حقایق شوکهکننده درباره موبایلهای کرهشمالی؛ درون این گوشیها چه خبر است؟
یکشنبه 23 آذر 1404 - 13:30مطالعه 11 دقیقهتصور کنید گوشی هوشمندی در دست دارید که حتی نمیتوانید نام کشور همسایه را در آن تایپ کنید؛ گالری تصاویرتان هم پر از اسکرینشاتهایی است که خود گوشی، مخفیانه از کارهای شما گرفته و هیچ راهی برای پاک کردنشان ندارید. وایفای فقط یک دکمهی دکوری است و برای فعالسازی یک برنامه ساده باید گوشی را حضوری به یک فروشگاه دولتی ببرید.
این واقعیت روزمره شهروندان کرهشمالی است.
چند وقت پیش در اتفاقی نادر، دو گوشی قاچاقشده از کره شمالی به دست MrWhosetheboss، یوتیوبر معروف رسید تا سر از کار فناوری یکی از منزویترین کشورهای جهان در آورد: یکی مدل اقتصادی و دیگری پرچمداری گرانقیمت که نامش کپی ناشیانهای از سامسونگ است و باوجود ظاهر مدرن، باطنی قدیمی و امنیتی دارد.
با ما همراه شوید تا ویژگیهای این دو گوشی را با هم مرور کنیم.
دو گوشی، دو طبقه اجتماعی
پیش از اینکه طراحی و کارکرد فناوری در یکی از منزویترین کشورهای جهان را بررسی کنیم، بیایید نگاهی به خود گوشیهای موبایل داشته با باشیم.
مدل Haeyang 701 یکی از گوشیهای اقتصادی محسوب میشود که کرهشمالی برای توده مردم در نظر گرفته و دقیقاً مفهوم «حداقلها» را منعکس میکند. امکانات محدود، نسخه اندروید قدیمی و کیفیت ساختی پایین، گویی دستگاه ساخته شده تا فقط کار کند، نه اینکه کاربر را راضی نگه دارد.
گوشی دوم، یعنی مدل Sam Taesung 8 بهعنوان یکی از گوشیهای پرچمدار و مایهی فخر تکنولوژی کره شمالی شناخته میشود. چون نام برند رقیب، یعنی سامسونگ کرهی جنوبی یعنی «سه ستاره»، «سام تهسونگ» کرهی شمالی به معنای «سه ستاره عظیم» ترجمه میشود!
گوشی Sam Taesung 8 با قیمتی نزدیک به هزار دلار عرضه شده که در کشوری با فقر گسترده، رقم کمی نیست. بهعلاوه باوجود ادعای بومی بودن، طراحیاش بهطرز مشکوکی به گوشیهای میانرده سال ۲۰۲۱ هواوی شباهت دارد: از انحنای بدنه تا چینش دوربینها و حتی خط قرمز روی دکمه پاور، همهچیز بوی کپیبرداری یا استفاده از زنجیره تأمین چین را میدهد.
سانسور زنده کلمات
پیش از هر چیز باید بدانید تایپکردن با این گوشیها شبیه راهرفتن در میدان مین است؛ با این تفاوت که واژگان شما را هدف میگیرند. در ویدیوی بررسی MrWhosetheboss، وقتی کلمه «Namhan» (به معنی کره جنوبی) را تایپ میکند، بهمحض فشردن دکمهی فاصله، سیستمعامل این کلمه را پاک میکند و بهجای آن عبارت «دولت دستنشانده» (Puppet state) جایگزین میشود.
سیستم حتی به کاربران اجازه نمیدهد به همسایهی جنوبیشان فکر کنند، مگر با ادبیات تحقیرآمیز. اگر سعی کنید رسمیتر باشید و بنویسید «جمهوری کره»، گوشی آن را به چند ستاره (***) تبدیل میکند.
بررسیها نشان میدهد که این روال در مدلهای جدیدتر (Sam Taesung 8) افراطیتر هم شده و دیگر حتی نوشتن نام «کره شمالی» به سبک معمول مجاز نیست و کاربران باید حتماً از نام سنتی و باستانی «Joseon» استفاده کنند.
اما دخالت سیستمعامل فقط به سیاست محدود نمیشود و تا خصوصیترین لایههای فرهنگ نفوذ میکند. اگر نام رهبر، «کیم جونگ اون» را تایپ کنید، متن بهصورت خودکار پررنگ (Bold) میشود.
کلمات مربوط به «کره جنوبی» سانسور و نام «رهبر» بهصورت اجباری و خودکار «بولد» میشود
اوج ماجرا اما در برخورد با فرهنگ عامه عیان میشود. برای مثال واژه کرهای «اوپا» (Oppa) در جنوب به معنی «برادر بزرگتر» است، اما در فرهنگ پاپ و سریالها، دختران جوان آن را با لحنی صمیمانه برای صداکردن دوستپسرهایشان استفاده میکنند.
اگر شهروندی در کره شمالی جرئت کند و کلمهی اوپا را بنویسد، سیستم نهتنها آن را به کلمه «رفیق» تغییر میدهد، بلکه پیام هشداری هم روی صفحه میآید: «این کلمه فقط باید برای توصیف برادر واقعی استفاده شود!»
دکمه دکوری وایفای
در گوشیهای کرهشمالی، وایفای واقعاً معنا ندارد. در مدل قدیمیتر Haeyang 701، اگر نوارابزار را پایین بکشید، دکمه وایفای را میبینید؛ درست مثل هر گوشی اندرویدی دیگر. اما وقتی آن را لمس میکنید، هیچ اتفاقی نمیافتد؛ نه لیستی باز میشود و نه جستجویی انجام میشود.
اما در مدل جدیدتر و گرانقیمتتر یعنی «Sam Taesung 8»، آیکون وایفای را بهطور کامل از تنظیمات سریع حذف کردهاند. انگار سازندگان به این نتیجه رسیدهاند که حتی دیدن کلمه «Wi-Fi» ممکن است شهروندان را به فکر اتصال جهانی بیندازد.
از طرف دیگر آنلاین شدن مردم در کره شمالی یعنی ورود به اینترانت یا شبکه داخلیای به نام «Mirae» که هیچ شباهتی به اینترنت جهانی ندارد. البته شهروندان صرفاً با داشتن گوشی موبایل نمیتوانند به اینترانت دسترسی داشته باشند و علاوه بر احراز هویت دولتی، به سیمکارت فیزیکی تأییدشدهای هم نیاز دارند.
حذف دکمه وایفای یعنی حذف رویای اتصال؛ جایگزین آن، یک شبکه داخلی کند و کاملاً ردیابی شده است
بهعبارتی هر کلیک، هر بازدید و هر ثانیه از حضور افراد در شبکه، مستقیماً به نام و هویت واقعی آنها گرهخورده و قابلردیابی است. درعینحال کاربران در میرائه فقط به محتوای دستچین شده دولتی و اخبار سانسور شده دسترسی دارند. سرعت شبکه نیز بین ۲ تا ۳۳ مگابیت، عنوان میشود یعنی کمتر از یکچهاردهم سرعتی که همسایگان جنوبی در کافهها تجربه میکنند.
سیستمعاملهای قدیمی
گوشی اقتصادی Haeyang 701 هنوز روی اندروید ۱۰ اجرا میشود و گوشی پیشرفتهتر Sam Taesung 8، روی اندروید ۱۱ قفل شده است؛ درحالیکه در سال ۲۰۲۳ (زمان عرضه گوشیها)، دنیا در حال استفاده از اندروید ۱۴ بود.
سیستمعاملها عمداً در گذشته منجمد شدهاند، چون امنیت مدرن، مانع جاسوسی حکومت است
نسخههای جدید اندروید، پروتکلهای حریم خصوصی سختگیرانهای دارند که اجازه نمیدهند هر برنامهای به فایلها یا موقعیت مکانی کاربر دسترسی پیدا کند. درواقع، آپدیتهای امنیتی میآیند تا حفرههای نفوذ را ببندند؛ اما در کره شمالی، حفرههای امنیتی دقیقاً همان جایی هستند که دولت از طریق آنها وارد میشود.
کپیکاری بهعنوان سیاست رسمی
با بررسی دقیق رابط کاربری، متوجه میشویم که تقریباً همهچیز این دو گوشی کپیبرداری است. آیکون برنامهها مستقیماً از هواوی، گوگل مپس و مایکروسافت آفیس کپی شدهاند:
از آیکونهای گوگل تا مستندهای آمازون؛ همهچیز سرقت شده و با برچسب «تولید ملی» فروخته میشود
آیکون مسیریاب به گوگل مپس شباهت دارد، آیکون فایلها به هواوی و حتی یک برنامه با لوگوی صریح «مایکروسافت ورد» وجود دارد که وقتی بازش میکنید، میبینید هیچ ربطی به مایکروسافت ندارد و فقط یک ویرایشگر متنی ضعیف است.
اما اوج کپیکاری در بخش «درباره تلفن» مدل Sam Taesung 8 دیده میشود که قاعدتاً باید نمای خود گوشی باشد، اما عکسی که اینجا گذاشتهاند، تصویر تبلیغاتی معروف گوشی Huawei Mate 30 Pro است!
ویدیوهای آموزشی موجود در گوشی هم در واقع مستندهای کپیشدهای از سرویس «آمازون پرایم» هستند که لوگوی شرکتهای کره شمالی روی آنها چسبانده شده است.
در بازیهای فوتبال نصبشده روی گوشی، چهره بازیکنان مشهور جهان مثل مسی دیده میشود، اما بازیکنان کره جنوبی مانند سون هیونگ-مین از تیم تاتنهام به طرز عجیبی از بازی حذف شدهاند تا مردم متوجه موفقیتهای جهانی همسایگان خود نشوند.
فروشگاه اپلیکیشن با قفل فیزیکی
شاید عجیبترین بخش ماجرا، نحوهی نصب برنامه باشد. روی گوشیها نوعی «اپاستور» وجود دارد و شما میتوانید فایل برنامهها را دانلود کنید. ولی برنامه دانلود شده، باز نمیشود. برای اینکه بتوانید از برنامهای که دانلود کردهاید استفاده کنید، باید گوشی خود را بردارید و به یک فروشگاه فیزیکی و دولتی بروید.
در آنجا، یک متصدی دولتی گوشی شما را به کامپیوتر وصل میکند و «مجوز اجرا» را بهصورت دستی روی گوشی میریزد. این سیستم، کنترل دولت را مطلق میکند؛ هیچ برنامهای بدون نظارت مستقیم انسانی روی هیچ گوشیای فعال نمیشود.
اما برنامهها حتی بعد از فعالسازی هم تاریخ انقضا دارند. وقتی روی برنامهای کلیک میکنید، ممکن است با پیامی مواجه شوید که میگوید: «اعتبار شما تمام شده است. لطفاً برای تمدید ۶ماهه یا ۱۲ماهه پول پرداخت کنید.»
مردم برای فعالسازی هر اپلیکیشن باید حضوری به فروشگاه دولتی بروند و پول بدهند
نه فقط بازیها، بلکه برنامههایی مثل «قوانین کشور» یا «آموزش آشپزی» هم اشتراکی هستند. یعنی شهروند برای خواندن قوانین کشورش یا یادگرفتن پخت یک غذا، باید حق اشتراک بپردازد.
در کشوری که درآمد سرانه مردم تنها ۳٫۴ درصد همسایگان جنوبیشان است تبدیلکردن نرمافزارها به سرویسهای اشتراکی عملاً تکنولوژی را در ردهی کالایی لوکس و دور از دسترس اکثریت جامعه قرار میدهد.
نظارت در لایههای نامرئی و نرمافزار جاسوسی
در دل سیستمعامل گوشیها، نرمافزاری جاسوسی به نام «پرچم قرمز» (Red Flag) جای دارد، برنامهای که کاربران نمیتوانند مثل اپلیکیشنی معمولی حذفش کنند. این برنامه وظیفه دارد بهطور مداوم تمام فایلهای روی دستگاه را بررسی کند.
سیستم «پرچم قرمز» فایلهای خارجی را حذف میکند
در واقع هر فایل عکس، ویدیو یا متن باید روی سیستم امضای دیجیتال داشته باشد؛ امضایی که در دو حالت معتبر شمرده میشود: عکس و فیلمی که با دوربین همان گوشی گرفته شده، یا فایلی که توسط دولت تولید و تأیید شده است.
اگر کاربران سعی کنند یک فیلم خارجی، یک کتاب الکترونیکی یا حتی فایل متنی سادهای را که از بیرون مرزها آمده (و امضای دولتی ندارد) باز کنند، «پرچم قرمز» بلافاصله وارد عمل میشود و آن را حذف میکند. این سیستم عملاً گوشی را نسبت به هر محتوای «غیرخودی» ایزوله میکند.
اسکرینشاتهای پنهانی
اما اگر فکر میکنید «پرچم قرمز» مخوفترین برنامهی گوشیهای کرهی شمالی است، هنوز با ویژگیِ «اسکرینشاتهای تصادفی» آشنا نشدهاید، قابلیتی که نقض حریم خصوصی را به اوج میرساند. گوشیها طوری برنامهریزی شدهاند که در حین کارکردن مردم با دستگاه، بهصورت دورهای و کاملاً تصادفی از صفحهنمایش اسکرینشات میگیرند.
کاربران متوجه نمیشوند چه زمانی از کارهایشان اسکرینشات میگیرند، چون فلشی زده نمیشود و صدایی نمیآید. در حافظه گوشی پوشهای برای ذخیرهی عکسها وجود دارد که کاربران هیچگونه دسترسیای به آن ندارند. مردم نمیتوانند محتوای اسکرینشاتها را ببیند یا آنها را پاک کنند.
گوشی بهصورت پنهانی از کارهای کاربران اسکرینشات میگیرد
معلوم نیست آیا این عکسها همان لحظه برای پلیس ارسال میشوند یا نه چون اینترنت همیشه وصل نیست. اما وجود این آرشیو غیرقابلحذف، باعث میشود شهروند کرهی شمالی همیشه حس کند که «کسی در حال نگاهکردن به او است».
حتی اگر پلیس همان لحظه گوشی را نبیند، هر زمان که گوشی بازرسی فیزیکی شود، تاریخچهی تصویری تمام کارهایی که کاربر انجام داده، پیش روی مأموران خواهد بود، واقعیتی که به بالاترین سطح «خودسانسوری» منجر میشود.
فیلم، بازی و محتوای آموزشی در کره شمالی
درنهایت، وقتی کاربر از تمام این لایههای امنیتی عبور کرد، میخواهد چه چیزی را تماشا کند؟
در این بخش میتوان لیست فیلمهای روسی را دید، درحالیکه جای خالی فیلمهای هالیوودی و سریالهای محبوب کرهی جنوبی که تمام دنیا را تسخیر کردهاند، کاملاً حس میشود؛ اما نکته جالبتر حضور پررنگ فیلمهای هندی مانند فیلم معروف «سه احمق» است.
تحلیلگران معتقدند سینمای هند برای کره شمالی «نقطهی امن» محسوب میشود: این فیلمها به اندازهی کافی رنگارنگ و جذاباند که مردم را سرگرم کنند، اما حاوی پیامهای سیاسی خطرناک نیستند و دموکراسی لیبرال را نمایش نمیدهند.
تلاش حکومت کرهی شمالی برای کنترل ذهن مردم، وارد جزئیترین بخشهای زندگی نیز میشود، چنانکه اپلیکیشنی به نام Common Sense به شهروندان یاد میدهد که چطور باید فکر کنند!
برای مثال این برنامه در بخش «خانواده» تعریف میکند که دقیقاً چه کسانی فامیل محسوب میشوند و روابط اجتماعی باید چطور باشد. شاید باور نکنید ولی این برنامه حتی بخش طنز هم دارد تا حکومت تعیین کند مردم به چه چیزهایی باید بخندند. هدف نهایی، یکسانسازی فکر و رفتار تمام جامعه، حتی در خصوصیترین لحظات است.
تکنولوژی علیه کاربر
بررسی این دو گوشی، تصویر جالبی از اکوسیستم دیجیتالی منحصربهفرد کره شمالی را ترسیم میکند. اگرچه ظاهر سختافزاری و طراحی این دستگاهها شباهت زیادی به ترندهای جهانی دارد، اما معماری نرمافزاری آنها براساس اولویتهای کاملاً متفاوتی بنا شده است.
در این ساختار، «هوشمند بودن» گوشی به معنای دسترسی آزاد به دهکدهی جهانی نیست؛ بلکه تمرکز بر بومیسازی شبکه، مدیریت دقیق محتوا و نظارت بر فعالیتهاست. از جایگزینی خودکار واژگان در کیبورد و غیرفعال بودن دسترسی به اینترنت جهانی گرفته تا مکانیزمهای امنیتی مانند ثبت اسکرینشاتهای سیستمی و الزام به فعالسازی حضوری اپلیکیشنها، همگی نشان میدهند که در این کشور، تلفن همراه بیش از آنکه ابزاری شخصی برای تعامل و ارتباط باشد، پلتفرمی بهشدت کنترلشده با قوانین خاص خود است.