جنبه تاریک افزایش طول عمر؛ آیا تلاش برای فرار از مرگ ارزش اخلاقی دارد؟

یک‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰
مطالعه 4 دقیقه
ورزش دویدن
ثروتمندان در حال صرف میلیون‌ها دلار روی پژوهش در زمینه‌ی افزایش عمر هستند، اما آیا این کار ارزش اخلاقی دارد؟
تبلیغات

سام آلتمن، مدیر اجرایی اوپن ای‌آی اخیرا ۱۸۰ میلیون دلار در شرکت Retro Biosciences سرمایه‌گذاری کرده است. این شرکت به دنبال افزایش طول عمر انسان به اندازه ده سال سالم است.

یکی از راه‌هایی که شرکت مذکور برای رسیدن به این هدف روی آن کار می‌کند، جوان‌سازی مجدد خون است. این ایده مبتنی‌بر مطالعاتی است که نشان می‌دهند وقتی موش‌های پیر، خون موش‌های جوان را دریافت می‌کنند، نشانه‌های معکوس‌شدن پیری را نشان می‌دهند.

آلتمن تنها کارآفرین سیلیکون ولی نیست که از تلاش‌های افزایش عمر حمایت می‌کند. پیتر تیل، ‌بنیان‌گذار شرکت پِی‌پَل، جف بزوس، بنیان‌گذار آمازون و لری پیج، بنیان‌گذار گوگل، میلیون‌ها دلار روی پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اند که می‌تواند تأثیر عمیقی بر نحوه زندگی ما داشته باشد.

اما اولین سؤالی که مطرح می‌شود، علمی است: آیا این فناوری‌ها می‌توانند کارآمد باشند؟ دراین‌زمینه هنوز اتفاق‌نظر کلی وجود ندارد و برخی خوش‌بین و برخی بدبین هستند.

سؤال دوم به همان اندازه مهم است: اگر افزایش طول عمر ممکن باشد، آیا این کار اخلاقی است؟

کارشناسان در وب‌سایت The Conversation توضیح می‌دهند که چرا برخی از استدلال‌های اخلاقی رایج علیه افزایش طول عمر به اندازه‌ای که ممکن است به‌نظر برسد، محکم نیستند. آن‌ها همچنین توضیح دیگری برای این موضوع نسبتاً نادیده گرفته‌شده ارائه می‌کنند که چرا تلاش برای جاودانگی ممکن است ارزشمند نباشد.

اگر به هر حال مرگ پایان کار باشد، آیا تلاش برای افزایش طول عمر ارزشمند است؟

ممکن است کسی چنین استدلال کند که افزایش طول عمر صرفاً یک امر اجتناب‌ناپذیر را به تعویق می‌اندازد: اینکه ما خواهیم مرد. اما افزایش طول عمر به مدت ۱۰ سال مانند نجات دادن شناگر درحال غرق شدن است که ده سال بعد در تصادف اتومبیل جان خود را از دست می‌دهد. اگرچه ممکن است از مرگ نهایی او ناراحت باشیم، همچنان خوشحالیم که او را نجات داده‌ایم.

در مورد پزشکی مرسوم هم همین‌طور است. اگر پزشکی ذات‌الریه بیماری را درمان کند، او درنهایت به علت دیگری از دنیا خواهد رفت، اما این بدان معنا نیست که پزشک یا بیمار از نجات او پیشیمان خواهند بود.

همچنین بد نیست به این موضوع بپردازیم که پژوهش‌های افزایش طول عمر می‌توانند ما را به کجا ببرند. در خوش‌بینانه‌ترین سناریویی که کارشناسان ارائه کرده‌اند، حتی دستاوردهای کوتاه‌مدت می‌تواند به مردم کمک کند قرن‌ها به زندگی خود اضافه کنند، چرا که مزیت‌های هر مداخله می‌تواند آبشاری باشد. برای مثال، هر سال زندگی اضافه احتمال زنده‌ماندن تا پیشرفت بزرگ بعدی را افزایش می‌دهد.

آیا اگر زندگی جاودانه ملال‌آور شود، افزایش طول عمر ارزشی دارد؟

بسیاری از افراد به دلایل اخلاقی مخالف افزایش طول عمر هستند و گفته‌اند از این فناوری‌ها استفاده نمی‌کنند. علت این مخالفت چیست؟

یکی از نگرانی‌های برخی افراد این است که زندگی بسیار طولانی ممکن است ناخوشایند باشد. برنارد ویلیامز فیلسوف می‌گوید زندگی ازطریق ارضای «خواسته‌های نامشروط» ارزشمند می‌شود: خواسته‌هایی که موجب می‌شود تمایل به زندگی کردن داشته باشیم.

ویلیامز این خواسته‌ها را به پروژه‌های مهم زندگی مانند بزرگ‌کردن فرزند یا نوشتن رمان مرتبط می‌کند. او نگران است که اگر عمر خیلی طولانی شود، چنین پروژه‌هایی در زندگی تمام شود. در این صورت جاودانگی ملال‌آور خواهد شد.

مشخص نیست که آیا ویلیامز درست می‌گوید یا خیر. برخی از فیلسوفان خاطرنشان می‌کنند حافظه انسان‌ها خطاپذیر است و با فراموش کردن تجربه‌های گذشته، آرزوهای جدیدی می‌تواند ظاهر شود.

برخی دیگر به این موضوع اشاره می‌کنند که وقتی تجاربی که در زندگی به دست می‌آوریم، علایق ما را تغییر می‌دهند، خواسته‌های نامشروط ما می‌تواند تغییر کند و در زندگی طولانی نیز ممکن است همین روند ادامه داشته باشد.

در هر صورت، خواسته‌های نامشروط ما و بنابراین دلیل ما برای زیستن، در طول زندگی بسیار طولانی به پایان نمی‌رسد.

حتی اگر جاودانگی خسته‌کننده شود، این امر خودش را در افزایش متوسط در طول عمر نشان نمی‌دهد. بسیاری استدلال می‌کنند که هشتاد و خرده‌ای سال برای کشف پتانسیل فرد کافی نیست. شخصا از ۲۰ یا حتی ۵۰ سال دیگر برای نوشتن یک رمان یا آغاز کردن شغل به‌عنوان دی‌جی استقبال می‌کنیم.

آیا اگر مردم فقیر از افزایش در طول عمر بهره‌مند نشوند، این کار ارزش دارد؟

یکی دیگر از نگرانی‌های مرتبط با فناوری‌های افزایش طول عمر بحث مساوات‌طلبی است. فناوری‌های افزایش‌دهنده طول عمر گران خواهد بود. غیرعادلانه به‌نظر می‌رسد که میلیاردرهای سیلیون ولی بتوانند ۱۵۰ سالگی خود را جشن بگیرند، درحالی‌که بیشتر مردم در دهه هشتم و نهم زندگی از دنیا بروند.

این اعتراض قانع‌کننده به‌نظر می‌رسد. بیشتر مردم از مداخلاتی که برابری سلامتی را ترویج می‌کنند، استقبال می‌کنند و این امر در تقاضاهای اجتماعی گسترده برای بهداشت همگانی خودش را نشان می‌دهد.

اما نکته مهمی در این‌جا وجود دارد که باید درنظر گرفته شود. سیستم‌های مراقبت بهداشتی همگانی با بهبود شرایط افرادی که وضع مالی خوبی ندارند، برابری را ترویج می‌دهند. از سوی دیگر، پیشگیری از توسعه فناوری‌های افزایش طول عمر، شرایط افراد دارای رفاه را بدتر می‌کند.

مطلوبیت اخلاقی برابری مبتنی‌بر این «تسطیح کردن» نامشخص است. احتمال مرگ فقیرترین استرالیایی‌ها قبل از ۷۵ سالگی، دو برابر ثروتمندترین افراد است. با‌این‌حال افراد اندکی چنین استدلال می‌کنند که باید از توسعه فناوری‌ها برای بهبود سلامت افراد بالای ۷۵ سال جلوگیری کنیم.

علاوه‌بر‌این، قیمت فناوری‌های افزایش طول عمر درنهایت احتمالاً کاهش پیدا می‌کند.

مشکل واقعی

اگرچه به باور کارشناسان، ایراد اخلاقی جدی در رابطه با موارد افراطی افزایش طول عمر وجود دارد.

اگر انسان‌ها به‌طور معمول زندگی بسیار طولانی داشته باشند، این امر می‌تواند سازش‌پذیری جوامع را کاهش دهد و به رکود اجتماعی منجر شود.

حتی افزایش اندک در امید به زندگی موجب افزایش شدید اندازه جمعیت می‌شود. برای جلوگیری از فزونی جمعیت، باید نرخ زادِولد را کاهش دهیم. این امر به شدت گردش نسلی را کُند می‌کند. مقاله‌ای که سال ۲۰۱۵ در مجله‌ی The Journal of Medicine and Philosophy منتشر شده است، چنین نتیجه‌گیری می‌کند که این امر می‌تواند برای پیشرفت اجتماعی مضر باشد، زیرا می‌تواند موجب موارد زیر شود:

  • آسیب‌پذیری ما را دربرابر تهدیدات انقراض افزایش می‌دهد
  • رفاه فردی را به خطر می‌اندازد
  • مانع از پیشرفت‌های اخلاقی می‌شود

بسیاری از حوزه‌ها از جریان منظم ذهن‌های جوان و تجربه پیشینیان سود می‌برند. حتی اگر مغز دانشمندان پیرتر همچنان قوی باشد، سوگیری تاییدی آ‌ن‌ها (تمایل به جستجو و تفسیر اطلاعات به روش‌هایی که باورهای گذشته فرد را تأیید می‌کند) می‌تواند پذیرش تئوری‌های علمی جدید را کند کند.

باورهای اخلاقی نیز مستعد سوگیری تأییدی هستند. در دنیایی با طول عمر طولانی، افرادی که دیدگاه‌های اخلاقی آن‌ها در جوانی ایجاد شده است (شاید بیش از ۱۰۰ سال پیش) در مسند قدرت باقی خواهند ماند.

به‌نظر می‌رسد قوانین اخلاقی جامعه ما حداقل در برخی موارد به شدت اشتباه باشد. فکر می‌کنیم جوامع گذشته اشتباهات فاجعه‌باری را مرتکب می‌شدند (مثلاً تأیید برده‌داری). کندشدن گردش نسلی می‌تواند نقطه‌ای را که در آن فاجعه‌های اخلاقی خود را تشخیص می‌دهیم و آن‌ها را اصلاح می‌کنیم، به تأخیر بیندازد.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات