سایه شوم تعطیلی و ورشکستگی بر سر لایه‌ی میانی اکوسیستم استارتاپی

چهارشنبه 27 مهر 1401 - 10:19
مطالعه 3 دقیقه
وضعیت نابه‌سامان اینترنت اقتصاد دیجیتال را با تهدیدهای جدی روبه‌رو کرده است. کارشناسان آینده روشنی برای استارتاپ‌ها پیش‌بینی نمی‌کنند و درباره تبعات این وضعیت هشدار می‌دهند.
تبلیغات

بررسی پیامدهای فیلتر شدن اینستاگرام و واتساپ و ارائه آمار و ارقام بروز اختلالات مختلف در اینترنت از حدود یک ماه قبل تا امروز به بحث هرروز رسانه‌ها، کارشناسان و فعالان حوزه فناوری و به‌ویژه کسب‌وکارهای آنلاین تبدیل شده است.

در مدتی که اینستاگرام فیلتر شده و اختلالات گسترده در اینترنت ایجاد شده است، حیات میلیون‌ها کسب‌وکار خرد و متوسط، به‌ویژه آن‌ها که صرفاً بر بستر اینستاگرام فعال بوده‌اند، به مخاطره افتاده است. در این شرایط که با وجود برداشته شدن فیلتر لینکدین، اسکایپ، اپ‌استور و گوگل‌ادز، هنوز خبری از رفع فیلتر اینستاگرام و واتساپ نیست و پلتفرم مناسبی که جایگزینی کارآمد برای آن‌ها باشد نیز وجود ندارد، آینده کسب‌وکارهای آنلاین در ابهام فرو رفته است.

سردرگمی کسب‌وکارها از یک سو، ضرر و زیان‌های مالی استارتاپ‌های مختلف از سوی دیگر از جمله نگرانی‌های جدی فضای اقتصاد دیجیتال در این روزها است. «کسب‌وکارهای آنلاین چه کنند؟» سوالی است که ذهن بسیاری از دغدغه‌مندان، فعالان و مسئولان این عرصه را به خود مشغول کرده است. میلاد اسلامی‌زاد، مدیرعامل «نویسش» و مدیر روابط عمومی انجمن تجارت الکترونیک تهران، امروز (۲۷ مهر) در رشته توییتی با همین پرسش به توضیح وضعیت فعلی این کسب‌وکارها پرداخته و از پیامدهایی نوشته است که ادامه پیدا کردن این وضعیت برای کسب‌وکارها به‌دنبال خواهد داشت.

اسلامی‌زاد نابود، تعطیل و ورشکسته شدن لایه‌ی میانی اکوسیستم استارتاپی، بزرگتر شدن کسب‌وکارهای بزرگ‌تر، درخودماندگی بیشتر اکوسیستم، سیاست‌گذاری کم‌هزینه و ایجاد موج بزرگ مهاجرت را نتیجه محتوم ادامه یافتن وضعیت فعلی می‌داند. او در این رشته توییت چنین نوشته است:

‏در همین ایام، حداقل چهار استارتاپ کوچک، تعطیل یا نیمه‌تعطیل شدند. عدد واقعی، به مراتب بزرگتر است. چه بسیار استارتاپ‌هایی‌که آخرین ریال‌هایشان را صرف می‌کنند، و چه بسیار کسب‌وکارهایی که هنوز ورشکستگیشان را اعلام نکردند.

درباره استارتاپ‌های بزرگ و «سازمان شده» و آن‌هایی که از منابعی عظیم (چه به لحاظ مالی و چه ارتباطی) برخوردارند، صحبت نمی‌کنم. مشخصا استارتاپ‌هایی که بین پنج تا ۵۰ نفر نیروی انسانی دارند و نهایتا دو، سه سال از آغاز حیات‌شان می‌گذرد، بیشترین لطمه را متحمل شدند.

این کسب‌وکارها به جریان درآمدی روزانه‌شان وابسته‌اند، هزینه‌ها را تا سرحد ممکن -پیش از جریانات اخیر- کاهش دادند و طی دو‌ سال گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که «جذب سرمایه» دشوارتر و ناشدنی‌تر از آن است که به‌عنوان یک گزینه در نظر بگیرند.

این کسب‌وکارها، نه آن‌قدر کوچک‌اند که نبودشان به هیچ‌جایی بربخورد و نه آن‌قدر بزرگ‌اند که تابِ قطعِ جریانِ درآمدیشان را، حتی در کوتاه‌مدت، داشته باشند. اهمیت این گروه از استارتاپ‌ها آن‌جاست که کمیت بالایی دارند و بخش مهمی از زنجیره تأمین ارزش فضای دیجیتال شده‌اند.

نابودی این دسته قطعی است. برخی زودتر و برخی دیرتر. رفع مسئله‌شان هم با رفع فیلترینگ‌ها، «حل» نمی‌شود. کاهش تقاضا/ فروش، بیش از آن‌که به فیلترینگ مربوط باشد، به شرایط ملتهب جامعه و کسب‌وکارها برمی‌گردد.

حذف لایه‌ی میانی اکوسیستم استارتاپی، یعنی شرکت‌هایی که باید راند دوم یا سوم سرمایه‌شان را جذب کنند و نقش مهم‌تر و موثرتری در صنعت ایفا کنند، یک حفره بزرگ و فراخ ایجاد می‌کند که پر کردنش، با فرض این‌که «همه‌چیز» از این پس «درست» بازسازی شود، حداقل سه‌، چهار سال طول می‌کشد.

این را بگذارید در کنار این مهم که طی دو سال گذشته سرعت رشد کمی ایجاد استارتاپ‌های تازه به شکل محسوسی کاهش داشته و عملا زنجیره ایجاد و توسعه بازار کسب‌وکارهای آنلاین منقطع شده است.

نتیجه‌اش می‌شود:

‏۱. بزرگتر شدنِ بزرگ‌ترها: حرکت به سمتِ بازارهایی که نه از سرِ کاستی‌های قانونی، که به دلیل نبودِ بازیگران پرشمار، به سمت تک‌قطبی و مونوپول‌های غیرقابل اجتناب می‌رود. نظیر آن‌چه در صنعت سفارش غذا اتفاق افتاده است.

‏۲. درخودماندگی بیشتر اکوسیستم: رقابت که کاهش پیدا کند، توسعه همه‌جانبه هم از بین می‌رود. دیگر، دلیلی برای تلاش و توسعه وجود ندارد. چرا باید «بهتر» بود، وقتی که فقط من ماندم؟

‏۳. سیاست‌گذاری کم‌هزینه: طبیعتا تعامل و «همراه» کردنِ بازیگرانِ محدود -و بزرگ- برای دستگاه‌های قانون‌گذار و رگولاتورها، به مراتب ساده‌تر است. هم زحمتِ سروکله زدن با نفراتِ کمتری را دارند و هم تطمیع‌شان آسان‌تر است. نظیر آن‌چه همین ایام مشاهده کردیم.

‏۴. موجِ بزرگ مهاجرت: احتمالاً برای همگان کمترین اهمیت را دارند. آدم‌هایی که تا «حالا» در مملکت ماندند، دیگر دلیل و محرکی برای ادامه ندارند. من حدسم این است که طی یک سال پیش رو، موجی به مراتب بزرگتر از موج‌های پیشین مهاجرت را در اکوسیستم استارتاپی نظاره می‌کنیم.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات