گلکسی زد فولد و لپ‌تاپ Yoga Book 9i

چرا گوشی‌های تاشدنی آینده‌ای نامشخص خواهند داشت؟

شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۵
مطالعه 5 دقیقه
گوشی‌های تاشدنی محکوم به شکست هستند یا آینده صنعت موبایل را رقم خواهند زد؟ برای برای پاسخ به این سؤال با زومیت همراه باشید.
تبلیغات

چندین سال است که از عرضه‌ی اولین گوشی‌های تاشدنی به بازار می‌گذرد؛ گوشی‌هایی انتظار می‌رفت با ارائه‌ی ویژگی‌های جدید و ایده‌های بکر، انقلاب بعدی صنعت موبایل را رقم بزنند و اکنون ایده‌ای مشابه همچون ویروسی ضعیف در حال پیدا کردن میزبان‌های جدیدی است که بتواند بقای خود را تضمین کند؛ اما واقعاً چنین محصولاتی می‌توانند آینده‌ی صنعت فناوری باشند یا برای پیداکردن هویتشان فقط در حال تقلاکردن هستند؟

بگذارید برای درک بهتر، به مهم‌ترین اتفاقات دنیای فناوری در چنددهه‌ی گذشته گریزی داشته باشیم. در دهه ۶۰ میلادی کامپیوترهای غول‌آسا فقط در اتاق‌های بزرگ مجهز به سیستم تهویه مناسب برای معدود محققان و خوره‌های فناوری در دسترس بودند. اواخر دهه ۷۰ تا ۸۰ میلادی، مردم به واسطه انقلاب ریزکامپیوتر‌ها در خانه‌های خود از وجود کامپیوتر بهره‌مند شدند و تا دهه ۹۰ مردم از لپ‌تاپ‌هایی بهره می‌بردند که می‌توانستند آن را در کیف خود حمل کنند. اکنون ما محصولی پیشرفته به شکل گوشی‌ هوشمند در جیب‌ خود داریم که هزاران برابر از کامپیوترهای اولیه سریع‌تر هستند.

ریزرایانه‌ی IBM

با کمی دقت متوجه می‌شویم که تمام انقلاب‌های فناوری با حل کردن صورت مسئله‌ای مهم همراه بوده‌اند. برای مثال، گوشی‌های هوشمند نحوه‌ی تعامل کاربر با محیط نرم‌افزاری را تغییر دادند و عملاً نوع جدیدی از کامپیوترها را تعریف کردند. به‌عبارت دیکر، تکنولوژی‌های جدید و موفق برای حل کردن «نیازها» به جود می‌آیند و مهم‌تر از آن، باید نیازی تعریف شده باشد که تکنولوژی در تکاپوی برطرف کردن آن باشد!

حال با متوجه‌شدن این مهم، بیاید نگاهی به هدف محصولات تاشدنی بیندازیم. گوشی تاشدنی یا لپ‌تاپ‌های دارای دو نمایشگر به‌گونه‌ای بازاریابی می‌شوند که نیاز به فضای نمایشی بیشتر را در ابعاد محصولات پیشن ارائه می‌دهند؛ اما واقعا چنین هدفی نیاز بازار محسوب می‌شود؟

اگر سؤال را از من بپرسید، قطعاً جوابم مثبت است؛ اما با این تبصره که محصولات تاشدنی راهکار نهایی برای برطرف کردن چنین نیازی نخواهند بود! بدون شک، اکثر کاربران برای تعامل با محتوای نرم‌افزاری به محصولی که نمایشگر بزرگ‌تری را در اختیارشان بگذارد، نیاز خواهند داشت؛ بنابراین توجیه خرید محصولات تاشدنی همین ارائه نمایشگر بزرگ‌تر در ابعاد نمونه‌های مرسوم است.

ایده‌ی گوشی‌های هوشمند در شکل‌وشمایل گلکسی زد فلیپ غیر کاربردی و بی‌هویت است!

با تمامی این اوصاف، به‌نظر می‌رسد که تولیدکنندگان اهمیت چنین نیازی را درک نکرده‌اند و در حال دور شدن از رفع آن هستند. گلکسی زد فلیپ مصداق چنین موضوعی است! کمی با خود فکر کنید، گلکسی زد فلیپ یا موتورولا ریزر ۴۰ چه وجه تمایزی با گوشی‌های مرسوم دارند؟ تنها تفاوت کلیدی آن‌ها به تاشدن صفحه‌نمایش باز می‌گردد؛ اما واقعاً این قابلیت چه نیازی را از کاربر برطرف می‌کند؟

لولای گلکسی زد فلیپ ۴
پخش موسیقی در گلکسی اس ۲۳ اولترا / Galaxy S23 Ultra

شاید عجیب به‌نظر برسد اما سامسونگ یکی از ویژگی‌های مهم گلکسی زد فلیپ را امکان تکیه‌گاه شدن آن روی سطوح صاف برای گرفتن عکس از راه دور می‌داند. اگر واقع‌بین باشیم خرید گوشی تنها به‌دلیل ویژگی مذکور که می‌توان آن را با استند بسیار ارزان قیمت نیز داشت، بسیار غیر عقلانی به‌نظر می‌رسد.

قطعاً تاشدن صفحه به خودی خود مشکلی را برطرف نمی‌کند و در نتیحه، گوشی‌هایی در شکل وشمایل گلکسی زد فلیپ نه‌تنها هویتی از خود ندارند و صورت مسئله را حل نمی‌کنند، بلکه راهکار مناسبی نیز برای حل نیاز اصلی ارائه نمی‌دهند. درواقع چنین محصولاتی تنها مدلی جدید از گوشی‌های هوشمند برای سلایق خاص هستند.

قضیه کمی در رابطه با گوشی تاشدنی مانند گلکسی زد فولد یا حتی فراتر از آن، لپ‌تاپ Yoga Book 9i لنوو فرق می‌کنند؛ زیرا هر دو سعی دارند با حفظ ابعاد محصولات مرسوم، نمایشگر بزرگ‌تری را در اختیار کاربر قرار دهند. در نتیجه، حداقل روی کاغذ نیاز مطرح‌شده را تا حدی برطرف می‌کنند؛ اما فراموش نکنیم که گلکسی زد فولد و لپ‌تاپ Yoga Book 9i در بهترین حالت می‌توانند تنها فضایی در ابعاد یک نمایشگر دیگر را در اختیار کاربر قرار دهند.

رابط کاربری هدست ویژن پرو

این مزیت تقریباً برای هدست و عینک‌های واقعیت افزوده بی‌معنی به‌نظر می‌رسد؛ زیرا چنین محصولی می‌تواند کل گستره دید کاربر را تبدیل به نمایشگر کند و فضایی به اندازه صدها اینچ مقابل چشمان کاربر بگذارد!

طبیعتاً هدست‌های واقعیت افزوده درحال حاضر با مشکلات متعددی دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ اما مقاله ما در رابطه با آینده دنیای فناوری است و قرار نیست تا ابد چنین مشکلاتی باقی بمانند. نباید فراموش کنیم که محصولات تاشو نیز با چالش‌های زیادی مواجه هستند.

نکته مهم این است که هدست و عینک‌های واقعیت افزوده مهم‌ترین ویژگی محصولات تاشو را بی‌معنی می‌کنند. وقتی کاربر می‌تواند ازطریق عینک ۵۰ گرمی خود با نمایشگری به ابعدا صدها اینچ در تعامل باشد، دیگر چه نیازی به محصول تاشدنی خواهد بود که درنهایت کمی فضای نمایشی بیشتری را ارائه می‌دهد؟

کاربران مقصر اصلی عدم پذیرش تکنولوژی‌های جدید هستند!

به‌طور کلی، شاید بی‌راه نباشد که بگوییم شرکت‌های فناوری باید وقت و سرمایه خود را به‌جای توسعه‌ی محصولات تاشدنی صرف فناوری واقعیت افزوده کنند؛ فناوری غنی و مهمی که در سالیان اخیر نادیده گرفته شده است. بسیاری از عاشقان دنیای فناوری دوست دارند به‌جای پیشرفت‌های قطره‌چکانی در گوشی‌های هوشمند، شاهد توسعه محصولات هیجان‌انگیزی باشند که تعامل با کامپیوتر را بازتعریف می‌کنند.

البته تجربه نشان می‌دهد که متأسفانه کاربران و توسعه‌دهندگان از نوآوری‌ استقبال نمی‌کنند و امر شرکت‌های فناوری را تبدیل به تیم فوتبالی می‌کند که دوست ندارد به ترکیب برنده خود دست بزند و این باعث مرگ نوآوری و خلاقیت‌ می‌شود.

آینده‌ی دنیای فناوری را هوش مصنوعی، رایانش ابری و محصولات واقعیت افزوده شکل خواهند داد!

هوش مصنوعی

با تمامی این تفاسیر، به‌نظر نمی‌رسد که محصولات تاشدنی تغییر خاصی را در دنیای فناوری ایجاد کنند. اگر اتفاقات چندوقت اخیر را دنبال کرده باشید، می‌دانید که هوش مصنوعی چه گردوخاکی را برپا کرده و از چه پتانسیل عظیمی برای تغییر هر چیزی که فکرش را کنید، برخوردار است.

چه خود را آماده کرده باشیم یا از آخرالزمانی سایبرپانگ‌گونه هراس داشته باشیم، به سرعت در حال حرکت به سمت انقلاب هوش مصنوعی هستیم؛ تکنولوژی قدرتمند و ترسناکی که بی‌شک با آینده گره خوده است.

فرض کنید عینک‌های واقعیت افزوده با استفاده از استریم سخت‌افزاری و قدرت هوش مصنوعی چه اندازه می‌توانند شیوه زندگی و کارهایمان را تغییر دهند. نرم‌افزارها با کمک هوش مصنوعی کاری که انجام آن در گذشته ساعت‌ها طول می‌کشید، تنها در چند دقیقه انجام می‌دهند؛ بنابراین حتی نیاز نیست ساعت‌های طولانی عینک را روی چشم خود تحمل کنید.

درنهایت، محصولات تاشدنی را شاید تنها بتوان چسب زخمی موقت توصیف کرد که از زخم پیش از بخیه‌زدن محافظ می‌کند. همان‌طور که گفته شد، چنین محصولاتی نمی‌توانند راهکار نهایی برای حل نیاز کاربر باشند و شرکت‌ها باید به فکر توسعه محصولاتی باشند که صورت مسئله را حل می‌کند، نه اضافه کردن معادله‌ای دیگر به آن!

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات