از سامانه آنتیفیکنیوز رونمایی شد؛ مقابله در برابر اخبار جعلی با اتاق فرار و تدوین دانشنامه
دبیر شورای عالی فضای مجازی از پویش ملی «مواجهه با اخبار جعلی» و وبسایت آن (antifakenews.ir) رونمایی کرد و از «نگاه جامع به سواد فضای مجازی»، ضرورت آموزش همگانی و طراحی سازوکار مقابله با فیکنیوزها در خارج از مرزها گفت؛ اما در کنار وعدهها، پرسشهای قدیمی درباره هویت و شیوه تأمین مالی متولی اصلی این پویش یعنی «سازمان فضای مجازی سراج» همچنان وجود دارد.
به گزارش زومیت، در مراسم رونمایی از این سامانه که عصر دیروز برگزار شد، «محمدامین آقامیری» با تأکید بر این که «چالش اخبار جعلی امروز مسئلهای جهانی و حتی امنیت ملی بسیاری از کشورهاست»، خواستار تغییر رویکرد از سواد صرفاً رسانهای به سوادی «جامع» شد؛ سوادی که به زعم او باید همه لایهها را دربرگیرد: از مدرسه و خانواده تا امنیت، خدمات کاربردی و حتی طراحی سیاست عمومی.
او گفت با گسترش این سواد در همه اقشار، تصمیمگیریهای کلان در لایه سیاستگذاری کمهزینهتر میشود. آقامیری همچنین بر «ضرورت طراحی سازوکار مقابله با اخبار جعلی درباره ایران در خارج از کشور» و شتابدادن به «توسعه هوش مصنوعی» تأکید کرد.
وبسایت پویش، خود را مرجعی ملی برای آموزش و توانمندسازی معرفی میکند: «کتابکهای تبیینی»، «بستههای کنشگری» برای مربیان، «آکادمی آموزشی مجازی» با هزاران دقیقه محتوای ویدیویی، رویدادهایی مثل «پازل»، «کلاغپرس» و حتی رویدادی مثل «اتاق فرار خبر جعلی» و بازی کارتی و فکری آموزشی در بین فعالیتهای این موسسه به چشم میخورد.
در وبسایت رسمی این مجموعه آمارهایی از جنس بیش از ۱۰۰ مدرس، ۷۳هزار فراگیر، ۲۰۰ رویداد و پوشش ۳۰ استان به چشم میخورد؛ تصویری که قرار است نشان دهد این پویش فقط یک صفحه وب خالی نیست و شبکهای از برنامههای حضوری و آنلاین را هدف گرفته است اما باید اعتراف کرد وبگاه این مجموعه در حال حاضر شلختگی زیادی دارد و با کلیک در هر بخش، صرفا یک سری مقالات دیده میشود؛ بدون هیچ دستهبندی و نظم و ترتیب و بخشبندی.
مرز آموزش و داوری
پویش کنونی بر «آموزش سواد» تأکید دارد، که فینفسه مثبت است. اما هر جا پای برچسب «جعلی/غیرجعلی» به میان میآید، خطر لغزش از آموزش به «داوری رسمی درباره روایتها» وجود دارد. اگر سازوکار ارزیابی محتوا، معیارها، امکان اعتراض و هیأت داوری مستقل (دانشگاهی/رسانهای) تعریف نشود، پروژهای که میخواهد اعتماد بسازد، ناخواسته به منبع دیگری از بدگمانی و بددلی بدل میشود. اعتماد ازدسترفته هم چیزی نیست که به راحتی دوباره به دست بیاید.
همچنین باید گفت اعداد و ارقام و آمارهای روی سایت چشمگیرند، اما بدون شاخصهای نتیجهمحور (Outcome) —مثلاً تغییر در توان تشخیص مخاطبان، خطای نوع اول/دوم در برچسبگذاری، یا نرخ انتشار مجدد اطلاعات تصحیحشده— از «کمیت» فراتر نمیروند. پویش ملی وقتی «ملی» است که دادههای ارزیابیاش، البته با حفظ حریم خصوصی، بهصورت دورهای و قابل راستیآزمایی منتشر شود و باید دید در آینده چه اتفاقاتی در این زمینه رخ خواهد داد.
دبیر شورای فضای مجازی در مراسم رونمایی از این سامانه از «سازوکار مقابله با فیکنیوز خارج از مرزها» گفت. این ایده، بدون شبکهسازی حرفهای با اتاقهای خبر معتبر، فکتچکرهای بینالمللی و پلتفرمها و بدون تولید محتوای چندزبانه و حضور در تمامی شبکههای اجتماعی به سرعت به دیوار بیاعتمادی بیرونی میخورد. راهِ اثرگذاری بیرون مرزها از شفافیت، استقلال حرفهای و انتشار داده باز میگذرد، نه صرفاً از ابزارهای داخلی.
در نهایت، رونمایی امروز را میتوان یک «گام لازم اما ناکافی» دانست: لازم، چون آموزش سواد رسانهای بدون تردید یک نیاز عمومی است؛ ناکافی، چون بدون پاسخ به پرسشهای بنیادی درباره حکمرانی پویش، استقلال علمی، معیارهای داوری و ارزیابی دورهای، امکان تبدیلشدن به مرجع مورد اعتماد همه ذینفعان—از رسانهها و دانشگاهها تا خانوادهها—بعید است.
موسسه فضای مجازی سراج چیست؟
«سازمان فضای مجازی سراج» از اوایل دهه ۱۳۹۰ فعال شد؛ گزارشها میگویند در سال ۱۳۹۲ از بنیاد خاتمالاوصیا جدا و بهعنوان سازمانی مستقل معرفی شد و در مرداد ۱۳۹۵ با حضور چهرههایی نظیر سردار نجات و منصور امینی از وبسایت رسمیاش رونمایی شد.
این سازمان دفاتر استانی متعدد و زیرمجموعههایی در حوزه آموزش، بازی، محتوا و نمایشگاههای مرتبط دارد. درباره حامیان مالیاش گمانههایی (از جمله ارتباط با آستان قدس رضوی) مطرح بوده که تاکنون شفافسازی رسمی و جامع درباره آن ارائه نشده است.
در سال ۱۳۹۷ و پس از انتقادهای شدید این موسسه نسبت به وزیر ارتباطات آن زمان، برخی مسئولان و پژوهشگران مانند حسامالدین آشنا درباره ماهیت حقوقی، بودجه، نحوه انتصاب مدیران و فرآیند پاسخگویی سراج پرسشهای علنی مطرح کردهاند.
اکنون که این نهاد متولی پویش ملی «مواجهه با اخبار جعلی» شده، همان پرسشها بهمراتب مهمتر است: پویش برای اعتمادسازی عمومی ناگزیر از شفافیت پیشدستانه است؛ هم درباره ساختار و منابع، هم درباره معیارها و داوریها.
اگر هدف صیانت از حقیقت است، در کنار تولید بستههای آموزشی و رویدادهای مثلا جذاب باید شفافیت، پاسخگویی و سنجشپذیری هم باشد و باید با افکار عمومی نیز همسو شد. لب کلام آنکه پویشی که میخواهد با خبر جعلی بجنگد، باید خودش بهصورت شفاف و قابل راستیآزمایی روایت شود.