی دارد. از معایب سازمان خودگردان نامتمرکز می‌توان به مشکلات حقوقی و امنیتی و ساختاری آن اشاره کرد. برای مثال، مطالعات دانشگاه MIT در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) نشان می‌دهد اتکا به نظر اکثریت افراد در تصمیم‌های مهم مالی ایده خوبی نیست. با اینکه نتیجه این مطالعات در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است، همچنان موضع MIT درمقابل سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان تغییری نکرده است. همچنین در همان سال، هک و نفوذ به پروژه DAO نگرانی‌هایی درباره امنیت قراردادهای هوشمند برانگیخت و نشان داد با وجود کشف آسیب‌پذیری‌های قرارداد هوشمند، حل‌وفصل آن کار آسانی نیست.

از این گذشته، ماهیت سازمان خودگردان نامتمرکز به‌گونه‌ای است که رسیدگی به مسائل حقوقی آن مربوط به بخش‌های مختلفی از دستگاه قضایی می‌شود و هیچ ساختار منسجمی برای رسیدگی قانونی به آن‌ها وجود ندارد. بنابراین، درصورت مواجه‌شدن با هر مسئله قانونی می‌تواند به فاجعه منجر شود؛ زیرا بخش‌های حقوقی مختلف محلی و کشوری و بین‌المللی باید با یکدیگر همکاری کنند یا حتی در دعاوی حقوقی درگیر شوند تا مسائل برطرف شود.

برای مثال، در جولای ۲۰۱۷ (تیر ۱۳۹۶) کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا گزارشی منتشر کرد که در آن نشان داد پروژه DAO اوراق بهادار خود را در قالب توکن و در بستر بلاک چین اتریوم بدون کسب مجوز فروخته و بخش‌هایی از قانون اوراق بهادار در آمریکا را نقض کرده است.

مقایسه سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) و سازمان سنتی

مقایسه سازمان خودگردان نامتمرکز با سازمان متمرکز / DAO Vs Traditional Organization

امنیت سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO)

سرگذشت اولین سازمان خودگردان نامتمرکز با نام پروژه DAO آسیب‌پذیری‌ها و خطرهای احتمالی‌ای را نشان می‌دهد که ممکن است ساختار چنین سازمان‌هایی متحمل شوند. دو نمونه از خطرهای مهم سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان عبارت‌اند از:

آسیب‌پذیری امنیتی سازمان خودگردان نامتمرکز: با اینکه کدهای DAO مشاهده‌شدنی هستند، ویرایش آن‌ها زمانی که سیستم راه‌اندازی شده است، بسیار سخت خواهد بود. این امر باعث می‌شود هکرها به‌راحتی بتوانند کدهای مخربش را تزریق کنند و همان‌طور‌که در حمله به پروژه DAO در سال ۲۰۱۶ شاهدش بودیم، حفره‌هایی در کدها ایجاد کنند. چنانچه این حملات اتفاق بیفتد یا تیم توسعه‌دهنده بعد از راه‌اندازی کدها متوجه نقص ایمنی و وجود باگ در بخشی از کدها شوند، فقط یک راه‌حل وجود دارد. تیم توسعه‌دهنده باید با طرح مسئله و درخواست برای رأی‌گیری از اعضای سازمان تلاش کند اکثریت را مجاب کند رأی مثبتش را برای بازنویسی کدهای قرارداد هوشمند و توافق به‌منظور مهاجرت سازمانی با تمام اعضا و منابع مالی به شبکه جدید را اعلام کنند. بدین‌ترتیب، بروز نقص ایمنی در کدهای سازمان خودگردان نامتمرکز در‌مقایسه‌با سیستم‌های متمرکز مستعد آسیب‌پذیری بیشتری است.

فقدان نظارت قضایی: با‌‌‌توجه‌‌‌به اینکه فناوری این سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان در حال توسعه است، هنوز قوانین مدوّنی برای رسیدگی در مؤسسات حقوقی به تخلفات احتمالی در عملکرد سازمان‌های DAO وضع نشده است. بنابراین، ابهام در آینده سازمان خودگردان نامتمرکز و چگونگی رویکرد دولت‌ها به آن را می‌توان از خطرهای مهم این دسته از سازمان‌ها دانست.

عضویت در سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO)

برای عضویت در سازمان خودگردان نامتمرکز (DAO) دو روش وجود دارد و انواع عضویت چگونگی اثرگذاری آرای اعضا و چگونگی عملکرد دیگر بخش‌های سازمان خودگردان نامتمرکز را مشخص می‌کند:

عضویت برپایه توکن: اغلب عضویت در آن برای عموم افراد آزاد است و فقط به خرید توکن نیاز دارد. توکن‌ها را می‌توان در صرافی‌های غیرمتمرکز پیدا کرد. همچنین، راه‌های دیگری نیز ممکن است برای دستیابی به توکن‌های سازمان خودگردان نامتمرکز وجود داشته باشد. با نگه‌داری از توکن‌های سازمان، کاربر می‌تواند در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت کند و رأی خود را اعلام کند. از این روش عضویت برای کنترل‌کردن پروتکل‌ها و توکن‌ها استفاده می‌شود. برای مثال، MakerDAO یکی از مواردی است که با عرضه توکن MKR روی صرافی‌های غیرمتمرکز می‌توان در آن عضو شد.

عضویت برپایه سهام: سازمان خودگردان نامتمرکزی که اعضای آن براساس داشتن سهام مشخص می‌شوند، اغلب به‌صورت خصوصی و روی بلاک چین خصوصی فعالیت می‌کنند؛ البته همچنان دسترسی به کدهای آن آزاد است. برای عضویت در آن افراد باید درخواست عضویت بدهند و در ازای تأیید عضویت در سازمان DAO باید آماده باشند که توکن خاصی بخرند یا برای شبکه گواه کار ارائه کنند. بدین‌ترتیب، تبدیل به سهام‌دار می‌شوند و حق رأی و حق مالکیت دریافت می‌کنند. اعضا می‌توانند در هر زمان که اراده کنند، از سازمان خارج شوند و سهامشان را به پول تبدیل کنند. معمولا از این روش عضویت در سازمان‌های انسان‌محور مانند خیریه‌ها و مجموعه‌های کارگری و باشگاه‌های سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود؛ البته می‌توان از این روش برای کنترل پروتکل‌ها یا توکن‌ها نیز بهره برد. برای مثال، می‌توان به Moloch DAO اشاره کرد که تمرکزش جمع‌آوری بودجه برای پروژه‌های اتریوم است. برای عوضیت در این سازمان خودگردان نامتمرکز باید درخواست کاربر ثبت شود و گروه متخصصان با ارزیابی سوابق داوطلبان مشخص می‌کنند که چه کسی دانش و سرمایه لازم برای قضاوت جامع درباره پروژه‌ها را دارد. بنابراین، نمی‌توان توکن‌های عضویت در چنین سازمان‌هایی را در بازار خرید.

چگونه در سازمان خودگردان نامتمرکز سرمایه‌گذاری کنیم؟

اگر تاکنون ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم را خرید‌و‌فروش کرده‌اید و با فرایند آن آشنایی هستید، سرمایه‌گذاری در سازمان خودگردان نامتمرکز نیز مانند خریدوفروش رمزارز پیچیدگی خاصی ندارد. هر سازمان خودگردان نامتمرکزی توکن منحصربه‌فردی ارائه می‌کند و می‌توانید آن‌ها را آزادانه در صرافی‌های بزرگ مانند مبادلات رمزارزی خریدوفروش کنید. ابتدا حساب کاربری در صرافی ایجاد کنید و توکن‌های سازمان DAO را بخرید و در حساب خود ذخیره کنید. بدین‌ترتیب، به سهام‌دار در آن سازمان DAO تبدیل خواهید شد.

اتریوم و DAO

اتریوم و سازمان خودگردان نامتمرکز / Ethereum and DAO

اتریوم بهترین بستر برای راه‌اندازی سازمان خودگردان نامتمرکز تلقی می‌شود؛ زیرا در این شبکه بلاک چین تمام ابزار ضروری برای این منظور دردسترس افراد قرار گرفته است و تیم‌های توسعه می‌توانند به‌راحتی ایده‌هایشان را عملی کنند. ازجمله دلایلی که می‌توان به آن اشاره کرد، عبارت‌اند از:

  • فرایند اجماع استفاده‌شده در اتریوم توزیع شده و ثابت است و سازمان‌ها اطمینان بیشتری به آن دارند.
  • کدهای قرارداد هوشمند به‌محض اینکه اجرا شوند، دیگر ویرایش‌شدنی نیستند و حتی مالک آن نمی‌تواند آن را تغییر دهد. بنابراین، با آن می‌توان سازمان خودگردان نامتمرکز را با قوانینی که برنامه‌نویسی می‌شود، راه‌اندازی و مدیریت کرد.
  • قرارداد هوشمند امکان ارسال و دریافت وجوه را فراهم می‌کند. بدون این ویژگی لازم است برای مدیریت وجوه گروهی از واسطه‌های معتمد استفاده کرد.
  • جامعه اتریوم بیشتر به همکاری گرایش دارد تا رقابت و همین اتمسفر مبتنی بر همکاری سبب ظهور بهترین شیوه‌ها و سیستم‌های پشتیبانی می‌شود.

چند نمونه سازمان خودگردان غیرمتمرکز

درادامه، چند مثال از سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان را معرفی می‌کنیم که درحال‌حاضر فعالیت می‌کنند و افراد می‌توانند با‌‌‌توجه‌‌‌به نوع عضوگیری آن‌ها در آن‌ها مشارکت کنند. گفتنی است بیشترین استفاده از سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان را در فضای مالی غیرمتمرکز (DeFi) شاهد هستیم.

پروژه دش (Dash)

سازمان خودگردان نامتمرکز Dash که نامش از عبارت «Digital Cash» گرفته شده، بلاک چین متن‌بازی است که هدفش ارائه خدمات سریع و ارزان نقل‌وانتقال پول است. پروژه Dash در ابتدا به‌عنوان فورکی از لایت‌کوین توسعه داده شد تا فناوری اولیه پشت بیت کوین را با افزایش امنیت و کاهش کارمزدهای روی شبکه بهبود دهد. دش را می‌توان نخستین سازمان خودگردان نامتمرکز دانست.

پروژه دیجیکس گلوبال (Digix Global)

این پروژه با هدف توکنیزه‌کردن دارایی‌های فیزیکی آغاز به کار کرد. به‌عبارت‌دیگر، در این پروژه زیرساخت لازم برای ایجاد توکن با پشتوانه دارایی‌های فیزیکی روی بلاک چین فراهم شد. پروتکل به‌کاررفته در این شبکه برای اعتبارسنجی Proof-of-Provenance نام دارد که از شبکه اتریوم و سیستم پرونده بین‌سیاره‌ای (IPFS) بهره می‌برد. دو توکن ارائه‌شده در این پروژه Digix Gold و DigixDAO نام دارند که به‌ترتیب با حروف DGX و DGD نشان داده می‌شوند. توکن DGX برپایه طلای واقعی ساخته شده است و در اکوسیستم سازمان خودگردان نامتمرکز این شبکه استفاده می‌‌شود.

بیتشیرز (BitShares)

بیتشیرز صرافی غیرمتمرکزی است که خدمات توسعه سازمان خودگردان نامتمرکز را نیز ارائه می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، BitShares نخستین صرافی سازمان خودگردان نامتمرکز است.

آینده سازمان خودگردان نامتمرکز

پیش‌بینی آینده سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان سخت است؛ اما یکی از حوزه‌های مهمی که سرمایه‌گذاران آینده به آن اهمیت ویژه‌ای خواهند داد، استفاده از فناوری DAO در دنیای امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) است. صرافی‌های غیرمتمرکز مثل Compound و yearn.finance و Uniswap برای مدیریت شبکه‌هایشان متکی به فناوری DAO هستند. در آینده، قطعا شاهد توسعه بیشتر این فناوری در امور مالی خواهیم بود؛ زیرا سازمان‌های DAO هنوز راه زیادی باید برای رسیدن به بلوغ طی کنند و فرم قابل‌اتکایی به‌ خود بگیرند.

جمع‌بندی

سازمان خودگردان نامتمرکز را باتوجه‌‌به قابلیت‌هایش می‌توان قدمی روبه‌جلو برای مدیریت غیرمتمرکز و درعین‌حال یکپارچه سازمان‌ها تلقی کرد. سازمان DAO می‌تواند شیوه مدیریتی شرکت‌ها را به‌طور‌کلی دگرگون کند؛ البته لازمه تحقق این رؤیا رفع ابهامات و نقاط خاکستری عملکرد این دسته از سازمان‌ها از منظر حقوقی است که رفته‌رفته انجام می‌شود. افزون‌براین، نارسایی رفع آسیب‌های قرارداد هوشمند در بلاک چین اتریوم نیز باید برای به‌کارگیری در سازمان‌های غیرمتمرکز خودگردان پوشش داده شود و حتی در‌صورت امکان، راه دیگری برای چنین سازمان‌هایی ابداع شود.

دیدگاه شما کاربران زومیت درباره امکان رأی‌گیری از اعضا برای مدیریت سازمان خودگردان نامتمرکز چیست؟ آیا در مقیاس مدیریتی کلان فقط معیار سرمایه‌گذار‌بودن برای مشارکت در رأی‌گیری کافی است یا باید افراد در این زمینه صاحب‌نظر و متخصص باشند؟

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات