فراتر از تخفیف؛ چگونه «مشتری هوشمند» ایران بلک‌فرایدی را به «مکانیزم تنظیم‌گری بازار آنلاین» تبدیل کرد؟

دوشنبه 26 آبان 1404 - 16:10
مطالعه 7 دقیقه
بلک فرایدی دیجی‌کالا
زیر پوست هیاهوی تخفیف‌های بلک‌فرایدی در ایران، یک تحول ساختاری در جریان است که آینده اقتصاد دیجیتال کشور را شکل می‌دهد.
تبلیغات

بلک‌فرایدی در ایران از یک جشنواره خرید هیجانی به یک «آزمون سالانه شفافیت» برای فروشندگان آنلاین تبدیل شده است. تحلیل‌ها نشان می‌دهد که نیروی قدرتمندی در پس پرده تخفیف‌های ظاهری، بازار را شکل می‌دهد: «مصرف‌کننده هوشمند ایرانی».

این خریدار مسلح به ابزارهای دیجیتال، پلتفرم‌ها را وادار به رقابتی سالم‌تر و ارائه تخفیف‌های واقعی‌تر می‌کند. این فشار از پایین به بالا، کل زیرساخت اقتصاد دیجیتال کشور را به سمت بلوغ، حرفه‌ای‌تر شدن و افزایش اعتماد سوق می‌دهد.

در این حراجی بزرگ، مصرف‌کننده‌ با مقایسه گسترده و دسترسی هم‌زمان به اطلاعات قیمت/کیفیت، هوشمندتر خرید می‌کند؛ پلتفرم‌ها و فروشندگان به‌ناچار شفاف‌تر عمل می‌کنند و در نتیجه، قواعدی که در اوج خرید اینترنتی در ایران شکل می‌گیرد به روزهای عادی دنیای تجارت الکترونیک سرریز می‌شود. حاصل این چرخه، رشد تجارت الکترونیک، افزایش اعتماد و حرفه‌ای‌تر شدن اقتصاد دیجیتال است.

پوسته‌ آشنای یک تحول عمیق

هر ساله با شروع بلک‌فرایدی در دنیا، ویترین‌های دیجیتال اقتصاد ایران با تب‌وتابی آشنا به جنبش درمی‌آیند. دیجی‌کالا از بزرگترین مجموعه‌هایی به حساب می‌آید که از سال‌ها پیش وارد ماراتن بلک‌فرایدی در ایران شد و در کنار مجموعه‌هایی چون بامیلو، این جشنواره فروش بین‌المللی را وارد ساختار فروش در ایران کرد. شمارش معکوس‌ها در فروشگاه‌های اینترنتی، کمپین‌های تبلیغاتی گسترده در شبکه‌های اجتماعی و بیلبوردهای شهری و وعده تخفیف‌های «شگفت‌انگیز»، فضایی از انتظار و هیجان را برای تمامی مشتریان خلق می‌کنند.

این تصویر، لایه سطحی و آشنای پدیده‌ای است که پیش‌تر در ایران با نام‌هایی چون «حراجمعه» یا «جمعه سیاه» امروز با همان اسم آشنای «بلک‌فرایدی» شناخته می‌شود. اما تمرکز بر این هیاهوی ظاهری، ما را از درک یک تحول ساختاری و عمیق که زیر پوست این حراجی شکل گرفته، بازمی‌دارد.

برخی کارشناسان معتقدند که این رویداد از یک رویداد تخفیفی حول محور مصرف‌گرایی، به یک مکانیزم تنظیم‌گر بازار تبدیل شده است. در واقع بلک‌فرایدی شبیه به موشکی است که هم با تبلیغات حراجی فروشندگان تامین سوخت می‌شود هم با هوشمندی جمعی و کنشگری فعال مصرف‌کنندگان (همان مشتریان) تکمیل می‌شود.

ظهور کارآگاه دیجیتال یا همان مصرف‌کننده هوشمند ایرانی

قدرتمندترین نیرویی که امروز قواعد بازی بلک فرایدی را بازنویسی می‌کند، خودِ خریدار است. مصرف‌کننده ایرانی، به ویژه در سال‌های اخیر، از یک بازیگر منفعل و هیجانی به یک کارشناس تحقیق و یک کارآگاه دیجیتال تبدیل شده است.

از همان زمان که دیجی‌کالا با شفافیت قیمت‌گذاری و نمایش نرخ کالا در سی روز و قرار دادن بخش نظرات کاربران در وبسایت خود، سواد خریداران را بالا برد تا امروز، این مسیر ادامه دارد. درواقع با ظهور دیجی‌کالا و سایر فروشگاه‌های اینترنتی؛ خریداران در هنگام حضور در مغازه‌های فیزیکی با یک پیش آگاهی حاضر می‌شدند و دانش پیش از خریدشان بالا رفت. این دگردیسی ریشه در دو عامل کلیدی دارد: دسترسی به ابزارهای فناورانه و البته فشارهای اقتصادی که این «کارشناس قیمت بودن» را به یک ضرورت تبدیل کرده است.

در نخستین گام‌های بلک فرایدی‌های اولیه ایران در اواخر دهه ۹۰ شمسی، صرفا نمایش یک درصد تخفیف بالا و اتکا به اعتبار یک برند بزرگ برای تحریک به خرید کافی بود. امروز، این رویکرد کارایی خود را از دست داده است. مصرف‌کننده فعلی، پیش از کلیک بر دکمه «افزودن به سبد خرید»، فرآیندی تحقیقی و موشکافانه را طی می‌کند و این کار را با استفاده از فناوری‌های به‌روز، بسیار با سرعت انجام می‌دهد.

موتورهای مقایسه قیمت در بسیاری از وبسایت‌ها از جمله دیجی‌کالا هستند و کاربران می‌توانند به نرخ‌های پیشین یک کالا دست پیدا کنند و همچنین حضور پلتفرم‌های دیگر که نرخ کالاها را درج کردند، با تجمیع قیمت از صدها فروشنده، هرگونه «تخفیف کاذب» (افزایش قیمت پیش از حراج و سپس اعمال تخفیف) را در کسری از ثانیه افشا می‌کنند. اینترنت و ماهیت شفافیتی که دارد به نوعی در نقش حافظه کوتاه‌مدت بازار عمل کرده و شفافیت را به صورت سیستماتیک تحمیل می‌کنند.

همچنین همانطور که گفته شد بخش نظرات در پلتفرم‌های بزرگی چون دیجی‌کالا یا سایر کامنت‌ها در شبکه‌های اجتماعی مربوط به این فروشگاه و سایر فروشگاه‌های اینترنتی، به یک منبع اطلاعاتی حیاتی برای مشتریان تبدیل شده است. مصرف‌کنندگان به تجربه واقعی دیگران بیش از ادعاهای تبلیغاتی یک برند اعتماد می‌کنند و یک محصول با تخفیف عالی اما با نظرات منفی، شانس کمی برای فروش دارد.

این سطح از سواد و کنشگری دیجیتال، بیش از هرچیز ریشه در شرایط اقتصادی کشور دارد. در اقتصادی با تورم بالا و کاهش قدرت خرید، هر تصمیم خرید به یک بهینه‌سازی پیچیده تبدیل می‌شود.

مصرف‌کننده ایرانی نه فقط به دنبال کمترین قیمت، بلکه به دنبال بیشترین ارزش در خرید بلک فرایدی خود است؛ ارزشی که مجموعه‌ای از قیمت مناسب، کیفیت کالا، هزینه ارسال منطقی، گارانتی معتبر و مهم‌تر از همه، شفافیت در قوانین بازگشت کالا را شامل می‌شود.

کمتر فروشگاهی در ایران وجود دارد که همه این شرایط را در کنار هم داشته باشد و به همین دلیل است که بازیگران بزرگ حوزه تجارت الکترونیکی در حراج‌های بلک فرایدی، قابل اطمینان‌تر از سایر فروشگاه‌های اینترنتی هستند.

بلک فرایدی چه درسی به بازار می‌دهد؟

حالا که می‌دانیم مشتری یا همان مصرف‌کننده عملا تبدیل به یک کاربر هوشمند شده، نباید فراموش کرد که این موضوع باعث شده فروشندگان در برابر یک انتخاب استراتژیک قرار بگیرند: یا آن‌ها هم هوشمندانه برخورد کنند یا از بازار بزرگ بلک فرایدی فراموش شوند. استراتژی‌های فروش دیگر نمی‌تواند بر پایه عددهای بزرگ و درشت تخفیف شکل بگیرد و باید شفافیت در آن وجود داشته باشد.

یک معامله در یک فروشگاه غیررسمی و بی‌نام‌ونشان، شبیه یک «بازی یک مرحله‌ای» است که در آن، وسوسه برای بروز رفتار غیرصادقانه (فروش کالای بی‌کیفیت یا تخفیف جعلی و...) بالاست، زیرا طرفین (مشتری و فروشنده) انتظار تعامل دوباره را ندارند و ارائه تخفیف را لحظه‌ای می‌دانند. اما پلتفرم‌های بزرگی مثل دیجی‌کالا بازار را برای خودشان به یک «بازی تکرارشونده تبدیل کرده‌اند که در آن، «اعتبار» به مهم‌ترین دارایی تبدیل می‌شود.

گزارش سال گذشته دیجی‌کالا نشان می‌دهد که نزدیک به ۱۱۰ هزار مشتری جدید فقط در همین ایام برای دیجی‌کالا شکل گرفتند و این آمار یعنی قرار نیست یک معامله یکباره رخ بدهد. از آنسو در دورانی که شبکه‌های اجتماعی می‌توانند «اعتبار» یک برند یا فروشگاه را در کسری از ثانیه محو کند، همه چیز به یک اشتباه وابسته است.

یک توییت یا ویدیو و اسکرین‌شات از یک تخفیف جعلی یا یک نوشته از تجربه بد یک مشتری یا خبرنگار، می‌تواند در عرض چند دقیقه به یک بحران تمام‌عیار برای فروشندگان تبدیل شود. هزینه بازسازی این اعتبار از دست رفته، به مراتب بیشتر از سود کوتاه‌مدت حاصل از یک فروش غیرصادقانه است.

این موضوع نشان می‌دهد رقابت در بین فروشندگان بر سر اعتماد است نه فقط قیمت. بازیگران بزرگ تجارت الکترونیک در ایران دریافته‌اند که برای پیروزی در این ماراتن، باید در جلب اعتماد مشتری سرمایه‌گذاری کنند.

نمایش نمودار قیمت در صفحه محصول، که زمانی یک ویژگی نوآورانه در پلتفرم‌هایی مثل دیجی‌کالا بود، امروز به یک استاندارد مورد انتظار در پلتفرم‌های معتبر تبدیل شده است که متاسفانه هنوز هم در بسیاری از فروشگاه‌ها رعایت نمی‌شود.

از آن‌سو حق انصراف ۷ روزه، که یک الزام قانونی است، حالا به یک ابزار بازاریابی تبدیل شده. پلتفرم‌هایی که این فرآیند را ساده، سریع و بدون دردسر می‌کنند، وفاداری مشتریان را جلب می‌کنند و آمارهای گزارش سال ۱۴۰۳ دیجی‌کالا نشان می‌دهد این فروشگاه اینترنتی در این موضوع موفق آمیز عمل کرده است: مرجوع شدن نزدیک به ۲.۵ میلیون کالا گواه این ادعا است.

این تغییر رفتار تنها به غول‌های بازار محدود نمی‌شود. استانداردهایی که توسط بازیگران بزرگ تعیین می‌شود، به سرعت به انتظار عمومی کل بازار تبدیل می‌گردد. این امر، فروشندگان کوچک‌تر و حتی کسب‌وکارهای فعال در شبکه‌های اجتماعی (سوشال کامرس) را تحت فشار قرار می‌دهد تا رویه‌های خود را اصلاح کنند، پاسخگو باشند و شفافیت را در اولویت قرار دهند. در غیر این صورت، در مقایسه با رقبای معتبر خود، به سادگی شانس رقابت را از دست می‌دهند؛ هرچقدر هم که فرایند خرید از آن‌ها به ظاهر ساده‌تر به نظر برسد.

درواقع به‌طور خلاصه تمامی فروشندگان برای اینکه در آزمون بلک فرایدی سربلند بیرون بیایند و اعتماد مشتری را جلب کنند، باید روی چهار اصل شفافیت تمرکز کنند:

  • صداقت در قیمت‌گذاری: باید قیمت واقعی و قبلی کالا را به درستی نشان دهند و جلوی تخفیف‌های دروغین را بگیرند. نمایش تاریخچه قیمت یک ابزار عالی برای این کار است.
  • تجربه خرید استاندارد: باید به قول‌هایشان عمل کنند. یعنی اگر می‌گویند کالا موجود است، واقعاً موجود باشد. اگر زمان تحویل را اعلام می‌کنند، سر همان موقع تحویل دهند و اگر تأخیر داشتند، آن را جبران کنند.
  • تضمین اصالت و سلامت کالا: باید خیال مشتری را از بابت اصل بودن کالا راحت کنند. گارانتی‌های معتبر، امکان پیگیری و فرآیند ساده و شفاف برای بازگرداندن کالا (مرجوعی) از وظایف اصلی آنهاست.
  • شفافیت در روش‌های پرداخت قسطی: اگر امکان خرید قسطی یا «الان بخر، بعداً پرداخت کن» (BNPL) را فراهم می‌کنند، باید تمام جزئیات مثل کارمزد، زمان بازپرداخت و جریمه دیرکرد را به زبان ساده و روشن توضیح دهند تا ابهامی برای مشتری باقی نماند.

نکته مهم این است که وقتی مشتری در بلک فرایدی این شفافیت را تجربه کند، دیگر در روزهای عادی به کمتر از آن راضی نمی‌شود و این استانداردها به یک قاعده دائمی تبدیل می‌شوند.

ارتقاء کل اکوسیستم اقتصاد دیجیتال

تاثیرات این چرخه بازخورد میان مصرف‌کننده هوشمند و فروشنده شفاف و به‌دنبال اعتمادسازی، کل زیرساخت اقتصاد دیجیتال کشور را به صورت سیستماتیک ارتقا می‌دهد.

بلک فرایدی به مثابه یک تست قوی و محکم سالانه برای کل این اکوسیستم عمل می‌کند و یک رزمایش برای زیست‌بوم دیجیتال کشور است: حجم عظیم سفارش‌ها در این بازه زمانی، شرکت ملی پست، شرکت‌های خصوصی حمل‌ونقل و استارتاپ‌های لجستیکی را وادار به بهینه‌سازی فرآیندها، افزایش ظرفیت مراکز پردازش و بهبود سیستم‌های رهگیری مرسولات می‌کند. شبکه‌ای که برای تحمل اوج بار بلک فرایدی طراحی شده، در طول سال کارآمدتر و انعطاف‌پذیرتر خواهد بود.

انتظاراتی که در بلک فرایدی شکل می‌گیرد، به تدریج به کف خواسته‌های مشتری در طول سال تبدیل می‌شود. تحویل سریع، بسته‌بندی مناسب، پشتیبانی پاسخگو و شفافیت در قوانین، از مزیت‌های رقابتی به الزامات بقا در بازار تبدیل می‌شوند.

این فرایند در نهایت به یک مکانیزم خودسنجی در بازار منجر می‌شود. بازیگرانی که توانایی یا تمایلی به تطبیق با استانداردهای شفافیت، کارایی و مشتری‌مداری ندارند، به طور طبیعی سهم بازار خود را از دست داده و به حاشیه رانده می‌شوند. این موضوع به سلامت، بلوغ و رقابت‌پذیری کل اقتصاد دیجیتال کمک شایانی می‌کند.

از «تقلید» تا «تنظیم‌گری»: بلوغ بومیِ بلک‌فرایدی در ایران

بلک فرایدی در ایران، از یک تقلید صرف از یک پدیده مصرف‌گرایانه غربی، به یک پدیده اقتصادی منحصربه‌فرد و معنادار تکامل یافته است. همانطور که گفته شد این رویداد دیگر صرفاً یک حراجی نیست؛ بلکه یک پارامتر دقیق برای سنجش سطح هوشمندی و بلوغ بازار و یک کاتالیزور قدرتمند برای تسریع پیشرفت زیرساختی اقتصاد دیجیتال کشور است.

نگاه به آینده نشان می‌دهد که این نقش «رگولاتور خصوصی» نه تنها از بین نمی‌رود، بلکه به کمک فناوری، هوشمندتر و کارآمدتر خواهد شد. و اینجاست که بلک فرایدی اهمیت استراتژیک خود را در آینده نیز حفظ می‌کند. هوش مصنوعی (AI) به موتور محرک اصلی «خودتنظیمی الگوریتمی» تبدیل خواهد شد؛ اما این الگوریتم‌ها برای یادگیری و اثبات کارآمدی خود به داده و یک میدان آزمون پرفشار نیاز دارند.

هر بلک فرایدی، به بزرگترین منبع تامین داده و مهم‌ترین رزمایش سالانه برای این سیستم‌های هوشمند بدل خواهد شد. حجم عظیم داده‌های رفتاری مصرف‌کنندگان در این چند روز، الگوریتم‌ها را برای شناسایی تخفیف‌های جعلی، پیش‌بینی دقیق تقاضا و بهینه‌سازی لجستیک، هوشمندتر می‌کند. بنابراین، این چرخه تکاملی ادامه خواهد یافت: مصرف‌کننده آگاه در هر بلک فرایدی، با هر کلیک و هر مقایسه، داده‌های لازم برای ساختن بازاری را فراهم می‌کند که نه تنها شفاف‌تر، بلکه به صورت خودکار و هوشمند، منصفانه‌تر می‌شود.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات