در نقدِ نگاه تحقیرآمیز به پلتفرم داخلی؛ آیا واقعاً مرغ همسایه همیشه غاز است؟
مدیرعامل یک VOD گفتگویی خبری انجام داده و در آن از اینکه آماده رقابت با نتفلیکس هستند و اینکه محتوای ایرانی و بومی میتواند در برابر محتوای این شرکت حرفی برای رقابت داشته باشد، صحبت میکند؛ عدهای این حرف را اغراقآمیز میدانند. چرا؟ چه شد که باور نداریم یک شرکت داخلی میتواند در برابر غولهای خارجی حرفی برای گفتن داشته باشد؟ اعتماد از دست رفتهمان که باعث و بانیاش را همگی میشناسیم؛ چرا همهجا سایه ناامیدی بر ما افکنده است؟
علی سرتیپی، مدیرعامل پلتفرم فیلمنت، در مصاحبهای با زومیت اعلام کرده است که این پلتفرم آمادگی رقابت با نتفلیکس را در صورت ورود به بازار ایران دارد. این ادعا در نگاه نخست ممکن است برای برخی غیرواقعی یا اغراقآمیز به نظر برسد، اما با نگاهی دقیقتر و تخصصی به موضوع، میتوان دریافت که این اظهارنظر نهتنها غیرمنطقی نیست، بلکه پشتوانههایی قابلتوجه دارد.
مزیت رقابتی پلتفرمهای بومی: شناخت عمیق از فرهنگ و مخاطب ایرانی
یکی از مهمترین نقاط قوت پلتفرمهای ویدئوی درخواستی (VOD) بومی، شناخت عمیق آنها از فرهنگ، سلیقه و نیازهای مخاطبان ایرانی است. سالها فعالیت در بازار داخلی به این پلتفرمها اجازه داده تا درک دقیقی از خط قرمزهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی خانوادههای ایرانی به دست آورند؛ مزیتی که نتفلیکس برای کسب آن در بازارهای جدید نیازمند زمان و سرمایهگذاری هنگفت است. به عنوان مثال، فیلمنت با تولید سریالهایی مانند «در انتهای شب» و «افعی تهران» نشان داده است که میتواند محتوایی متناسب با ذائقه مخاطبان ایرانی ارائه دهد که هم از نظر کیفی قابلتوجه است و هم از نظر فرهنگی پذیرفتهشده. این آثار با جذب مخاطبان گسترده، جایگاه ویژه محتوای بومی را در بازار ایران تثبیت کردهاند و در جشنوارههای جهانی هم جایزه گرفتهاند.
این مزیت در برابر نتفلیکس، که بخش عمده محتوای آن بر اساس استانداردهای غربی تولید میشود، بسیار تعیینکننده است. نتفلیکس برای تولید محتوای بومی در هر منطقه نیازمند تحقیق و توسعه گسترده است تا بتواند به رگ خواب مخاطب محلی دست یابد. این فرآیند نهتنها زمانبر است، بلکه ممکن است با خطاهای فرهنگی همراه باشد. برای مثال، در هند، نتفلیکس در ابتدا با تولید سریال "Sacred Games" موفقیتهایی کسب کرد، اما برخی آثار بعدی مانند "Leila" به دلیل عدم تطابق با حساسیتهای مذهبی و فرهنگی، با انتقادات گسترده مواجه شدند. این تجربه نشان میدهد که حتی با منابع مالی عظیم، تسلط بر بازار محلی نیازمند شناخت عمیقی است که پلتفرمهای بومی از آن برخوردارند.
بررسی دیگر تجربیات جهانی نتفلیکس در بازارهای مختلف نشان میدهد که این پلتفرم در تسلط بر تولید محتوای محلی و رقابت با پلتفرمهای بومی با چالشهای متعددی مواجه است. در آلمان، پلتفرمهای محلی مانند ZDFneo و ARD Mediathek همچنان جایگاه ویژهای در تولید محتوای محبوب دارند. برای مثال، سریال کمدی "Knallerfrauen" (با بازی مارتینا هیل) که ترکیبی از طنز و نقد اجتماعی است، از تولیدات شبکه ZDF است و مخاطبان آلمانی را به خود جذب کرده است. همچنین، سریال "Tatort"، یک مجموعه جنایی با قدمت بیش از پنج دهه، همچنان یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی آلمان است و توسط شبکههای عمومی تولید میشود. نتفلیکس، با وجود تولید سریال موفقی مانند "Dark"، تنها پس از سالها سرمایهگذاری و تحقیق به این موفقیت دست یافت و هنوز نتوانسته به طور کامل بر بازار محتوای محلی مسلط شود.
در کره جنوبی، نتفلیکس با تولید آثاری مانند "Squid Game" و "Kingdom" جایگاه خود را تثبیت کرده است، اما این موفقیت پس از سالها تلاش و همکاری با تولیدکنندگان محلی به دست آمده است. در مقابل، پلتفرمهای بومی مانند Wavve و Tving با تولید سریالهایی مانند "Vincenzo"، "Hometown Cha-Cha-Cha" و "Hospital Playlist" که به طور خاص برای مخاطبان کرهای طراحی شدهاند، سهم قابلتوجهی از بازار را حفظ کردهاند. این پلتفرمها با تمرکز بر ژانرهای محبوب کرهای مانند درامهای عاشقانه و خانوادگی، توانستهاند با نتفلیکس رقابت کنند.
ترکیه به دلیل شباهتهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی با ایران، یکی از مرتبطترین نمونهها برای بررسی چالشها و فرصتهای ورود نتفلیکس به بازارهای منطقهای است. این بخش به طور موشکافانه به تجربه نتفلیکس در بازار ترکیه، رقابت آن با پلتفرمهای بومی و دلالتهای آن برای پلتفرمهای ایرانی مانند فیلمنت میپردازد.
یک مثال نزدیکتر: ورود نتفلیکس به ترکیه؛ موفقیتها و چالشها
نتفلیکس از سال ۲۰۱۶ به طور رسمی وارد بازار ترکیه شد و با سرمایهگذاری در تولید محتوای محلی، تلاش کرد تا مخاطبان این کشور را جذب کند. سریالهایی مانند "The Protector" (اولین سریال ترکی نتفلیکس، ۲۰۱۸-۲۰۲۰)، "Rise of Empires: Ottoman" (۲۰۲۰) و "The Gift" (۲۰۱۹-۲۰۲۱) نمونههایی از تلاش نتفلیکس برای نفوذ به بازار ترکیه هستند. این آثار، که اغلب با بودجههای کلان و استانداردهای تولید جهانی ساخته شدند، توانستند توجه مخاطبان داخلی و بینالمللی را جلب کنند. برای مثال، "The Protector" با ترکیب عناصر فانتزی و فرهنگ ترکی، به یکی از سریالهای پربیننده نتفلیکس در منطقه تبدیل شد.
با این حال، نتفلیکس در ترکیه با چالشهای فرهنگی و اجتماعی متعددی مواجه شده است. بخشی از مخاطبان ترک، بهویژه خانوادههای محافظهکار، محتوای نتفلیکس را به دلیل تمرکز بر موضوعات حساس مانند روابط خارج از عرف یا نقدهای سیاسی، غیرمنطبق با ارزشهای سنتی و مذهبی خود میدانند. برای نمونه، در سال ۲۰۲۰، نتفلیکس به دلیل فشارهای دولتی و انتقادات عمومی مجبور به لغو تولید یک سریال به دلیل حضور یک شخصیت همجنسگرا شد. این موضوع نشاندهنده حساسیتهای فرهنگی و سیاسی در ترکیه است که حتی یک غول جهانی مانند نتفلیکس را وادار به عقبنشینی کرد. علاوه بر این، برخی سریالهای نتفلیکس به دلیل عدم درک عمیق از مسائل فرهنگی و اجتماعی ترکیه، نتوانستند ارتباط عمیقی با مخاطبان محلی برقرار کنند.
رقابت و فرصتهای رشد صنعت سرگرمی دیجیتال
ورود نتفلیکس به بازار ایران میتواند بهعنوان یک کاتالیزور برای رشد صنعت VOD عمل کند. حضور یک بازیگر جهانی، پلتفرمهای بومی را وادار میکند تا کیفیت خدمات، تنوع محتوا و تجربه کاربری خود را ارتقا دهند. این رقابت در نهایت به نفع مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا خواهد بود. به عنوان مثال، در کره جنوبی، ورود نتفلیکس منجر به افزایش سرمایهگذاری در تولید محتوای محلی شد و پلتفرمهای بومی مانند Wavve و Tving با بهبود کیفیت خدمات خود توانستند جایگاهشان را حفظ کنند. در ایران نیز چنین رقابتی میتواند به توسعه صنعت سرگرمی دیجیتال منجر شود و فرصتهای جدیدی برای تولیدکنندگان محتوا ایجاد کند. ورود شرکتهای بزرگتر به این حوزه و تزریق سرمایه میتواند منجر به ساخت آثار ایرانی با کلاس جهانی بشود؛ همان آثاری که بارها و بارها در جشنوارههای سینمایی جوایز را از آن خود کردند.
چالشهای فرهنگی و مذهبی
یکی از موانع اصلی پیش روی نتفلیکس در ایران، تفاوتهای فرهنگی و مذهبی است. بخش قابلتوجهی از خانوادههای ایرانی به ارزشهای سنتی و دینی پایبند هستند و ممکن است محتوای خارجی را به دلیل عدم تطابق با این ارزشها نپذیرند. نتفلیکس، که بخش عمده محتوای آن بر اساس استانداردهای غربی تولید میشود، برای جلب رضایت این مخاطبان باید تغییراتی اساسی در استراتژی تولید خود اعمال کند؛ کما اینکه بارها مجبور به حذف و سانسور محتوایش در برخی کشورها شده است. این در حالی است که پلتفرمهای بومی با ارائه محتوایی که به این ارزشها احترام میگذارد، از مزیت رقابتی قابلتوجهی برخوردارند. به عنوان مثال، تولید آثاری که به موضوعات خانوادگی و اجتماعی با رعایت چارچوبهای فرهنگی میپردازند، توانسته اعتماد مخاطبان ایرانی را به پلتفرمهای داخلی جلب کند. حتی عبور از خط قرمزها که هماکنون در بسیاری از آثار ایرانی به چشم میخورد؛ از جنسی است که مخاطب ایرانی آن را میپذیرد. این بلد بودن حرکت کردن روی لبه خط قرمز خودش هنری است که سالها تجربه پشت آن ایستاده است.
با توجه به موارد مطرحشده، ادعای علی سرتیپی مبنی بر آمادگی فیلمنت یا هر VOD دیگری برای رقابت با نتفلیکس قابلدفاع است. پلتفرمهای بومی با تکیه بر شناخت عمیق از بازار ایران، تولید محتوای متناسب با فرهنگ محلی و انعطافپذیری در پاسخ به نیازهای مخاطبان، میتوانند در برابر غولهایی مانند نتفلیکس ایستادگی کنند. تجربیات جهانی نیز نشان میدهد که موفقیت نتفلیکس در بازارهای جدید به عوامل متعددی از جمله تطبیقپذیری فرهنگی بستگی دارد که در مورد ایران با موانع جدی مواجه است.
در پایان، باید گفت که ورود نتفلیکس به ایران، در صورت تحقق، نهتنها تهدیدی برای پلتفرمهای بومی نیست، بلکه میتواند فرصتی برای رشد و شکوفایی این صنعت باشد. همانطور که ورود آمازون به ایران یا اوبر به ایران یک جان تازه به رقابت و بازار تجارت الکترونیکی میبخشد. اینکه تصور کنیم هر شرکت خارجی میآید و تمامی شرکتهای داخلی ما با کولهباری از تجربه را میخورد؛ چیزی نیست که به آن ببالیم؛ بلکه تفکری است غلط که نمیدانم چرا اصرار داریم به آن دامن بزنیم و آن را کاملا درست بدانیم. مزیتهای رقابتی پلتفرمهای داخلی، آنها را در موقعیتی قرار میدهد که بتوانند با استراتژیهای هوشمندانه، جایگاه خود را در بازار حفظ کرده و حتی تقویت کنند.