عجیب‌ترین باورهای پزشکی تاریخ؛ از تجویز هروئین برای سرماخوردگی تا توصیه به حمام نکردن

پنج‌شنبه 24 مهر 1404 - 22:30
مطالعه 12 دقیقه
هروئین
در گذشته، بسیاری از درمان‌ها و باورهای پزشکی عجیب و حتی خطرناک بودند و امروز غیرقابل تصور به نظر می‌رسند.
تبلیغات

تقریباً هیچ‌کس از رفتن به مطب دکتر لذت نمی‌برد؛ انتظار طولانی در اتاق شلوغ، معاینات ناراحت‌کننده، نگرانی از شنیدن خبرهای بد و سردرگمی در مواجهه با شرکت‌های بیمه، تجربه‌ای آشنا برای همه است.

خوشبختانه امروز در عصری زندگی می‌کنیم که بیشتر پزشکان واقعاً دانش و تجربه کافی دارند و می‌دانند چه کار می‌کنند. دیگر خبری از توصیه‌های خطرناک گذشته نیست؛ کسی دیگر نوشیدن آب رادیواکتیو، استفاده از جیوه سمی یا دادن مورفین به نوزادان برای تسکین دندان‌درد را تجویز نمی‌کند و مراقبت‌های پزشکی بر اساس شواهد علمی و ایمنی واقعی انجام می‌شود.

با‌این‌حال، پزشکی همیشه به شکل امروز قابل اعتماد نبوده است. در گذشته باورها و روش‌هایی رایج بودند که اکنون نه تنها عجیب، بلکه گاهی ترسناک به نظر می‌رسند؛ روش‌هایی که بیشتر شبیه افسانه یا داستان‌های خیالی بودند تا علم واقعی و مبتنی بر شواهد.

حمام کردن باعث بیماری می‌شود!

برای ما بدیهی است که حمام رفتن یعنی تمیزی، سلامتی و حتی نشاط. اما در گذشته چنین تصوری وجود نداشت. از حدود قرن پنجم و ششم میلادی تا قرن نوزدهم، مردم به ندرت حمام می‌کردند. یکی از دلایل این پرهیز، باور مذهبی مسیحیان آن زمان بود که نظافت را نشانه «سستی اخلاقی» می‌دانستند. از سوی دیگر پزشکان هم معتقد بودند کثیف بودن، سپری در برابر بیماری‌هاست.

چندین قرن متوالی مردم به نظریه‌ای به نام «میاسما» باور داشتند. براساس این نظریه، هوای بد و متعفن عامل اصلی بیماری‌ها بود. پزشکان تصور می‌کردند چون حمام کردن منافذ پوست را باز می‌کند، بدن در برابر این هوای آلوده آسیب‌پذیرتر می‌شود. به همین دلیل، باور عمومی این بود که هرچه کمتر حمام بروی، کمتر بیمار می‌شوی!

در قرن نوزدهم، ثروتمندان کم‌کم این توصیه‌ها را نادیده گرفتند. البته نه به خاطر سلامتی، بلکه برای اینکه از «توده‌های نشسته و کثیف» جامعه متمایز شوند و البته ظاهر و بوی بهتری هم داشته باشند.

سرانجام با مطرح شدن «نظریه میکروب‌ها» در دهه‌های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰، پزشکان متوجه شدند حمام کردن نه تنها مفید است، بلکه می‌تواند زنجیره انتقال بیماری‌هایی مانند سل را قطع کند. از آن زمان به بعد، تمیزی دیگر نشانه تجمل یا تفاوت طبقاتی نبود، بلکه به عنوان راهی برای جلوگیری از بیماری و داشتن زندگی سالم درنظر گرفته می‌شد.

نوزادان درد را احساس نمی‌کنند

امروز همه می‌دانیم نوزادان موجوداتی حساس و شکننده‌اند و کوچک‌ترین ناراحتی آن‌ها باعث گریه و بی‌قراری می‌شود. اما برای مدت طولانی پزشکان فکر می‌کردند نوزادان اصلاً درد را حس نمی‌کنند!

این تصور عجیب در دهه ۱۹۴۰ شکل گرفت. ماجرا از چند آزمایش‌ اشتباه شروع شد: وقتی نوزادان با سوزن تحریک می‌شدند، واکنش شدید یا گریه‌های طولانی از خود نشان نمی‌دادند. همین واکنش ظاهراً بی‌تفاوت باعث شد پزشکان نتیجه بگیرند که سیستم عصبی نوزاد هنوز کامل نیست و مثل بزرگسالان درد را درک نمی‌کند.

به همین دلیل، در عمل‌های جراحی روی نوزادان، داروی بی‌حسی یا بیهوشی کامل استفاده نمی‌شد. پزشکان برای جلوگیری از عوارض داروها، فقط از شل‌کننده‌های عضلانی یا گاز خنده (نیتروز اکسید) استفاده می‌کردند. تصور کنید بین سال‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۸۳، حدود ۷۷ درصد نوزادانی که برای ترمیم نقص جدی عروق خونی جراحی شدند، داروی ضد درد قوی دریافت نکردند!

سرانجام پزشکان دریافتند که نوزادان هم مثل همه انسان‌ها درد می‌کشند. از آن زمان بود که بی‌حسی و بیهوشی در جراحی‌های نوزادان به شکل استاندارد مورد استفاده قرار گرفت.

خودارضایی عامل دو سوم بیماری‌های انسان محسوب می‌شد

در گذشته، پزشکان باور داشتند خودارضایی می‌تواند عامل طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها از خستگی و ناتوانی گرفته تا جنون، نابینایی و حتی فلجی باشد.

ریشه این باور نادرست به قرن هجدهم برمی‌گردد. ساموئل تی‌سو، عصب‌شناس سوئیسی و کاتولیک متعهد، در سال ۱۷۵۸ کتابی با عنوان خودارضایی (Onania) منتشر کرد و در آن خودارضایی را به شکل علمی نکوهش کرد. او دو سال بعد کتاب دیگری با عنوان «بیماری‌هایی که براثر خودارضایی ایجاد می‌شوند» نوشت. تی‌سو ادعاهایش را براساس داستان‌های بیماران خودش و گزارش‌های دیگر پزشکان اروپایی مطرح کرد.

در نوشته‌های او آمده بود که پسرانی که به این گناه جسمی روی می‌آورند، کم‌کم رنگ‌پریده، تنبل، بی‌حال، ضعیف و حتی بی‌عقل می‌شوند. بعضی بیماران هم ظاهراً دچار فلج شده بودند. به گفته دکتر مایکل پاتن انسان‌شناس، حدود ۸۰۰ کتاب بعد از آن همین ادعاها را تکرار کردند. او اشاره می‌کند که در مقطعی از تاریخ، تقریباً دو سوم بیماری‌های جسمی و روانی به خودارضایی نسبت داده می‌شد!

امروز می‌دانیم این باورها چیزی جز افسانه و ترس‌های بی‌پایه نبوده‌اند. اما همین نگاه اشتباه، قرن‌ها باعث شرم و فشار روانی بر افراد شد.

مغز انسان از اسپرم ساخته شده است

مغز همیشه یکی از مرموزترین اندام‌های بدن بوده و همین ناشناختگی باعث شکل‌گیری باورهای عجیب در طول تاریخ شده است. برای مثال، بیشتر حجم مغز (حدود ۹۰ درصد) از سلول‌هایی به نام «گلیا» تشکیل شده که واژه‌اش در یونانی به معنای «چسب» است. سال‌ها تصور می‌شد این سلول‌ها فقط نقش نگهدارنده دارند، اما بعدها دانشمندان دریافتند که آن‌ها کارهای حیاتی مثل پاک‌سازی مواد شیمیایی اضافی و پشتیبانی از ارتباطات عصبی را هم انجام می‌دهند.

گرچه، عجیب‌ترین نظریه درباره مغز خیلی پیش‌تر مطرح شده بود. در قرن دوم میلادی، جالینوس پزشک رومی مشهور معتقد بود مغز اندامی سرد و مرطوب است که از اسپرم ساخته شده است! با اینکه این ایده امروز برایمان خنده‌دار به نظر می‌رسد، در آن زمان بسیار جدی گرفته شد و حتی تا قرون وسطی هم ادامه پیدا کرد.

این تصور اشتباه پیامدهای دیگری هم داشت. برخی پزشکان قرون وسطی باور داشتند هنگام تولیدمثل، اسپرم ابتدا در سر مرد شکل می‌گیرد و سپس به اندام تناسلی او منتقل می‌شود. آن‌ها حتی گمان می‌کردند زنان هم نوعی اسپرم تولید می‌کنند که در واقع چیزی شبیه «شیر» است.

نوشیدنی الکلی برای زنان باردار مفید تلقی می‌شد

امروزه همه می‌دانیم مصرف الکل در دوران بارداری به شدت خطرناک است و می‌تواند به جنین آسیب جدی بزند. اما در دهه‌ ۱۹۲۰، ماجرا کاملاً برعکس بود. در آن زمان پزشکان در ایرلند و بسیاری کشورهای دیگر باور داشتند نوشیدن نوشیدنی معروف گینس برای زنان باردار و حتی مادران شیرده مفید است!

البته این نوشیدنی واقعاً چند خاصیت غذایی داشت و برای مثال سرشار از فولیک اسید، ویتامین B، آنتی‌اکسیدان و مقداری فیبر بود. اما تبلیغات آن زمان پا را فراتر گذاشته و ادعا می‌کردند که گینس جان یک سرباز را بعد از نبرد واترلو نجات داده و به دلیل داشتن آهن، بهترین نوشیدنی برای بیمارانی است که تازه از جراحی بهبود می‌یابند. همین باور باعث شد پزشکان گینس را حتی برای زنان باردار تجویز کنند.

اما خیلی زود پیامدهای تلخ این توصیه آشکار شد. نقص‌های مادرزادی و مشکلات جدی نوزادان نشان دادند که الکل و بارداری به هیچ وجه سازگار نیستند. با این حال، تا دهه ۱۹۷۰ طول کشید تا جامعه پزشکی در کشورهای مختلف، از ایرلند گرفته تا آمریکا و کانادا و بخش‌های زیادی از اروپا، رسماً بپذیرد که مصرف الکل در دوران بارداری برای جنین مضر است.

سیگار گلودرد را تسکین می‌دهد!

امروزه همه می‌دانیم سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است و می‌تواند باعث بیماری‌های جدی مانند سرطان ریه شود. اما در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در آمریکا، بسیاری از مردم و حتی پزشکان تصور می‌کردند سیگار می‌تواند برخی مشکلات مثل گلودرد را تسکین دهد!

در آن زمان حدود ۶۰ درصد پزشکان خودشان سیگار می‌کشیدند. برخی تصور می‌کردند سیگار ضرری ندارد یا حتی می‌تواند مفید باشد. شرکت‌های تولید تنباکو هم از این فرصت استفاده کردند و نمونه‌های رایگان سیگار به پزشکان دادند و آن‌ها را به همایش‌ها دعوت کردند. نتیجه این بود که بسیاری از پزشکان سیگار را تبلیغ می‌کردند و حتی به بیماران می‌گفتند سیگار برای گلودرد مفید است!

این باور اشتباه تا دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت، تا جایی که دفتر مرکزی انجمن پزشکی آمریکا (AMA) در شیکاگو هنوز دستگاه‌های فروش سیگار داشت. امروزه AMA ترجیح می‌دهد این بخش از تاریخ خود را به یاد نیاورد، چرا که بسیار شرم‌آور است.

سرخرگ‌ها پر از هوا درنظر گرفته می‌شدند

امروزه می‌دانیم سرخرگ‌ها خون را از قلب به سراسر بدن منتقل می‌کنند، اما در گذشته پزشکان فکر می‌کردند این رگ‌ها پر از هوا هستند!

در فرهنگ لغت پزشکی که سال ۱۸۲۸ منتشر شد، اصطلاح «artery» به معنای «حاوی هوا» آمده است، چون پزشکان آن زمان برای یادگیری آناتومی از جسد استفاده می‌کردند. در بدن مرده، خون دیگر جریان ندارد و رگ‌ها خالی به نظر می‌رسند، بنابراین پزشکان تصور کردند سرخرگ‌ها پر از هوا هستند. این برداشت اشتباه با دیدگاه جالینوس هم همسو بود. او معتقد بود قلب اندامی تنفسی است که «قدرت حیاتی یا گرمای ذاتی» تولید می‌کند.

نوشیدنی‌های رادیواکتیو انرژی می‌آورند

امروزه همه از خطرات تشعشع و مواد رادیواکتیو آگاهیم و حتی فکرش هم ترسناک است. اما در اوایل قرن بیستم، برخی مردم تصور می‌کردند نوشیدن نوشیدنی‌های رادیواکتیو برای سلامتی مفید است و انرژی بدن را افزایش می‌دهد!

در آن زمان برق و کشف‌های علمی جدید هنوز برای مردم شگفت‌انگیز و هیجان‌انگیز بودند و تهدید واقعی برای بدن انسان شناخته نمی‌شد. همچنین چشمه‌های آب گرم، که بعضی از آن‌ها رادیواکتیو بودند، محبوبیت زیادی داشتند. تصور می‌شد که اگر چشمه‌های رادیواکتیو مفید هستند، پس نوشیدن آن‌ها هم باید سالم باشد!

کارآفرینان اولیه هم از این باور سوءاستفاده کردند و محصولاتی مثل گردنبندهای رادون برای درمان روماتیسم، شیاف‌های رادیواکتیو و حتی آب رادیواکتیو طبیعی مانند «RadiThor» به فروش رساندند. تبلیغات ادعا می‌کردند این نوشیدنی‌ها انرژی، نشاط و حتی تقویت قوای جنسی می‌آورند. واقعیت اما تلخ بود: RadiThor نه تنها انرژی را بیشتر نکرد، بلکه به سلامت استخوان‌ها آسیب می‌رساند.

هروئین می‌توانست سرماخوردگی را درمان کند

تا دهه ۱۹۵۰، هروئین یعنی همان ماده‌ی بسیار اعتیادآور که امروزه زندگی میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار می‌دهد، به عنوان دارویی رایج برای درمان سرماخوردگی، سرفه یا اسهال تجویز می‌شد.

هروئین نخستین بار در سال ۱۸۷۴ توسط یک شیمیدان انگلیسی ساخته شد، اما شهرت پزشکی آن از زمانی آغاز شد که بایر، شرکت داروسازی بزرگ آلمانی در سال ۱۸۹۸ آن را وارد بازار کرد و احتمالاً نام آن را از کلمه آلمانی «heroisch» به معنای قهرمانانه گرفت. آزمایش‌های بالینی نشان دادند هروئین تا هشت برابر قوی‌تر از مورفین است، بنابراین پزشکان آن را برای درمان انواع بیماری‌های معمول تجویز می‌کردند.

مشکل اصلی این بود که وقتی بیماران طعم اثرات هروئین را می‌چشیدند، به آن عادت می‌کردند و برای کوچک‌ترین دردها هم به دنبال آن می‌رفتند. پزشکان، به شرط آنکه بیمار توان مالی داشته باشد، حاضر به تجویز آن بودند. اعتیاد در آن زمان دغدغه اصلی نبود، اما محبوبیت هروئین باعث شد مصرف آن به سرعت افزایش یابد و پایه‌گذار بحران‌های اعتیاد به هروئین در دهه‌های بعد شود.

تنقیه با دود توتون بیماران را نجات می‌دهد

در گذشته، اگر کسی سرماخورده بود، وبا داشت یا حتی غرق شده بود، پزشکان گاهی از تنقیه دود توتون استفاده می‌کردند. در این روش، پزشک دود توتون را از طریق لوله وارد مقعد فرد می‌کرد تا بدنش گرم شود و تنفسش تحریک شود.

این روش بعداً در اروپا هم رایج شد و برای درمان سردرد، مشکلات تنفسی، سرماخوردگی و گرفتگی شکم هم استفاده می‌شد. البته این کار برای پزشک خطرناک بود، چون ممکن بود دود را استنشاق کند. بعداً ابزارهای ویژه‌ای ساخته شد تا این روش برای پزشک ایمن‌تر شود، اما تجربه بیمار همچنان عجیب و ناخوشایند بود.

جیوه درمان ایمن سیفلیس بود

امروزه می‌دانیم جیوه بسیار سمی است و استفاده از آن خطرناک است، اما در گذشته این‌طور نبود. جیوه که زمانی حتی در اسباب‌بازی‌ها و کیت‌های شیمی کودکان پیدا می‌شد، در پزشکی به‌طور گسترده استفاده می‌شد. پزشکان آن را برای درمان بیماری‌هایی مثل سیفلیس، حصبه و انگل‌ها تجویز می‌کردند. مشکل این بود که خود جیوه می‌توانست بیمار را مسموم کند، اما علائم مسمومیت اغلب به بیماری اصلی نسبت داده می‌شد.

با گذشت زمان، مردم و پزشکان کم‌کم به خطرات جیوه پی بردند. با‌این‌حال، دندان‌پزشکان مدت‌ها از جیوه دفاع می‌کردند و آن را در مواد ترمیم‌کننده دندان به کار می‌بردند. خوشبختانه امروزه دیگر جیوه در پزشکی و دندان‌پزشکی استفاده نمی‌شود و داروهایی مثل پنی‌سیلین جای آن را گرفته‌اند.

رگ‌زنی یا فصد مد روز پزشکی بود

اگر به گذشته‌های دور برگردیم، حتی در دوران فراعنه مصر یا یونان باستان، احتمالاً پزشک شما شما را خون‌گیری می‌کرد! این روش قدیمی شامل باز کردن رگ با تیغ یا ابزار تیز دیگر بود و برای درمان تقریباً همه بیماری‌های رایج به کار می‌رفت: سردرد؟ خون را بیرون بکشید. تب؟ خون داغ را تخلیه کنید.

خون‌گیری تا حدی رایج بود که نماد امروز میله‌های راه‌راه آرایشگاه‌ها یادآور حوله‌های خون‌آلودی است که بیرون مغازه‌های «پزشک-آرایشگر» آویزان می‌شد.

در نیمه اول قرن نوزدهم، خون‌گیری با زالوهای طبی جایگزین شد تا روش کمی کم‌خطرتر شود. در فرانسه، سالانه بیش از ۳۵ میلیون زالو برای این کار استفاده می‌شد و فقط در پاریس حدود ۵ تا ۶ میلیون زالو به کار گرفته می‌شد. این روش حتی برای افراد قدرتمند هم اعمال می‌شد. مثلاً چارلز دوم پس از تشنج خون‌گیری شد و جورج واشنگتن تقریباً ۴۰ درصد خونش را در حالی که تب و مشکل تنفسی داشت از دست داد؛ او روز بعد فوت کرد و بسیاری از پزشکان علت مرگ را همین خون‌گیری گسترده دانستند.

کوکائین دارویی رایج بود!

امروزه کوکائین را به عنوان ماده‌ای اعتیادآور می‌شناسیم، اما در گذشته به عنوان دارویی رایج استفاده می‌شد. حتی پیش از قرن ۱۹، اینکاهای باستان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد برگ‌های کوکا می‌جویدند تا تنفسشان راحت‌تر شود و کمبود اکسیژن را جبران کنند.

در سال ۱۸۵۹، کوکائین به شکل رسمی از برگ‌های کوکا استخراج شد و با معرفی زیگموند فروید، روان‌پزشک مشهور که خود نیز مصرف‌کننده کوکائین بود، شهرت جهانی پیدا کرد. فروید این ماده را برای درمان افسردگی و ناتوانی جنسی توصیه می‌کرد.

تا اوایل قرن بیستم، کوکائین در داروهای رایج برای درمان درد دندان و دیگر بیماری‌های معمول هم به کار می‌رفت. جالب اینکه برگ‌های کوکا حتی در ترکیب نوشابه محبوب کوکا کولا استفاده می‌شد و اثر تحریک‌کننده کوکائین را به مردم عادی معرفی می‌کرد. امروز البته دیگر کوکائین در نوشابه وجود ندارد، اما در آن زمان نوشیدن یک کوکای بزرگ در سینما احتمالاً همه چیز را قابل قبول جلوه می‌داد!

غضروف کوسه می‌توانست سرطان را درمان کند

یکی از باورهای عجیب و نسبتاً جدید در پزشکی این بود که غضروف کوسه می‌تواند سرطان را درمان کند. اما حقیقت این است که نمی‌تواند!

در سال ۱۹۹۲، دکتر ویلیام لین در کتاب پرفروش خود با عنوان «کوسه‌ها به سرطان مبتلا نمی‌شوند: چگونه غضروف کوسه می‌تواند زندگی شما را نجات دهد»، ادعا کرد چون کوسه‌ها به ندرت به سرطان مبتلا می‌شوند، غضروف آن‌ها می‌تواند انسان‌ها را درمان کند. او حتی در برنامه ۶۰ دقیقه حضور یافت و نتایج یک آزمایش بالینی در مکزیک را به عنوان اثبات ادعایش نشان داد. بعداً کتاب دومش هم با عنوان «کوسه‌ها همچنان هم به سرطان مبتلا نمی‌شوند» منتشر شد.

واقعیت این است که کوسه‌ها هم می‌توانند به سرطان مبتلا شوند و بنابراین ادعاهای کتاب‌های لین کاملاً غلط بود. با این حال، او موفق شد برخی افراد را قانع کند و حتی برند خود از غضروف کوسه را به فروش برساند، تا اینکه شرکتش به دلیل ادعاهای فریبنده متوقف شد.

هیستری زنان واقعاً بیماری محسوب می‌شد

امروزه تبعیض جنسی در پزشکی هنوز وجود دارد، اما در گذشته این تبعیض بسیار شدیدتر بود؛ تا جایی که زنان بیماری خاص و «اختصاصی» به نام هیستری زنان داشتند.

هیستری به باور پزشکان قدیم مسئول تقریباً همه مشکلات زنان بود: غش کردن، اضطراب، بی‌خوابی، تحریک‌پذیری، عصبانیت، خیال‌پردازی جنسی و حتی «ترشح بیش از حد واژن». واژه «هیستری» از کلمه یونانی hysterika به معنای رحم گرفته شده و ابتدا برای زنانی استفاده می‌شد که فکر می‌کردند به اندازه کافی رابطه جنسی ندارند، اما کم‌کم به تشخیص عمومی برای هر مشکل جسمی یا روانی زنان تبدیل شد. اگر پزشک نمی‌توانست علت بیماری را پیدا کند، تقصیر هیستری بود!

سوراخ کردن جمجمه برای درمان سردرد و دلشکستگی

در گذشته، مردم بدون دانش پزشکی امروزی دست به روش‌های عجیب می‌زدند. از سال ۱۰۰۰ تا ۱۲۵۰ میلادی، مردم پرو با ابزارهای ساده، عمل سوراخ کردن جمجمه را انجام می‌دادند تا صدمات سر، سردرد و حتی دلشکستگی را درمان کنند. شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد این روش حتی بین سال‌های ۲۰۰ تا ۶۰۰ میلادی هم در رشته‌کوه‌های آند رایج بوده و اولین نمونه‌ها حدود ۷۰۰۰ سال قدمت دارند.

دادن مورفین به نوزادان، روش درمان رایج در میان والدین بود

در گذشته، وقتی نوزادان دندان درمی‌آوردند و بی‌قراری می‌کردند، والدین آن‌ها را با شربت آرام‌بخش ساکت می‌کردند. یکی از مشهورترین این شربت‌ها، Mrs. Winslow’s Soothing Syrup بود که از سال ۱۸۴۵ تولید می‌شد و شامل مورفین و الکل بود!

مادران بدون اطلاع از خطرات، آن را به نوزادان می‌دادند و گزارش می‌کردند که کودک به سرعت می‌خوابد و درد و ناراحتی‌اش از بین می‌رود. جالب اینکه شربت حتی باعث تنظیم کار روده‌ها می‌شد، چون یبوست یکی از عوارض مورفین است!

تبلیغات
تبلیغات

نظرات