آیا میدانید چند مرحله آزمون و چه مواردی را باید از سر بگذرانید تا در این غول جستجوگر اینترنتی به کار مشغول شوید؟ پس اگر هنوز بیکارید این مقاله را دنبال کنید شاید که بارقه امیدی برایتان باشد!
برای آنکه از رمز و راز کار در کمپانی گوگل سر در بیاوریم با ویلیام پوندستون، خالق آثار پرفروشی چون «آیا برای کار در گوگل به میزان کافی باهوش هستید؟»، «چطور کوه فوجی را جابجا کنیم؟» (برترین کتاب غیرداستانی کتابفروشی آمازون در سال ۲۰۰۵) و «فرمول موفقیت در آینده» مصاحبهای را ترتیب دادهایم. وی که برای نشریاتی چون نیویورک تایمز، هارپرز، هاروارد بیزینس ریوویو و ویلج ویس نیز به طور مرتب ستوننویسی میکند از راهکارهای پشت سر گذاشتن مراحل سخت مصاحبه شغلی گوگل میگوید:
دشوارترین پرسش آنها در جلسه مصاحبه چیست؟
خب، سوال سخت این است که «با توجه به سری اعداد روبرو، جای خالی را پر کنید: ۱۰، ۸، ۲۰، ۵۰، ۱۶و...» این پرسش از آن جهت دشوار است که درک ترفند طراح سئوال قدری دشوار است و در حقیقت اندوختههای مدرسه و دانشگاه در اینجا به کارتان نمیآید. لازم است تا مسئله را از بالا بنگرید و اعداد را یک به یک از نگاهی خلاقانهتر مورد بررسی قراردهید. آنگاه متوجه میشوید ترتیب چینش آنها درست بر اساس تعداد حروف تنظیم شده است. در واقع اگر هر یک از این اعداد را به حروف بنویسید، خواهید دید که ترتیب آنها با توجه به تعداد کاراکترهای سازندهشان است، پس مجهول ما باید کلمهای باشد هفت حرفی که احتمالا یکی از جوابهای صحیح عدد ۲۵ (بیست [و] پنج!) خواهد بود.
کلاً چند مرحله مصاحبه در نظر گرفته شده و عموماً چه تعداد از علاقهمندان تا راند نهایی دوام میآورند!؟
علاقمندان به همکاری در شرکت گوگل لازم است تا در پنج مرحله مصاحبه شرکت کنند. البته این عددی قطعی نیست و با توجه به سیاستهای کاری بخش نیروی انسانی شرکت ممکن است تغییراتی را به خود ببیند. در واقع «هوشمندی متقاضیان» حائز اهمیت بوده و هر شخصی با توجه به ضریب هوشی که دارد نسبت افراد دیگر متمایز میشود. پس از گذراندن این پنج مرحله، نتایج حاصله تحلیل شده و مقدار عددی امتیاز برای هر فرد در نظر گرفته میشود. علی رغم این که کلیه علاقمندان به همکاری باید از این مراحل گذر کنند، ممکن است استثنائاً افرادی که در مراحل نخستین فاقد شرایط اولیه هستند، از کل روند همکاری کنار گذارده شوند.
برای اینکه از پس پرسشهای مطرح شده در این مصاحبهها بر آییم به چه نوع هوشمندی نیاز داریم؟
لازم است تا فرد لایق و باهوشی باشید چرا که در حوزههای گوناگونی هوشمندیتان ارزیابی خواهد شد. مصاحبه کنندگان گوگل میکوشند تا سوالاتی مطرح نمایند که ابتدا حوزه کاری شما را به خوبی بسنجد. سپس میزان مهارتتان را در حوزههای کاری نامرتبط ارزیابی کرده و در آخر میزان خلاقیت فرد را برای رسیدن به پاسخ، مورد آزمایش قرار میدهد. تمامی سوالات مطرح شده در همین حد و اندازه است.
چطور از پس سوالات این پنج مرحله برآمده و موفق شویم؟
تنها دادن «پاسخ درست» کافی نیست. گوگلی ها بیش از آنکه به جواب بنگرند به راه حلهای شما توجه دارند و میخواهند از روند فکری و ذهنیتان سر در بیاورند. در واقع آنچه که ارزشمند است تفسیر کلی است که از کار در ذهن میپرورانید. جالب اینکه به دلیل دشواری قابل توجهی که این سوالات دارند، عموماً نخستین راه حل و پاسخی که به ذهن متقاضیان خطور میکند، صحیح نیست.
لازم است تا با بهره گیری از تکنیکهای ذهنی همچون «طوفان ذهنی» (Brainstorm) تفکرات خویش را متمرکز کرده و شاخ و برگهای اضافی آن را بزنید، حال باید با توجه ویژه به پاسخ نهایی فکر کنید و در آخر به نتیجه درست، دست پیدا کنید. در واقع آنچه که مطلوب نظر آنها نیست همانا رها کردن پاسخ و انجام ناقص امور است.
چه افرادی بهتر است به فکر کارکردن در گوگل نباشند؟ چرا؟
گوگل به روشنی اظهار میدارد که به دنبال افرادی برونگرا است و از آنجا که شرکت بر پایه همکاریهای مشترک بنا نهاده شده، چنین رویکردی را میتوان حتی در دفتر مرکزی آن (که کمتر دارای محیطهای خصوصی است) نیز به وضوح رصد کرد. در واقع همه در گوگل جزئی از یک تیم بزرگ هستند که با هم کار میکنند و هر زمان که به تنهایی احتیاج پیدا کنند، میتوانند به یکی از اتاقهای کنفرانس رفته و آنجا خلوت گزینند. در حقیقت آن دسته از مهندسان و برنامهنویسان نابغهای که تمایل دارند به تنهایی یک پروژه را به اتمام برسانند و از کمترین سطح روابط عمومی و تعامل با دیگران برخوردارند (افرادی که حضور دیگران موجب حواسپرتیشان میشود و از چنین محیطهایی بیزارند) بهتر است قید گوگل را زده و در جای دیگری به فکر کسب معاش برای اهل و عیال باشند.