بعد از دیدنِ «خدای سفید»، اولین چیزی که ذهنتان را مشغول میکند، این است که چرا آکادمی اسکار یکی از آن مجسمههای طلاییاش را برای «بهترین بازیگر حیوان» در نظر نگرفته است؟! در این فیلم تحسینشدهی مجارستانی به کارگردانی کورنل موندروسو، نه بازیگرانِ انسانی، بلکه این سگها هستند که با بازی هوشمندانه، واقعگرایانه و شدیدا طبیعیشان شگفتزدهتان میکنند. باید هم اینطور باشد. چون سگها، تقریبا کاراکترهای اصلی قصه هستند، برای خودشان سفر شخصیتی دارند و بخش زیادی از زمان فیلم در دنبال کردن آنها میگذرد. بنابراین، کارگردان میبایست کاری بکند تا این سگها همدلی تماشاگر را برانگیزند و احساساتشان را به جوشش بیاندازند. خب، موندروسو از ریسک در این فیلم، با موفقیت و سربلندی بیرون آمده است. بهترین و نزدیکترین روش برای توصیفِ اتمسفرِ «خدای سفید» این است که یکی از آن فیلمهای تیپیکالِ دوستی و همراهی عمیق یک انسان با یک حیوان دوستداشتنی، ترجیا سگ، با تمام پیچوخمها و عناصر معمولش را با همین فیلمهای اخیر «ظهور سیارهی میمونها» که در آنها میمونها دست به انقلاب علیهی بشر و ظلمهایش میزنند، ترکیب کنید تا به چیزی شبیه به «ظهور سیارهی سگها» برسید!
فیلم مجارستانی «خدای سفید» سفر اسرارآمیزی است که از دوستی یک دختر تنها و یک سگِ ولگرد شروع میشود و به انتقام خونین تمام سگهای شهر علیه کسانی که به آنها ظلم میکنند، میرسد. زومجی در بخش گیشهی خود به معرفی این فیلم شاخص و زیبا پرداخته که میتواند برای دوستداران سینما، اثری قابل قبول و جذاب باشد.
تبلیغات
تبلیغات
نظرات