مرموزترین نقاط دنیا

جهنم سبز، بهشت ممنوعه؛ مکان‌هایی روی زمین که هرگز نخواهید دید

یک‌شنبه 16 شهریور 1404
مطالعه 14 دقیقه
از جزایر نظامی تا کوه‌های مقدس، این‌ها مکان‌هایی هستند که به دلایل سیاسی، طبیعی یا مذهبی برای همیشه به روی شما بسته‌اند.
تبلیغات

گوگل ارث پنجره‌ی کم‌نظیری برای تماشای زمین فراهم می‌کند؛ جایی که می‌توان در چند ثانیه از کویر لوت به قطب جنوب سفر کرد یا از خیابان‌های نیویورک به قلب آمازون رفت. اما حتی باوجود این ابزار قدرتمند، نقاطی روی زمین وجود دارند که همچنان دور از دسترس باقی‌مانده‌اند. مکان‌هایی که یا طبیعت صعب‌العبور اجازه‌ی دسترسی به آن‌ها را نمی‌دهد، یا قوانین و شرایط سیاسی و مذهبی ورود به آن‌ها را غیرممکن می‌کند.

چکیده متنی و پادکست

باوجود ابزارهایی چون گوگل ارث که سیاره را زیر انگشتان ما قرار داده‌اند، نقاطی روی زمین همچنان دست‌نیافتنی باقی مانده‌اند. این مکان‌ها به دلیل ترکیبی از موانع طبیعی صعب‌العبور، محدودیت‌های سیاسی و نظامی، یا قداست مذهبی، در برابر حضور انسان مقاومت می‌کنند. از دریاچه‌ی بکر پینگالوئیت در کانادا و جزیره‌ی دورافتاده‌ی بووه در دل اقیانوس گرفته تا کوه مقدس کایلاش در تبت که صعود به آن ممنوع است و جنگل‌های بی‌قانون شکاف دارین در مرز دو قاره‌ی آمریکا، این مناطق یادآور می‌شوند که سیاره‌ی ما هنوز اسرار کشف‌نشده‌ی بسیاری در خود دارد و بخش‌هایی از آن همچنان بکر و دور از دسترس باقی مانده است.

در این مطلب به سراغ برخی مناطقی می‌رویم که اگرچه روی نقشه دیده می‌شوند، اما رسیدن به آن‌ها برای بیشتر مردم جهان غیرممکن است؛ از جزایری منزوی در اقیانوس تا کوه‌هایی مقدس و پایگاه‌هایی که درهایشان همیشه بسته خواهد ماند.

پینگالوئیت: جام آب خالص در دل شمالگان کانادا

جایی بینابین یخ‌بندان‌های بی‌انتهای شبه‌جزیره اونگاوا در کبک کانادا، دایره‌ای آبی و کامل روی نقشه به چشم می‌خورد: دهانه پینگالوئیت (Pingaluit Crater). این دریاچه به دو دلیل استثنایی است: هندسه‌ی تقریباً بی‌نقص آن و این واقعیت که هیچ رودخانه یا جریان آبی نه واردش می‌شود و نه از آن خارج. پینگالوئیت یک اکوسیستم بسته است که تنها از بارش برف و باران تغذیه می‌کند.

ریشه این پدیده به رویدادی کیهانی بازمی‌گردد. حدود ۱٫۴ میلیون سال پیش، برخورد یک شهاب‌سنگ عظیم دهانه‌ای به عمق ۲۶۷ متر و با دیواره‌های برجسته ایجاد کرد. شدت برخورد باعث شد کف دهانه بلوری و نفوذناپذیر شود؛ بستری که طی هزاران سال به‌تدریج با آب باران و برف ذوب‌شده پر شد. نتیجه این فرایند، تشکیل یکی از شفاف‌ترین و خالص‌ترین منابع آب شیرین جهان بود.

تصویر دهانه پینگالوئیت در کبک کانادا Google Earth
تصویر دهانه پینگالوئیت در گوگل ارث
دهانه پینگالوئیت در کبک کانادا
سالانه تنها ۲۰ تا ۶۰ گردشگر دهانه پینگالوئیت را از نزدیک می‌بینند / Indigenous Tourism Quebec

اما کمتر کسی می‌تواند خود را به این جام آبی برساند. منطقه دسترسی بسیار محدودی دارد و به جز جامعه محلی اینوئیت‌ها، کمتر کسی اجازه ورود پیدا می‌کند. البته مسیر سفر نیز طاقت‌فرسا است: چندین پرواز برای رسیدن به دورافتاده‌ترین روستاهای اینوئیت در شمال کبک، سپس مسیری ۹۰ کیلومتری که تنها با کمک راهنمایان محلی و آن هم با پای پیاده، سورتمه یا اسنوموبیل می‌توان طی کرد.

یکی از خالص‌ترین آب‌های شیرین جهان در دهانه‌ای شهاب‌سنگی پنهان است

هزینه چنین سفری از حدود ۱۰ هزار دلار کانادا به‌ازای هر نفر شروع می‌شود و همین امر باعث شده سالانه تنها ۲۰ تا ۶۰ گردشگر موفق شوند این دریاچه را از نزدیک ببینند.

پینگالوئیت شاید در مقایسه با دیگر نقاط این فهرست «قابل‌دسترس‌تر» باشد، اما همین دسترسی هم به بهای زمان، زحمت و هزینه‌ای سنگین تمام می‌شود.

سرو اِلونو: هرم گمشده‌ آمازون

در اعماق جنگل‌های متراکم و دست‌نخورده آمازون، درست در مرز پرو و برزیل، کوهی هرمی‌شکل از میان درختان انبوه قرار دارد: سرو اِلونو (Cerro Elono). کوهی که نه تصویری از نمای نزدیک آن ثبت شده و نه اطلاعات دقیقی از ماهیتش وجود دارد. همین رازآلودگی باعث می‌شود برخی آن را نه یک کوه طبیعی، بلکه هرمی باستانی بدانند که توسط درختان پوشیده شده است.

کوهی هرمی‌شکل که هیچ انسانی بر فرازش قدم نگذاشته است

ارتفاع این کوه به حدود ۴۵۰ متر می‌رسد و چون در دشتی هموار قرار دارد، از فاصله‌های بسیار دور دیده می‌شود؛ حتی از رشته‌کوه آند در ۴۰۰ کیلومتری. همین موقعیت خاص، آن را به یک نقطه دیدبانی طبیعی برای قبایل بومی منزوی این منطقه، به‌ویژه ایسکاناهوا (Iskonahua)، تبدیل کرده است. بااین‌حال، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد انسانی تاکنون بر فراز آن قدم گذاشته باشد.

روایت‌های شفاهی قبایل اطراف از قداست بالای این کوه می‌گویند؛ کوهی که احتمالاً به‌دلیل قرارداشتن در سرچشمه شاخه‌های اصلی آمازون، به‌عنوان «روح نگهبان» پرستش می‌شود.

اما حضور قبایل منزوی و ناشناخته مانعی جدی برای هرگونه اکتشاف به‌شمار می‌رود. تماس با این مردمان می‌تواند هم برای آن‌ها و هم برای خارجی‌ها خطرناک باشد. افزون بر این، دولت پرو قوانینی سخت‌گیرانه برای حفاظت از این منطقه وضع کرده است؛ قوانینی که ورود افراد غیرمجاز، حتی محققان، را تا کیلومترها قبل از پای کوه ممنوع می‌کند.

جزیره بووه: غیرمسکونی‌ترین نقطه روی زمین

در میانه‌ی اقیانوس اطلس جنوبی، جایی که هیچ نشانی از زندگی انسانی نیست، جزیره‌ای سنگی و یخ‌پوش دیده می‌شود: جزیره بووه (Bouvet Island).

اینجا به‌معنای واقعی کلمه دورافتاده‌ترین نقطه‌ی مسکونی‌نشده‌ی زمین است؛ نزدیک‌ترین سکونتگاه انسانی بیش از ۲۲۰۰ کیلومتر فاصله دارد و حتی نزدیک‌ترین خشکی، یعنی قطب جنوب، حدود ۱۷۰۰ کیلومتر دورتر است. بووه چیزی جز گنبدی از صخره‌های بایر و پوشیده از یخ نیست که بادهای سهمگین بی‌وقفه بر آن می‌کوبند.

دورافتاده‌ترین جزیره‌ی زمین؛ پناهگاه پنگوئن‌ها و طوفان‌ها

اما زیر این چهره‌ی یخ‌زده، پدیده‌ی طبیعی دیگر نیز جا خوش کرده: آتشفشانی فعال که هر لحظه می‌تواند فوران کند. باوجود این تهدید، بووه به پناهگاه هزاران پرنده‌ی دریایی و پنگوئن تبدیل شده؛ جایی امن و دور از دسترس شکارچیان.

تصاویر ماهواره‌ای چشم‌اندازی از طبیعت خشن منطقه را آشکار کرده‌اند: یخچال‌هایی عظیم که به درون اقیانوس می‌ریزند و در جنوب شرقی جزیره، پدیده‌ای کم‌نظیر دیده می‌شود؛ امواجی مربعی‌شکل با ابعاد غول‌آسا که جریان‌های شکافنده و خطرناک ایجاد می‌کنند. سایه‌ی یکی از این امواج روی آب نشان می‌دهد که عرض آن به ۳۰ متر می‌رسد؛ چیزی که در هیچ نقطه‌ی دیگری از زمین مشاهده نشده است.

هیچ خلیج یا بندر امنی برای پهلوگرفتن کشتی‌ها وجود ندارد. بیش از ۸۰ درصد خط ساحلی از صخره‌های عمودی تشکیل شده که مستقیم به اقیانوس متصل‌اند و عملاً جایی برای پهلوگرفتن کشتی باقی نمی‌گذارند. اگرچه در طول سفرهای تحقیقاتی نادر، انسان‌ها توانسته‌اند پایشان را بر این جزیره بگذارند، اما هیچ دلیلی برای ماندن وجود ندارد.

نروژ که ادعای مالکیت بووه را دارد، در سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۹۶ دو بار تلاش کرد ایستگاه‌های هواشناسی در آن نصب کند، اما هر دو ایستگاه در مدت کوتاهی ناپدید شدند؛ احتمالاً بر اثر طوفان یا بهمن‌های سهمگین. یک‌بار نیز قایق نجات مرموزی در یکی از سواحل آن پیدا شد که هیچ اثری از سرنشینان احتمالی آن به دست نیامد.

تپویی‌ها: فلات‌هایی معلق بر فراز جنگل‌های آمازون

در جنوب ونزوئلا، سازه‌های زمین‌شناسی شگفت‌انگیزی سر از دل جنگل‌های انبوه بیرون آورده‌اند؛ تپویی‌ها (Tepui). این فلات‌های عظیم که از ماسه‌سنگ ساخته شده‌اند، بیشتر به جزایری معلق در میان ابرها شباهت دارند تا کوه‌های معمولی. ارتفاع آن‌ها از ۶۰۰ متر شروع می‌شود و در برخی نقاط به بیش از ۲۷۰۰ متر می‌رسد. بلندترین آبشار جهان، آبشار آنجل، نیز از یکی از همین فلات‌ها فرومی‌ریزد.

فلات‌هایی معلق بر ابرها، با گونه‌هایی که میلیون‌ها سال ایزوله تکامل یافته‌اند

به‌جز چند مورد شناخته‌شده مانند کوه رورایما و تپویی میزبان آبشار آنجل، بیشتر این فلات‌ها به‌شدت مهجور و غیرقابل‌دسترس‌اند. هیچ مسیر مشخصی برای صعود وجود ندارد و هواپیما امکان فرود ندارند و حتی رسیدن به‌پای آن‌ها از میان جنگل‌های متراکم کار ساده‌ای نیست. به همین دلیل، اطلاعات ما درباره این مناطق بسیار محدود است.

فروچاله‌ سیما هومبولت (Sima Humboldt)
فروچاله‌ سیما هومبولت
فلات‌های تیپویی آمازون
تیوپی Kukenan

دانسته‌های اندک علمی نشان می‌دهد که تپویی‌ها میزبان حجم شگفت‌انگیزی از گونه‌های بومی هستند؛ گونه‌هایی که میلیون‌ها سال در این اکوسیستم‌های ایزوله تکامل یافته‌اند. جنگل‌های بارانی مرتفع و سرد بالای فلات‌ها میزبان گیاهان و جانورانی‌اند که در هیچ نقطه دیگری از جهان دیده نمی‌شوند.

همچنین این فلات‌ها دارای سازه‌های زمین‌شناسی عجیب، دریاچه‌ها، غارها و فروچاله‌هایی هستند که از فضا قابل مشاهده‌اند. یکی از مشهورترین فروچاله‌ها به نام سیما هومبولت (Sima Humboldt) به‌قدری بزرگ است که اکوسیستم مستقلی را در خود جای‌ می‌دهد. تاکنون تنها سه سفر علمی به درون این فروچاله انجام شده که در یکی از آن‌ها، گروه اکتشافی تا آستانه مرگ پیش رفت.

کوه کایلاش: قله‌ای برای فتح نشدن

در منطقه‌ی تبت، تحت کنترل چین، کوهی با ارتفاع بیش از ۶۶۰۰ متر قرار دارد که تا امروز هیچ انسانی بر فرازش نایستاده است: کوه کایلاش (Mount Kailash).

البته صعود به این کوه از نظر فنی غیرممکن نیست؛ یک تیم کوهنوردی باتجربه می‌تواند چنین ارتفاعی را فتح کند. پیش از دهه‌ی ۱۹۵۰ نیز تلاش‌هایی در این راستا صورت گرفت، اما همگی ناموفق بودند. پس از آن نه‌تنها صعود بلکه حتی ورود به محدوده‌ی کوه هم به‌طور کامل ممنوع شد؛ ممنوعیتی که ریشه در ترکیبی از مذهب و سیاست دارد.

قله‌ای مقدس که نه طبیعت، بلکه باورها آن را دست‌نیافتنی کرده‌اند

کایلاش در باور چهار دین بزرگ آسیایی؛ هندوئیسم، بودیسم، جینیسم و بون؛ به‌عنوان کوهی بسیار مقدس شناخته می‌شود. این ادیان کایلاش را تجسم فیزیکی کوه افسانه‌ای مِرو (Meru) و مرکز جهان و خانه‌ی خدایان می‌دانند. به همین دلیل قدم‌گذاشتن بر دامنه‌های آن کفرآمیز تلقی می‌شود.

در مقابل پیمودن مسیر دایره‌ای ۵۲ کیلومتری به‌دور پایه‌ی کوه، یک آیین زیارتی باستانی و دستاوردی معنوی بزرگ است. زائران از سراسر آسیا برای انجام این سفر که به آن «کورا» (Kora) می‌گویند، به این منطقه می‌آیند.

با اشغال تبت توسط چین در دهه‌ی ۱۹۵۰، این سنت با محدودیت‌های شدیدی مواجه شد. دولت چین دسترسی تبتی‌ها را تقریباً به‌طور کامل محدود کرد و کنترل مسیرهای زیارتی را در دست گرفت. حتی در دهه‌ی ۱۹۸۰، مقامات چینی در اقدامی بحث‌برانگیز به کوهنورد مشهور ایتالیایی، راینهولد مسنر (Reinhold Messner)، پیشنهاد صعود به کایلاش را دادند. او این پیشنهاد را رد کرد و جمله‌ای گفت که هنوز نقل می‌شود:

نیهاو: جزیره ممنوعه هاوایی

در انتهای زنجیره جزایر هاوایی، جزیره‌ای به نام نیهاو (Niʻihau) وجود دارد که حتی بسیاری از بازدیدکنندگان دائمی هاوایی نیز از وجود آن بی‌خبرند.

جزیره‌ای خصوصی که تنها وارثان بومی اجازه ورود به آن دارند

داستان این جزیره در سال ۱۸۶۴ آغاز شد، زمانی که یک بازرگان اسکاتلندی به نام الیزابت سینکلر، کل جزیره را به مبلغ ۱۰ هزار دلار طلا از پادشاه وقت هاوایی خرید. این معامله یک شرط داشت: نیهاو باید به‌عنوان یک پناهگاه فرهنگی برای بومیان هاوایی و محلی برای حفظ سبک زندگی سنتی آن‌ها باقی بماند.

از آن زمان، نیهاو راهی متفاوت از دیگر جزایر هاوایی پیمود. مالکیت آن همچنان در دست نوادگان سینکلر، یعنی خانواده رابینسون است که تا امروز به پیمان اجدادی خود وفادار مانده‌اند. در این جزیره خبری از هتل، تفرجگاه یا حتی جاده‌های آسفالت نیست. درواقع فقط چند ساختمان کوچک و راه خاکی تنها نشانه‌های حضور انسان در این منطقه هستند.

ساکنان بومی بدون نگرانی از اجاره‌بها و مالیات، در آرامش نسبی زندگی می‌کنند و زبان مادری هاوایی تنها زبان رایج در آنجاست. اما خانواده رابینسون قوانین سخت‌گیرانه‌ای برای ورود سایرین به جزیره وضع کرده‌اند و اگر از تبار بومیان هاوایی نباشید، تقریباً هرگز شانسی برای بازدید از این قطعه‌ی بکر هاوایی باستان نخواهید داشت.

متأسفانه به نظر می‌رسد تأثیرات دنیای مدرن به این جزیره نیز رسیده است. جمعیتی نیهاو که روزی بیش از ۶۰۰ نفر بود، به‌مرورزمان کاهش یافت و طبق برآوردها امروز تنها حدود ۷۰ نفر به‌صورت تمام وقت در آنجا زندگی می‌کنند. کمبود فرصت و جاذبه‌های زندگی مدرن باعث شده بسیاری از بومیان، جزیره را برای همیشه ترک کنند.

شکاف دارین: دیوار سبز میان دو قاره

اگر به نقشه قاره آمریکا نگاه کنید، باریکه‌ای از خشکی دو قاره‌ی شمالی و جنوبی را به هم متصل می‌کند. این گذرگاه باریک که شکاف دارین (Darién Gap) نام دارد، به‌ظاهر باید یکی از پررفت‌وآمدترین مسیرهای زمینی جهان باشد؛ پلی طبیعی برای عبور انسان‌ها، حیوانات و حتی بزرگراه‌ها.

نها نقطه‌ی قطع در بزرگراه پان-آمریکن؛ دیوار سبزی پر از خطر

اما واقعیت کاملاً برعکس است. این منطقه‌ی جنگلی به طول حدود ۶۰ مایل، یکی از خطرناک‌ترین و بی‌قانون‌ترین نقاط زمین به شمار می‌رود. هیچ جاده‌ای از آن عبور نمی‌کند و همین باعث شده تنها نقطه‌ی گسست در شبکه بزرگراه پان-آمریکن باشد؛ همان شاهراهی که از آلاسکا تا آرژانتین امتداد دارد.

کنترل این منطقه در عمل در دست گروه‌های شبه‌نظامی مسلحی است که در قاچاق مواد مخدر و استثمار صدها هزار پناه‌جویی که هر ساله سفر خطرناک به سمت شمال را آغاز می‌کنند، دست دارند. در کنار خطرات انسانی، تهدیدهای طبیعی نیز کم نیست: رودخانه‌های سیلابی، جنگل‌های رام‌نشده و بیماری‌های گرمسیری.

به همین دلیل جز پناه‌جویان آواره و تعداد معدودی روزنامه‌نگار یا ماجراجو، کسی جرئت ورود به این جنگل را ندارد. در نتیجه، بخش بزرگی از سوابق باستان‌شناسی، تاریخ طبیعی و ترکیب زیستی منحصربه‌فردی که باید در این نقطه‌ی تلاقی دو قاره نهفته باشد، همچنان از دسترس علم دورمانده است.

جزایر کوریل: بهشت آتشفشانی در میانه‌ی نزاع ابرقدرت‌ها

شمال غربی حلقه آتش اقیانوس آرام، یکی از تماشایی‌ترین و درعین‌حال خشن‌ترین مناظر زمین را میزبانی می‌کند: مجمع‌الجزایر کوریل (Kuril Islands). این زنجیره‌ی آتشفشانی به طول بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر، دریای اوخوتسک را به اقیانوس آرام متصل می‌کند و هر یک از ۲۰ جزیره‌ی اصلی آن دنیایی منحصربه‌فرد دارد: دهانه‌های آتشفشانی عظیم (کالدرا)، چشمه‌های آب گرم، دریاچه‌های شفاف، جنگل‌های سرسبز و سواحل بکر.

اما چرا دسترسی به این بهشت تقریباً غیرممکن است؟ پس از پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی چهار جزیره‌ی جنوبی کوریل را که به ژاپن تعلق داشتند، به تصرف خود درآورد. از آن زمان تاکنون ماجرای تملک جزیره‌ها یکی از مهم‌ترین موانع امضای پیمان صلح بین دو کشور شناخته می‌شود. ژاپن این اقدام را اشغال غیرقانونی می‌داند، درحالی‌که روسیه با افزایش فعالیت‌های نظامی خود در این جزایر، نگرانی‌ها را تشدید می‌کند.

سفر به کوریل حتی برای گردشگران روس فرایندی طولانی، گران و دشوار است و سالانه کمتر از ۱۰۰ گردشگر خارجی موفق می‌شوند این منطقه را از نزدیک ببینند. بیش از ۹۰ درصد این جزایر، به‌ویژه آن‌هایی که در مرکز زنجیره قرار دارند، به دلیل جغرافیای صعب‌العبور، شرایط آب‌وهوایی سخت، فاصله زیاد و نظامی‌سازی گسترده عملاً غیرقابل‌دسترس باقی‌مانده‌اند.

شاید تنها نکته‌ی مثبت ماجرا این باشد که نبود توسعه و حضور نظامی، این جزایر را به پناهگاهی امن برای حیات‌وحش مخصوصاً پستانداران دریایی تبدیل کرده است.

وقتی از پشت صفحه گوگل ارث به این نقاط نگاه می‌کنیم، چیزی فراتر از مختصات جغرافیایی یا تصاویر ماهواره‌ای می‌بینیم. هرکدام از این مکان‌ها یادآور این واقعیت‌اند که زمین هنوز تمام رازهایش را فاش نکرده است. مناطقی وجود دارد که حتی با پیشرفته‌ترین ابزارها و نقشه‌ها هم تنها می‌توان از دور لمسشان کرد.

شاید فاصله، همان چیزی باشد که ارزش این مکان‌ها را حفظ می‌کند؛ مرز باریکی میان دانستن و ندانستن، یا دیدن و هرگز نرسیدن. و همین حس ناتمام باعث می‌شود دوباره نقشه را باز و زوم کنیم و دنبال نقطه‌ی بعدی بگردیم که دست‌نیافتنی باقی‌مانده است.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات