شکستهای باورنکردنی ناسا؛ از حوادث مرگبار تا اشتباهات احمقانه
- حوادث مرگبار ناسا
- آتشسوزی آپولو ۱
- انفجار شاتل فضایی چلنجر
- حادثه شاتل فضایی کلمبیا
- شکستهای رباتیک ناسا
- کاوشگرهای فضایی رنجر؛ شروعی پر فراز و نشیب
- برنامه فضایی مارینر
- دردسرهای مریخی ناسا
- فضاپیمای دیدبان مریخ
- آپورچونیتی از دست رفته
- خجالتآورترین گافهای ناسا
- افتضاح آینه هابل
- آرتمیس؛ ۲۳ میلیارد دلار دور ریختهشده
- مدارگرد اقلیمی مریخ
- قطبنشین مریخ
- کپسول جنسیس
- کاوشگر گالیله
- فضاپیمای دارت
- موشک اطلس-قنطورس
- جمعبندی
مأموریت آپولو و فرود نخستین انسانها بر سطح ماه، ایستگاههای فضایی در مدار، تلسکوپ فضایی هابل و جیمز وب و فضاپیماهای بینستارهای که در حال حاضر در دورترین نقاط منظومه خورشیدی در حال انجام مأموریت هستند، همه و همه تنها برخی از دستاوردهای چشمگیر بشر در درک بهتر جهانی است که در آن زندگی میکنیم.
بخش بزرگی از این دستاوردها را نیز مدیون سازمان فضایی ناسا هستیم که در زمان جنگ سرد و پس از پرتاب ماهواره اسپوتنیک-۱ توسط اتحاد جماهیر شوروی بنیادگذاری و فعالیت رسمیاش از ۱ اکتبر ۱۹۵۸ آغاز شد. درواقع، بسیاری از «نخستین»های اتفاقات فضایی در دل ناسا شکل گرفتهاند؛ پرتاب ماهواره ارتباطی Telstar l و انتقال اولین سیگنالهای تلفن و تلویزیون ازطریق ماهواره؛ ثبت اولین تصاویر از نمای نزدیک از مریخ با مأموریت Mariner 4 در سال ۱۹۶۴؛ پرتاب اولین ماهواره آبوهوایی ژئوسنکرون در سال ۱۹۷۴؛ ارسال نخستین انسانها به کره ماه با مأموریت آپولو ۱۱ بهطوری که پس از مأموریت آپولو ۱۷، دیگر پای هیچ انسانی به ماه نرسید؛ ارسال نخستین مریخنورد و درنهایت ثبت نخستین تصاویر واضح از تولد و مرگ ستارگان و سیاهچالهها و تعیین سن جهان و نرخ دقیق انبساط آن با تلسکوپ فضایی هابل.
در سایهی این دستاوردهای بزرگ، صحبت از شکستهای ناسا بهسختی باورپذیر است؛ هرچند تعداد این شکستها در تاریخ ۶۴ سالهی این سازمان با بیش از ۱۰۰ مأموریت فضایی موفق با سرنشین چندان به چشم نمیآید. بااینحال، برخی از مأموریتهای ناسا به دلایل گوناگون با شکست روبهرو شدند و در کنار درسهای ارزشمندی که به دانشمندان و مهندسان فضایی آموختند، در چند مورد منجر به از دست رفتن جان فضانوردان شدند و هزینههای گزافی را روی دست این سازمان گذاشتند.
از نصب وارونهی تجهیزات گرفته تا اشتباه در سیستم متریک، شکستهای ناسا بهاندازهی موفقیتهایش جالبتوجه هستند. در این مقاله شکستهای باورنکردنی ناسا را به سه دستهی حوادث مرگبار، شکستهای رباتیک و گافهای خجالتآور تقسیم کردهایم که در ادامه با مهمترین آنها آشنا خواهید شد.
حوادث مرگبار ناسا
در نیم قرن گذشته، حدود ۳۰ فضانورد در حین تلاش برای انجام مأموریتهای فضایی خطرناک جان خود را از دست دادهاند، اما اکثر این سوانح یا روی زمین یا در جو زمین اتفاق افتادهاند؛ یعنی پایینتر از خط فضا در ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری از زمین که به «خط کارمان» (Kármán line) شهرت دارد.
بااینحال، از حدود ۶۰۰ نفری که تابهحال پا به فضا گذاشتهاند، تنها سه نفر از آنها در خارج از جو زمین جان خود را از دست دادهاند؛ سرنشینان «سایوز ۱۱» (Soyuz 11) ولادیسلاف وولکوف، گئورگی دوبروولسکی و ویکتور پاتسایف بودند که بهخاطر از دست رفتن فشار کپسول سرنشینان هنگام آمادهشدن برای بازگشت به زمین دچار خفگی شدند. در این میان، سهم ناسا از حوادث مرگبار به سه مأموریت آپولو ۱، چلنجر و کلمبیا مربوط میشود که در جریان آنها، ۱۷ فضانورد جان خود را از دست دادند. در ادامه، با جزییات این حوادث مرگبار بیشتر آشنا خواهید شد.
آتشسوزی آپولو ۱
پروژه فضایی آپولو (Apollo) که با هدف فرود انسان بر سطح کره ماه از از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۵ در جریان بود، بزرگترین، پرهزینهترین و هیجانانگیزترین مأموریت فضایی تا به این زمان است؛ اما تا پیش از آنکه ناسا موفق شود با مأموریت آپولو ۱۱ در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۶۹ فضانوردانی مانند نیل آرمسترانگ و باز آلدرین را بر سطح ماه فرود آورد، حوادث ناگواری را از سر گذراند که گاهاً به مرگ برخی از فضانوردان منجر شد.
سرنشینان آپولو ۱: گاس گریسوم، اد وایت و راجر چافی
اولین حادثه مرگبار در تاریخ پرواز فضایی ناسا در ۲۷ ژانویه ۱۹۶۱ در حین آمادهسازی برای اولین مأموریت فضایی با سرنشین آپولو رخ داد. آتشسوزی ناگهانی در سکوی پرتاب آپولو ۱ حین عملیات آزمایشی در ایستگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال در فلوریدا منجر به مرگ هر سه فضانورد گاس گریسوم، اد وایت، راجر چافی شد. علت این حادثه اشتعالزایی مواد داخل فضاپیما و اکسیژن خالص و نقص طراحی دریچه بود که باز کردن به موقع آن را برای نجات جان فضانوردان ناممکن کرده بود. در پی این حادثه، ناسا رسماً این عملیات آزمایشی را که هرگز زمین را ترک نکرد، آپولو ۱ نامید.
ماژول فرماندهی آپولو ۱ یک روز پس از آتشسوزی
بعد از حادثه آپولو ۱، برنامههای فضایی ناسا در قالب مأموریتهای آپولو برای مدتی متوقف و شش مأموریت بعدی بدون سرنشین انجام شد تا اینکه آپولو ۱۱ سرانجام آرزوی فرود انسان بر ماه را محقق کرد. سپس، یک سال پس موفقیت تاریخی آپولو ۱۱، مأموریت آپولو ۱۳ نیز نزدیک بود با وقوع انفجار در فضاپیما به هنگام رسیدن به ماه به ماجرای تراژیک دیگری تبدیل شود، اما خوشبختانه هر سه فضانورد جان سالم به در بردند.
انفجار شاتل فضایی چلنجر
شاتل فضایی چلنجر (Challenger) قرار بود طی مأموریت STS-51-L کاوشگر اولیس را به مدار ببرد، اما تنها ۷۳ ثانیه پس از پرتاب در تاریخ ۲۸ ژانویه سال ۱۹۸۶ در ارتفاع ۵۰ هزار پایی به علت نقص فنی منفجر شد و هر هفت فضانورد سرنشین از جمله کریستا مکآلیف، معلم دبیرستانی که بهعنوان بخشی از طرح «آموزگار در فضا» انتخاب شده بود، جان خود را از دست دادند.
سرنشینان چلنجر: الیسون انیزوکا، کریستا مک آولیف، گریگوری جارویس، جودیت رزنیک، مایکل جان اسمیت، دیک اسکوبی، رونالد مکنر
نتایج تحقیقات بعدا نشان داد ناسا کاملاً از این موضوع آگاه بوده است که سرمای بسیار زیاد هوا باعث اختلال در اتصال بخشهای سوخت جامد به مخازن سوخت مایع خواهد شد و ممکن است منجر به نشت سوخت و انفجار شود؛ بااینحال، برای اینکه مأموریت STS-51-L طبق برنامه و زمان تنظیم شده صورت گیرد، ناسا تصمیم گرفت با نادیده گرفتن خطر انفجار، پرتاب را انجام دهد. همین امر موجی از خشم عمومی و تعلیق موقت برنامه شاتل فضایی ناسا را در پی داشت.
حادثه شاتل فضایی کلمبیا
سرنشینان شاتل فضایی کلمبیا: ریک هازبند، ویلیام مککول، مایکل اندرسون، کالپانا چاولا، دیوید براون، لارل کلارک، ایلان رامون
پس از یک مأموریت ۱۶ روزه، شاتل فضایی کهنهکار کلمبیا (Columbia) که اولین پرواز برنامه شاتل فضایی ناسا را در سال ۱۹۸۱ انجام داده بود، در تاریخ ۱ فوریه ۲۰۰۳ در حال ورود به جو زمین بود که ناگهان متلاشی شد و هر هفت سرنشین آن جانشان را از دست دادند.
این بار نیز مشابه حادثه چلنجر، نگرانی ناسا از تعویق برنامههایش و نادیده گرفتن هشدار مهندسان نسبت به آسیبپذیری فومهای محافظ حرارتی مخزن خارجی شاتل این حادثه مرگبار را رقم زد. ماجرا از این قرار بود که هنگام پرتاب شاتل به فضا، قطعهای از این فوم کنده شده و در اثر اصابت به بال، منجر به ایجاد شکافی در لبه شاتل شد. گرمای زیاد شاتل هنگام بازگشت به زمین باعث شکسته شدن بال و درنتیجه تکهتکه شدن شاتل و بارش آوار آن بر فراز شرق تگزاس شد.
تکههای شاتل فضایی کلمبیا بر فراز آسمان تگزاس
فاجعه کلمبیا که بعد از انفجار چلنجر دومین حادثه مرگبار در ۱۳۵ مأموریت برنامه شاتلهای فضایی ناسا بود و مجموع کشتهشدگان را به ۱۴ فضانورد رساند، منجر به تعطیلی این برنامه در سال ۲۰۱۱ شد. اکنون، بسیاری از مأموریتهای برنامه شاتل فضایی ناسا توسط فضاپیماهای دولتی و خصوصی انجام میشود.
شکستهای رباتیک ناسا
فضاپیماهای رباتیک یا همان کاوشگرهای فضایی، سرنشین انسانی ندارند و برای انجام کارهای پژوهشی و اندازهگیری به فضا فرستاده میشوند. این فضاپیماهای بدونسرنشین به ناسا امکان میدهند بدون به خطر انداختن جان انسانها، مرزهای اکتشافات فضایی را گستردهتر کنند. مأموریتهای رباتیک ناسا اگرچه خسارت جانی به بار نمیآورند، بسیار پرهزینه هستند و شکست آنها هزینههای گزافی را روی دست این سازمان میگذارد. البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که فقط چند کار در دنیا از پرتاب ربات به فضا و فرودآوردن سالم آن سختتر است. درواقع، سوجورنر (Sojourner)، نخستین مریخنورد، در دورهای متولد شد که مهندسان مطمئن نبودند حتی میتوانند رباتی را روی مریخ به کار بیندازند.
در ادامه با برخی از شکستهای رباتیک ناسا، بهویژه در رابطه با مأموریتهای مریخ آشنا خواهید شد.
کاوشگرهای فضایی رنجر؛ شروعی پر فراز و نشیب
سری کاوشگرهای رباتیک رنجر (Ranger) که اوایل دههی ۱۹۶۰ برای عکسبرداری از نمای نزدیک از ماه عازم مأموریت شدند، شروع پر فراز و نشیبی داشتند. شش کاوشگر اولی یا هنگام پرتاب دچار مشکل شدند یا پیش از رسیدن به ماه دچار نقص فنی شدند و هرگز به مقصد نرسیدند. البته مهندسان و دانشمندان ناسا هر یک از این شکستها را بهدقت تجزیهوتحلیل کردند و در نهایت سه کاوشگر آخری این پروژه با موفقیت مأموریت خود را به سرانجام رساندند.
این کاوشگرها عمداً طوری طراحی شده بودند که به سطح ماه برخورد کنند و مأموریتشان این بود که تا لحظه برخورد با ماه از سطح آن عکسبرداری کنند و به زمین بفرستند. درنهایت، تصاویری که توسط کاوشگرهای فضایی رنجر ثبت شد به ناسا کمک کرد برای فرود اولین انسانها بر سطح کره ماه تحت برنامه آپولو برنامهریزی کنند.
برنامه فضایی مارینر
برنامه فضایی مارینر (Mariner) مجموعهای دهتایی از فضاپیماهای ناسا بود که بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۳ با هدف مطالعه سیارات عطارد، زهره و مریخ به فضا پرتاب شدند. بهطرز شگفتانگیزی، پرتاب هفت فضاپیما از این مجموعه تاحدودی موفقیتآمیز بود. بااینحال، مارینر ۱ که هیاهوی تبلیغاتی زیادی برایش برپا شده بود، با نقصهای متعددی در سیستم هدایت خود روبهرو شد و ناسا تنها ۳۰۰ ثانیه پس از پرتاب آن را بهعمد منهدم کرد.
چیزی که شکست مارینر ۱ را برای ناسا خجالتآور میکند این است که تا به امروز هنوز نفهمیدهاند مشکل این فضاپیما چه بود؛ بااینحال، اکثراً بر این باورند که یک خطای بسیار جزیی در کد کامپیوتر منجر به این شکست شده است. حتی آرتور سی کلارک، نویسنده مشهور داستان های علمیتخیلی، زمانی به طعنه گفت که مارینر ۱ «با گرانقیمتترین خط تیره تاریخ از پا درآمد.» خوشبختانه، مارینر ۲ توانست سفر موفقیتآمیزی را به سیاره زهره به پایان برساند و افتخار اولین فضاپیمایی را که توانست از نزدیکی یکی از سیارههای منظومه خورشیدی عبور کند، نصیب خود کرد.
مارینر ۳ نیز که در سال ۱۹۶۴ با هدف مشاهدات علمی نزدیک از سطح مریخ و انتقال اطلاعات در فضای بین سیارهای ساخته شده بود، پس از پرتاب از محفظه خود جدا نشد و همین امر استقرار پنلهای خورشیدی آن را غیرممکن کرد. این کاوشگر بدون الکتریسیته، هشت ساعت پس از پرتاب از کار افتاد. مارینر ۴ کمتر از یک ماه بعد به فضا پرتاب شد و نخستین تصاویر از نمای نزدیک از دهانههای برخوردی سیاره سرخ را به زمین ارسال کرد.
دردسرهای مریخی ناسا
مأموریتهای فضایی به مریخ بیشتر از هر پروژهی دیگری با شکست مواجه میشوند. بخشی از مشکل، مسافت است، بخشی چالشهای برقراری ارتباط بینسیارهای و بخش دیگر انگیزه و پافشاری بشر به فرا رفتن از مدار مریخ و فرود آوردن کاوشگرها و مریخنوردها مستقیماً روی سطح سیاره سرخ است.
تاکنون ۵۰ مأموریت به مریخ انجام شده که تنها نیمی از آنها موفقیتآمیز بوده است. از بین آنها، سهم ناسا ۲۹ مأموریت با شش پرتاب ناموفق است که در مقایسه با ۲۰ مأموریت شوروی سابق که ۱۷ مورد آن با شکست روبهرو شد، آمار خوبی است. بااینحال، نگاه نزدیک به برخی از بزرگترین شکستهای مریخی ناسا خالی از لطف نیست؛ ازجمله مدارگرد اقلیمی مریخ و قطبنشین مریخ که در بخش خجالتآورترین گافهای ناسا بیشتر با آنها آشنا خواهید شد.
اما بهطور خلاصه، مدارگرد اقلیمی مریخ (Mars Climate Orbiter) به خاطر اشتباه احمقانه ناسا به استفاده از واحدهای اندازهگیری انگلیسی بهجای استاندارد بینالمللی منهدم شد و ۳۲۷ میلیون دلار خرج روی دست این سازمان گذاشت. قطبنشین مریخ (Mars Polar Lander) نیز که ساختش بیش از ۲۰۰ میلیون دلار هزینه داشت، سال بعد پرتاب شد، اما در حین فرود ارتباطش با زمین قطع شد و تا به امروز کسی نمیداند دقیقاً چه اتفاقی برایش افتاد و لاشهاش کجا فرود آمد.
درواقع، بخش عمدهی آنچه دانشمندان امروز دربارهی سیاره سرخ میدانند، به لطف مریخنوردهایی بهدست آمده است که درطول ۲۵ سال گذشته به تدریج تکامل یافتند. بهلطف مأموریتهای همین کاوشگرها و مریخنوردهای ناسا بود که دانشمندان متوجه شدند این سیاره در بیشتر تاریخ خود، از آب و سایر شرایط مساعد برای حیات برخوردار بوده است.
اد ویلر یکی از پژوهشگرهای ناسا این خطاها و شکستها را دعوت به بیداری میخواند؛ اما منتقدین با زیر سؤال بردن برنامههای مریخ این سؤال را مطرح میکنند که چه عاملی این سیارهی متروک را ارزشمند و شایستهی توجه میسازد؟ بهویژه چون ناسا نزدیک به یک میلیارد دلار برای رسیدن به پاسخ این سؤال هزینه کرده است.
فضاپیمای دیدبان مریخ
کاوشگر فضایی یک میلیارد دلاری دیدبان مریخ (Mars Observer) که در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۲ به منظور بررسی سطح مریخ، جو، اقلیم و میدان مغناطیسی به فضا پرتاب شد، قرار بود اولین فضاپیمای سری مأموریتهای Observer باشد، اما به اولین شکست از مجموعه شکستهای مأموریت مریخ تبدیل شد.
سه روز پیش از قرار گرفتن در مدار، ارتباط دیدبان مریخ با زمین از بین رفت و تلاش برای برقراری مجدد ارتباط با فضاپیما ناموفق بود. شاید حتی همین الان در حال گردش به دور مریخ باشد، هرچند برخی تصور میکنند که این فضاپیما از کنار مریخ رد شده و حالا دارد دور خورشید میگردد. محتملترین دلیل ارائه شده برای قطع ارتباط این کاوشگر با زمین، پارگی مخزن فشار سوخت در سیستم پیشران آن بوده است.
آپورچونیتی از دست رفته
مریخنورد آپورچونیتی (Opportunity) یکی از موفقیتآمیزترین پروژههای ناسا و جهشی بزرگ برای یافتن حیات در مریخ بود. مأموریت این مریخنورد ۱۵ سال به طول انجامید و در این مدت، با کشف علائمی از آب مایع لابهلای سنگهای مریخ و بالا رفتن از دهانهی یک گودال مریخی به چشمانداز بیسابقهای از این سیاره رسید.
آپورچونیتی در تاریخ ۷ ژوئیه ۲۰۰۳، با یک موشک Delta II، در فاصلهی سه هفته پس از همزاد خود، اسپریت، به فضا پرتاب شد و اگرچه ماموریتش تنها برای ۹۰ روز طراحی شده بود، تقریباً به اندازهی ۵۰۰۰ روز مریخی دوام آورد. بااینحال، در تاریخ می ۲۰۱۸، دانشمندان JPL (آزمایشگاه پیشرانش جت) یک گزارش آبوهوایی نگرانکننده از ماهوارههای مریخی ناسا دریافت کردند؛ یک طوفان بزرگ گردوغبار در فاصلهی چند صد کیلومتری آپورچونیتی در جریان بود که مانع از رسیدن نور خورشید به صفحات خورشیدی این مریخنورد شده بود. این فضاپیما قبلا از یک طوفان مشابه جان سالم به در برده بود؛ اما با داشتن بیش از ۱۴ سال سن، دیگر قادر به تحمل شرایط سخت نبود. یک خطا در حافظهی آپورچونیتی منجر به از بین رفتن کل حافظهی طولانیمدت آن شد.
درنهایت، این مریخنورد اعجابانگیز بهخاطر نقص سیستم بر اثر اتلاف توان، زیر گردوغبار طوفان مریخی فرو رفت. دانشمندان ناسا برای بیدار کردن این مریخنورد تلاش زیادی کردند و جلسهای که برای قطع امید از آپورچونیتی برگزار شد، مانند مراسم ترحیم بود. دانشمندان نهتنها برای مرگ مریخنورد، بلکه برای پایان همکاری ۱۵ سالهی خود گریه میکردند.
خجالتآورترین گافهای ناسا
در میان مأموریتهای ناسا، برخی شکستها به دلایل احمقانهای رخ دادند که میشد خیلی راحت آنها را برطرف و مأموریت را با موفقیت به سرانجام رساند؛ مثلاً اشتباهی که مهندسان در صیقل دادن آینه تلکسوپ فضایی هابل مرتکب شدند، باعث شد نخستین تصاویر این تلسکوپ بهصورت تار ثبت شود؛ یا انهدام مدارگرد اقلیمی مریخ با هزینه ساخت ۳۲۷ میلیون دلار بهخاطر استفاده از واحد اندازهگیری انگلیسی به جای سیستم متریک ناسا اتفاق افتاد. در ادامه با برخی از مهمترین گافهای ناسا آشنا خواهید شد.
افتضاح آینه هابل
پروژه نوپای هابل پس از انفجار شاتل فضایی چلنجر که کشته شدن هفت فضانورد را در پی داشت، به دلیل زمینگیر شدن ناوگان فضایی ناسا، تا هفت سال از پرتاب بازماند و بیش از یک میلیارد دلار بیشتر از بودجه برای سرویسدهی و نگهداری از آن هزینه شد.
متأسفانه این پایان مشکلات هابل نبود. ۲۷ ژوئن ۱۹۹۰، وایلر، دانشمند ارشد برنامه تلسکوپ فضایی هابل دربرابر جمعی از خبرنگاران حاضر شد تا به آنها بگوید آینهی اصلی ۹۴٫۵ اینچی پروژهی ۱٫۵ میلیارد دلاری ناسا که بهتازگی به فضا پرتاب شده بود، با مشخصات نادرستی صیقل داده شده است. این «انحراف کروی» بسیار ناچیز بود؛ درواقع، کمتر از ۱/۵۰ عرض یک تار موی انسان؛ اما همین انحراف ناچیز کافی بود تا بسیاری از عکسهای هابل تار شود و بهجای ۷۰ درصد، تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از نور ستارگان را ثبت کند.
انحراف کروی آینه هابل باعث شد رسانهها از این تلسکوپ بهعنوان «اشتباه ۱٫۵ میلیارد دلاری» یاد کنند
تا چند ماه بعد، تلسکوپ هابل در سرتاسر آمریکا دست انداخته میشد و حتی یکی از جلدهای مجله نیوزویک آن را «اشتباه ۱٫۵ میلیارد دلاری» نامید. ناسا برای تجربه اتفاقات خوب باید تا دسامبر ۱۹۹۳ منتظر میماند؛ یعنی زمانی که گروهی از دانشمندان برای رفع این انحراف، نوعی لنز تماسی به نام کواستار (COSTAR) روی هابل نصب کردند که پرتو ساطعشده از آینه معیوب را میگرفت، نقص آن را برطرف میکرد و بعد پرتو اصلاحشده را برای تجزیه و تحلیل به مرکز آینه بازمیتابید.
هابل که نخستین تصویر از کیهان را به زمین ارسال کرد حالا دیگر بازنشسته شده و جای خود را به تلسکوپ جیمز وب، قدرتمندترین تلسکوپ فضایی ساختهی دست بشر داده است. جیمز وب با همکاری ناسا، آژانس فضایی اروپا، آژانس فضایی کانادا و تعدادی از دانشگاههای ایالتی آمریکا توسعه یافته و نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار برای این پروژه هزینه شده است.
آرتمیس؛ ۲۳ میلیارد دلار دور ریختهشده
برنامه آرتمیس (Artemis) قرار است با گذشت بیش از نیم قرن پا جای برنامه آپولو گذاشته و فضانوردان را با فضاپیمای اوراین و موشک ۹۸ متری اسپیس لانچ سیستم (SLS) که جانشین برنامه شاتل فضایی شده، به سطح ماه برگرداند. البته نخستین مأموریت با نام آرتمیس ۱، پرواز آزمایشی بدون سرنشینی است که پرتاب آن تاکنون بارها به تأخیر افتاده است. این موشک ابتدا قرار بود هفتم شهریور ۱۴۰۱ پرتاب شود، بعد ۵ مهر و حالا تا اواخر آبان و در صورت مهیا بودن شرایط، تأخیر خورده است.
اولین تلاش ناسا برای پرتاب SLS به دلیل نقص یکی از موتورهای این موشک، در دقایق پایانی لغو شد. در دومین تلاش، مهندسان ناسا موشک را با سوخت هیدورژن مایع فوقسرد پر کردند؛ اما بعداً به دلیل نشت سوخت ناسا مجبور شد پرتاب SLS را مجدداً به تعویق بیندازد. در آخرین نمونه، ناسا به دلیل نگرانی از وضعیت جوی نامناسب به دلیل وقوع توفند استوایی ایان پرتاب را لغو کرد.
از نظر برخی، برنامه آرتمیس چیزی جز دور ریختن پول نیست و آنقدر در زمان پرتاب و به ثمر رسیدنش تأخیر ایجاد خواهد شد که شرکتهای خصوصی مدلی پیشرفتهتر از آن را ساخته و به ماه خواهند فرستاد. البته این افراد تقصیر را از چشم سیاستهای کنگره آمریکا میبینند و نه ناکارآمدی دانشمندان و مهندسان ناسا؛ چراکه مأموریتهای بازگشت انسان به ماه بهخاطر هزینههای گزافی که به دولت تحمیل میکرد، یکی پس از دیگری منحل میشد. بااینحال، اسپیس لانچ سیستم تاکنون حدود ۲۳ میلیارد دلار طی ده سال گذشته هزینه داشته است. در همین مدت، شرکتهای فضایی خصوصی از جمله اسپیس ایکس نشان دادند که میتوان تنها با صرف ۵۰ میلیون دلار برای هر پرتاب، فضانوردان و محموله را به فضا فرستاد. این رقم برای SLS چیزی حدود ۲ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
مدارگرد اقلیمی مریخ
شش سال پس از ناپدید شدن فضاپیمای دیدبان مریخ، مدارگرد اقلیمی مریخ (Mars Climate Orbiter) نیز به همان سرنوشت دچار شد؛ البته این بار ناسا دقیقاً میدانست مشکل از کجا بود.
این مدارگرد در تاریخ ۱۱ دسامبر ۱۹۹۸ برای مطالعه اقلیم و جو مریخ و تغییرات سطحی این سیاره و بهعنوان رله ارتباطی برای مأموریتهای آینده به فضا پرتاب شد؛ اما وقتی به مریخ رسید و مأموریت خود را شروع کرد، در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۱۹۹۹ به یکباره در سکوت فرو رفت و دیگر خبری از آن نشد.
بررسی دادههای دریافتی از مدارگرد نشان داد که مهندسان شرکت صنایع هوافضایی لاکهید مارتین که ناسا برای ساخت این مدارگرد استخدام کرده بود، به جای سیستم متریک ناسا که نیوتنثانیه است، از واحد اندازهگیری انگلیسی پوندنیرو استفاده کرده بودند. این واحد اندازهگیری برای مدارگرد ناخوانا بود و بهخاطر مشکلاتی که در مسیریابی ایجاد شد، فضاپیما در مسیر خود به سطح مریخ بسیار نزدیک شده یا در اتمسفر آن از بین رفته یا پس از خروج از اتمسفر وارد فضای خورشید مرکزی شده بود.
هزینهی ساخت مدارگرد اقلیمی مریخ ۳۲۷ میلیون دلار بود، اما دستکم ناسا از این اشتباه گرانقیمت درس گرفت تا واحدهای اندازهگیریاش را پیش از پرتاب فضاپیما بررسی کند.
قطبنشین مریخ
یک سال پس از ناپدید شدن مدارگرد اقلیمی مریخ، ناسا در مأموریتهای مریخی خود با دو شکست دیگر مواجه شد. قطبنشین مریخ (Mars Polar Lander) در تاریخ ۳ ژانویه ۱۹۹۹ با هدف مطالعه خاک و آب و هوای دشتهای قطب جنوب مریخ به فضا پرتاب شد. اما در حین فرود بر سطح مریخ در تاریخ ۳ دسامبر ۱۹۹۹ و درحالیکه انتظار میرفت فازِ قابل توجهی از این مأموریت کامل شود، دیگر دادهای از سمت این کاوشگر به زمین ارسال نشد و مانند مدارگرد اقلیمی مریخ، در خاموشی کامل فرو رفت.
در رابطه با اینکه چه بلایی سر قطبنشین مریخ آمد، نظریههای بسیاری مطرح شده است. اما اکثرا بر این باورند که کامپیوترهای کاوشگر، ارتعاشات معمول را با برخورد با سطح سیاره اشتباه گرفتند، موتورهای فرود را خاموش کردند و باعث شدند کاوشگر از ارتفاعی بیش از ۳۰ متر سقوط کرده و به سطح برخورد کند. احتمالات دیگر شامل بروز نقص در چتر، فرود بر سطح ناهموار یا نقص محافظ حرارتی کاوشگر میشود. به گفتهی استیون دیک، تاریخشناس ناسا، «یک نظریه تأیید نشده نیز وجود دارد که میگوید کار، کار پدافند هوایی مریخ بوده است!»
تا به امروز، هیچ کس بهطور دقیق نمیداند چه عاملی باعث ناپدید شدن MPL شد. حتی تصاویری که بعدا از محل فرود آن ثبت شد نیز نشانی از این کاوشگر پیدا نکردند. ساخت این کاوشگر فضایی ۱۱۰ میلیون دلار هزینه داشت و موشک دلتا ۲ که آن را به فضا پرتاب کرد، ۱۰۰ میلیون دلار دیگر به برچسب قیمتی این مأموریت اضافه کرده بود.
کپسول جنسیس
کپسول جنسیس (Genesis) ناسا در تاریخ سپتامبر ۲۰۰۴ با نمونههایی از باد خورشیدی به زمین برگشت که درواقع جریانی از الکترونها و پروتونهایی بود که دانشمندان امیدوار بودند اسرار خورشید و منظومه خورشیدی را برملا کنند.
تکههای کپسول جنسیس در صحرای یوتا آمریکا
این کپسول قرار بود به کمک چتر فرود به آرامی به زمین بازگردد و پیش از آنکه هرگونه برخورد و ارتعاش باعث جابهجایی ذرات گرانبهایی خورشیدی شود، هلیکوپتری آن را در میانه راه بگیرد. بااینحال، چتر جنسیس باز نشد و کپسول همراه با محمولهی بینهایت ارزشمندش وسط صحرای یوتا آمریکا افتاد. پژوهشگران ناسا بعدا دریافتند که دلیل باز نشدن چتر این کپسول وارونه نصب شدن حسگرهای کاهش سرعت آن بوده است!
کاوشگر گالیله
کمی پیش از حادثهی باز نشدن چتر کپسول جنسیس، نزدیک بود حادثهی مشابهای برای کاوشگر گالیله (Galileo) پیش بیاید که اطلاعات بسیار ارزشمندی از سیاره مشتری و قمرهای آن دراختیار دانشمندان قرار داده است. کاوشگر گالیله در تاریخ ۱۸ اکتبر ۱۹۸۹ با شاتل فضایی آتلانتیس به فضا پرتاب شد. این کاوشگر در تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۹۵ به مشتری رسید و افتخار اولین فضاپیمایی که به دور سیارهای بیرونی میچرخید را نصیب خود کرد.
بااینحال، چترهای این کاوشگر به خاطر اطلاعات اشتباه یک جفت شتابسنج هنگام باز شدن با مشکل روبهرو شدند؛ اما پیش از برخورد با سطح و در آخرین لحظات باز شدند و گالیله از این ماجرا جان سالم به در برد. ناسا کاوشگر گالیله را در تاریخ ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۳ به عمد منهدم کرد تا بدین ترتیب به ماموریتش پایان دهد.
فضاپیمای دارت
فضاپیمای دارت (DART)، مخفف Demonstration for Autonomous Rendezvous Technology به معنی «نمایش تکنولوژی پهلوگیری خودمختار» قرار بود نمایشی مقتدرانه از دقت مسیریابی ناسا باشد؛ چراکه هدف از پرتاب این فضاپیما نهتنها پهلوگیری کنار یک سیاره بود، بلکه قرار بود این کار را با ماهواره ارتباطی در گردش انجام دهد.
این کار از حساسیت بالایی برخوردار بود، اما زمانی که دارت در پرواز آزمایشی در اکتبر ۲۰۰۴ به ماهوارهی در حال گردش خود برخورد کرد، منهدم شد. ناسا تا یک سال از انتشار گزارش این شکست خودداری کرد و بعد با لحن شدیدی، علت این شکست را آموزش و تجربه ناکافی، کمبود وقت، کد نرمافزاری بد و مسئولیتناپذیری برخی افراد عنوان کرد.
البته اینکه ناسا اخیراً نام یکی از مأموریتهای فضایی خود را به اختصار دارت گذاشته (مخفف Double Asteroid Redirection Test بهمعنی «آزمایش تغییر مسیر دوگانه سیارک») و از این لحاظ باعث سردرگمی شده است، خود میتواند بخشی از گافهای ناسا باشد. این مأموریت با هدف آزمایش روش انحراف اجرام نزدیک به زمین انجام شده است.
موشک اطلس-قنطورس
اگرچه عامل بسیاری از شکستهای ناسا خطای انسانی و ناکارآمدی سازمانی بوده است، طبیعت نیز در این میان مأموریتهای ناسا را از لطف خود بینصیب نگذاشته است. در سال ۱۹۸۷، موشک اطلس-قنطورس (Atlas-Centaur) که نوعی سامانه یکبارمصرف پرتاب به حساب میآمد، تنها چند دقیقه پس از پرتاب مورد اصابت صاعقه قرار گرفت و از کنترل خارج و منهدم شد.
جمعبندی
مهندسان ناسا بر لبهی باریک سرعتعمل و خطرپذیری گام برمیدارند. آنها لازم است برای هر مأموریت، بین این دو عامل، تعادل مناسب را پیدا کنند، چراکه شکست یک مأموریت به دلیل شتاب یا تأخیر در بهانجام رساندن آن ممکن است کنسل شدن کامل برنامه را در پی داشته باشد. پس از آتشسوزی آپولو ۱، موفقیت ناسا در فرود آوردن نخستین انسانها بر سطح کره ماه به دلیل رعایت همین تعادل بود؛ تعادلی که کماکان برای هر مأموریت با آن دست به گریبان است.
دو دهه طول کشید تا ناسا پس از آتشسوزی آپولو ۱، برنامه شاتل فضاییاش را از سر بگیرد. پس از حادثهی چلنجر، ۳۲ ماه و حادثهی کلمبیا نیز ۳۰ ماه تا پرتاب فضاپیمای بعدی ناسا فاصله انداخت. اما در کمتر از ۳۰ ماه پس از حادثهی آپولو ۱، ناسا پنج مأموریت آپولو دیگر را به سرانجام رساند و در پنجمین مأموریت بود که نیل آرمسترانگ و باز آلدرین بر سطح ماه قدم گذاشتند. چندین سال پس از این اتفاق تاریخی، زمانی که آرمسترانگ به آخر دههی زندگیاش رسیده بود، دربارهی عواملی که پای نخستین انسانها را به ماه رساند، اینطور گفت: «سرعت پیشرفت متناسب با اندازهی ریسکی است که با آن روبهرو میشویم. عموم مردم ممکن است ریسکپذیری کمتری نسبت به افراد درگیر در مأموریتهای ما داشته باشند، اما محدود کردن پیشرفت به بهانهی از بین بردن ریسک کار اخلاقیای نیست.»
در طول ۶۴ سالی که از عمر ناسا میگذرد، شکستهای این سازمان هزینهی مالی و جانی گزافی بر جای گذاشتهاند؛ اما از سوی دیگر، ریسکپذیری امری اجتنابناپذیر در پیشرفت تکنولوژی است.
نظرات