مقایسه نمایشگر پرچمداران سال 2019

چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۰
مطالعه 11 دقیقه
پرچمداران محبوب ۲۰۱۹ همگی نمایشگرهای شایسته‌ای دارند اما نقاط ضعف و قوت هر کدام چیست؟ با مقایسه‌ی نمایشگر پرچمداران امسال همراه ما باشید.

با نگاه به تاریخچه تلفن همراه، به‌خوبی مسیر تغییر و تکامل کاربری آن از یک وسیله‌ی صرفا ارتباط به یک وسیله‌ی همراه چندکاربردی قابل تشخیص است. استانداردهای این بخش همگام با نیازهای بازار و خواست کاربران به‌سرعت در حال تغییر است به‌طوری‌که خرید یک گوشی با نمایشگر کوچک‌تر از ۶ اینچ عجیب‌تر از نمونه‌های بزرگ به‌نظر می‌رسد. خوشبختانه نمایشگرهای خوب دیگر مختص گوشی‌‌های پرچم‌دار نیستند اما تنها در این نوع گوشی‌ها شاهد بهترین‌‌ها هستیم؛ در مقایسه‌ی پیش روی گوشی‌های زیر حضور دارند:

، تنها گوشی‌هایی که در زومیت بررسی شده‌اند، در این مقایسه شرکت حضور دارند؛ همچنین به‌دلیل تشابه بالای پنل‌ها در برخی محصولات مشابه از تکرار دو گوشی خودداری شده است. این مطلب با بررسی دیگر پرچمداران بازار در سال جاری به‌روز خواهد شد. رزولوشن، ابعاد، روشنایی، دقت رنگ‌ها، پوشش رنگی و قابلیت‌های ویژه‌ای که هر کدام از محصولات در بخش نمایشگر دارند المان‌هایی هستند که مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

رزولوشن، ابعاد و مشخصات پنل

تمام موارد فهرست به‌جز گوشی اپل آیفون ۱۱ از پنل OLED بهره می‌برند؛ این بدان معنا است که اکثر شرکت‌ها به دلیل ویژگی‌های ممتازی همچون روشنایی بالا، زاویه‌ی دید عالی و مشکی عمیق به استفاده از این تکنولوژی در محصولات بالارده‌ی خود روی آورده‌اند. پیش از آغاز مقایسه، بهتر است جدول مشخصات کلی پنل‌های گوشی‌های مذکور را مشاهده کنید:

آیفون ۱۱ تنها گوشی حاضر در فهرست است که از نمایشگر LCD بهره می‌برد و همین مسئله رسیدن به نسبت نمایشگر به بدنه‌ی بالای ۸۰ را برای آن دشوار کرده است. گلکسی نوت ۱۰ با طراحی خاص و تمام‌صفحه‌ی خود بیشترین نسبت نمایشگر به بدنه در محصولات مورد بررسی را دارد. تقریبا تمام گوشی‌های فهرست نمایشگرهای بزرگ دارند؛ از این رو استفاده از آن‌ها با یک دست دشوار است، اما نمایشگر آیفون ۱۱ پرو با قطر ۵.۸ اینچی گزینه‌ی مناسب‌تری برای علاقه‌مندان به گوشی‌های سایز کوچک است. که طبق بررسی‌های ما، چینی‌ها از پنل تقریبا مشابهی در گوشی شیائومی می ۹، بلک‌شارک ۲ پرو، می ۹ تی و می ۹ تی پرو استفاده کرده است؛ از این رو می‌توان با تقریب مناسبی عملکرد آن‌ها را یکسان درنظر گرفت.

گوشی‌های سامسونگ گلکسی اس ۱۰ پلاس، پی ۳۰ پرو، گلکسی نوت ۱۰ پلاس و وان‌پلاس‌ ۷ پرو از پنل‌هایی با گوشه‌های خمیده استفاده می‌کنند؛ این نوع پنل‌ها شاید به زیبایی محصول کمک بکنند ولی در عمل باید به لمس‌های اتفاقی نیز توجه کرد. اعوجاجی که در دو طرف تصویر ایجاد می‌شود، احتمالا حس بی‌استفاده‌بودن بخش‌های منحنی را به شما القا خواهد کرد. در بین این چهار گوشی، کهکشانی‌های سامسونگ از نظر انحنا تعادل بهتری را برای جلوگیری از لمس‌های اتفاقی برقرار کرده‌اند.

در بحث رزولوشن نیز آیفون ۱۱ کمترین رزولوشن در بین تمام گوشی‌های این مقایسه را دارد؛ چنین تراکمی برای یک گوشی ۷۰۰ دلاری معقول نیست. در عمل ما تراکم پیکسل بالای ۴۰۰ را برای یک گوشی بالارده ایده‌ال می‌دانیم؛ تراکم پیکسل بالا دشمن شارژدهی باتری است و تراکم پایین کم چالشی جدید برای ارائه‌ی تصاویر شارپ محسوب می‌شود.

تصاویر در نمایشگرهای QHD شارپ‌تر از نمونه‌های FHD هستند اما این فاصله به اندازه‌ای نیست که چیزهای مهمی مانند باتری را فدای آن کنید؛ البته در نمایشگرهای QHD نیز عموما امکان کاهش رزولوشن وجود دارد؛ برای بسیاری از کاربران این تفاوت ملموس نیست. گلکسی اس ۱۰ پلاس بیشترین تراکم پیکسل را بین پرچمداران مورد بررسی ما دارد.

وان‌پلاس با گوشی وان‌پلاس ۷ پرو به جهانیان نشان داد که استفاده از نمایشگری با نرخ‌ به‌روزرسانی ۹۰ هرتزی درکنار رابط کاربری سریع و بهینه تا چه میزان در تجربه‌ی کاربری مؤثر است. متاسفانه خبری از این نمایشگر در باقی رقبا نیست؛ البته سری گوشی‌های پیکسل ۴ نیز به چنین نمایشگرهایی مجهز شده‌اند. تأثیر نرخ بالای به‌رزورسانی به‌وضوح در اسکرول‌ها و انیمیشن‌های رابط کاربری و اپلیکیشن‌ها قابل مشاهده است. استفاده از این قابلیت به‌معنی مصرف شارژ بیشتر است؛ به همین جهت سازندگان نیم‌نگاهی نیز به ظرفیت باتری خود دارند. اما نرخ دریافت لمس چیست؟

لایه‌ی خاصی در نمایشگر مسئول دریافت لمس‌های کاربر است؛ به‌صورت پیش‌فرض در گوشی‌ها این نمونه‌برداری در هر ثانیه ۶۰ بار انجام می‌شود. آیفون‌ ۱۰ و نسل‌های بعد همگی لمس کاربر را با فرکانس ۱۲۰ هرتز دریافت می‌کنند و بلک شارک ۲ پرو شیائومی نیز این کار را ۲۴۰ بار در ثانیه انجام می‌دهد. این ارقام تأثیری در ارائه‌ی تصویر ندارند اما گوشی واکنش‌پذیرتر از نمونه‌های ۶۰ هرتزی است؛ دریافت لمس سریع‌تر بیش از هر چیز گیمرها را هدف قرار داده است. 

روشنایی

در بحث روشنایی پنل‌های سایز کوچک برخلاف پنل‌های بزرگ، OLEDها حرف نخست را می‌زنند. وقتی صحبت از روشنایی به میان می‌آید، فاکتورهایی همچون حداکثر روشنایی، حداقل روشنایی، رنگ مشکی و کنتراست به میان می‌آید. روشنایی بالا تأثیر مستقیمی روی خوانایی نمایشگر در شرایط نوری شدید دارد و مشاهده‌ی محتوای HDR را دست‌یافتنی‌‌تر کرده است. حداقل روشنایی فاکتور مهمی در استفاده‌ از گوشی در فضاهای تاریک است و رنگ مشکی نیز تجربه‌ی دیداری را بهبود می‌دهد. روشنایی حداکثر به دو دسته‌ی کلی تنظیم دستی و خودکار تقسیم می‌شود و می‌توان آن را با معیارهایی کاملا سفید یا ۵۰ درصد سفید اندازه‌گیری کرد؛ در پنل‌های OLED روشنایی با کاهش فضای سفید بیشتر و در پنل‌های ‌LCD ثابت است.

گلکسی نوت ۱۰ با ثبت روشنایی ۱۲۵۵ نیتی هنگام تنظیم خودکار رکورددار این بخش محسوب می‌شود اما آیفون ۱۱ پرو مکس در بخش تنظیم دستی با ثبت ۱۱۳۰ نیت یکه‌تازی می‌کند؛ به‌جز آیفون‌های اپل تمام اعضای فهرست روشنایی متفاوتی در تنظیم دستی و خودکار (بالاتر) دارند؛ این مسئله برای کاربرانی که از حالت تنظیم خودکار استفاده می‌کنند، اهمیت چندانی ندارد، اما کاربرانی که تنظیم دستی را معیار خود قرار می‌دهند اوقات بهتری را با آیفون‌ها در فضای باز خواهند داشت. به‌جز آیفون‌ ۱۱ پرو و پرو مکس، همگی گوشی‌ها روشنایی دستی در بازه‌ی ۶۰۰ الی ۷۰۰ نیت دارند که رقمی مناسب برای استفاده‌های عادی و حتی محیط‌های باز است.

رنگ مشکی و خاموش‌شدن پیکسل‌ها در پنل‌های OLED رسیدن به کنتراست بی‌نهایت را ممکن کرده است. آیفون ۱۱ به‌دلیل استفاده از پنل LCD در این بخش عقب‌تر از برادرانش و دیگر محصولات OLED این مقایسه قرار می‌گیرد؛ بااین‌حال آیفون ۱۱ یکی از بهترین پنل‌‌های LCD استفاده‌شده در بین گوشی‌های هوشمند را از نظر روشنایی و کنتراست دارد. هر ۹ گوشی مقایسه‌شده، روشنایی حداقل مناسبی دارند (زیر ۳ نیت) اما آیفون ۱۱ و گوشی هواوی پی ۳۰ پرو به ترتیب با ۱.۶ و ۱.۷ نیت بهترین‌های حاضر در این مولفه هستند. 

دلیل تفاوت ۱۸۰ نیتی بین نمایشگرهای بلک‌شارک ۲ پرو و می ۹ قابلیت Sunshine visual enhancement در جدیدترین گوشی گیمینگ این شرکت است. همان‌طور که در جدول مشخص است، آیفون ۱۱ از محتوای با گستره‌ی دینامیکی بالا پشتیبانی نمی‌کند اما باقی گوشی‌های بالارده به نوعی از این استانداردها پشتیبانی می‌کنند. دالبی ویژن و +HDR10 به‌دلیل پخش محتوای با متادیتای داینامیک و Tone Mapping پویا یک رده بالاتر از HDR10 قرار می‌گیرند. 

پوشش فضای رنگی و دقت

وقتی صحبت از کیفیت نمایشگر به میان می‌آید، علاوه بر فاکتورهای روشنایی و مشخصات پنل، مواردی همچون دقت رنگ، تنوع کالیبراسیون‌ها و توانایی در پوشش رنگ‌های گسترده‌تر نیز مطرح است. سال‌ها پیش تصور اینکه گوشی‌های موبایل با کالیبراسیون کارخانه‌ای دقیق و متنوع وارد بازار شوند، کمی دشوار بود اما امروزه تقریبا تمام پرچمداران بازار (و حتی میان‌رده‌ها) عملکرد قابل‌قبولی در این بخش دارند.

وقتی صحبت از فضای رنگی گسترده مانند DCI P3 می‌شود، به این معنی است که پنل توانایی پوشش رنگ‌هایی با غلظت بیشتر را دارد؛ پشتیبانی از چنین فضاهایی پیش‌نیازی مهم برای محتوای HDR محسوب شده و باعث می‌شود تصاویر شاداب‌تر و زنده‌تر به نمایش درآیند. عموما خطای رنگ با گسترده‌شدن فضا افزایش پیدا می‌کند و دقیق‌ترین حالت در گوشی‌ها نیز حالت منطبق بر sRGB است. شما می‌توانید مواردی مثل دقت رنگ و پوشش فضاهای رنگ را در حالت پیش‌فرض و دقیق‌ترین حالت مشاهده کنید:

همه‌ی گوشی‌های فهرست به‌جز آیفون‌های اپل امکان انتخاب حالت کالیبراسیون را دراختیار کاربر قرار می‌دهند؛ اپل از سیستم خودکار برای این تغییر در فضاهای رنگی استفاده می‌کند. تقریبا تمام گوشی‌های فهرست در پوشش فضای رنگی DCI P3 موفق هستند اما پی ۳۰ پرو هواوی از این نظر ضعیف‌تر از رقبا عمل کرد. کالیبره‌ی رنگ در اکثر پرچمداران به‌صورت پیش‌فرض روی حالتی با فضای رنگی گسترده قرار دارد؛ این حالت رنگ‌های زنده‌تری نسبت به حالت‌های استاندارد و نرمال دارد؛‌ با صرف‌نظر از آیفون‌های اپل که قادر به تست آن‌ها در فضای DCI P3 نبودیم، وان‌پلاس ۷ پرو بهترین دقت را در حالت پیش‌فرض داشت و در دقیق‌ترین حالت نیز با پرچمداران گوشی آیفون عملکرد مشابهی داشت.

پیشرفت پرچمداران در این بخش نسبت به سال‌های گذشته مشهود است و تفاوت عملکردشان به اندازه‌ای زیاد نیست که ملاکی برای انتخاب باشد. عموما کاربران فضای رنگی پیش‌فرض گوشی‌های خود را استفاده می‌کنند و طراوت و گاه غیرواقعی بودن رنگ‌ها برای آن‌ها در اولویت بالاتری نسبت به دقت رنگ است. که فعال کردن حالت‌هایی مانند True Tone و نمونه‌های مشابه آن در گوشی‌های اندرویدی باعث کاهش دقت رنگ می‌شود. 

جمع‌بندی

حقیقتا رقابت در دنیای گوشی‌های هوشمند نزدیک‌تر از هر زمان دیگری شده است و نبردها برنده‌ای از پیش تعیین‌شده ندارند. نمایشگرهای محصولات بالارده دلرباتر از گذشته شده‌اند و دیگر برند الزاما نشان از قدرت یک بخش مانند نمایشگر ندارد. مطالب گفته‌شده در این مقاله به‌خوبی تفاوت‌ها، برتری‌ها و ضعف‌های هر یک از محصولات را نشان می‌دهد اما در ادامه به هر کدام از آن‌ها در بخش‌های مختلف امتیازی داده شده است تا جدای از ارقام ناملموس به دید بهتری از هر یک برسید. 

* از اعطای امتیاز نهایی به دلیل تفاوت وزن هر یک از مولفه‌ها خودداری شده است تا کاربر بسته به نیاز خود گزینه‌ی مناسب را انتخاب کند.

اما نظر شما در مورد نمایشگرهای پرچمداران چیست؟ چه ویژگی بیش از همه برای شما در نمایشگر مهم است و تجربه‌ی کدام یک از محصولات بالا را لذت‌بخش‌تر دیدید؟

در پایان از شما دعوت می‌کنیم نظرات خود در مورد هر یک گوشی‌های مورد بررسی را علاوه بر بخش دیدگاه‌ها در بخش بررسی کاربران محصولات نیز با دیگر علاقه‌مندان به اشتراک بگذارید؛ شما می‌توانید برای مشاهده‌ی مشخصات فنی، قیمت روز، دسترسی به بررسی زومیت و طرح سوالات خود پیرامون یک گوشی از بخش محصولات زومیت استفاده کنید.

مطالب مشابه

نظرات

درخواست ناموفق بود

درخواست ناموفق بود

درخواست ناموفق بود