توپوگرافی بیماری وبا

یک‌شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۰
مطالعه 6 دقیقه
در قرن نوزدهم، یکی از پزشکان انگلیسی نقشه‌ی تلفات بیماری وبا را در محله‌ای در انگلستان تهیه کرد؛ اما این همه‌ی داستان نبود.
تبلیغات

در سال ۱۸۳۱، وبا به انگلستان رسید و طی چندین موج متوالی از شیوع گسترده، کشتن ده‌ها هزار را نفر شروع کرد. این بیماری موجب مرگ حدود یک‌چهارم از قربانیانش شد. بسیاری از دانشمندان آن دوره این نظریه را پذیرفته بودند که این شیوع‌ها حاصل آلودگی هوا یا بخارهای آلوده‌ی موجود در هوا است که از زباله‌ها و فاضلاب‌هایی ناشی و در گوشه‌و‌کنار شهر جمع شده‌اند.

در سال ۱۸۵۴، جان اسنو، پزشک جوان اهل انگلیس، نقشه‌ی شیوع وبا را در محله‌ی خود در لندن تهیه کرد. اسنو موقعیت خانه‌های قربانیان را دقیق مکان‌یابی کرد و نشان داد مرگ‌و‌میرها در اطراف یکی از پمپ‌های آب عمومی در خیابان براد در محله‌ی سوهو جمع شده‌اند. او با مصاحبه با خانواده‌های قربانیان، تقریبا ارتباط تمام موارد را با آن پمپ آب ردیابی کرد و موجب تقویت این نظریه شد که منشأ بیماری وبا آب است. وی سرانجام مقام‌های محلی را متقاعد کرد که دسته‌ی آن پمپ را بردارند. این داستان به افسانه تبدیل شد و نقشه‌ی اسنو اغلب به‌عنوان لحظه‌ی وقوع پیشرفتی بزرگ هم در کارتوگرافی و هم در اپیدمیولوژی توصیف می‌شود.

نقشه شیوع وبا در انگستان

نقشه‌ی جان اسنو از موقعیت قربانیان شیوع وبا در سال ۱۸۵۴ در محله‌ی سوهو در لندن

اسنو واقعا کار مهمی انجام داد که به پیشرفت علم کمک کرد و نقشه‌ی او هنوزهم به‌عنوان نمونه‌ی درخشانی از کارتوگرافی پزشکی شناخته می‌شود. البته، مدت‌ها پس از مرگ اسنو، نظریه او تأیید و کارش عطفگاهی در این حوزه از علم مطرح شد. تام کوچ، کارشناس جغرافیای پزشکی، در مجله‌ی Cartographies of Disease نوشت:

نقشه‌ی او به تمثال و خود اسنو نیز به افسانه تبدیل شد؛ بنابراین، به ناتوانی اسنو برای متقاعدکردن هم‌عصرانش توجه کمتری شد.

اسنو، تنها کسی نبود که در سال ۱۸۵۴، وبا را در انگلستان نقشه‌یابی کرد. هنری ونتورث آکلند پزشک دیگری بود که در آن سال، شیوع این بیماری را در آکسفورد ردیابی کرد. براساس گفته‌ی کوچ، کار او که حاصلش یادداشتی ۱۷۰ صفحه‌ای و نقشه‌ای درباره‌ی شیوع وبا در آکسفورد بود، شاید جامع‌ترین مطالعه در زمینه‌ی شیوع نوعی بیماریِ شهری در آن روزگار به‌حساب می‌آمد.

نقشه هنری آکلند از شیوع وبا

نقشه‌ی هنری ونتورث آکلند از شیوع وبا در آکسفورد

بعضی از کارشناسان به‌‌دلیل جامع‌بودن و دقت آکلند، کارِ او را قانع‌کننده‌تر از مطالعه‌ی اسنو می‌دانستند. باوجوداین، پژوهش آکلند مزیت بزرگ دیگری نیز داشت: نتیجه‌گیری‌های او از نظریه‌ی قدیمی میاسما حمایت می‌کرد. اسنو با ارائه‌ی نظریه‌ی منشأ آب بیماری با نظریه‌ی مذکور مخالفت کرده بود. در‌حالی‌که تجزیه‌و‌تحلیل اسنو بر توضیح احتمالی از شیوع بیماری تأکید می‌کرد و استدلال او متکی بر وضوح بصری نقشه‌اش بود، آکلند از روش آماری پیچیده‌تری استفاده کرد که در آن، بسیاری از عوامل احتمالی بیماری درنظر گرفته شده بود.

آکلند علاوه‌بر نقشه‌یابی قربانیان، مناطقی را که قبلا ناسالم درنظر گرفته شده بودند (نقاط قهوه‌ای)، آن‌هایی که بعدا پاک‌سازی شدند (دایره‌های قهوه‌ای)، جریان‌هایی که آلوده نبودند و آن‌هایی که آلوده شده بودند (خطوط نقطه‌چین) و نقاط آلودگی‌هایی، مانند خروجی فاضلاب‌ها را نیز درنظرگرفت. مناطق دارای فاضلاب نامناسب با سایه‌های سبزرنگ نشان داده شده‌اند.

نقشه شیوع وبا هنری آکلند

جزئیات نقشه‌ی آکلند

اسنو فقط مرگ‌و‌میرهای ناشی از وبا را در همان شیوع درنظرگرفت. درمقابل، آکلند تمام قربانیان سال ۱۸۵۴ و قربانیان مربوط‌به دو شیوع قبلی را نیز مکان‌یابی کرد. او از علامت‌های مختلفی برای نشان‌دادن موقعیت خانه‌های قربانیان در سال ۱۸۳۲ (نقاط آبی) و ۱۸۴۹ (میله‌های آبی) و ۱۸۵۴ (مربع‌ها و میله‌های سیاه) استفاده کرد و مهم‌تر از همه اینکه، آکلند برای استدلالش توپوگرافی فیزیکی شهر را با خطوط حدفاصل یک‌و‌نیم متری مشخص کرد. این نقشه و تجزیه‌و‌تحلیل آماری او نشان‌دهنده‌ی ارتباط آشکاری بین ارتفاع و بیماری بود. در هرکدام از سه شیوع، مردمی دچار ابتلا و مرگ بیشتری شدند که در مناطق کم‌ارتفاع‌تر زندگی می‌کردند؛ حتی نقاط بلندتری که وضعیت ناسالمی داشتند، درمقایسه‌با مناطق پست وضعیت بهتری داشتند.

نقشه‌ی آکلند به‌وضوح از نظریه‌ی میاسما حمایت می‌کرد و نشان می‌داد هوای مسموم می‌تواند در مناطق پایین‌دست جمع شود؛ یعنی مناطقی که باد کمتری در آنجا می‌وزد. اِست جراگی، کارمند ارشد شرکت نرم‌افزاری نقشه‌برداری Esri می‌گوید:

آماره‌های آکلند نشان می‌دهند او شواهد و استدلال‌های قوی داشت؛ اما نتوانست کل تصویر را ببیند. شما باید معنی هرچیز را مشخص کنید، نه اینکه فقط به گزارش نتایج و همبستگی‌ها بپردازید.

آکلند آب آلوده را به‌عنوان عامل احتمالی آلودگی هوا می‌دید، نه به‌عنوان وسیله‌ای برای انتشار ذرات مشاهده‌‌ناپذیر عامل بیماری. درنتیجه، او به منابع آب آشامیدنی توجهی نکرد. درعوض مانند بسیاری از معاصرانش، برای مشخص‌کردن ارتباط بین ارتفاع و بیماری به آب‌و‌هوا توجه کرد. او نوشت:

کسانی که به تاریخ دقت می‌کنند، به‌ندرت درباره‌ی این موضوع دچار تردید می‌شوند که بین وضعیت اتمسفر یا ذرات نامشخص موجود در هوا و شیوع بیماری ارتباطی وجود دارد.

آکلند به‌دقت نمودار خط زمانی شیوع وبا در سال ۱۸۵۴ را دربرابر تعدادی از متغیرهای آب‌و‌هوایی محلی شامل دما، فشار هوا، باد، باران، رطوبت، پوشش ابر و سطوح ازن را رسم کرد. باوجوداین، نتوانست شواهدی پیدا کند که ارتباط معنی‌داری با تعداد نمونه‌های جدید وبا داشته باشد. آکلند به‌کمک این اطلاعات فراوان نشان داد که در آکسفورد، سال ۱۸۵۴ ازنظر آب‌و‌هوایی سالی نامعمول بود. او متوجه شد درمقایسه‌با ۲۵ سال پیش، میزان بارش باران و سرعت باد به‌طور نامعمولی کم بود.

فهرست عواملی که در این سال به‌طور نامتعارفی بالا بودند، عبارت بودند از: دامنه‌ی دما، فشار، رعد‌و‌برق، روزهای تگرگی و بُروز نورهای شمالگان.

نمودار

نمودار آکلند نشان‌دهنده‌ی متغیرهای آب‌و‌هوایی است که او تصور می‌کرد شاید در شیوع وبا در آکسفورد نقش داشته باشند

او نتوانست درباره‌ی هیچ‌یک از این متغیرها دررابطه‌با ارتفاع و شیوع بیماری توضیح معقولی به‌دست آورد؛ اما مطمئن بود اگر شیوع دیگری اتفاق افتد، علمِ در‌حال‌پیشرفت هواشناسی قادر خواهد بود از داده‌ها برای مشخص‌کردن نقش این وضعیت‌های نامعمول آب‌و‌هوایی در شیوع بیماری استفاده کند. در آن زمان، مطالعه‌ی آکلند جامع و درمقایسه‌با مطالعه‌ی اسنو متقاعدکننده‌تر بود؛ اما نقص آشکاری نیز داشت: نتیجه‌گیری او قطعا اشتباه بود. کوچ نوشت:

مانند بسیاری از علوم در هر دوره‌ای، او یکی از عوامل تأثیرگذار را نادیده گرفت.

آنچه آکلند نتوانست ببیند، این بود که معمولا در ارتفاعات بیشتر، آب از چشمه‌ها و جریان‌های آب می‌آمدند؛ درحالی‌که مناطق کم‌ارتفاع عمدتا متکی بر آب رودخانه‌ها بودند که اغلب با فاضلاب آلوده می‌شدند. بااین‌حال، کوچ خاطرنشان می‌کند کار نقشه‌یابی آکلند آشکار و استوار بود و حتی اگر درنهایت نتیجه‌گیری نادرستی به‌همراه داشت؛ ولی دقیق بود.

نظریه‌ی اسنو در طول زندگی‌اش مطرود شد؛ اما درنهایت، مدت‌ها پس از مرگش پیروز شد. برعکس، آکلند به‌خاطر کارش روی شیوع وبا شناخته شد؛ اما آن‌قدر زنده ماند که رد نظریه‌اش را به‌چشم دید. بااین‌حال، هنوزهم کار آکلند ارزشمند است. جای تأسف است که آن‌ها را بیشتر مطالعه نمی‌کنیم. ما انسان‌ها از اشتباهاتمان بیش از موفقیت‌هایمان درس می‌گیریم.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات