اشتباه هاوکینگ و آسیموف در مورد خطرات هوش مصنوعی برای انسان در آینده

پنج‌شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۵
مطالعه 8 دقیقه
به نظر می‌رسد استیون هاوکینگ در مورد خطر هوش مصنوعی دچار اشتباه شده باشد. ما با هوش مصنوعی در تقابل نخواهیم بود؛ بلکه با آن درهم خواهیم آمیخت.
تبلیغات

چندی پیش استیون هاوکینگ مرکز تحقیقات آینده‌ی هوش لوِرهولم را در کمبریج راه‌اندازی کرد. وی در سخنرانی خود تصریح کرد که هوش مصنوعی بهترین یا بدترین اتفاقی است که برای بشر رخ خواهد داد! و این‌چنین اذهان بسیاری از پژوهشگران و سرمایه‌گذاران این عرصه را به خود مشغول کرد. اما چرا هاوکینگ چنین حرفی زده است؟ 

استیون هاوکینگ همیشه به اظهارنظرهای جنجالی معروف بوده است. این بار او اعلام کرده که هوش مصنوعی بهترین یا بدترین اتفاقی است که برای بشر رخ خواهد داد! شکی نیست که ما در حال ورود به دوران جدیدی از درک ذهن و ماشین هستیم؛ اما انگار هاوکینگ همچنان به ایده‌های ۶۰ سال پیش نویسنده‌ی سرشناس علمی تخیلی آیزاک آسیموف تعلق خاطر دارد. مشهورترین این ایده‌ها، «ما در تقابل با آن‌ها» و «سه قانون اصلی ربات‌ها» هستند.

قوانین آسیموف طراحی شده‌اند تا ربات‌ها را چه خودخواسته و چه با دستورات صاحبان شرور آن‌ها، از کشتن انسان‌ بازدارند. دیدگاه او تا سال‌ها جوهره‌ی اصلی بسیاری از فیلم‌های علمی تخیلی بوده است؛ ولی دیگر نباید سنگ بنای ارتباط ما با هوش مصنوعی باشد.

اما خود هاوکینگ و نه صحبت‌های او، در وضعیت کنونی بهترین نقطه‌ی شروع برای شکل‌گیری افکار ما در مورد هوش مصنوعی است. هاوکینگ بدون شک یکی از هوشمندترین افراد عصر حاضر است. حدود ۴۰ سال پیش و تقریبا در ابتدای راه درخشان هاوکینگ در زمینه‌ی فیزیک، به دلیل ابتلا به بیماری نورون حرکتی تقریبا تمامی اعضای بدن او فلج شدند. بدون هوش مصنوعی او هرگز قادر به پیمودن این راه درخشان و تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین فیزیک‌دان‌های حاضر نبود. احتمالا واژه‌ی «سایبورگ» (بخشی طبیعی و بخشی رباتیک) بهترین توصیف برای شرایط کنونی استیون هاوکینگ است؛ زیرا توانایی ابراز هوشمندی او به‌وسیله‌ی ماشین‌ها‌یی رخ می‌دهد که با فعالیت‌های عصبی رو به کاهش او ارتباط برقرار می‌کنند.

هاوکینگ و نه آن ربات‌های قاتل مشهور در فیلم ترمیناتور، به‌احتمال زیاد تصویری از آینده‌ی هوش مصنوعی است. البته تمامی ما به هوشمندی هاوکینگ نخواهیم شد و البته که نمی‌توان با قطعیت گفت تعامل با هوش مصنوعی عاری از هر خطری است؛ اما حداقل باید از نظر ذهنی از ایده‌ی «ما در تقابل با آن‌ها» که از آسیموف به ما رسیده، گذر کنیم و افق‌های فراتر را در نظر آوریم. مهم نیست که نرم‌افزار و سخت‌افزار متعددی هاوکینگ را سرپا نگاه داشته‌اند؛ به‌هرحال ما او را از خود و نه از «آن‌ها» به‌حساب می‌آوریم. در آینده‌ی نه‌چندان دور، احتمالا با طیف وسیعی از انسان‌ها روبه‌رو خواهیم بود که هریک تااندازه‌ای با هوش مصنوعی ارتقاء یافته‌اند.

انسان و هوش مصنوعی

چشمه‌ای از آنچه این آینده ممکن است به همراه داشته باشد، در نسخه‌های دنباله‌دار علمی تخیلی تلویزیونی و فیلم‌هایی مانند «استار ترک» به تصویر کشیده شده است: آقای اسپاک که یک نیمه انسان، نیمه ولکان است! این مجموعه، طیف وسیعی از موجودات چندرگه‌ی انسان-حیوان-ماشین را خلق کرده است که باهم به روش‌های عجیب­‌وغریب و گاه خشنی تعامل دارند. ولی ایده‌ی «ما در تقابل با آن‌ها» کمتر در آن به چشم می­‌آید.

ما حتی زندگی در چنین دنیایی را آغاز کرده‌ایم. از دست و پاهای پروتز تا قلب مصنوعی و تراشه‌های مینیاتوری مغزی که همه بیانگر نوعی تعامل با هوش مصنوعی هستند. این هوش مصنوعی تنها راه بقای برخی انسان‌ها است. انسان‌های استفاده‌کننده از چنین اختراعاتی، مانند استیون هاوکینگ، سایبورگ هستند. به‌زودی هوش­ مصنوعی را در انواع مختلفی مانند دستیارهای شخصی، کمک حافظه‌ها، بانک‌های اطلاعاتی هوشمند و مترجم‌ها، در خانه و محیط کار خواهیم دید. همین حالا بسیاری افراد روزبه‌روز بیشتر به گوشی هوشمند و اپ­‌های مختلف روزمره وابسته می‌شوند. آینده‌ی نزدیک هوش مصنوعی به این شکل خواهد بود که هریک از ما همه‌جا با خود دستگاه‌های هوشمندی به همراه می‌بریم که با مقاصد ما سازگار می‌شوند و به آن‌ها پاسخ می‌دهند.

در حقیقت، با وجود تعداد زیادی سایبورگ‌ که اکنون در میان ما زندگی می‌کنند، شاید خیلی هم زود نباشد برای این­که تغییری اساسی از مفهوم «انسان ارتقاء یافته» در ذهن خود بدهیم. شاید انسان «ارتقاء نیافته» به‌زودی «ناتوان» به‌حساب بیاید؛ زیرا توان تعامل با هوش مصنوعی نداشته است. مطمئنا، نمی‌توان با قطعیت آینده‌ای پر از صلح برای انسان و هوش مصنوعی پیش‌بینی کرد ولی حداقل می‌‌توان گفت «نبرد نهایی خیر و شر» نخواهد شد. بهتر است نگاهی به تاریخچه‌ی هوش مصنوعی بیندازیم:

سال ۱۹۵۰؛ آزمون تورینگ: آلن تورینگ آزمونی برای سنجش هوش مصنوعی پیشنهاد کرد. در این آزمون انسانی باید از طریق متن با یک طرف ناشناس که ممکن است انسان یا کامپیوتر باشد، به گفت‌وگو می‌نشیند. در صورتی که آن شخص نتواند تشخیص دهد که طرف مقابلش انسان نیست، هوش مصنوعی در این آزمون سربلند خواهد شد.

سال ۱۹۵۶؛ واژه‌ی هوش مصنوعی به رسمیت شناخته شد: عده‌ای از نخبگان دنیا در دارتموث کالج نیوهمپشایر گرد هم آمدند تا در مورد امکان ماشین‌های متفکر بحث کنند. واژه‌ی هوش مصنوعی بر سر زبان‌ها افتاد.

سال ۱۹۶۸؛ ادیسه‌ی فضایی:  در این فیلم حماسی استنلی کوبریک؛ یک کامپیوتر پارانویید (HAL 9000) تلاش می‌کند تا فضانوردان سرنشین فضاپیمای تحت کنترلش را نابود کند.

سال ۱۹۷۰؛ رکود هوش مصنوعی: ناامیدی فراگیر در مورد عدم پیشرفت هوش مصنوعی؛ سازمان‌هایی مانند ارتش آمریکا و دارپا سرمایه‌گذاری‌ها در این زمینه را  کاهش دادند.

سال ۱۹۸۴؛ ترمیناتور روی پرده می‌رود: درخشش آرنولد شوارتزنگر در نقش رباتی مخوف و سناریویی آخر زمانی برای هوش مصنوعی.

ترمیناتور

سال ۱۹۹۷؛ دیپ بلو، کاسپاروف را شکست داد: کامپیوتر آی‌بی‌امدر شش بازی، قهرمان شطرنج جهان را شکست داد.

شکست تاریخی کاسپاروف

سال ۲۰۱۱؛ برد پردردسر واتسون: یک کامپیوتر دیگر آی‌بی‌ام دو حریف قدر انسانی را در مسابقه‌ی مشهور اطلاعات عمومی شکست داد.

سال ۲۰۱۱؛ سیری: دستیار هوشمند اپل روی آیفون معرفی شد و تابه‌حال پیشرفت قابل‌توجهی کرده است.

سال ۲۰۱۲؛ ماشین‌های خودران: گوگل که از سال ۲۰۰۹ پروژه‌ی ماشین خودران را معرفی کرده بود، موفق به آزمایش آن در خیابان‌های کالیفرنیا شد.

سال ۲۰۱۶؛ دیپ مایند قهرمان بازی گو را شکست داد: هوش مصنوعی با استفاده از خودآموزی توانست قهرمان بازی گو را شکست دهد. برد در بازی گو در مقایسه با سایر بازی‌های فکری، به دلیل بیش‌ازحد بودن تعداد حالات ممکن بسیار دشوار است. این اتفاق در حکم رسیدن به یکی از بزرگ‌ترین اهداف هوش مصنوعی بود.

حال که متوجه شدیم هوش مصنوعی چه راه فوق‌العاده‌ای را پیموده است، شاید بهتر بتوانیم در مورد آن فکر کنیم و از ایده‌های آسیموف و هاوکینگ فاصله بگیریم. البته هنوز مشکلات زیادی در این زمینه وجود دارند که باید با ذهنی باز به آن‌ها پرداخت و در رفعشان کوشید. در زیر به تعدادی از این موارد اشاره کرده‌ایم:

۱. حریم شخصی و امنیت

اگر یک تراشه‌ی کامپیوتری درون بدن شما کار گذاشته شود، همیشه این امکان وجود دارد که توسط دیگران هک شود. ترس امروز جامعه از این‌که هکرهای اینترنتی اطلاعات شخصی‌شان را هک کنند، به ترس از این‌که تروریست‌های آینده خود انسان‌ها را هک کنند بدل خواهد شد. شاید این یکی از راه‌های پیروزی در جنگ‌های آینده باشد! اما به چه کسی می‌توان اعتماد کرد که به ما اطمینان دهد این اتفاق‌ها رخ نخواهد داد؟

در آینده بخش قابل‌توجهی از حریم شخصی و شاید حتی استقلال و خودمختاری انسان‌ها به هوش مصنوعی واگذار خواهد شد. بسیاری افراد همین حالا چنین کاری می‌کنند. مثال آن سایت‌هایی هستند که با گرفتن جزئیات شخصیتی افراد به آن‌ها پیشنهاد می‌دهند نیاز به خرید چه کالایی دارند که در بسیاری از مواقع با سوءاستفاده از این موقعیت، به افراد پیشنهاد کالاهایی می‌شود که کمتر نیاز دارند یا کاربردهایشان هم‌پوشانی زیادی با کالای قبلا خریداری‌شده دارد (مانند گوشی هوشمند و تبلت). بسیاری از افراد این را نوعی «استثمار» می‌دانند.

ادغام با هوش مصنوعی

۲. حقوق ربات‌های انسان‌نما

ربات‌هایی که با ظاهر انسانی طراحی می‌شوند و در اصطلاح Android Companion خوانده می‌شوند، همین حالا برای مراقبت از افراد سالخورده استفاده می‌شوند. تعداد، کاربردها و میزان هوشمندی این ربات‌ها (به‌ویژه در زمینه‌ی پیش‌بینی نیازهای کاربر) روزبه‌روز در حال افزایش است. در واقع شاید به‌زودی نیروی انتظامی یا نظامی کشورها با چنین سربازانی جایگزین شود. همان‌طور که تعداد انسان‌های تعامل کننده با اندرویدها افزایش می‌یابد، درخواست‌های تصویب قوانینی برای به رسمیت شناختن حقوق این ربات‌ها نیز رو به افزایش است. اینجا دیگر ایده‌ی «ما در تقابل با آن‌ها» کنار خواهد رفت و ما و آن‌ها در سایه‌ی قوانین با هم تعامل خواهیم داشت.

۳. انسان با ارزش افزوده؟

ایده‌ی جایگزینی نیروی کار انسانی با ماشین‌ها چیز جدیدی نیست. در گذشته انسان‌ها در هر زمینه‌ای که امکان مکانیزه شدن نداشته است تعریف کرده‌اند. البته تنش‌ هم در این مسیر کم نبوده است. با این حال و با نرخ جایگزینی کنونی انسان با ماشین، ما باید ویژگی‌های جدیدی کسب کنیم تا با این ارزش افزوده همچنان جزو نیروی کارآمد بمانیم. این ممکن است به ایده‌ی «بقای هوشمندان» منجر شود؛ ولی به‌هرحال تعاریف «هوشمندی» نیز متفاوت است. تخیلات آسیموف درباره‌ی تهدید ربات‌هایی که به شکلی نژادپرستانه انسان‌ها را از بین می‌برند، امروز واژگون شده است.

شاید بتوان گفت برخی انسان‌ها به همان شکل نژادپرستانه قادر به دیدن مزایای تعامل با هوش مصنوعی نیستند، فقط به خاطر آن‌که هوش مصنوعی سیلیکونی است و مانند ما از کربن ساخته نشده است. 

چند نقل قول معروف از هاوکینگ:

هوش:

هوش توانایی سازگاری با تغییرات است.

شهرت:

نکته‌ی منفی شهرت من این است که نمی‌توانم بدون شناخته شدن به هیچ جا بروم. حتی اگر عینک دودی بزنم و کلاه‌گیس به سر بگذارم بازهم صندلی چرخ‌دارم مرا لو خواهد داد.

ناتوانی:

خشمگین بودن به خاطر ناتوانی‌ اتلاف وقت است. افراد باید به زندگی ادامه دهند و من هم در این زمینه چندان ناموفق نبوده‌ام.

ابرقهرمان موردعلاقه:

اگر می‌توانستم جای یکی از این ابرقهرمان‌ها باشم، سوپرمن می‌شدم! او تمام چیزهایی را دارد که من ندارم.

ماهیت انسان:

همه‌ی ما تفاوت‌هایی با یکدیگر داریم؛ اما همه در یک خصلت انسانی مشترکیم و شاید آن توانایی سازگاری و بقا باشد.

کنجکاو ماندن:

من کودکی هستم که هیچ‌گاه بزرگ نشده است. من هنوز سؤالات کودکانه که با «چرا» و «چطور» شروع می‌شوند می‌پرسم و از این میان، گاهی به جواب‌هایی هم می‌رسم.

مرگ:

من حداقل ۴۹ سال است که با دورنمای مرگی در آینده‌ی نزدیک زندگی کرده‌ام. من ترسی از مرگ ندارم ولی عجله‌ای هم برایش ندارم. بسیاری چیزها هستند که هنوز می‌خواهم انجامشان دهم.
تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات