چرا مهندسان مدیران بهتری هستند

چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌ها ترجیح می‌دهند از افرادی برای رهبری و ریاست استفاده کنند که به صورت خاص در رشته‌های مدیریتی تحصیل کرده باشند. به جز مدیریت، رشته‌های دیگر نیز همواره مدیران موفقی تربیت کرده‌ و تحویل جامعه داده‌اند، اما به نظر می‌رسد در این زمینه مهندسی از دیگر رشته‌ها موفقیت بیشتری داشته است. در ادامه با زومیت همراه باشید تا ببینیم چرا مهندسی مدیران بهتری تربیت می‌کند.
تبلیغات

مدیر عامل‌های مایکروسافت، اپل، گوگل و آمازون شاید تفاوت‌های زیادی با یکدیگر داشته باشند، اما در یک چیز اشتراک دارند؛ تحصیل در رشته‌های مهندسی. ساتیا نادلا و جف بزوس در رشته‌ی مهندسی برق تحصیل کرده‌اند، تیم کوک مدرک مهندسی صنایع دارد و ساندار پیچای یک مهندس متالورژی است.

نشستن یک مهندس بر مستند ریاست شرکت‌هایی که به نوعی با مهندسی سر و کار دارند شاید چندان دور از انتظار نباشد، اما حتی سازمان‌ها و نهادهایی که فعالیت‌هایشان کمتر با مهندسی ارتباط دارد نیز از مدیران مهندس استفاده می‌کنند. برای نمونه کلاوس شواب، رئیس مجمع جهانی اقتصاد هم یک مهندس است. در حقیقت اکثریت قاطع لیست ۵۰۰ مدیر عامل برتر فورچون مهندس هستند.

اما چرا مهندسان به بالاترین درجه‌ی مدیریتی شرکت‌های بزرگ می‌رسند؟ آیا افرادی که به صورت ذاتی ویژگی‌های مورد نیاز برای مدیریت را دارند اغلب در رشته‌های مهندسی تحصیل می‌کنند یا این مهندسی است که دیدگاه‌ها و نگرش افراد را عوض کرده و آن‌ها را برای مدیریت آماده می‌کند؟

اغلب مهندسان درونگرا هستند، مهارت بالایی در ریاضیات دارند و به جزئیات بسیار اهمیت می‌دهند. حل مسائل در مهندسی علاوه بر هوش بالا نیازمند داشتن خلاقیت است. مهندسان همچنین قدرت مدیریت ریسک بالایی دارند. از سوی دیگر اما ممکن است بسیاری از مهندسان فاقد برخی ویژگی‌های مورد نیاز برای مدیریت از جمله هوش هیجانی بالا، توانایی مدیریت افراد و مهارت‌های ارتباطی باشند؛ ویژگی‌هایی که می‌توان آن‌ها را هنگام فرآیند گذار از مهندسی به مدیریت به راحتی آموخت.

حل مسائل در مهندسی علاوه بر هوش بالا نیازمند داشتن خلاقیت است

قبل از اینکه به این سوال پاسخ بدهیم که چرا مهندسان مدیران خوبی هستند، ابتدا ببینیم چرا در بین سطوح بالای مدیریتی، اکثریت مدیران مهندس هستند.

انگیزه‌های مالی

درآمد مدیریت

چه چیزی باعث می‌شود که مهندسان مشاغل دوست داشتنی و فنی خود را رها کرده و راهی اتاق مدیریت شوند؟ وبسایت فوربس این سوال را برای ۱۲۸۰ نفر از مهندسانی که در بالاترین سطوح مدیریتی مشغول فعالیت هستند فرستاده است و از این تعداد بیش از ۳۰۰ نفر به سوال فوربس پاسخ داده‌اند. جواب قاطع اکثریت این افراد «انگیزه‌ی مالی» بوده است.

با وجود اینکه مهندسی یکی از پردرآمدترین مشاغل است، بسیاری از مدیران مهندس که مورد نظرسنجی فوربز قرار گرفته‌اند به این نکته اشاره کرده‌اند که وکلا و بانکداران چندین برابر مهندسان درآمد دارند. درآمد بسیاری از مشاغل به هیچ وجه متناسب با ارزشی که آن حرفه برای جامعه ایجاد می‌کند نیست. بنابراین وقتی مهندسان متوجه می‌شوند که باوجود گذراندن تحصیلات دشوار و داشتن مشاغلی سخت، دستمزد آن‌ها چندین برابر کمتر از کسانی است که هم در دوران تحصیل سختی چندانی نکشیده‌اند و هم مشاغل به مراتب آسان‌تری نسبت به آن‌ها دارند، به این موضوع ترغیب می‌شوند که مسیر حرفه‌ای خود را عوض کنند.

علاقه نداشتن به مشاغل مهندسی

مهندس برق

گروه دیگری از مهندسان می‌گویند پس از اینکه متوجه شده‌اند مشاغل سنتی مهندسی دیگر مانند گذشته برای آن‌ها جذاب نیست، تصمیم به تغییر شغل می‌گیرند. حتی در بعضی موارد افراد متوجه می‌شوند که از همان نخست علاقه‌ای به مهندسی نداشته‌اند. تفکر غالب در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه کشورهای در حال توسعه، اینگونه است که از دانش‌آموزان نخبه انتظار می‌رود در رشته‌های مهندسی یا پزشکی تحصیل کنند. این فرض به صورت گسترده وجود دارد که تحصیل در مهندسی یا پزشکی به مراتب از تحصیل در علوم انسانی و رشته‌های علوم اجتماعی سخت‌تر است. بعضی از مدیرانی که مورد نظرسنجی قرار گرفته‌اند اعتراف می‌کنند که چون مهندسی یکی از پایین‌ترین نرخ‌های بیکاری را دارد، به عنوان یکی از کم ریسک‌ترین رشته‌ها برای تحصیل در نظر گرفته می‌شود. ماهیت مهندسی به گونه‌ای است که جعل مدرک آن نمی‌تواند چندان کارساز باشد. فارق التحصیلان مهندسی دارای مجموعه‌ای از مهارت‌ها هستند که کسی نمی‌تواند کار آن‌ها را تقلید کرده و به این وسیله کسی را فریب دهد.

در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه کشورهای در حال توسعه، از دانش‌آموزان نخبه انتظار می‌رود در رشته‌های مهندسی یا پزشکی تحصیل کنند

یکی از دیگر نتایج جالب نظرسنجی فوربس این است که بسیاری از مدیران مهندس، از طریق طی مراحل ارتقاء در شرکت خود به این مقام نرسیده‌اند، بلکه خودشان به صورت فعالانه به دنبال به دست آوردن چنین مقامی بوده‌اند. البته با توجه به اینکه مهندسان اغلب با توجه به دستاوردهای فنی ارتقاء می‌گیرند، و نه توانایی‌های مدیریتی، چنین چیزی نباید چندان دور از انتظار باشد.

یکی دیگر از ویژگی‌های متمایز کننده‌ی مهندسان این است که به نظر آن‌ها در برخورد با مسائل تنها دو راه وجود دارد: «راه آن‌ها» و «راه غلط». به همین دلیل است که اکثر مهندسانی که مدیریت را به عنوان حرفه انتخاب کرده‌اند، سبک «مدیریت ذره‌بینی» (micro-management) را می‌پذیرند.

چرا مهندسان مدیران بهتری هستند؟

اما به موضوع اصلی بازگردیم؛ اینکه «چرا مهندسان مدیران بهتری هستند». تمام آنچه تا به اینجا گفته شد تنها این موضوع را توجیه می‌کند که چرا در بین مدیران سطح بالا تعداد زیادی مهندس وجود دارد. شاید این نکته که «دانش‌آموزان نخبه و با استعداد اغلب در مهندسی تحصیل می‌کنند و هوش و نبوغ آن‌ها می‌تواند در دیگر مشاغل هم به یاری آن‌ها بیاید» تنها دلیلی باشد که تا به اینجا درباره‌ی موفقیت مهندسان در مدیریت عنوان شده است.

از دیگر دلایل موفقیت مهندسان در مدیریت می‌توان به توجه آن‌ها به جزئیات اشاره کرد. مهندسانی که کاوشگر کنجکاوی (Curiosity) را بر روی مریخ نشاندند می‌دانستند که کوچکترین خطا هم می‌تواند منجر به شکست کلیِ پروژه و از دست رفتن میلیاردها دلار شود. سطوح مشابهی از نیاز به دقت بالا و توجه به جزئیاتِ هر چند به ظاهر کم اهمیت را می‌توان در اکثر رشته‌های مهندسی یافت. مدیرعامل‌هایی که مهندس هستند بسیار به جزئیات اهمیت می‌دهند و از کارمندان خود کارهای بدون نقصی را انتظار دارند.

مهندسان همواره می‌خواهند کارها را بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر انجام دهند. اکثر رشته‌های مهندسی به نحوی با «بهینه سازی» سر و کار دارند. از بهینه‌سازی یک موتور احتراق داخلی برای مصرف کمتر سوخت گرفته تا بهینه‌سازی کدها برای اجرای سریع‌تر یک برنامه و مصرف کمتر منابع سیستمی. بازده عملکرد همواره مهندسان را به هیجان می‌آورد. مدیرانی که مهندس باشند به دنبال بالاترین میزان بهره‌وری هستند.

مهندسان مدیران سرسختی هستند. همیشه به مهندسان گفته می‌شود که چیزی کار نمی‌کند و یا انجام کاری غیر ممکن است. همین موضوع باعث می‌شود که یک مهندس در برخورد با مسائلی که حل آن‌ها به ظاهر غیر ممکن است نه تنها ناامید نشود، بلکه با اشتیاق آن‌ها را به عنوان چالش قبول کند. مشکلات و سختی‌ها نه تنها یک مهندس را سرخورده و ناامید نمی‌کند، بلکه به او انگیزه می‌دهد.

شما در چه رشته‌ای تحصیل کرده یا می‌کنید؟ کدام ویژگی‌های فارق‌التحصیلان رشته‌ی دانشگاهی‌تان را برای مدیریت مناسب می‌دانید؟ نظرات خود را با ما و خوانندگان زومیت در میان بگذارید.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات