یکی از منابع تولید اطلاعات غلط خود ما هستیم

یک‌شنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۰
مطالعه 5 دقیقه
نتایج پژوهشی جدید نشان می‌دهد مردم حقایق عددی را متناسب با سوگیری‌های خود به‌خاطر می‌آورند.
تبلیغات

علاوه‌بر خبرهایی که در رسانه‌های حزبی و بلاگ‌های سیاسی منتشر می‌شود، منبع غافلگیرکننده‌ی دیگری از اطلاعات غلط درباره‌ی موضوعات بحث‌برانگیز وجود دارد و آن خود شما هستید. نتایج مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد وقتی به افراد آمار دقیقی از موضوعی بحث‌برانگیز داده شود، آن‌ها تمایل دارند اعداد را در جهت باورهای خود به‌خاطر بسپارند. به‌عنوان مثال، وقتی به آمریکایی‌ها آماری ارائه می‌شود که نشان می‌دهد در سال‌های اخیر تعداد مهاجران مکزیکی در کشور آمریکا کاهش پیدا کرده است، آن‌ها تمایل دارند برعکس این موضوع را به‌خاطر بسپارند؛ درحالی‌که این آمار واقعا درست، اما خلاف باور بسیاری از مردم است. هنگامی‌که این اطلاعات اشتباه به‌طور متوالی بین افراد مختلف منتقل می‌شود، اعداد از مقدار واقعی خود دورتر و دورتر می‌شود. جیسون کورونل، نویسنده‌ی مقاله و استاد دانشگاه ایالتی اوهایو می‌گوید:

مردم می‌توانند اطلاعات غلط را خودشان ایجاد کنند. همه‌ی اطلاعات غلط از منابع خارجی حاصل نمی‌شود. آن‌ها ممکن است این کار را به‌طور عمدی انجام ندهند؛ اما سوگیری‌هایی آن‌ها به گمراهی‌شان می‌انجامد و وقتی مشکل بزرگ‌تر می‌شود که اطلاعات اشتباهشان را با دیگران به‌اشتراک می‌گذارند.

کورونل این مطالعه را با همکاری شانون پولسن و متیو سویتزر، دو دانشجوی دکتری ارتباطات در دانشگاه اوهایو، انجام داده است. نتایج مطالعه در مجله‌ی Human Communication Research منتشر شده است.

پژوهشگران دو آزمایش انجام دادند. آن‌ها در نخستین آزمایش، به ۱۱۰ شرکت‌کننده توضیحات کتبی کوتاهی درباره‌ی چهار موضوع اجتماعی ارائه دادند که حاوی اطلاعات عددی بود. پژوهشگران روی دو مورد از این موضوعات پیش‌آزمون‌هایی انجام دادند و دریافتند بین ارقامی که افراد به‌خاطر می‌آورند و درک آن‌ها از آن موضوع ارتباط وجود دارد. به‌عنوان مثال، بسیاری از افراد به‌طور کلی انتظار دارند شمار آمریکایی‌هایی که از ازدواج میان همجنس‌گرایان حمایت می‌کنند، بیشتر از افرادی باشد که با این موضوع مخالف هستند. این امر با نظرسنجی‌های عمومی مطابقت دارد؛ اما پژوهشگران به شرکت‌کنندگان دو موضوع را ارائه دادند که ارقام آن‌ها با دیدگاه بیشتر مردم درباره‌ی آن موضوع متناسب نبود. به‌عنوان مثال، بیشتر مردم باور دارند شمار مهاجران مکزیکی در کشور آمریکا بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ افزایش یافته است؛ اما درواقع، این تعداد از ۱۲/۸ میلیون نفر در سال ۲۰۰۷ به ۱۱/۷ میلیون نفر در سال ۲۰۱۴ کاهش یافته است.

شرکت‌کنندگان پس از خواندن توضیحاتی درباره‌ی این موضوعات تعجب کردند و از آن‌ها خواسته شد ارقامی را به‌خاطر آورند و بنویسند که درباره‌ی چهار موضوع با آن‌ها برخورد کرده‌اند. البته قبل از مطالعه به آن‌ها گفته نشده بود باید این ارقام را به ذهن بسپارند.

پژوهشگران دریافتند مردم معمولا درباره‌ی موضوعاتی که با دیدگاه آن‌ها مطابقت داشت، ارقام را در جهت درست به‌خاطر می‌آوردند. برای مثال، شرکت‌کنندگان معمولا ارقام بیشتر را برای درصد افرادی می‌نوشتند که با ازدواج همجنس‌گرایان موافق هستند، درحالی‌که برای افراد مخالف درصد کمتر را در نظر می‌گرفتند و این همان ارقام واقعی موجود در جامعه است.

درباره‌ی موضوعاتی که در آن ارقام برخلاف باور بسیاری از افراد بود، مانند اینکه تعداد مهاجران مکزیکی افزایش یا کاهش یافته است، این احتمال بیشتر بود که شرکت‌کنندگان اعداد را به‌شیوه‌ای به‌خاطر بسپارند که با باورهای آن‌ها منطبق باشد. کورونل می‌گوید:

ما مواردی داشتیم که در آن شرکت‌کنندگان ارقام صحیح (۱۱/۷ و ۱۲/۸) را در ذهن داشتند؛ اما سوگیری آن‌ها موجب می‌شد جهت را اشتباه به‌خاطر آوردند (جای ۱۲/۸ و ۱۱/۷ را اشتباه به‌خاطر می‌آوردند).

پژوهشگران با استفاده از فناوری ردیابی چشم، هنگامی‌که شرکت‌کنندگان در حال خواندن توضیحاتی درباره‌ی موضوعات مختلف بودند، شواهد دیگری به‌دست آوردند که نشان می‌داد افراد وقتی آمار غیرمنتظره را می‌دیدند، واقعا توجه می‌کردند. کورونل می‌گوید:

ما از روی حرکات چشم می‌توانستیم بگوییم ارقام با انتظارات شرکت‌کننده همخوانی دارد یا نه. وقتی به ارقام دور از انتظار برخورد می‌کردند، نحوه‌ی حرکت چشم آن‌ها طوری بود که گویی می‌خواستند بگویند چه اتفاقی افتاده است؛ اما وقتی اعداد مطابق انتظار آن‌ها بود، دچار این حالت نمی‌شدند. شاید فکر کنید چون آن‌ها به ارقام خلاف انتظارشان توجه بیشتری می‌کردند، بهتر می‌توانستند آن‌ها را به‌خاطر بیاورند؛ ولی چنین چیزی را مشاهده نکردیم.
انتشار اخبار غلط

در آزمایش دوم، پژوهشگران این موضوع را بررسی کردند که چگونه این تحریف حافظه می‌تواند در زندگی روزمره پراکنده شود. آن‌ها مطالعه‌ای شبیه «بازی تلفن» دوران کودکی را طراحی کردند. برای مثال، نخستین فرد در زنجیره‌ی تلفنی آمار دقیقی از روند مهاجرت مکزیکی‌ها در کشور آمریکا می‌دید که از ۱۲/۸ میلیون به ۱۱/۷ میلیون کاهش یافته است. او باید اطلاعات را به دومین فرد در زنجیره‌ی تلفنی منتقل می‌کرد و نفر دوم نیز اطلاعات را به نفر بعدی. نتایج نشان داد معمولا نخستین فرد اعداد را تحریف می‌کرد و می‌گفت تعداد مهاجران از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ حدود ۹۰۰ هزار نفر افزایش یافته است (به‌جای این واقعیت که این رقم حدود ۱/۱ میلیون کاهش یافته است). در پایان زنجیره، شرکت‌کننده‌ی نهایی می‌گفت تعداد مهاجران مکزیکی در مدت هفت سال حدود ۴/۶ میلیون افزایش یافته است. سویتزر می‌گوید:

این خطاهای حافظه با پیش‌رفتن در زنجیره‌ی انتقال بین افراد بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود.

کورونل می‌گوید مطالعه‌ی حاضر محدودیت‌هایی داشته است. برای مثال، این احتمال وجود دارد اگر شرکت‌کنندگان توضیحاتی درباره‌ی این موضوع می‌شنیدند که چرا ارقام با انتظارات آن‌ها مطابقت ندارد، در به‌خاطر آوردن ارقام کمتر اشتباه می‌کردند. علاوه‌بر‌این، پژوهشگران میزان سوگیری هر فرد را اندازه‌گیری نکردند؛ بلکه از سوگیری‌هایی استفاده کردند که در پیش‌آزمون‌ها تعیین شده بود. سرانجام در مطالعه‌ی بازی تلفن، ویژگی‌های مهم گفت‌وگوهای موجود در زندگی واقعی در نظر گرفته شد که ممکن است باعث محدودشدن گسترش انتشار اطلاعات غلط شود.

پولسن می‌گوید این نتایج نشان می‌دهد ما نباید فقط درباره‌ی اطلاعات اشتباه موجود در جهان خارج نگران باشیم:

باید بدانیم منبع درونی اطلاعات غلط می‌تواند به‌اندازه یا حتی بیشتر از منابع خارجی باشد. ما هر روز با سوگیری‌های خود زندگی می‌کنیم؛ ولی کمتر پیش می‌آید با این اشتباهات رو‌به‌رو شویم.
تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات