ژن اهلیساز؛ چهره انسان امروزی چگونه از دیگر انسانتباران متمایز میشود؟
یافتهای جدید نشان میدهد ژنی بخش عمدهی فرایند تکامل چهرهی انسان را کنترل میکند. این ژن در اهلیسازی سگها نیز مؤثر است که نشان میدهد ما انسانها خود را بهعنوان یک گونه اهلی کردهایم. این یافته یکی از اولین شواهد قوی این نظریه است که انسانها خود اهلیشده هستند. جوزپه تستا، از مؤسسهی اروپایی تومورشناسی در میلان، میگوید طی نسلها، رفتار و خصوصیات ظاهری تهاجمی انسانها کم و کمتر شده است. این موضوع راه را برای ایجاد جوامع عظیمی هموار کرده است که در آن هزاران یا میلیونها انسان همکاری میکنند.
حیوانات اهلیشده بهطرز واضحی با همسانان وحشی خود تفاوت ظاهری دارند. برای مثال، صورت سگها درمقایسهبا گرگها نسبتا کوتاه است و اغلب دندانهای کوچک و گوشهای افتاده دارند. همچنین، حیوانات اهلی تمایل بیشتری به نزدیکشدن و برقراری ارتباط با انسانها دارند. بههمینترتیب، چهرهی انسانها نیز درمقایسهبا دیگر گونههای انسانتباران همانند نئاندرتالها اهلیتر بهنظر میرسد. صورتهای ما تختتر هستند و استخوان ناحیه ابروها برآمده نیست و بهطور غیرمعمولی اجتماعی و مشارکتکننده هستیم؛ درنتیجه برخی دانشمندان حدس میزنند احتمالا قبل از سگها و احشام، خودمان را اهلی کردهایم.
برخی دانشمندان حدس میزنند احتمالا قبل از سگها و احشام، خودمان را اهلی کردهایم
تمام قسمتهای بدن که تحتتأثیر اهلیسازی قرار گرفتهاند، از خوشهی سلولی درون جنین در حال رشد بهنام «تاج عصبی» مشتق میشوند. این نشان میدهد تغییرات در تاج عصبی میتواند تأکیدی بر اهلیسازی باشد. برخی زیستشناسان امیدوارند با مطالعهی ژنهایی که تاج عصبی را کنترل میکنند، نشان دهند تغییرات ژنتیکی مشابهی باعث اهلیشدن انسانها و سگها شده است.
تیم تحقیقاتی تستا ژنی بهنام BAZ1B را مطالعه کردهاند که تاج عصبی را کنترل میکند. این ژن نقش حیاتی نیز در رشد صورت ایفا میکند. BAZ1B متعلق به خوشهای از ژنها در کروموزوم ۷ است که جهش ژنتیکی در آن به سندروم ویلیامز منجر میشود؛ اختلالی ژنتیک که باعث تغییرات واضح در چهره و اجتماعیبودن بیشازحد فرد میشود. بین نسخهی مشابه این ژن در سگها و اهلیسازی رابطهای مشخص شده است.
پژوهشگران ژن یادشده را در سلولهای بنیادی رویان در حال رشد حذف کردند که میتواند به هر بافتی در بدن تبدیل شود. درنتیجهی این آزمایش تاج عصبی بهکُندی تشکیل شد و به میزان مناسب رشد نکرد. تیم تحقیقاتی دریافت با این کار ۴۴۸ ژن تحتتأثیر قرار گرفتند که نشان میدهد BAZ1B همهی آنها را کنترل میکند. تستا میگوید:
BAZ1B در سلسلهمراتب ژنتیکی بالاتر از بسیاری ژنهای دیگر قرار دارد. این ژن معمار ارشد تاج عصبی جمجمهای است.
بسیاری از ژنهای کنترلشدهی BAZ1B بهعنوان عنصری مهم در تکامل اخیر انسان شناخته شدهاند؛ زیرا نسخههای متفاوتی از آنها را درمقایسهبا نئاندرتالها داریم. این موضوع که این ژنها اخیرا تکامل یافتهاند و در کنترل ظاهر صورت مؤثرند، شاهدی دیگر برای این نظریه است که انسانها خود اهلیشده هستند؛ هرچند تصویر ما از این موضوع همچنان کامل نیست.
هنوز مشخص نیست BAZ1B چقدر در اجتماعیشدن و رفتار دوستانهی انسانها تأثیرگذار بوده است. طبق گفتهی تستا، شواهدی وجود دارد که BAZ1B در رشد مغز دخالت میکند که نشاندهندهی نقشداشتن آن در اجتماعیشدن انسان است. بااینحال، ممکن است تغییرات در چهره و مغز انسان در مراحل جداگانهای از تکامل ما رخ داده باشند.
ریچارد رانگهام، از دانشگاه هاروارد میگوید:
این مطالعه آزمون بسیار بهتری از نظریهای ارائه میدهد که برمبنای آن، انسان امروزی بهدلیل خوداهلیشدن با نئاندرتالها و دنیسوواها تفاوت دارد. با رشد آزمایشهای ژنتیک قادر خواهیم بود این ایده را عمیقتر بررسی کنیم.
یافتههای این پژوهش در نشریهی Science Advances منتشر شده است.
نظرات