شواهد فسیلی، چگونگی قطع شدن گردن خزندگان ۲۴۰ میلیون ساله را فاش کردند
در سال ۱۸۳۰، هنری دلابیچ، دیرینهشناس انگلیسی، با کشیدن اثری به نام «دورست باستانیتر»، تصویری از اقیانوسهای دوران مزوزوئیک را به تصویر کشید. وی در این نقاشی، خزندهی دریایی گردندرازی را نشان داد که گلویش بین آروارههای یک ایکتیوسور ترسناک گیر افتاده بود.
تقریباً دو قرن بدون شواهد مستقیم از گاز گرفتهشدن گردن موجود بهتصویر درآمده در نقاشی دلابیچ گذشت؛ اما پژوهشی که هفتهی گذشته در نشریه کارنت بایولوژی منتشر شد، شواهد تلخ و بسیار کمیابی را ارائه کرد که نشان میدهد شکارچیان باستانی، گردنهای کشیده و دراز خزندگان پرسهزن در دریاهای ماقبلتاریخ را بهعنوان هدفی وسوسهانگیز میدیدند.
حیوان سربریدهشده که گردنش درجریان حملهی شکارچی از وسط قطع شده بود، به گونهی تانیستروفئوس تعلق دارد؛ خزندهای دریایی که میتوانست تا ۶ متر طول داشته باشد و ۲۳۷ تا ۲۴۷ میلیون سال پیش زندگی میکرد. این خزنده، درندهای کمینکننده بود که از ماهیها و ماهیان مرکب تالابی گرمسیری در دوران تریاس میانه تغذیه میکرد.
تانیستروفئوس گردن بسیار بلندی داشت که در برخی موارد، سه برابر نیمتنهاش بود. بقایای این حیوان سربریدهشده در محوطهی فسیلی مونته سن جورجیو، واقع در مرز سوئیس و ایتالیا کشف شده است. این محوطه، مخزن عظیمی از حیات دریایی متعلق به دوران تریاس میانه را در دل خود دارد.
استفان اسپیکمن، دیرینهشناس مهرهداران در موزه ایالتی تاریخ طبیعی اشتوتگارت آلمان، درحال مطالعهی دو گونهی متفاوت تانیستروفئوس بود؛ یکی از این گونهها به تی هیدرا و دیگری به تی لانگوباردیکوس تعلق داشت که گونهای کوچکتر با طول ۱٫۵ متر بود. این مطالعه، بخشی از رسالهی دکترای اسپیکمن در موزه دیرینهشناسی دانشگاه زوریخ بود.
نگاه دقیقتر به فسیلها نشان داد که گردن آنها بریده شده است و آثار گازگرفتگی واضح روی بدن برخی از این مهرهداران به چشم میخورد. اسپیکمن و یودالد مجال، دیگر دیرینهشناس موزهی ایالتی تاریخ طبیعی اشتوتگارت به بررسی آثار گازگرفتگی و شکستگی استخوان در بقایای تانیستروفئوسها پرداختند تا بفهمند که چه اتفاقی برای این موجودات باستانی افتاده است.
یافتهها نشان میدهند که دو حیوان مورد بررسی توسط یک شکارچی دیگر مورد حمله قرار گرفتهاند. بهنظر میرسد این شکارچی، گردن بلند تانیستروفئوسها را بهعنوان نقطه ضعف بدن آنها هدف قرار داده است.
اسپیکمن به وبسایت لایوساینس گفت آنها دو سوراخ دندان را دقیقاً در جایی که گردن خزنده شکسته بود پیدا کردند. بهگفتهی او، گردن حیوان در یک سطح صاف مورب شکسته؛ علامتی که نشان میدهد گردن طی یک مرتبه گاز، قطع شده است. اسپیکمن افزود: «ممکن است چند گاز اول به استخوان اصابت نکرده باشند؛ اما باتوجه به وجود شکارچیان بزرگ موجود در آن محیط، کاملاً پذیرفتنی است که شکارچی بزرگی، گردن را در یک حرکت گاز بگیرد.»
اثری از اجساد در محوطهی فسیلی وجود نداشت؛ اما سرها و آنچه از گردنها باقی مانده، بهخوبی حفظ شده بود. این نشان میدهد که شکارچی گردنهای دراز تانیستروفئوسها را هدف قرار میداد تا بتواند خیلی سریع اهداف خود را بکشد و با بدنهای پرگوشت آنها ضیافتی برپا کند.
لیست قاتلان احتمالی
چه حیوانی میتوانست یک شکارچی کمینکننده را بکشد؟ بهگفتهی اسپیکمن، تنوع بسیار زیاد در منطقهی مونته سن جورجیو به این معنی است که ما با فهرست قابلتوجهی از قاتلان بالقوه مواجهیم. دانشمندان با اندازهگیری فاصلهی بین سوراخهای دندان میتوانند اندازهی نیش را با شکارچیان بزرگی که آن زمان در این منطقه زندگی میکردند تطبیق دهند.
پژوهشگران با توجه به این موضوع، فهرست نهایی مظنونان را بهدست آوردند: سیمبوسپاندلیس بوکسری (Cymbospondylus buchseri) که یک ایکتیوسور بزرگ اولیه بود و میتوانست تا ۵٫۵ متر رشد کند. دوم، خزندهی عظیمی بهنام نوتوسور جایگانتیئس (Nothosaurus giganteus) که احتمالاً تا ۷ متر رشد میکرد و سوم، هلوتیکوسور زولینگری (Helveticosaurus zollingeri)؛ شکارچی مرموزی بهطول ۳٫۶ متر با اندامهای جلویی قدرتمند، دمی انعطافپذیر و پوزهای قوی و دندانهدار.
محققان میگویند هرچند گردن دراز تانیستروفئوس، نقطهضعف این حیوان بوده است؛ خزندگان تقریباً ۱۷۵ میلیون سال با گردنهای بلند و سفت دوام آوردند؛ نکتهای که نشان میدهد این عضو بدن نقشی مهم در دوران تریاس ایفا میکرده است.
به باور اسپیکمن، وجود دو گونهی متفاوت از تانیستروفئوس با اندازهها و رژیمهای غذایی متفاوت در مونته سن جورجیو نشان میدهد که گردنهای بلند و سفت آنها چندمنظوره بوده است. او میافزاید: «ما فکر میکنیم سرهای نسبتاً کوچک و گردنهای بلند به تانیستروفئوسها کمک میکردند تا برای طعمه خود کمین کنند؛ زیرا در آب با دید کم تشخیص این سر برای هر طعمهای دشوار بوده است. آنها همچنین اغلب اوقات با باقیماندن در عمق کم آب احتمالاً میتوانستند از شکارچیان بزرگ در امان بمانند.»