چرا حجم فروش برندهای دوربین اهمیت چندانی ندارد
«ما پرفروشترین شرکت در دوربین های فولفریم هستیم»؛ ادعایی که سه شرکت بزرگ تولیدکنندهی دوربینهای فولفریم مطرح میکنند. شاید از کلمات متفاوتی استفاده شود یا توضیحات بیشتری داده شود؛ اما حقیقتی که تغییر نمیکند، جانبدارانه بودن این تبلیغات است. چندین دلیل برای توجه نکردن به این ادعاها وجود دارد؛ دلیل اول این است که حتی با در نظر گرفتن جزییات این آمارهای فروش (مثلا فروش در فلان ماه یا فلان منطقه) این اعداد اطلاعات زیادی به ما نمیدهند.
این آمارها، اطلاعات را از نمونه آماری کوچکی گلچین میکنند. تنها سه برند بزرگ وجود دارد و محصولات اندکی در یک زمان مشخص رونمایی میشوند؛ پس رونمایی یک مدل جدید باعث اوج گرفتن فروش یک برند در مقایسه با برندهای دیگر در جدول فروش میشود. یک مدل جدید از طریق پیشفروش از نمونهی رقیب موجود در بازار که پس از اوج فروش اولیه خود همچنان بیست و سه ماه در حال عرضه بوده است، بیشتر میفروشد. پس این آمارها بیشتر از آن که پادشاه مطلق دوربینها را مشخص کنند، پادشاه فروش را در بازهی زمانی محدود مشخص میکنند.
در ادامه، دلایل بیاهمیت بودن این آمارها را مرور میکنیم.
تعهدات قبلی
عرضهی همزمان مدلهای مشابه دو برند، مثل عرضهی همزمان نیکون D850 و سونی a7R III اتفاق جالبی است؛ هر چند این دو مدل برای گروه خریداران مشابهی در بازار هدفگذاری شدهاند؛ اما باز هم برندهی رقابت بین این دو، نکات زیادی درباره کیفیت دوربین مشخص نمیکند. چرا که در بازار درجهای از وفاداری به برند وجود دارد.
سرمایهگذاری در لنزها و لوازم جانبی به این معنی است که بسیار بعید بهنظر میرسد که عمدهی عکاسان، سیستم دوربین خود را با دوربینهای فولفریم تغییر دهند. پس اگر قبول کنیم که درصد زیادی از فروش دوربینهای فولفریم جدید متعلق به این دسته از کاربران است، به این نکته پی میبریم که بخش عمدهی محبوبیت فعلی از سالها پیش معین شده است.
استدلال قبل برای کسانی که تاکنون عکاس فولفریم نبودهاند نیز صدق میکند. مفهوم مسیر ارتقاء دوربین (هر چند غیرواقعی) که توسط سازنده ترویج میشود، منجر به متعهدشدن خریدار به یک سیستم میشود؛ حتی اگر عکاس فولفریم نباشد.
تمام نکات بالا، در بازار دوربین و لنزهای حرفهای تشدید میشود. نه تنها بسیاری از لنزهای حرفهای بسیار گران هستند و تعهد مالی خریدار را به یک سیستم افزایش میدهند؛ بلکه احتمال این وجود دارد که بخشی از کیت عکاسی خریدار به کارفرما تعلق داشته باشد یا خریدار بخشی از شبکهی پشتیبانی یک برند باشد.
پس بسیاری از نمودارهای فروش، بیشتر دربارهی این هستند که آیا یک برند موفق به ترغیب کاربران خود به بهروزرسانی محصولات شده است؛ تا اینکه دربارهی جذب خریداران از کاربران برندهای دیگر باشند.
سکون بیشتر
برای ترغیب کاربران به تغییر برند یک دوربین، این دلیل باید بهصورت قابلتوجهای بهتر باشد و مردم نیز آن را به خوبی درک کنند. کانن بسیاری از کاربران Nikon را در زمان عرضه فوکوس خودکار به سمت خود جلب کرد و تعداد زیاد لنزهای سفید که در گوشهگوشه استادیومهای ورزشی مشغول عکاسی با این لنز هستند، گواهی بر این است. Canon حتی با عرضهی یک مدل نهچندان قدرتمند (مانند مدل EOS-1D III)، مشتریان زیادی را از دست نخواهد داد؛ تا زمانی که رقبا محصولات بهتری ارائه کنند؛ و دوباره این سکون در مقابل تغییر، در عکاسان حرفهای شدیدتر است.
برای ترغیب کاربران به تغییر برند، یک دوربین باید به طرز قابلتوجهای بهتر باشد
حتی در زمان عقب افتادن یک برند در بخشهای مختلف، احتمال اینکه کاربران متوجه آن نشوند وجود دارد. برای مدتی کانن در برد دینامیکی از رقبای نامدار خود عقب افتاد؛ اما شاهد مهاجرت بزرگی از سوی آنها نبودیم. کابران کانن این تغییرات را متوجه نشده بودند؛ زیرا به تواناییهای دوربین خود عادت کرده بودند. به هر حال مردم به مدلی که تابهحال ندیدهاند، علاقهمند نمیشوند! پس بسیاری از کاربران کانن حتی با وجود مفیدبودن تغییر سیستم، انگیزهای برای تغییر نداشتند. امروزه کانن این فاصله را پر کرده و فرصت برای دیگر شرکتها برای جلبنظر کاربران کانن از دست رفته و حتی این شرکت بازار جدیدی را با توسعه فوکوس خودکار Dual Pixel ایجاد کرده است.
پس حتی زمانی که EOS 6D در مقایسه با رقبایش ناامیدکننده ظاهر شد، به اندازهای خوب بود تا کاربران کانن حتی با وجود فایده در تغییر سیستم به سیستم خود وفادار بمانند.
ادعاهای پرسروصدا
خلاصهی این اعداد و آمار چیزی درباره کیفیت دوربینهای برندها مشخص نمیکنند. شاید آنها اطلاعات جالبی دربارهی اینکه یک تکنولوژی، جای خود را در بازار پیدا خواهد کرد یا خیر، به شما بدهند؛ اما بدون محتوای بیشتر، حتی تفسیر این اطلاعات نیز سخت است. برای نمونه، برخلاف ادعاهای سونی احتمالا چندین سال طول خواهد کشید تا بفهمیم آیا دوربینهای بدون آینه (mirror less) باعث کاهش فروش DSLR خواهند شد یا بازار را بزرگتر خواهند کرد.
خلاصهی این اعداد و آمار چیزی درباره کیفیت دوربین برندها مشخص نمیکنند
موفقیت تجاری سیستمی که خریدهاید، اطمینانخاطر دربارهی آیندهی آن میدهد. اما آیا واقعا عملکرد تجاری این برند در مقایسه با برندهای دیگر اهمیتی برای شما دارد؟ از آنجا که این اعداد تقریبا هیچچیز دربارهی کیفیت دوربین یا حتی جریان بازار مشخص نمیکنند؛ بسیاری از بحثها دربارهی این آمار جانبداری، کورکورانه است که توسط بخش بازاریابی شرکتها تحریک میشود.
نظرات