وضعیت بازار رمزارز ایران؛ رشد کاریکاتوری، ریسکهای واقعی
صرافیهای رمزارزی در سالهای گذشته با سرعت خیرهکنندهای افزایش یافتهاند. هر ماه شاهد ظهور پلتفرمهای جدید هستیم. اما این رشد بیشتر به یک توسعه کاریکاتوری شباهت دارد؛ ظاهری فریبنده و حجمی انباشته، بیآنکه زیرساختی پایدار یا نظارتی مؤثر آن را پشتیبانی کند.
گزارش تازه ایرانبروکر با عنوان «بازار در گرگومیش»، پرده از واقعیتی برمیدارد که چندان امیدوارکننده نیست؛ رشدی بیساختار که غیبت رگولاتوری منطقی، شفاف و پاسخگو، یکی از دلایل اصلی و انکارناپذیر آن است. بیساختاریای که دودش تنها و تنها به چشم کاربران میرود.
همه مسئولاند، اما هیچکس پاسخگو نیست
گزارش ایرانبروکر تصویری روشن از یک واقعیت نگرانکننده ترسیم میکند: اکوسیستم رمزارزی ایران در غیاب نظارتی مؤثر رها شده است. بانک مرکزی، شاپرک، و شورایعالی فضای مجازی، هر یک بخشی از مسئولیت را بر عهده گرفتهاند، اما هیچکدام پاسخگوی پیامدهای تصمیمات خود نیستند.
بانک مرکزی مقررات پولشویی را الزامی میداند، اما هیچ چارچوبی برای حفاظت از کاربران در برابر صرافیهای پرریسک تدوین نکرده است. شاپرک درگاههای پرداخت را به شکل ناگهانی میبندد و برای بازگشایی، شرایطی مبهم و مغایر با اصول جهانی، مانند الزام به ارسال اطلاعات کامل کاربران را تحمیل میکند. شورایعالی فضای مجازی نیز در موضعی انفعالی، تنها به محدودسازی تبلیغات بسنده کرده است.
این ساختار چندپاره، عملاً به صرافیها اجازه داده تا بدون نظارت صحیح و منطقی، هر سیاستی را اعمال و هر ریسکی را به کاربران تحمیل کنند. نتیجه، شکلگیری یک اکوسیستم بدون قانون است که همه در آن ادعای مسئولیت دارند، اما در بزنگاهها، هیچکس پاسخگو نیست.
رشد بدون ساختار چه بلایی سر کاربران آورده است؟
در چنین فضایی، پیامدهای مستقیم بر دوش کاربران سنگینی میکند. ارزیابی ایرانبروکر نشان میدهد بیش از نیمی از صرافیها فاقد حداقل الزامات امنیتی هستند. ابزارهایی مانند احراز هویت دومرحلهای، فهرست برداشت امن یا حتی برنامههای باگبانتی، هنوز در بسیاری از پلتفرمها تعریف نشدهاند یا اختیاری محسوب میشوند.
خطر دستکاری حجم معاملات یا ایجاد بازارهای صوری تهدیدمان میکند
در این شرایط، حتی یک خطای کوچک میتواند به سرقت داراییها منجر شود، بیآنکه کاربران دسترسی به مرجع حمایتی داشته باشند.
از سوی دیگر، نبود استانداردهای شفافیت در ارائه دادههای بازار، فضای مبهمی ایجاد کرده است. تنها تعداد محدودی از صرافیها دادههای معاملاتی خود را از طریق API عمومی در اختیار کاربران حرفهای قرار میدهند. در چنین فضایی، احتمال دستکاری در حجم معاملات یا ایجاد بازارهای صوری دور از ذهن نیست؛ بهویژه که سازوکار مشخصی برای نظارت یا راستیآزمایی این دادهها وجود ندارد.
دود این بیساختاری مستقیماً به چشم کاربران میرود
در غیاب یک نهاد پاسخگو، بیشترین آسیب متوجه کاربران است. از میان ۲۰ صرافی بررسیشده، هفت صرافی نام مدیرعامل خود را بهصورت شفاف در وبسایت یا پروفایل رسمی لینکدین منتشر نکردهاند. در بازاری که کاربران سرمایههای خود را در اختیار پلتفرمها قرار میدهند، فقدان شفافیت مدیریتی، نهتنها اعتماد را تضعیف میکند، بلکه زمینه را برای مسئولیتگریزی فراهم میسازد.
در حوزه امنیت نیز وضعیت نگرانکننده است. تنها چهار صرافی از وجود «لیست برداشت امن» بهره میبرند و ۱۵ صرافی هیچ برنامهای برای گزارش آسیبپذیریها یا اجرای باگبانتی ارائه ندادهاند. به بیان سادهتر، در اغلب صرافیها حتی تهدیدهای ابتدایی امنیتی نیز میتوانند مستقیماً منجر به سرقت دارایی کاربران شوند، بیآنکه مکانیزم مؤثری برای پیشگیری یا جبران در نظر گرفته شده باشد.
در اغلب صرافیها تهدیدهای ابتدایی امنیتی هم میتوانند منجر به سرقت دارایی کاربران شوند
شفافیت کارمزدها نیز بحرانی است. برای نمونه، برخی صرافیها در هنگام برداشت تتر روی شبکه ترون (TRC20)، کارمزدی تا ۲۰ برابر بیش از هزینه واقعی شبکه دریافت میکنند. همچنین، کارمزد برداشت بیتکوین در این پلتفرمها بهطور میانگین ۱۳ برابر هزینه واقعی شبکه برآورد شده است؛ بیآنکه مبنای روشنی برای این اختلافها ارائه شود.
در کنار این موارد، گزارش ایرانبروکر نشان میدهد که چهار صرافی، با وجود عضویت در انجمن فینتک، پس از مسدودسازی ناگهانی درگاههای بانکی، دادههای تراکنش کاربران خود را برای بازگشایی مجدد این درگاهها در اختیار شاپرک قرار دادهاند؛ اقدامی که با استانداردهای جهانی حفاظت از حریم خصوصی کاربران در تضاد است.
در مجموع، رشد ظاهری صرافیها در سالهای اخیر، بهجای آنکه نشانهای از توسعهای پایدار باشد، به الگویی از رشد بیساختار، پرریسک و غیر پاسخگو تبدیل شده است؛ رشدی که هزینهاش را کاربران میپردازند.
چه باید کرد؟
اصلاح وضعیت فعلی اکوسیستم رمزارزی ایران نه با راهحلهای فوری و قطعی، بلکه تنها از مسیر اقداماتی تدریجی، مشارکتی و واقعگرایانه ممکن خواهد بود. تجربههای سالهای اخیر نشان میدهد که بازیگران این حوزه، هرکدام با محدودیتها و ملاحظات خاص خود مواجهاند. بنابراین، هیچ نسخه ساده یا واحدی برای خروج از وضعیت فعلی وجود ندارد.
با این حال، میتوان چند محور اصلاحی را به عنوان چارچوبی برای آغاز گفتوگو و ایجاد حداقلهای نظم نهادی مطرح کرد:
- ایجاد سازوکارهای مشارکتی میان صرافیها، انجمنهای تخصصی و نهادهای سیاستگذار؛
- شفافسازی مسئولیتها میان نهادهای حاکمیتی، با هدف پرهیز از اقدامات متناقض یا غیرقابل پیشبینی
- حرکت بهسوی پیادهسازی بخشی از استانداردهای بینالمللی، بهویژه در زمینه امنیت، شفافیت و پاسخگویی
- توسعه ابزارهای دادهمحور برای پایش بازار و پاسخگویی
در نهایت، مسیر اصلاح در این اکوسیستم، یک مسیر از پیش تعیینشده نیست. آنچه بیش از همه اهمیت دارد، شکلگیری اراده جمعی برای عبور از بیساختاری و حرکت بهسوی حکمرانی مسئولانه، شفاف و قابلاتکاست؛ مسیر دشوار، اما ضروری برای توسعه پایدار بازار داراییهای دیجیتال در ایران.
شکلگیری اراده جمعی برای عبور از بیساختاری و حرکت بهسوی حکمرانی مسئولانه ضروری است
تا کی کاربران باید قربانی شوند؟
برخی معتقدند این رشد بیساختار و بیقاعده تا زمانی که یک رگولاتور پاسخگو و کارآمد وجود نداشته باشد، همچنان ادامه خواهد یافت. تا زمانی که این خلأ نظارتی پر نشود، اکوسیستم رمزارزی ایران همچنان عرصه هرجومرجی خواهد بود که هر از چندگاهی قربانیان جدیدی میگیرد. برخی نیز عدم وجود رگولاتور را به اعمال نظر سلیقهای و ناصحیح رگولاتور ترجیح میدهند. این گروه تجربه اعمال نظر رگولاتور در پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین طلا را تجربهای ناموفق توصیف میکنند.
سوال اصلی و بنیادین این است که چه کسی بالاخره مسئولیت این وضعیت را به عهده میگیرد؟ آیا زمان آن نرسیده که نهادهای تصمیمگیر با هماندیشی فعالان اکوسیستم رمزارز کشور چارچوبی ساختارمند، منسجم و پاسخگو برای این بازار رو به رشد تدوین کنند؟ یا قرار است همچنان کاربران تاوان سنگین این خلأ و بیساختاری را بدهند؟