مایکروسافت از پایان عصر اپلیکیشن میگوید؛ برای دنیای بدون کلیک آمادهاید؟
شنبه 17 خرداد 1404 - 11:01مطالعه 7 دقیقهساتیا نادلا اخیراً در مصاحبهای ویدیویی از آیندهای سخن گفته که در آن اپلیکیشنها به زیرساختی نامرئی بدل میشوند و تعامل ما با دنیای دیجیتال دیگر وابسته به کلیک و منو نخواهد بود، بلکه با زبان طبیعی و ایجنتهای هوشمند هدایت خواهد شد.
خلاصه پادکستی مقاله
ساختهشده با هوش مصنوعی
مدیرعامل مایکروسافت زوایای کلیدی این تحول را، از زیرساختها گرفته تا تجربهی کاربری و از مالکیت داده تا کاربردهای واقعی، توصیف میکند و از باز تعریف این عناصر برای عصر هوش مصنوعی میگوید.
با ما همراه باشید تا خلاصهای از این مصاحبه را با شما مرور کنیم:
پایان عصر اپلیکیشنها
در چشماندازی که ساتیا نادلا از آیندهی فناوری ترسیم میکند، اپلیکیشنهایی که روزی در مرکز زندگی دیجیتال ما بودند، بهتدریج به حاشیه رانده میشوند: «لایهی اپلیکیشن در حال منسوخشدن و تبدیلشدن به ایجنتها است».
به بیان ساده، دوران اپلیکیشنهای سنتی بهزودی به پایان میرسد. اما منظور نادلا دقیقاً چیست؟ برای درک این تحول، ابتدا باید بدانیم اپلیکیشنهای سنتی چگونه ساخته میشدند: ترکیبی از یک پایگاهداده و مجموعهای از منطقها (Logics) که مشخص میکردند اپلیکیشن چه واکنشی به کاربر نشان دهد.
اما حالا این منطق تصمیمگیری در حال انتقال به لایهی جدیدی از فناوری است؛ لایهای که نادلا آن را «AI Tier» مینامد؛ جایی که ایجنتهای هوش مصنوعی زندگی و تعامل میکنند و میان ابزارهای مختلف کاربر هماهنگی بهوجود میآورند.
در این ساختار جدید، ایمیل، تقویم، ابزارهای طراحی و نرمافزارهای مدیریت پروژه همگی به منابع داده تبدیل میشوند. رابط کاربری دیگر نه در قالب اپلیکیشن، بلکه همان ایجنتی خواهد بودکه همهی این ابزارها را مدیریت و یکپارچه میکند.
نادلا: دوران اپلیکیشنها به پایان رسیده است، ایجنتها تجربه کاربری منسجم و واحدی را فراهم میکنند
نادلا توضیح میدهد که در این مدل، دیگر لازم نیست کاربر برای انجام یک کار به سراغ چندین اپلیکیشن جداگانه برود. در عوض، ایجنت همهی دادهها را از منابع مختلف جمعآوری میکند و در قالب یک تجربهی واحد به کاربر ارائه میدهد.
در واقع ایجنتها نهفقط به فرمان عمل میکنند، بلکه از دادهها میآموزند، تصمیم میگیرند و از ابزارها و منابع مختلف استفاده میکنند تا کار را برای کاربر انجام دهند. نادلا این تحول را آغاز «عصر هوش مصنوعی» و همزمان، «عصر وب ایجنتمحور» (Agentic Web Era) مینامد.
مایکروسافت ۳۶۵ دیگر فقط آفیس نیست
یکی از مهمترین نمونههای گذار از عصر اپلیکیشن به ایجنتها را در تغییرات مایکروسافت ۳۶۵ میبینیم. نادلا میگوید: «مایکروسافت ۳۶۵ به یک محیط توسعه یکپارچه (IDE) با قابلیت چت تبدیل خواهد شد.»
به بیان دیگر، آفیس به محیطی برای «برنامهنویسی با زبان طبیعی» تبدیل میشود، جایی که کاربر میتواند بهجای کلیکهای پیدرپی، با فرمانهای زبانی درخواست خود را بیان کند. ابزار کوپایلت استودیو در همین راستا به کاربران این امکان را میدهد که ایجنتهای سفارشی خود را بدون نیاز به کدنویسی بسازند، اتفاقی که بهوضوح نشان میدهد مایکروسافت در حال بازآفرینی کامل تجربهی کاربری است.
نادلا برای توضیح این تغییر، سه حالت را برای تجربهی کار با مایکروسافت ۳۶۵ ترسیم میکند:
- رابط کاربری جدید برای هوش مصنوعی
مایکروسافت برای ایجنتها یک محیط کاربرپسند طراحی کرده که ترکیبی از چت، جستجو، نوتبوک، خلاصهساز صوتی و ابزارهایی برای پردازش دادههای ناهمگن را شامل میشود. ایجنتهایی با نقشهای مشخص مانند پژوهشگر یا تحلیلگر در این محیط حضور دارند و کاربران میتوانند انجام کارهای مشخص را به آنها بسپارند.
- همکاری در حالت چندنفره از طریق Teams
در این ساختار، برنامهی Teams تبدیل به بستری برای حضور ایجنتها در تعاملات انسانی میشود، یعنی همهی ایجنتهایی که کاربر دارد، حالا میتوانند در جلسات Teams هم حضور داشته باشند.
- کار انفرادی در محیطهای آشنا
حتی وقتی بهتنهایی روی یک فایل ورد یا اکسل کار میکنید، ایجنتی مثل کوپایلت در کنار شما خواهد بود. نادلا توضیح میدهد: «مثل این است که وقتی دارم تحلیل میکنم یا مطلب مینویسم یک دانشمند داده کنار من نشسته باشد.»
مایکروسافت آفیس به محیطی برای «برنامهنویسی با زبان طبیعی» تبدیل میشود
درنتیجه، بسترهای کلاسیک آفیس عملاً به محیطهایی برای توسعه، آزمایش و اجرای دستورهای طبیعی در کنار تولید محتوا تبدیل شدهاند.
سرنوشت نرمافزارهای اشتراکی در عصر ایجنت: از محصول تا زیرساخت نامرئی
اما این تحول چه معنایی برای شرکتهای بهاصطلاح «SaaS» دارد که نرمافزار اشتراکی ارائه میدهند؟ در آیندهای که ایجنتها در مرکز تعامل قرار دارند، این شرکتها دیگر راهحلهایی مستقل ارائه نمیدهند، بلکه گردآورندگان دادههای تخصصی در حوزههای خاص خواهند بود. ابزارهایی که کاربران به آنها عادت دارند، ناپدید نمیشوند، اما دیگر مستقیماً در معرض دید نیستند؛ آنها به زیرساختهایی پنهان در پسزمینه بدل میشوند که ایجنتها از آنها تغذیه میکنند.
ابزارهایی که کاربران به آنها عادت دارند، ناپدید نمیشوند، ولی در پسزمینه ایجنتها قرار میگیرند
این تغییر، تجربهی کاربری را نیز دگرگون میکند. نادلا تصویری ساده و قدرتمند از این گذار ارائه میدهد:
«پیشتر، برای انجام کاری مانند بهروزرسانی وضعیت یک پروژه، باید اسلک را باز میکردید، پیامها را میخواندید، به نوشن سر میزدید تا تغییرات را اعمال کنید و درنهایت، در تقویم خود یک جلسه زمانبندی میکردید. اما حالا فقط کافی است به ایجنت بگویید: «وضعیت پروژه را بهروزرسانی کن و برای فردا یک جلسهی هماهنگی تیمی بگذار.»
و بدینترتیب، با یک فرمان ساده چند سامانه با هم هماهنگ میشوند، بدون نیاز به جابهجایی یا تطبیق با محیطهای مختلف.
کسی که ایجنت را کنترل میکند، همهچیز را کنترل میکند
تا اینجا دربارهی تواناییهای ایجنتها، تحول تجربهی کاربر و دگرگونی نرمافزار صحبت کردیم. اما یک سؤال اساسی باقیمانده: چه کسی ایجنتها را کنترل میکند؟ و شاید مهمتر از آن، چه کسی دادههایی را که ایجنتها به آنها دسترسی دارند، مدیریت میکند؟
باتوجهبه اینکه ایجنتها میتوانند به دادههای حساس سازمانی، مکاتبات ایمیلی، اسناد، جلسات و حتی تصمیمگیریهای حیاتی دسترسی داشته باشند، مدیریت امنیت آنها باید در همان سطحی باشد که برای کارمندان واقعی در نظر گرفته میشود (اگر نگوییم بالاتر).
مایکروسافت برای همین منظور، سیستم هویت و امنیت خود را گسترش داده و آن را به ایجنتها نیز تعمیم داده است:
- هر ایجنت اکنون دارای شناسهی هویتی (ID) مستقل است.
- میتوان دسترسی مشروط برای ایجنتها تعریف کرد، درست مثل کارمندان سازمان.
- محیط اجرای ایجنتها بهعنوان نقطهی پایانی (endpoint) در نظر گرفته میشود و ابزارهایی مانند Microsoft Defender مسئول محافظت از آن هستند.
- ایجنتها زیر چتر مدیریت حقوق داده (data rights) قرار میگیرند.
این یعنی نهفقط تعاملات، بلکه حتی حضور یک ایجنت در یک سیستم نیز باید بهدقت نظارت شود؛ چرا که کوچکترین نفوذ یا دستکاری میتواند پیامدهای بسیار گستردهای داشته باشد.
امنیت ایجنتها همسطح امنیت سایبری کارمندان اهمیت دارد
اما باید به نکتهای عمیقتر نیز توجه کنید: اگر شما ایجنتتان را روی زیرساخت مایکروسافت میسازید، این شرکت کنترل لایهی هماهنگکننده (orchestration layer) را در اختیار دارد؛ لایهای که ایجنتها در آن تعریف میشوند، به دادهها متصل میشوند و با یکدیگر تعامل دارند.
در اینجا، مسئله نه فقط ابزار یا سرعت، بلکه قدرت است و آیندهی اکوسیستم ایجنتها را کسانی شکل خواهند داد که این لایهی مرکزی را در دست دارند.
هوش ارزان، بهرهوری گرانبها: اقتصاد جدید ایجنتها
یکی از مهمترین پیامدهای فراگیرشدن ایجنتها، تأثیری است که آنها بر اقتصاد کار و بهرهوری خواهند گذاشت. در این بخش نادلا به نکتهای کلیدی اشاره میکند: «هزینهی تقریباً صفر برای استفاده از هوش، باعث جهشی بزرگ در بهرهوری خواهد شد.»
ایجنتها میتوانند فرایندهای پیچیده، تکراری یا پرهزینه را با سرعت بالا و هزینهی ناچیز انجام دهند. اجرای یک جریان کاری که شاید قبلاً نیازمند چند ساعت کار انسانی یا زیرساخت گسترده بود، حالا میتواند با هزینهای بسیار اندک و در چند ثانیه انجام شود.
ایجنتها میتوانند فرایندهای پیچیده، تکراری یا پرهزینه را با سرعت بالا و هزینهی ناچیز انجام دهند
این تحول بهویژه در صنایعی مانند سلامت، آموزش و خدمات عمومی، میتواند تأثیرات عمیقی داشته باشد. نادلا به نمونهای از دنیای واقعی اشاره میکند: استفاده از چارچوب چندایجنتی در پلتفرم Foundry برای بهینهسازی دادههای مربوط به آسیبشناسی، آزمایشهای بالینی و تصمیمگیریهای پزشکی در جلسات درمان سرطان.
او میگوید: «در این مدل، دادهها به شکلی هماهنگ وارد یک جلسهی تصمیمگیری بالینی میشوند و همان اطلاعات مستقیماً میتواند به پاورپوینت آموزشی یا محیط همکاری در Teams منتقل شود.»
بهعبارتدیگر، حالا ایجنتها فرایندی چندمرحلهای و انسانی را اجرا میکنند، آنهم با دقت بیشتر، هزینهی کمتر و قابلیت اشتراکگذاری سریعتر.
اما نادلا به یک هزینهی پنهان نیز اشاره میکند که نباید از آن غافل شد: انرژی.
درست است که کاربران اجرای بسیار سبک و سریع ایجنت را میبینند، اما در پشتصحنه هزاران GPU، دیتاسنتر، سامانه ذخیرهسازی و خطوط شبکه مشغول کار هستند. با افزایش تعداد ایجنتها، مصرف انرژی جهانی نیز بهطور تصاعدی رشد خواهد کرد و این مسئلهای است که باید هم در سیاستگذاری و هم در مهندسی آیندهی ایجنتها در نظر گرفته شود.
فرصتهای جدید برای توسعهدهندگان
اگر بخواهیم آنچه را که نادلا در این مصاحبه ترسیم میکند در یک جمله خلاصه کنیم، شاید این بتوانیم بگوییم: «ما وارد عصر ایجنتها شدهایم.» و در این عصر، کسانی موفق خواهند بود که زودتر زبان آن را یاد بگیرند.
به گفتهی مدیرعامل مایکروسافت، روشهای سنتی دیگر برای توسعهدهندگان کارایی ندارند. مسیرهای آشنا یعنی ساخت اپلیکیشنهای مستقل با رابط کاربری زیبا و لیست بلندبالایی از قابلیتها بهتدریج پایان مییابند و در عوض مسیرهای جدیدی گشوده میشوند، مثل:
- ساخت ابزارهایی که با ایجنتها سازگار باشند، نه کاربران انسانی
- تمرکز بر طراحی APIهای دادهمحور، نه رابطهای تصویری
- توسعهی زیرساختهایی که برای هماهنگی طراحی شدهاند، نه برای عملکرد انفرادی
- خلق ایجنتهایی که بهجای ویژگی، «جریان کار» را بفهمند و اجرا کنند
و در همین فضای در حال تغییر، فرصتهای تازهای برای نوآوری پدیدار میشود. نادلا پیشنهاد میکند که کارآفرینان جدید روی این حوزهها تمرکز کنند:
- ابزارهای تخصصی و کوچکمقیاس برای ایجنتها
- دادههای آموزشی دامنهمحور
- بهینهسازی جریانهای کاری ایجنتمحور
- چارچوبهایی که حریم خصوصی را در اولویت قرار دهند
درنهایت، مدیرعامل مایکروسافت با هشداری امیدبخش به حرفهایش پایان میدهد: «مسئله صرفاً بهترشدن چتباتها نیست؛ زیرا ما داریم نحوهی تعامل انسان با فناوری را از پایه بازنویسی میکنیم.»
به عقیدهی نادلا، ما آیندهای را پیش رو داریم که در آن زبان گفتوگو، واسط تعاملات اصلی خواهد بود و شرکتهایی که زودتر این رابطهی جدید را بفهمند، شاید بنیانگذاران نسل بعدی کسبوکارهای میلیارددلاری باشند.