لوئیس گرستنر در ۸۳ سالگی درگذشت؛ مردی که ناجی آیبیام شد
لوئیس گرستنر، مدیری که یکی از مهمترین بازگشتهای تجاری تاریخ فناوری را رقم زد، در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
گرستنر در سال ۱۹۹۳، زمانی که IBM در آستانهی تجزیه و ورشکستگی بود، سکان هدایتش را به دست گرفت و تا سال ۲۰۰۲ این غول تکنولوژی را به یک شرکت پیشرو در زمینهی خدمات سازمانی تبدیل کرد و اعتبار استراتژیک آن را بازگرداند. بسیاری از مدیران برجستهی امروز دنیای تکنولوژی، درسهای خود را زیر نظر گرستنر در آیبیام آموختهاند.
ناجی غریبه و تصمیم بزرگ
لوئیس گرستنر اولین (و تا امروز تنها) مدیرعاملی بود که از بیرون آیبیام استخدام شد. وقتی در ۱۹۹۳ وارد شرکت شد، آیبیام داشت پول از دست میداد و مدیر قبلی برنامهریزی کرده بود شرکت را تکهتکه و به واحدهای نیمهمستقل تبدیل کند تا شاید نجات یابند؛ اما گرستنر دقیقاً برعکس عمل کرد. او آیبیام را یکپارچه نگه داشت، بخش تحقیق و توسعهی قدرتمندش را حفظ کرد، ولی در عوض نحوهی کارکرد شرکت را از بیخ و بن تغییر داد.
خداحافظی با سختافزار، سلام به خدمات
مهمترین تغییر، چرخش قاطع از اقتصاد سختافزارمحور به سمت خدمات تجاری، یکپارچهسازی سیستمها و نرمافزارهای سازمانی بود. آیبیام دست از اصرار بر فروش کامپیوترهای شخصی با سیستمهای عامل اختصاصی خودش برداشت؛ محصولاتی که مشتریان دیگر علاقهای به آنها نداشتند. محصولاتی که بازار را جذب نمیکردند حذف شدند تا فقط قویترینها باقی بمانند.
آیبیام با کنارگذاشتن سیستمعامل OS/2، به یک یکپارچهساز بیطرف تبدیل شد که از سختافزارها و نرمافزارهای متنوع پشتیبانی میکرد، نه اینکه مشتری را مجبور به استفاده از اکوسیستم بستهی خودش کند.
کامپیوترهای شخصی دیگر اولویت استراتژیک نبودند و همین زمینه را برای فروش بخش PC به لنوو در سال ۲۰۰۴ فراهم کرد. با اینکه تمرکز از روی سختافزار برداشته شد؛ اما نظم زنجیرهی تأمین و فرآیندها بهبود یافت تا کسبوکارهای باقیمانده چابکتر شوند.
تمرکز بر راهکارهای جامع و اینترنت
از آنجا که IBM یکپارچه ماند، توانست «راهکارهای جامع فناوری اطلاعات» را به مشتریان ارائه دهد؛ چیزی که رقبا نداشتند. هستهی این راهکارها نرمافزارهای دیتابیس، سیستمهای پردازش تراکنش و ابزارهای مدیریتی بود که باعث میشد مشتریان همچنان به سختافزارهای آیبیام نیاز داشته باشند، اما این بار بدون اجبار به استفاده از محصولات محبوبی مثل OS/2.
بهعلاوه، آیبیام خیلی زود روی اینترنت، شبکههای سازمانی، سرورها و خدماتی تمرکز کرد که پیشگامان سرویسهای ابری امروزی بودند.
جراحی سخت و بازگشت به رشد
تغییر استراتژیک با تغییرات عملیاتی سخت همراه بود. گرستنر هزینهها را بهشدت کاهش داد: املاک شرکت را فروخت و ۳۵ هزار نفر از ۳۰۰ هزار کارمند را تعدیل کرد.
سیستم پاداشدهی تغییر کرد تا عملکرد کلی شرکت ملاک باشد، نه عملکرد هر بخش بهصورت جداگانه. فرهنگ مدیریت هم از ارزیابی سالانه به ردیابی مداوم عملکرد تغییر یافت. با وجود این جراحی دردناک، آیبیام در دههی ۹۰ به سوددهی برگشت و وقتی گرستنر در سال ۲۰۰۲ رفت، تعداد کارمندان به بیش از ۳۱۵ هزار نفر رسیده بود؛ حتی بیشتر از روزی که آمده بود.
در طول ۹ سال مدیریت او، ارزش بازار IBM از حدود ۲۹ میلیارد دلار به ۱۶۸ میلیارد دلار رسید (آن هم با در نظر گرفتن سقوط حباب داتکام و واقعهی ۱۱ سپتامبر).
میراث گرستنر: کارخانهی مدیرسازی
گرستنر بعدها رئیس گروه Carlyle شد، اما میراث اصلی او بازآفرینی آیبیام بهعنوان یک شرکت یکپارچه و مشتریمدار بود.
بسیاری از مدیران ارشد فعلی شرکتهای بزرگ تکنولوژی آمریکا، کار خود را در دوران گرستنر در IBM شروع کردهاند؛ از جمله تیم کوک (مدیرعامل اپل)، لیزا سو (مدیرعامل AMD)، مارک پیپرمستر (AMD)، آرویند کریشنا (مدیرعامل فعلی IBM) و حتی جیم کلر (طراح افسانهای تراشه).
آرویند کریشنا، مدیرعامل فعلی IBM، در واکنش به درگذشت او نوشت: «لو زمانی به IBM آمد که آیندهی شرکت واقعاً نامعلوم بود. رهبری او شرکت را دوباره شکل داد؛ نه با نگاه به گذشته، بلکه با تمرکز بیوقفه بر آنچه مشتریان ما در آینده نیاز خواهند داشت.»