از ایستگاه فضایی تا دیوار بزرگ چین؛ چرا بشر به ساختن چیزهای غیرممکن ادامه میدهد؟
اگر تمدن بشر را از زوایای مختلف نگاه کنیم تقریباً همیشه ردپای یک سازه در مرکز آن میبینیم: از نخستین پناهگاههای گلی تا جنگلهای فولادی و شیشهای شهرهای امروز، همواره میل بیوقفه به خلقکردن و بهجاگذاشتن یک ردپا، از مهمترین نیروهای پیشران تاریخ بهشمار میرود.
اما در مقطعی این میل به ساختن، از چارچوب نیازهای روزمره فراتر میرود و در پروژههایی متجلی میشود که در مرز ناممکن قرار دارند؛ جایی که مهندسی شبیه ماجراجویی میشود. اینجا سازههایی مجسم میشوند که برای شکستن مرزهای علم، نمایش قدرت و گاهی پاسخ به پرسشهای بنیادی بشر قد بنا شدهاند.
چکیده متنی و پادکست
ابرپروژهها، تجسم فیزیکی بلندپروازانهترین رویاهای بشر و گواهی بر توانایی او در تبدیل ایدههای ناممکن به واقعیت هستند. این سازههای غولپیکر، مرزهای شناختهشده دانش و مهندسی را جابجا کردهاند: از برخورددهنده بزرگ هادرونی به عنوان یک شتابدهنده ۲۷ کیلومتری برای بازآفرینی شرایط اولیه کیهان، و ایستگاه فضایی بینالمللی به عنوان یک آزمایشگاه علمی در مدار زمین، تا دیوار بزرگ چین که مجموعهای از استحکامات دفاعی باستانی به طول هزاران کیلومتر است.
این جاهطلبی در خلق جزایر نخل دبی که با ساخت خشکی از دل دریا نقشه سواحل را تغییر داد، و در ساخت غولهای مکانیکی چون Bagger 288 به عنوان بزرگترین وسیله نقلیه زمینی جهان و هواپیمای افسانهای آنتونوف An-225 به عنوان سنگینترین هواپیمای تاریخ، ادامه مییابد. هر یک از این پروژهها، به شیوهای منحصربهفرد، نشان میدهند که چگونه تخیل انسان با اراده و نوآوری ترکیب میشود تا سازههایی ماندگار و شگفتانگیز خلق کند.
ابرپروژهها بازتاب اهداف بزرگ بشرند؛ سازههایی که در ابعاد غولآسای خود، روایتگر جاهطلبی، همکاری جهانی، رقابتهای سیاسی و گاه تراژدیهای انسانیاند.
- چکیده متنی و پادکست
- برخورددهنده هادرونی بزرگ (LHC): کاوش در مرزهای دانش
- ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS): آزمایشگاهی در مدار زمین
- بیل مکانیکی Bagger 288: غول استخراج از معادن
- دیوار بزرگ چین: استوار در برابر قرنها
- جزایر نخل دبی: مهندسی سواحل
- آنتونوف An-225 مریا: رؤیایی که به خاکستر نشست
- بزرگتر از آنچه فکر میکنیم: جهان ابرپروژهها
در این مقاله به سراغ برخی از شگفتانگیزترین ابرسازههای جهان میرویم؛ پروژههایی که هر کدام بهتنهایی میتوانند نمادی از دوران خود باشند: از تونلی ۲۷ کیلومتری در اعماق زمین که تلاش میکند نخستین لحظههای جهان پس از بیگبنگ را شبیهسازی کند، تا ایستگاهی فضایی که مانند شهری کوچک با سرعت سرسامآور در مدار زمین میچرخد.
برخورددهنده هادرونی بزرگ (LHC): کاوش در مرزهای دانش
در اعماق زمین، در مرز سوئیس و فرانسه، غولپیکرترین ماشینی که به دست بشر ساخته شده، در سکوت کار میکند. برخورددهنده هادرونی بزرگ (LHC)، یک تونل دایرهای به محیط ۲۷ کیلومتر است که در آن، ذرات بنیادی با سرعتی نزدیک به سرعت نور به یکدیگر کوبیده میشوند تا اسرار آفرینش را فاش کنند.
لیزا رندال، دانشتمند و فیزیکدان نظری، در تحسین این مگاپروژه میگوید: « گرچه همیشه در برابر اغراقکردن مقاومت میکنم، ولی LHC به دنیایی تعلق دارد که فقط با صفات عالی میتوان آن را توصیف کرد. »
بزرگترین ماشین تاریخ، بازآفرین نخستین لحظات پس از بیگبنگ است
این پروژه، تحت رهبری سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای (CERN)، پایهواساس یکی از بزرگترین همکاریهای علمی تاریخ محسوب میشود؛ اجتماعی متشکل از بیش از دههزار دانشمند و مهندس از صدها کشور که برای هدفی مشترک گرد هم آمدهاند. ایده اولیه آن در دهه ۱۹۸۰ با یک تصمیم هوشمندانه شکل گرفت: ساختن شتابدهنده جدید در تونل موجودِ شتابدهنده قبلی (LEP) برای صرفهجویی در هزینهها. بااینوجود، ساخت آن از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸ به طول انجامید و به یک شاهکار مهندسی بدل شد.
بیش از ۱۲۰۰ آهنربای ابررسانای غولپیکر در این ماشین جای گرفتهاند که وظیفه هدایت پرتوهای پروتون را بر عهده دارند. برای دستیابی به حالت ابررسانایی، این آهنرباها باید تا دمای باورنکردنی ۱.۹ کلوین (۲۷۱.۳- درجه سانتیگراد) سرد شوند؛ دمایی که از خلأ میانستارهای نیز سردتر است و LHC را به سردترین نقطه شناختهشده در کائنات و بزرگترین سردخانه جهان تبدیل میکند.
اما هدف از اینهمه پیچیدگی چیست؟ پاسخ به بنیادیترین سؤالات بیپاسخ فیزیک: درک منشأ جرم، جستوجو برای ماده تاریک و آزمودن نظریه مدل استاندارد. بزرگترین دستاورد LHC تا امروز، در ۴ ژوئیه ۲۰۱۲ رقم خورد؛ روزی که دانشمندان از کشف ذرهای جدید خبر دادند که خواص آن با «بوزون هیگز» پیشبینیشده همخوانی داشت. کشف این ذره، که آخرین قطعه گمشده پازل مدل استاندارد بود، جایزه نوبل فیزیک سال ۲۰۱۳ را برای نظریهپردازان آن به ارمغان آورد.
کشف بوزون هیگز در سال ۲۰۱۲ مهمترین دستاورد علمی LHC بود
طبیعتاً چنین پروژهای انتقاداتی هم به همراه دارد. پیش از راهاندازی، نگرانیهایی درباره احتمال ایجاد سیاهچالههای میکروسکوپی خطرناک مطرح شد که CERN با گزارشهای دقیق ایمنی، آنها را بیاساس خواند. اما بحث جدیتر در زمینهی هزینه-فایده پروژه مطرح میشود:
با برنامهریزی برای ساخت جانشینان بزرگتر و پرهزینهتر، بسیاری در جامعه فیزیک نگراناند که این ابرپروژهها، بودجههای تحقیقاتی را برای دههها به انحصار خود درآورند و مسیرهای پژوهشی دیگر را مسدود کنند. بااینهمه، LHC همچنان به کاوش خود ادامه میدهد و اکنون برای ارتقا به نسخه قدرتمندتر خود (HL-LHC) آماده میشود.
ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS): آزمایشگاهی در مدار زمین
در ارتفاع ۴۰۰ کیلومتری بالای سر ما، بزرگترین سازهای که بشر در فضا ساخته، به دور زمین میچرخد. ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) که طولی برابر با یک زمین فوتبال آمریکایی دارد، نهتنها یک آزمایشگاه علمی منحصربهفرد، بلکه نماد یکی از بزرگترین تحولات ژئوپلیتیکی قرن بیستم بهشمار میرود: گذار از رقابت فضایی جنگ سرد به همکاری جهانی.
ISS بزرگترین سازه انسانی در مدار زمین و نماد پایان جنگ سرد است
ریشههای ایستگاه به دهه ۱۹۸۰ و پروژه «ایستگاه فضایی آزادی» آمریکا بازمیگردد که پاسخی بود به ایستگاه «میر» شوروی. اما با فروریختن دیوار برلین و پایان جنگ سرد، دشمنان دیروز تصمیم به همکاری گرفتند.
در سال ۱۹۹۳، ایالات متحده و روسیه توافق کردند تا برنامههای فضایی خود را ادغام کنند. این مشارکت بعدها با پیوستن آژانسهای فضایی اروپا، ژاپن و کانادا گسترش یافت و ISS را به محصول مشترک پنج آژانس فضایی از پانزده کشور جهان تبدیل کرد.
ساخت چنین مجموعهای در فضا، چالشهای منحصربهفرد خودش را داشت: ایستگاه بهصورت قطعات جداگانه (ماژولار) طراحی شد و این قطعات طی بیش از ۴۰ مأموریت فضایی بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۱، مانند یک پازل غولپیکر در مدار به یکدیگر متصل شدند. فضانوردان ساکن در این پاسگاه بشری، هر ۹۰ دقیقه یکبار شاهد طلوع و غروب خورشیدند و در شرایط بیوزنی، دست به تحقیقاتی میزنند که انجامشان بر روی زمین ناممکن است.
قطعات ماژولار ایستگاه طی ۴۰ مأموریت فضایی در مدار به یکدیگر متصل شدند
دستاوردهای ISS بسیار گستردهاند: از مطالعه بیماریهایی مانند آلزایمر و سرطان در محیطی که رشد سلولها متفاوت است، تا توسعه سیستمهای پیشرفته بازیافت آب که ۹۳ درصد از آب مصرفی را بازیابی میکنند و کاربردهای مستقیمی در مناطق کمآب روی زمین دارند.
این آزمایشگاه مداری همچنین به ما کمک میکند تا تأثیرات سفرهای فضایی طولانیمدت بر بدن انسان را بهتر درک کنیم؛ دانشی که برای مأموریتهای آینده به ماه و مریخ بسیار حیاتی خواهد بود.
بااینحال، رسیدن به چنین دستاوردهایی ارزان تمام نمیشود. تا سال ۲۰۱۰، بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار صرف ساخت و بهرهبرداری از ISS شد؛ رقمی که آن را به گرانترین سازه منفرد ساخت بشر تبدیل کرد.
همین هزینههای نجومی باعث شد بسیاری از منتقدان بپرسند: آیا بهتر نبود این سرمایه صرف اعزام چندین مأموریت روباتیک پیشگامانه به اعماق فضا میشد؟ پرسشی که ایستگاه فضایی بینالمللی را در قلب یک جدال بزرگتر قرار میدهد: اولویت آینده بشریت چیست؟ عمر ایستگاه تا سال ۲۰۳۰ تمدید شد و اکنون بهعنوان پلی برای انتقال به نسل بعدی ایستگاههای فضایی تجاری عمل میکند.
بیل مکانیکی Bagger 288: غول استخراج از معادن
اگر جهنمی برای ماشینها وجود داشته باشد، Bagger 288 بیشک بر تخت فرمانروایی آن تکیه میزند: غولی پولادین و یکی از عظیمترین سازههای «متحرک» روی زمین. این بیل مکانیکی چرخدار، هم نماد نبوغ مهندسی آلمان است و هم یادآور تاریک هزینههای زیستمحیطی عصر سوختهای فسیلی. همانطور که رابرت ملون، نویسنده فوربز، به کنایه میگوید: «اگر میخواهید کمی خاک جابهجا کنید، یا شاید یک کوه را از سر راه بردارید، این قطعاً ماشین مناسب شماست.»
غول فولادین آلمان قادر است روزانه کوهی از خاک را جابهجا کند
Bagger 288 در سال ۱۹۷۸ توسط شرکت آلمانی Krupp با یک هدف مشخص ساخته شد: حفر زمین برای استخراج زغالسنگ قهوهای (لیگنیت). با وزن ۱۳,۵۰۰ تن و ارتفاعی معادل ۹۶ متر، این ماشین از مجسمه آزادی بلندتر و از برج ایفل سنگینتر است.
در جلوی دستگاه چرخی عظیم با ۱۸ سطل قرار دارد که میتواند روزانه ۲۴۰ هزار مترمکعب خاک و سنگ را جابهجا کند؛ حجمی برابر با حفر یک زمین فوتبال به عمق ۳۰ متر تنها در یک روز. جالب اینکه تمام این عملیات توسط تیمی پنجنفره کنترل میشود.
تنها پنج نفر این ماشین ۱۳۵۰۰ تنی را هدایت میکنند
میدان اصلی فعالیت Bagger 288، معدن روباز هامباخ در غرب آلمان بود، معدنی که برای رسیدن به رگههای لیگنیت، بهای سنگینی پرداخته و تقریباً تمام جنگل باستانی هامباخ را به کام نابودی کشاند. همین تخریب گسترده، ماشین را به نمادی از چهره ویرانگر صنعت استخراج سوختهای فسیلی تبدیل کرد و اعتراضات شدید فعالان محیطزیست را به دنبال داشت.
به همین دلیل Bagger 288 بهعنوان موجودی متناقض و پیچیده شناخته میشود. از یک سو، اوج توانایی بشر در خلق ماشینآلات سنگین و از سوی دیگر، هیولایی که تخریب اکولوژیکی را در مقیاسی حماسی به تصویر میکشد. این غول مکانیکی همچنان فعال است و در پای آخرالزمانیاش در فیلمها و آثار موسیقی نیز دیده میشود.
دیوار بزرگ چین: استوار در برابر قرنها
برخلاف تصور عموم دیوار بزرگ چین یک سازه واحد نیست، بلکه مجموعهای پیچیده از دیوارها، قلعهها و برجهای دیدهبانی است که توسط دودمانهای مختلف در طول بیش از دو هزار سال ساخته شد. این ابرسازه که مجموع طول تمام بخشهای آن به بیش از ۲۱,۰۰۰ کیلومتر میرسد، نه فقط شاهکار معماری نظامی، بلکه نمادی قدرتمند از تمدن چین و تلاشی بیوقفه برای تعریف و دفاع از مرزهای این کشور به شمار میرود.
دیوار بزرگ چین شبکهای از دیوارها و برجها با طول بیش از ۲۱ هزار کیلومتر است
ساخت این بنا هم با نقشهای یکپارچه پیش نرفت. اولین بخشهای دیوار در دوره ایالتهای متخاصم (قرن ۷ تا ۳ قبل از میلاد) ساخته شد. بعدها، چین شی هوانگ، اولین امپراتور چین، دستور داد تا این دیوارها به یکدیگر متصل شوند تا یک سیستم دفاعی در برابر قبایل کوچنشین شمالی ایجاد شود. اما باشکوهترین بخشهای سنگی و آجری که امروزه میشناسیم، عمدتاً در دوران دودمان مینگ (۱۳۶۸-۱۶۴۴) ساخته شدهاند.
دیواربزرگ چین با هزینهی انسانی غیرقابلتصوری بنا نهاده شد. نیروی کار ساخت دیوار عمدتاً از سربازان، محکومان و میلیونها کارگر اجباری تشکیل میشد. تخمین زده میشود که تا ۴۰۰ هزار نفر در حین ساخت دیوار جان خود را ازدستدادهاند، حقیقتی تلخ که باعث شده دیوار به «بزرگترین قبرستان جهان» نیز شهرت یابد.
اما این دیوار واقعاً چقدر کارایی نظامی داشت؟ این سازه در جلوگیری از حملات کوچک مؤثر بود، اما هرگز بهعنوان مانعی نفوذناپذیر عمل نکرد و ارتشهای بزرگی مانند مغولها توانستند از آن عبور کنند.
این دیوار بیش از یک سد نظامی، مرزی فرهنگی و روانی برای چین بود
بااینحال، ارزش واقعی دیوار فراتر از نقش نظامیاش بود. این سازه بهعنوان ابزاری برای کنترل مرزها، تنظیم تجارت در جاده ابریشم، و مهمتر از آن، بهعنوان یک مرز روانی و فرهنگی عمل میکرد که دنیای متمدن چین را از «بربرها» جدا میساخت. مائو تسهتونگ در شعر معروف خود سرود: «کسی که به دیوار بزرگ نرسیده باشد، یک قهرمان واقعی نیست.»
امروزه این میراث جهانی یونسکو با تهدیدهایی جدی دستوپنجه نرم میکند. فرسایش طبیعی و فعالیتهای انسانی، بخشهای قابلتوجهی از دیوار را ویران کردهاند و حدود ۳۰ درصد از سازهی دوره مینگ بهطور کامل ناپدید شده است. دولت چین در سالهای اخیر تلاشهایی را برای حفاظت از این میراث گرانبها آغاز کرده است تا این نماد تسلیمناپذیری برای نسلهای آینده باقی بماند.
جزایر نخل دبی: مهندسی سواحل
در آغاز قرن بیستویکم، دبی با درک این واقعیت که ذخایر نفتیاش روزی به پایان میرسند، رؤیایی تازه را دنبال کرد: تبدیلشدن به قطب گردشگری جهان. اما خط ساحلی محدود، مانعی بزرگ بر سر راه این هدف قرار محسوب میشد. راهحل این مشکل یکی از بلندپروازانهترین پروژههای مهندسی عمران معاصر را رقم زد: خلق جزایری مصنوعی به شکل نخل در دل خلیجفارس.
نخل جمیرا با ۹۴ میلیون متر مکعب شن نقشه ساحل را تغییر داد
پروژهی نخل جمیرا، نخستین و مشهورترین این جزایر، در سال ۲۰۰۱ کلید خورد. جزیرهای که حتی از فضا هم دیده میشود و به نماد احیای زمین از دل دریا بدل شده است. برای ساخت آن، بیش از ۹۴ میلیون مترمکعب شن از کف خلیجفارس لایروبی و با کمک فناوری GPS ماهوارهای با دقتی در حد سانتیمتر در جای خود ریخته شد.
بهمنظور محافظت از این توده شنی نیز موجشکنی هلالی به طول ۱۱٫۵ کیلومتر با حدود ۵٫۵ میلیون مترمکعب سنگ توسعه یافت. در نهایت، این پروژه بهتنهایی ۵۶ کیلومتر به خط ساحلی دبی افزود.
بااینحال فرایند لایروبی و ساختوساز، آبهای شفاف خلیجفارس را کدر کرد و باعث نابودی زیستگاههای دریایی حساس، از جمله صخرههای مرجانی و بسترهای صدف شد. این پروژه همچنین الگوهای طبیعی امواج را تغییر داد و فرسایش سواحل همجوار را در پی داشت.
یک موجشکن ۱۱٫۵ کیلومتری از جزیره در برابر دریا محافظت میکند
از نظر اقتصادی، پروژه نخل جمیرا موفقیتی خیرهکننده بود و جایگاه دبی را بهعنوان یکی از مقاصد گردشگری تراز اول جهان تثبیت کرد. اما پرسش بزرگ، آینده این جزایر است. فرسایش مداوم، نشست تدریجی زمین و مهمتر از همه خطر افزایش سطح آب دریا، تهدیدهایی دائمیاند که تنها با مهندسی و نگهداری مستمر و البته پرهزینه مهار میشوند. در نهایت، این جزایر نه صرفاً نماد پیروزی انسان بر طبیعت، بلکه یادآور نبردی بیپایان میان جاهطلبی بشر و صبر بیانتهای طبیعتاند.
آنتونوف An-225 مریا: رؤیایی که به خاکستر نشست
در تاریخ هوانوردی تنها یک هواپیما توانست به افسانه بدل شود: آنتونوف An-225 «مریا». مریا در زبان اوکراینی یعنی «رؤیا» و همین نام، بهترین توصیف برای پروژهای بود که از همان آغاز غیرممکن به نظر میرسید.
«مریا» در دهه ۱۹۸۰ و در دوران اتحاد شوروی ساخته شد، با مأموریتی خاص: حمل شاتل فضایی بوران و قطعات عظیم راکت انرژیا. برای چنین وظیفهای به پرندهای نیاز بود که هیچ استانداردی در جهان هوانوردی توان تعریفش را نداشت. مهندسان آنتونوف به چالش پاسخ دادند و نتیجه، هواپیمایی شد که همه رکوردها را شکست.
بزرگترین هواپیمای تاریخ برای حمل شاتل بوران ساخته شد
این غول ششموتوره با بالهایی به طول ۸۸.۴ متر و ارابه فرودی مجهز به ۳۲ چرخ، نهتنها بزرگترین که سنگینترین هواپیمای جهان لقب گرفت. ظرفیت حمل بارش حیرتانگیز بود: تا ۲۵۰ تن محموله در داخل بدنه یا ۲۰۰ تن بار خارجی روی پشت خود. هیچ هواپیمای دیگری تا آن زمان چنین قابلیتی نداشت.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و لغو برنامه فضایی «بوران»، این رؤیای عظیم برای سالها زمینگیر و فراموش شد. اما در آغاز دهه ۲۰۰۰، مریا بازسازی و برای خدمت تجاری به جهان معرفی شد.
میرا در قرن جدید محمولههایی عظیم و امدادهای بشردوستانه را جابهجا کرد
طی دو دهه بعد، این هواپیما محمولههایی را جابهجا کرد که پیش از آن حملشان ناممکن به نظر میرسید؛ از ژنراتورهای عظیم نیروگاهی تا پرههای ۱۰۰ متری توربینهای بادی. مریا در مأموریتهای بشردوستانه نیز نقشی حیاتی ایفا کرد و در بحرانهایی مانند همهگیری کووید-۱۹، مقادیر عظیمی از تجهیزات پزشکی را به سراسر جهان رساند.
سرنوشت مریا به شکلی تلخ با رویدادهای اخیر اوکراین پیوند خورد. ۲۷ فوریه ۲۰۲۲، تنها فروند عملیاتی An-225 در آشیانهاش در فرودگاه هوستومل، نزدیک کیف، در جریان نبردهای سنگین منهدم شد. نابودی این هواپیمای افسانهای موجی از اندوه را در میان علاقهمندان به هوانوردی و مردم سراسر جهان برانگیخت.
بااینحال، دولت اوکراین اعلام کرده که برنامهای برای بازسازی «مریا» در دست دارد؛ تلاشی که نه فقط یک پروژه مهندسی، بلکه بخشی از آرزوی بزرگتر این کشور برای بازسازی آینده به شمار میرود.
بزرگتر از آنچه فکر میکنیم: جهان ابرپروژهها
سازههای عظیمی که در این مقاله به آنها پرداختیم، همگی در یک دسته قرار میگیرند: ابرپروژهها (Megaprojects). این اصطلاح به طرحهای سرمایهگذاری عظیمی اطلاق میشود که «معمولاً» بیش از یک میلیارد دلار هزینه دارند، سالهای متمادی برای تکمیلشدن زمان میبرند و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای بر جای میگذارند.
اغلب مگاپروژهها برای نمایش قدرت و میراث سیاسی ساخته میشوند، نه سود اقتصادی
اما مشخصه اصلی ابرپروژهها، نه صرفاً ابعاد، بلکه ریسکپذیری بالای آنها است. آمارها نشان میدهند که حدود ۰٫۴ درصد از تمام ابرپروژهها، موفق میشوند هر سه معیار اصلیِ «زمان»، «بودجه» و «مزایای وعدهدادهشده» را به طور همزمان برآورده سازند.
پس چرا باوجود چنین احتمالات ضعیفی، بشر همچنان دست به ساخت آنها میزند؟ پاسخ در محاسبات اقتصادی خلاصه نمیشود. ابرپروژهها اغلب با انگیزههایی نمادین به جریان میافتند: ساختن اولین، بزرگترین یا طولانیترین سازهی تاریخ، یا خلق میراثی سیاسی که نسلها باقی بماند. به همین دلیل است که این پروژهها به ابزاری قدرتمند برای برندسازی ملی و نمایش قدرت فناورانه و اقتصادی کشورها تبدیل شدهاند.
جدول زیر تصویری کلی از مقیاس این شش ابرپروژه ارائه میدهد و به درک ابعاد حیرتانگیز آنها کمک میکند.
سازه | دوره ساخت | ابعاد کلیدی | هزینه تخمینی (دلار آمریکا) | سازمان/کشور اصلی | وضعیت فعلی |
|---|---|---|---|---|---|
برخورددهنده بزرگ هادرونی (LHC) | ۱۹۹۸-۲۰۰۸ | ۲۷ کیلومتر محیط | حدود ۱۰ میلیارد دلار (ساخت) | CERN (اروپا) | فعال، در حال ارتقاء |
ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) | ۱۹۹۸-۲۰۱۱ | ۱۰۹ متر طول | بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار | همکاری بینالمللی | فعال، تا ۲۰۳۰ تمدید شده |
بیل مکانیکی Bagger 288 | ۱۹۷۳-۱۹۷۸ | ۲۲۰ متر طول، ۹۶ متر ارتفاع | حدود ۱۰۰ میلیون دلار | آلمان (Krupp/RWE) | فعال |
دیوار بزرگ چین | قرن ۷ ق.م - قرن ۱۷ م | ۲۱,۱۹۶ کیلومتر (مجموع) | نامشخص (هزینه انسانی بسیار بالا) | دودمانهای مختلف چین | میراث جهانی، در حال تخریب |
جزایر نخل دبی (نخل جمیرا) | ۲۰۰۱-۲۰۰۸ | ۵۶ کیلومتر خط ساحلی اضافه | حدود ۱۰ میلیارد دلار | امارات متحده عربی (نخیل) | مسکونی و توریستی، فعال |
آنتونوف An-225 «مریا» | ۱۹۸۵-۱۹۸۸ | ۸۸٫۴ متر طول بال | نامشخص | اتحاد شوروی/اوکراین | در فوریه ۲۰۲۲ تخریب شد |
شاید میراث حقیقی این سازهها نه در بتن و فولادشان، که در تغییری باشد که در نگاه ما به جهان ایجاد میکنند. این همان حسی است که میچیو کاکو، فیزیکدان برجسته، درباره پروژههایی چون LHC بیان میکند: «ما این کار را میکنیم، چون میخواهیم نقش و جایگاه خود را در کائنات درک کنیم.»
و شاید هیچکس این تکامل دیدگاه را بهتر از فضانوردی که از پنجره ایستگاه فضایی به سیاره ما نگریسته، توصیف نکرده باشد. کریس هدفیلد میگوید: «میراث واقعی تمام تلاشهای بشر برای قدمگذاشتن به فضا، درک بهتر از سیاره کنونیمان و آموختن نحوه مراقبت از آن خواهد بود.»