بیش از نیمی از نوآوری‌های علوم کاربردی جهان در دست چین است

جمعه 14 آذر 1404 - 17:00
مطالعه 6 دقیقه
تکنسین چینی
چین اکنون بیش از نیمی از تولید جهانی علوم کاربردی را در اختیار دارد و فاصله خود با آمریکا و سایر کشورهای غربی را به‌طور چشمگیری افزایش داده است.
تبلیغات

خلاصه مقاله:

  • نخستین رتبه‌بندی شاخص نیچر برای علوم کاربردی تفاوت آشکار شرق و غرب در بودجه پژوهشی را نشان داد؛ چین صدرنشین است و کشورهای آسیایی کوچک‌تر نیز عملکردی فراتر از انتظار دارند.
  • پژوهشگران چین ۵۶ درصد از خروجی علوم کاربردی را تولید کرده‌اند، در حالی که آمریکا تنها ۱۰ درصد سهم دارد.
  • ایران جایگاه سی‌ام جهان و رتبه سوم غرب آسیا را کسب کرده و سهمش در تولید علمی افزایش یافته است.
  • کشورهای آسیایی بخش عمده‌ای از توان علمی خود را به علوم کاربردی اختصاص داده‌اند، اما غرب همچنان بر علوم بنیادی تمرکز دارد.
  • چین با سرمایه‌گذاری هدفمند در فناوری پیشرفته و صنایع استراتژیک، پیشتازی خود را در علوم کاربردی تثبیت کرده است.
  • کارشناسان معتقدند غرب می‌تواند از رویکرد هدفمند آسیا درس بگیرد و اولویت‌های راهبردی در بودجه پژوهشی را تقویت کند.

در نخستین رتبه‌بندی شاخص نیچر برای علوم کاربردی، تفاوت آشکار میان رویکردهای شرق و غرب در تأمین بودجه پژوهش عمومی کاملاً نمایان شده است. چین با اقتدار صدرنشین این فهرست است و کشورهایی مانند کره‌جنوبی و سنگاپور نیز با وجود اندازه کوچک‌تر تولید علمی‌شان، عملکردی فراتر از انتظار در علوم کاربردی دارند. اما در بسیاری از کشورهای غربی وضعیت متفاوت است و سهم آن‌ها از تولیدات نیچر ایندکس در حوزه علوم کاربردی نسبتاً محدود باقی مانده است.

شاخص نیچر (Nature Index) معیاری بین‌المللی برای سنجش تولیدات علمی کشورها و مؤسسات است که براساس تعداد و سهم مقالات منتشرشده در ژورنال‌های معتبر علوم طبیعی و پزشکی محاسبه می‌شود. این شاخص، برخلاف معیارهایی مانند استنادها یا ضریب تأثیر، تمرکز خاصی روی مقالات با کیفیت بالا و تأثیر علمی قابل توجه دارد

رتبه‌بندی بر اساس مقالات پژوهشی منتشرشده در سال گذشته در ۲۵ ژورنال و کنفرانس معتبر علوم کاربردی تهیه شده است. این مجلات و کنفرانس‌ها ترکیبی از نشریات تازه‌وارد و شناخته‌شده در بخش علوم طبیعی شاخص نیچر هستند و حوزه‌هایی مانند مهندسی، علوم کامپیوتر و علوم غذایی را پوشش می‌دهند. علاوه بر این، مقالات علوم کاربردی منتشرشده در مجلات چندرشته‌ای شاخص نیچر، مانند نیچر و ساینس، نیز در محاسبه سهم لحاظ شده‌اند.

شاخص نیچر تولید علمی کشورها و مؤسسات را براساس مقالات منتشرشده در ژورنال‌های معتبر علوم طبیعی و پزشکی می‌سنجد و تمرکز ویژه‌ای بر کیفیت و تأثیر علمی دارد

طبق گزارش منتشر شده در نشریه نیچر، پژوهشگران چین در علوم کاربردی سهمی برجسته دارند و ۵۶ درصد از کل خروجی این حوزه را تولید کرده‌اند، با سهم ۲۲٬۲۶۱. آمریکا با فاصله زیاد در رتبه دوم قرار دارد و سهم ۴٬۰۹۹ آن تنها ۱۰ درصد از تولید جهانی علوم کاربردی در ۲۰۲۴ است. همچنین هر ده مؤسسه برتر در این حوزه در چین قرار دارند.

کره‌جنوبی که در رتبه‌بندی «رهبران پژوهش ۲۰۲۵» شاخص نیچر در جایگاه هفتم بود، در علوم کاربردی رتبه چهارم را کسب کرده و سهم ۱٬۳۴۲ معادل ۳٫۴ درصد از تولید جهانی را دارد، نزدیک به آلمان با سهم ۱٬۴۸۸. بریتانیا با سهم ۱٬۰۲۴ و ۲٫۶ درصد خروجی جهانی در رتبه پنجم است، و ژاپن و هند به ترتیب در رتبه‌های ششم و هفتم قرار دارند. فرانسه که در رتبه‌بندی اصلی ششم بود، در علوم کاربردی تا رتبه دوازدهم سقوط کرده است.

گفتنی است که ایران در رتبه‌بندی شاخص نیچر موفق شده در میان کشورهای جهان به جایگاه سی‌ام برسد. سهم ایران در سال ۲۰۲۴ به ۱۳۶٫۴۵ افزایش یافته که نسبت به سال قبل رشد قابل‌توجهی را نشان می‌دهد و بیانگر آن است که حضور پژوهشگران ایرانی در مجلات منتخب شاخص نیچر روندی رو به صعود داشته است. همچنین ایران در میان کشورهای غرب آسیا رتبه سوم را کسب کرده و همچنان از بازیگران اصلی تولید علم در منطقه محسوب می‌شود.

تفاوت آشکار بین شرق و غرب زمانی روشن‌تر می‌شود که به پرسش دیگری نگاه کنیم: چه سهمی از تولید علمی هر کشور در شاخص نیچر به علوم کاربردی اختصاص دارد؛ یعنی تا چه اندازه کشورها روی پژوهش‌های عملی و کاربردی تمرکز دارند و در مقابل، چقدر در علوم بنیادی فعال هستند.

برای مالزی این سهم نزدیک به ۹۰ درصد است و به همین دلیل توانسته در رتبه ۳۱ جدول قرار بگیرد (در حالی که در فهرست رهبران پژوهش در میان ۵۰ کشور نخست نبود). این سهم برای چین ۵۲ درصد، برای کره‌جنوبی ۵۳ درصد و برای سنگاپور ۴۹ درصد است. اما در آلمان تنها ۲۷ درصد از تولید علمی شاخص نیچر به علوم کاربردی اختصاص دارد. این رقم برای بریتانیا ۲۳ درصد و برای فرانسه و ایالات متحده کمتر از ۱۸ درصد است.

این اعداد تصویری روشن از الگویی متفاوت ارائه می‌کنند: کشورهای آسیایی بخش بزرگی از توان علمی خود را در علوم کاربردی متمرکز کرده‌اند، در حالی که بسیاری از کشورهای غربی همچنان بر علوم پایه تسلط دارند.

کریستوس پترو، تحلیل‌گر ارشد شرکت مشاوره علمی Scholarly Intelligence در توکیو، می‌گوید عملکرد درخشان کشورهای آسیایی در علوم کاربردی اصلاً تعجب‌آور نیست. به گفته او، این موفقیتی یک‌شبه نیست، بلکه نتیجه سال‌ها تلاش هدفمند و سیاست‌گذاری آگاهانه دولت‌هاست برای تقویت حوزه‌هایی از علم که می‌توانند در کوتاه‌مدت به نوآوری‌های عملی منجر شوند.

روب اتکینسون، رئیس اندیشکده Information Technology & Innovation Foundation در واشنگتن، می‌گوید تفاوت شرق و غرب در پژوهش‌ها به رویکرد دولت‌ها در تعیین اولویت‌های علمی بازمی‌گردد. او آمریکا را «جامعه علمی» می‌نامد که تمرکز اصلی آن بر تحقیقات بنیادی است و هدف، تولید دانش برای نفع کل بشریت است. در مقابل، چین و کره‌جنوبی «جامعه مهندسی» هستند؛ کشورهایی که سرمایه‌گذاری دولتی‌شان بر فناوری پیشرفته و صنایع استراتژیک متمرکز است و پژوهش‌ها مستقیماً به توسعه بخش‌های مهم اقتصادی هدایت می‌شوند.

چین به‌طور هدفمند از پژوهش‌هایی حمایت می‌کند که با اهداف اقتصادی کشور همسو باشند، از جمله تبدیل شدن به یکی از قطب‌های جهانی در فناوری، محاسبات و هوش مصنوعی. این استراتژی نتایج قابل‌توجهی داشته است: چین اکنون مرکز اصلی تولید خودروهای برقی در جهان است و ۷۰ درصد از تولید جهانی را در اختیار دارد. همچنین بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۳، مخترعان چینی بیش از ۳۸ هزار پتنت هوش مصنوعی مولد ثبت کرده‌اند که شش برابر مخترعان آمریکایی محسوب می‌شود. پترو می‌گوید: «این دستاورد نتیجه تفکر راهبردی و برنامه‌ریزی بلندمدت چین است؛ برای آنکه در عرصه جهانی برتری داشته باشید، پیشتازی در فناوری ضروری است.»

عملکرد درخشان کشورهای آسیایی نتیجه سال‌ها برنامه‌ریزی هدفمند دولت‌ها برای تقویت پژوهش‌های کاربردی است که می‌توانند در کوتاه‌مدت به نوآوری‌های عملی منجر شوند

برخی کارشناسان بر این باورند که علوم بنیادی منبعی از دانش است که شرکت‌ها برای توسعه فناوری‌های جدید از آن استفاده می‌کنند، هرچند انجام این پژوهش‌ها برای خود شرکت‌ها پرهزینه و پرریسک است. سو یونگ کیم از مؤسسه علم و فناوری پیشرفته کره می‌گوید: «علوم پایه مخزن دانش است که کاربردهای متنوعی از آن استخراج می‌شود.»

اتکینسون می‌گوید در دوران جنگ سرد با شوروی، دولت آمریکا در علوم کاربردی فعال‌تر بود و پروژه‌هایی با اهداف فناوری مشخص، مانند فرستادن انسان به ماه، را حمایت می‌کرد. اما با بهبود روابط با مسکو، سرمایه‌گذاری فدرال نسبت به اندازه اقتصاد کاهش یافت و تمرکز بر علوم بنیادی افزایش یافت.

اما همان‌طور که اتکینسون می‌گوید اکنون شرایط تغییر کرده است و سلطه علمی غرب دیگر بی‌چالش نیست. داده‌ها این موضوع را بارها نشان داده‌اند: در سال ۲۰۲۲، چین در تولید پژوهش‌های علوم طبیعی در شاخص نیچر از آمریکا پیشی گرفت و از آن زمان فاصله خود را افزایش داده است. همچنین داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد چین حدود یک‌سوم هزینه‌های جهانی در انرژی‌های تجدیدپذیر را به خود اختصاص داده، در حالی که سهم آمریکا تنها ۱۵ درصد است. شرکت‌های داروسازی چینی نیز اکنون آزمایش‌های بالینی بیشتری نسبت به همتایان آمریکایی و اروپایی آغاز می‌کنند و داده‌های شاخص نیچر در علوم کاربردی تنها آخرین نمونه این روند است.

اتکینسون می‌گوید اگر آمریکا و دیگر کشورهای غربی بخواهند همچنان در علم پیشتاز باقی بمانند، نمی‌توانند وضعیت فعلی را حفظ کنند. او می‌افزاید: «غرب پر از غرور است و فکر می‌کنیم سیستم بی‌نقص است، پس همان مسیر را ادامه می‌دهیم. به کمی فروتنی نیاز داریم و باید ببینیم چگونه می‌توان تغییر ایجاد کرد.»

اتکینسون بر این باور است که غرب می‌تواند از رویکرد هدفمند کشورهای آسیایی در تخصیص بودجه پژوهشی درس بگیرد. او توضیح می‌دهد که هرچند آزادی پژوهشگران در انتخاب موضوع و روش تحقیق باید حفظ شود، اما دولت‌ها و نهادهای تأمین‌کننده بودجه باید تمایل بیشتری به تعیین اولویت‌های راهبردی داشته باشند، به‌ویژه در حوزه‌هایی که برای منافع ملی حیاتی هستند. به گفته او، این مسئله نیازمند تغییر نگرش در جامعه علمی آمریکا است، جایی که معمولاً آزادی دانشگاهی به معنای آزادی کامل پژوهشگران در انتخاب آنچه مطالعه می‌کنند و نحوه انجام آن است. اتکینسون هشدار می‌دهد که این دیدگاه ممکن است در شرایط رقابت شدید علمی و فناوری در سطح جهانی منسوخ شده باشد و وقت آن رسیده که استراتژی و هدفمندی بیشتری در تخصیص بودجه پژوهشی اعمال شود.

همان‌طور که بسیاری از دولت‌ها در اروپا و آمریکای شمالی با چالش‌های بودجه‌ای ناشی از پیر شدن جمعیت روبه‌رو می‌شوند، این مسأله اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. اتکینسون می‌گوید غرب در ۳۰ سال آینده با بحران بودجه مواجه خواهد شد، زیرا نسبت افراد در سن کار برای حمایت از جمعیت بازنشسته کاهش می‌یابد. در نتیجه، تأمین بودجه عمومی برای پژوهش‌های بنیادی دشوارتر خواهد شد و این چیزی است که دانشمندان باید آن را درک کنند.

با‌این‌حال، اتکینسون تأکید می‌کند: «همیشه بخشی از بودجه پژوهش باید به کارهایی اختصاص یابد که صرفاً جالب و جذاب هستند. نمی‌گویم باید کاملاً از چین تقلید کنیم، اما فناوری‌هایی وجود دارند که باید آن‌ها را پیش ببریم و در اولویت قرار دهیم.»

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات