۹ موردی که اینترنت آنها را نابود کرده است
برای بعضی از مردم، اینترنت به معنای واقعی کلمه یک قاتل بوده که آمار جنایتهایش بیشتر از "هالک شگفت انگیز" است. از روزنامهها و صفحات زرد تا مسائل مربوط به زندگی شخصی و اطلاعات خصوصی تماسها، همه و همه توسط اینترنت از رونق افتادهاند.
در ادامه به معرفی ۹ عاملی که توسط اینترنت از زندگی امروز برچیده شدهاند، اشاره خواهیم کرد:
۱. اعتماد به دایرهالمعارفها
زمانی که بچه بودیم کتابهای دایره المعارف اهمیت زیادی داشتند و هر چیزی که در آنها نوشته شده بود از نظر ما کاملا درست به حساب میآمد. حالا این روزها به لطف ویکی پدیا دیگر آن اعتماد سابق به دایره المعارفها از بین رفته است. چرا که ممکن است متنی که در ویکیپدیا میخوانید توسط یک نوجوان ۱۲ ساله نوشته شده باشد و این چندان برای مخاطب جالب نیست. از طرفی طی یک مطالعهی پژوهشی منتشر شده در ژورنال انگلیسی Nature، در سال ۲۰۰۵، میزان اشتباه و بیدقتی در دایرهالمعارف بریتانیکا با ویکیپدیا برابر گزارش شد و به این ترتیب اعتبار دایرهالمعارفها به شدت زیر سوال رفت. بریتانیکا به شیوهی پژوهشی این مقاله اعتراض کرد اما دیگر دیر شده بود.
بنابراین یکی دیگر از مقتولهای اینترنت، "اعتماد به مطالعات مربوط به دایرهالمعارفها" بود!
۲. لذت بردن از بحثهای بیخود
گاهی ساعتها زمان میگذاشتیم و سلولهای مغزی خود را با صحبتهای بیاهمیت خسته میکردیم. بحثهایی مثل: "بیب روث" بازیکن قویتری است یا "هنک آرون"؟ نتیجهی بازی بسکتبال بین "جولیوس اروینگ" و "کوبی برایانت" چند چند شد؟ حالا پاسخ هر سوالی را راحت میتوان در یک گوشی هوشمند پیدا کرد. فقط کافی است که سری به موتور جستجوی گوگل بزنید یا از طریق موتور محاسباتی "ولفرم آلفا" (Wolfram Alpha) تحلیلهای آماری را ببینید. با این حساب، این بحثها دیگر امروزه تفریح محسوب نمیشوند.
۳. ابهت ستارههای محبوب گذشته
کاری به روابط عاطفی این روزها نداریم که دوام چندانی ندارند. در گوشهای از ذهن شما یک اسطوره وجود دارد که متعلق به ۱۰ سال قبل است. این اسطوره میتواند کاپیتان یک تیم فوتبال یا همکلاسی نمونهی دوران مدرسه باشد. با یک جستجو در فیسبوک میتوان به راحتی آنها را پیدا کنید و ببینید که چقدر پیر شدهاند و به اندازهی شما چاق هستند!
۴. گفتمان مدنی
به لطف اینترنت، دیگر از تحمل نظر مخالف و پاسخ به آن به شکل مودبانه خبری نیست. استفاده از ادبیات خشن و ناسزاگویی، برای بعضی از افراد حکم سرگرمی را دارد. هر چند که هنوز هم سایتهایی پیدا میشوند که فضای گفتگو در آنها مودبانه و محترمانه باشد اما تعداد آنها بسیار کم است.
۵. گوش دادن به آلبوم موسیقی
دورانی را به یاد دارید که آهنگها را از طریق سیدی در داخل دستگاه پخش خود گوش میدادید؟ طبیعتا فرزندان شما چنین خاطرهای را به یاد نخواهند آورد. بنا به گزارش Nielsen SoundScan، فروش آلبومهای موسیقی در سال ۲۰۰۹ با ۵۵% کاهش مواجه بوده است. در حالی که فروش تک آهنگهای دیجیتال در همان برههی زمانی از صفر به ۱.۲ میلیارد عدد رسید.
با ظهور آیتیونز (iTunes) و شبکههای اشتراکگذاری فایل، دیگر در لیست آهنگها، دو آهنگ پشت سر هم از یک خواننده نمیبینیم.
۶. داشتن تخصص
قبل از روی کار آمدن اینترنت، اگر میخواستید در مورد هر موضوعی صحبت کنید باید در آن زمینه تخصص داشتید. حالا برای ابراز نظر خود فقط به یک وبلاگ و کمی پررویی نیاز دارید! طی یک بررسی صورت گرفته توسط PR Week، رقم ۵۲% از وبلاگنویسان خود را "خبرنگار" معرفی میکنند. چرا که "تایپیست" بودن خیلی عنوان قابل توجه و چشمگیری محسوب نمیشود.
۷. آبروی نیجریه
زمانی نیجریه یک کشور آفریقایی مستقل بود که از صادرکنندگان عمدهی نفت محسوب میشد. اما حالا به یک صادر کنندهی ایمیلهای جعلی تبدیل شده است تا افرادی را که در اختلاس و دزدی چند میلیون دلاری وزرای سابق دولت دست داشتهاند شناسایی کند. از این رو این ایمیلها به "کلاهبرداری نیجریهای" و "کلاهبرداری ۴۱۹" معروف شدند.
۸. نوشتن املای درست کلمات
این روزها کاربران شبکههای اجتماعی و وبلاگنویسان از املای راحت و خلاصه شدهی کلمات استفاده میکنند و چندان به خود زحمت نمیدهند که قواعد املایی را رعایت کنند.
۹. مفهوم سلبریتی
در گذشته برای این که معروف شوید لازم بود یا خوشقیافه یا با استعداد باشید. حالا با کمک شبکههای اجتماعی چنانچه از حد استاندارد هم چاقتر و بیاستعدادتر باشید، شانس معروف شدن را دارید. فقط کافی است تعداد دنبالکنندگان شما در توئیتر رقم قابل توجهی باشد!
به نظر شما چه موارد دیگری را میتوان به این لیست اضافه کرد؟