فیزیکدانان احتمال فروپاشی تمدن بشر را تا چند دهه آینده تقریبا قطعی میدانند
دو فیزیکدان نظری متخصص در سیستمهای پیچیده معتقدند جنگلزدایی جهانی میتواند تمدن انسان را در دو تا چهار دههی آینده درمعرض فروپاشی همیشگی قرار دهد. طبق مقالهای که ماه مه سال جاری در مجلهی Nature Scientific Reports منتشر شد، اگر انسان به نابودی جنگلهای جهان ادامه دهد، زمین دیگر نمیتواند ظرفیت چشمگیر جمعیت را تحمل کند. درصورت ادامهی جنگلزدایی، کل جنگلهای زمین تقریبا در مدت ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال نابود خواهند شد. مؤلفان مقالهی یادشده میگوید: «نمیتوان گفت تمدن انسان دقیقا با قطع آخرین درخت تحتتأثیر قرار میگیرد.»
باتوجهبه مسیر نابودی، تمدن انسان بسیار زودتر از ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال نابود خواهد شد؛ زیرا جنگلزدایی آثار چشمگیری بر سیستمهای پشتیبان حیات زمین خواهد گذاشت که برای ذخیرهسازی کربن، تولید اکسیژن، حفظ خاک، تنظیم چرخهی آب، حفظ سیستمهای طبیعی و غذایی انسان و خانهی تعداد بیشماری از گونهها ضروری هستند. مؤلفان اعتقاد دارند:
در نبود فعالیتهای حیاتی، بسیاری از گونهها ازجمله انسان نابود میشوند. نابودی محیط بهدلیل جنگلزدایی، بهشدت بر تمدن انسانی تأثیر میگذارد و خیلی زود به فروپاشی آن منجر خواهد شد.
دکتر جراردو آکوینو، مؤلف مقالهی یادشده، استاد پژوهشی مؤسسهی آلان تورینگ است که درحالحاضر، روی مدلسازی سیستم پیچیدهی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی برای پیشگویی اختلافها کار میکند. پروفسور مائورو بولونا، از بخش مهندسی الکترونیک دانشگان تراپاکای شیلی، نیز با او همکاری میکند. هر دو دانشمندان فیزیکدانان حرفهای هستند. آکینو قبلا پژوهشهایی در گروههای فیزیک کالج سلطنتی و مؤسسهی سیستمهای پیچیدهی مکس پلانک و گروه زیستشناسی ریاضی دانشگاه سوری انجام داده است. هدف پژوهش آنها مدلسازی سرعت رشد جمعیت و جنگلزدایی بهعنوان شاخصی از مصرف منابع و محاسبهی اجتناب از فروپاشی تمدن است.
نقطهی بدون بازگشت
قبل از توسعهی تمدن انسان، جنگلها ۶۰ میلیون کیلومترمربع از کرهی زمین را پوشانده بودند. سرعت درخورتوجه جنگلزدایی و ردپای انسان روی زمین باعث شد این آمار به کمتر از ۴۰ میلیون کیلومترمربع برسد. در مقالهی پژوهشی یادشده آمده است:
محاسبات نشان میدهد باتوجهبه سرعت فعلی رشد جمعیت و مصرف منابع بهویژه در بخش جنگلها، تنها چند دهه با فروپاشی بدون بازگشت تمدن انسانی فاصله داریم.
مؤلفان با ردیابی سرعت فعلی رشد جمعیت درمقایسهبا سرعت جنگلزدایی متوجه شدند ازنظر آماری، احتمال بقا و جلوگیری از فروپاشی فاجعهبار بسیار اندک و حتی در بهترین سناریو، احتمال بقا کمتر از ۱۰ درصد است. مؤلفان مینویسند:
طبق مدل ما، فروپاشی فاجعهبار تمدن انسان بهدلیل مصرف منابع براساس پارامترهای فعلی یکی از سناریوهای محتمل تکامل پویا است. طبق دیدگاه آماری، احتمال بقای تمدن در خوشبینانهترین سناریو کمتر از ۱۰ درصد است. محاسبات نشان میدهد باتوجهبه سرعت واقعی رشد جمعیت و مصرف منابع بهویژه مصرف جنگلها، تنها چند دهه با فروپاشی بدون بازگشت تمدن انسانی فاصله داریم.
براساس تأثیر فراوان جنگلزدایی بر ظرفیت سیارهی زمین برای پشتیبانی از حیات، احتمال فروپاشی تمدن به بیش از ۹۰ درصد میرسد. مدل پژوهشی نشان میدهد رشد جمعیت انسان در حال رسیدن به سطح حداکثری است. پس از این نقطه، فروپاشی فاجعهبار و سریع جمعیت رخ خواهد داد که سرانجام آن میتواند حالت پایدار جمعیت کم یا انقراض کامل باشد. به این نقطه، نقطهی بدون بازگشت گفته میشود؛ زیرا اگر سرعت جنگلزدایی قبل از این زمان تغییر نکند، جمعیت انسان نمیتواند خود را حفظ کند و فروپاشی فاجعهبار یا حتی انقراض رخ خواهد داد.
آیا فناوری میتواند راهحل باشد؟
مؤلفان آرمانشهر فناوری را پیشنهاد میدهند. آنها ساخت کرهی دایسون، ابرسازهای فرضیه در اطراف خورشید را پیشنهاد میدهند که بخش زیادی از انرژی خورشید را جذب و آن را به زمین ارسال میکند. دکتر آکینو میگوید:
کرهی دایسون را باید بهعنوان منبع ارزشمندی از انرژی در نظر گرفت و انرژی بهدستآمده را میتوان به شکلهای مختلفی مثل سوخت هستهای تبدیل کرد.
بهطور خلاصه، اگر تغییری در سطح ناپایدار رشد جمعیت و مصرفگرایی رخ ندهد، مسیر دیگر بقای انسان میتواند توسعهی بیسابقهی فناوری باشد. میتوان کرهی دایسون را براساس مقیاس کارداشف ارزیابی کرد. در سال ۱۹۶۴، نیکولای کارداشف، ستارهشناس اتحاد جماهیر شووری، اولینبار این مقیاس را برای ارزیابی سطح پیشرفت فناوری تمدنها براساس میزان انرژی برداشتپذیر پیشنهاد کرد.
با ساخت کرهی دایسون در اطراف خورشید میتوان انرژی موردنیاز زمین را تأمین کرد
مقیاس کارداشف نشان میدهد اگر تمدنی به فناوری لازم برای برداشت انرژی از ستارهی خود برسد، میتواند از محدودیتهای منابع سبقت بگیرد. آکینو و بولونا معتقدند: «مصرف منابع طبیعی بهویژه جنگلها در رقابت با سطح فناوری قرار میگیرد.» گفتنی است بخش زیادی از پژوهشها در این زمینه بهصورت تئوری و بخشی از آنها براساس ارزیابیها هستند. باتوجهبه تمام این مسائل، جامعه برای سبقتگرفتن از محدودیتهای منابع باید چگونه باشد؟ آکینو و بولونا میافزایند:
فناوری پیشرفتهتر میتواند به رشد جمعیت و جنگلزدایی بیشتر بینجامد؛ اما یکی از نتایج آن نیز کاربرد بهینه و مؤثر منابع خواهد بود. هرچه فناوری پیشرفتهتر باشد، میتوان راهحلهای مؤثری برای اجتناب و پیشگیری از فروپاشی سیاره گسترش داد و در فضای فرازمینی تمدن را بازسازی کرد.
مؤلفان معتقدند قابلیتهای مهندسی فعلی برای رسیدن به فناوری قدرتمند موردنیاز ناکافی هستند؛ درنتیجه، آنها مدل تعامل انسان و جنگل را با مدل رشد فناوری مقایسه کردند تا بخت توسعهی فناوری را قبل از فروپاشی تمدن ارزیابی کنند. متأسفانه آنها متوجه شدند انسان کمتر از ۱۰ درصد بخت بقا در چنین موقعیتی را دارد.
از دیدگاه وسیعتر، این وضع نامساعد نشان میدهد چرا انسان تاکنون شواهدی از حیات هوشمند را در دیگر نقاط کرهی زمین پیدا نکرده است. طبق متغیرهای مدل، تمدنهای هوشمند بهدلیل مصرف بیشازاندازهی منابع سیارهی خود خیلی زود و پیش از توسعهی نوآوریهای لازم برای پیشرفت نابود میشوند.
سناریو تغییرناپذیر
با بررسی دقیقتر پژوهش یادشده، چند مسئلهی اصلی مطرح میشود. باتوجهبه مدل رابطهی جنگل و انسان، سناریو فروپاشی بسیاری جدی است؛ زیرا این مدل براساس پارامترهای رشد جمعیت و جنگلزدایی در اوضاعواحوال فعلی ترسیم شده است. طبق فرضیهها، سرعت و وضعیت رشد جمعیت و جنگلزدایی تقریبا در همین سطح ادامه خواهد داشت؛ اما این مدل احتمالها را بررسی نمیکند و صرفا براساس سناریویی تغییرناپذیر رخ میدهد که روندهای فعلی را پوشش میدهد. درنتیجه، اگر جنگلزدایی و رشد جمعیت و مصرف منابع با سرعت فعلی ادامه پیدا کنند، فروپاشی تمدن در دو تا چهار دههی آینده اجتنابناپذیر خواهد بود. البته خبر خوشحالکننده این است که حتی چنین سناریو ناخوشایندی هم با وجود انتظارات و سرعت جنگلزدایی به واقعیت تبدیل نشود.
طبق گزارش وضعیت جنگلها در سال ۲۰۲۰ که بهصورت مشترک از سازمان کشاورزی و غذای سازمان ملل (FAO) و پروژهی محیط سازمان ملل (UNEP) منتشر شده است، سرعت جنگلزدایی جهانی در طول چند دههی گذشته کاهش یافته است. از دههی ۱۹۹۰ تا دورهای بین ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰، جنگلزدایی از ۷/۸ میلیوم هکتار در سال به ۴/۷ میلیون هکتار در سال کاهش یافته است. یکی از دلایل این مسئله این است که با وجود ادامهی جنگلزدایی، جنگلهای جدیدی هم بهصورت طبیعی و هم بهصورت مصنوعی احداث میشوند. بااینحال، نرخ جنگلزدایی بهطورکلی کاهش یافته است. طبق گزارش سازمان ملل در دههی ۱۹۹۰، نرخ جنگلزدایی تقریبا ۱۶ میلیون هکتار در سال بوده و بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰، این مقدار تقریبا به ۱۰ میلیون هکتار در سال کاهش یافته است؛ اما تمام این گزارشها نباید توجیهی برای رضایت از عملکرد انسان باشند.
طبق گزارشهای سازمان ملل، نواحی جنگلی جهان هنوز در حال کاهش هستند؛ بهطوریکه بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰، منطقهی بسیار بزرگی به مساحت ۱۷۸ میلیون هکتار از نواحی جنگلی کم شده است. مساحت این منطقه هم اندازه با کشور لیبی است. ناگفته نماند ممکن است روند کاهشی جنگلزدایی تغییر کند. طبق جدیدترین دادههای بهدستآمده از پروژهی دیدهبان جنگلی مؤسسهی جهانی منابع طبیعی، جنگلزدایی در سال ۲۰۱۹ بهاندازهی ۲/۸ درصد بیشتر از سال ۲۰۱۸ بوده است. این آمار میتواند نشاندهندهی افزایش سرعت احتمالی جنگلزدایی باشد و بهطور مشابه، نرخ رشد جمعیت کمتر از گذشته خواهد شد.
طبق مجموعهی جدیدی از پیشبینیهای لنست، جمعیت جهان پس از میانهی قرن بیستویکم کاهش خواهد یافت. متأسفانه بازهی زمانی این تغییرات میتواند بسیار کُند باشند و نتوانند تغییری در پیشبینیهای جدید Nature Scientific Report ایجاد کنند. همانطورکه مؤلفان این پژوهش مینویسند:
با وجود احتمال نوسان در روندهای سراسر جهان، بدون تلاش جمعی احتمال تغییرات بزرگ در پارامترهای پیشبینیشده اندک است.
تمام روندهای کاهشی نشان میدهند اجتناب از رشد نمایی جمعیت یا جنگلزدایی با رویکردهای هدفمند ناممکن نیست.
راهحل جایگزین؛ محافظت از زمین
روش دیگر برای پیشگیری از فروپاشی تحول بنیادی در تمدن است. درحالحاضر، مصرف منابع سیارهی زمین بهعنوان خطری مهلک برای تمدن انسانی در نظر گرفته نمیشود و عامل اصلی این سهلانگاری اقتصاد است. چنین تمدنی بدون نگرانی برای اکوسیستم میزبان از زمین بهرهبرداری خواهد کرد. فیزیکدانان پیشنهاد میدهند درصورت ساختهنشدن کرهی دایسون برای فرار از مسیر فروپاشی، باید مدل متفاوتی از تمدن و جامعه را تعریف کرد که اکوسیستم را در اولویت قرار دهد؛ اما این اولویت منطبق با منافع مشترک باشد. درنتیجه مؤثرترین راه برای افزایش احتمال بقا، تمرکز از خود به دیگری ازجمله گونههای دیگر و اکوسیستمی است که در آن ساکن هستیم. بهبیاندیگر، برای جلوگیری از فروپاشی تمدن یا باید ET شویم (شخصیت فضایی فیلم ET) یا الگوی تمدن را تغییر دهیم. کدامیک ممکن است؟ همهچیز به خودمان بستگی دارد. اگر پژوهش فروپاشی به واقعیت تبدیل شود، تمدن انسان در دو تا چهار دههی آینده از بین خواهد رفت.