مقایسه Siri اپل با S Voice سامسونگ

از زمان عرضه گالکسی اس ۳، پاسخ سامسونگ به سیری اپل، واکنش‌های چندان جالبی را به همراه نداشته است. حال ما قصد داریم این دو دستیار صوتی را از جنبه‌های مختلف با یکدیگر مقایسه نماییم.

از آنجا که سیری و S Voice ترفندهای مشابه بسیاری دارند، با این حال تفاوت‌هایی نیز وجود دارد که به آنها بیشتر می‌پردازیم. ما ۱۰ دستوری را که قابلیت‌های مهم و مشابه آنها را می‌سنجد، در یک زمان و مکان مشخص آزمایش کردیم. چون گوشی‌هایی که با آنها آزمایش را انجام می‌دادم از شبکه‌های متفاوتی استفاده می‌کردند، زمان انجام یک عمل را کنار گذاشته، فقط دقت را در این آزمایش در نظر گرفتیم.

یک مورد که ما به آن اشاره خواهیم کرد، چیزی است که نمی‌توانستم تصویر آن را ثبت کرده و به شما نشان دهیم، و آن این که هر بار که S Voice در تفسیر صحبت من اشتباه می‌کرد، مجبور بودم صحبتم را چندین بار تکرار کنم تا S Voice بتواند تلفظ من را تشخیص دهد (مثلا گاهی مجبور بودم خیلی آهسته‌تر صحبت کنم)، و گرنه همچنان به تشخیص اشتباه خود ادامه می‌داد.

با وجود آن که سیری در کل از S Voice عملکرد بهتری داشت، اما به سختی می‌توان آن را محصولی رویایی نامید. در واقع من یک هفته تمام این دو برنامه را پا به پای هم تست کردم و هر دو آنها موجب سر درد من شدند. من ایده نرم‌افزار تشخیص صدا را دوست دارم (به خصوص وقتی گوشی در دستانم نیست و از hands-free استفاده می‌کنم) اما بیشتر مواقع حس می‌کنم که اگر خودم نوشته‌ای که می‌خواهم را تایپ کنم، نتیجه خیلی سریع‌تر و دقیق‌تر خواهد بود.

البته سیری در iOS 6 قادر خواهد بود کارهای بیشتری چون باز کردن اپ‌ها، پوشش محتوای بیشتری از وب و صحبت با اتومبیل‌تان را انجام دهد، اما چون تا پاییز از آن خبری نیست، ما به آزمایش‌هایی که در ادامه مشاهده خواهید کرد بسنده کردیم:

هر دو دستیار دستور من را شنیدند و شماره‌گیری را انجام دادند.

هم سیری (سمت چپ) و هم S Voice (سمت راست) پیام من را فهمیدند و آن را ارسال نمودند:

سیری در اجرای خواسته من بدون مشکل عمل کرد. وقتی اولین بار به S Voice گفتم «text Jason Parker Hi» اقدام به برقراری تماس با او کرد. اگر می‌خواهید با S Voice پیامی را بفرستید، باید یاد بگیرید که بگویید «text ... message Hi». من همچنین پیشنهاد می‌کنم پیام‌هایتان تا جای ممکن مختصر و مفید باشد. S Voice در طی مدت انجام آزمایش در نوشتن پیام‌های بلندتر دچار مشکل می‌شد.

سیری (سمت چپ) نسبت به S Voice (سمت راست) برای تنظیم زنگ ساعت نیاز به تاییدهای کمتری داشت:

S Voice و سیری هر دو زنگ ساعت را برای صبح روز بعد تنظیم کردند. اما سیری در تنظیم زنگ و ارائه گزینه‌ای برای لغو آن بهتر است. S Voice قبل از ذخیره آلارم نیاز به تایید آن داشت که فقط وقت تلف کردن بود.

هر دو دستیار به سرعت وارد برنامه نقشه و ناوبری شدند:

هر دوی آنها نتایج مشابهی برای وضعیت آب و هوای لندن را ارئه نمودند و فقط پیش‌بینی‌هایشان دقیقا یکسان نبود:

سیری شروع به اجرای آهنگی که از iTunes خریده بودم کرد. S Voice نتوانست این کار را انجام دهد:

سیری قادر بود تا آهنگ نیکی میناژ را که از iTunes دانلود کرده بودم (اگر می‌خواهید بدانید آهنگ Starships بود) اجرا کند، اما S Voice نتوانست همین آهنگ را که از Google Play خریده بودم اجرا کند. همچنین نتوانست Google Play را اجرا کند. چون من فقط آهنگ‌ها را از گوگل روی GS3 دانلود کرده بودم این ویژگی برای من کار نکرد.

نام سالن آرایشی که به آن می‌روم کمی غیرعادی است، بنابراین نمی‌توانم هیچ کدام از دستیارها را به خاطر عدم تشخیص درست نامش سرزنش کنم. سیری زمان ملاقات و همچنین نام آرایشگر من را درست تشخیص داد. S Voice تمام تلاش خود را می‌کرد تا یک مخاطب را از دفترچه تلفنم پیدا کند، که این آن چیزی نبود که من به دنبالش بودم و وقت من را تلف کرد. دلیل آن که روزهای قرار ملاقات متفاوتی را در تصاویر مشاهده می‌کنید، تمایل خود من بوده و نشان دهنده اشتباه هیچ یک از دستیارهای صوتی نیست.

سیری بسیار نزدیک‌تر به درخواست من عمل کرد. S Voice نیاز به یک سمعک دارد!

من درباره موضوعات مختلف هم از طریق Siri و هم از طریق S Voice در گوگل جستجو کردم. در حالی که هر دوی آنها در زمینه درخواست‌های ساده و اولیه بسیار خوب عمل می‌کردند، در مورد درخواست‌های پیچیده‌تر با مشکل مواجه می‌شدند، یا حتی بعضا درخواست‌های ساده‌ای را که متوجه می‌شدند، نمی‌توانستند به درستی اجرا کنند. سیری قادر بود چیزی شبیه به «Kookaburra» را تشخیص دهد اما S Voice در دام می‌افتاد و عبارت مورد جستجوی من را «Cook» تشخیص می‌داد.

هیچ کدام از این دو دستیار صوتی علاقه شدید من به فیلم‌های پیکسار را درک نکردند. هیچ‌کدام چیزی در مورد فیلم جدید پیکسار یعنی Brave نمی‌دانستند و Siri هم Brave را Brain متوجه شد.

هر دو دستیار را ولفرام آلفا پشتیبانی می‌کند:

هم S Voice و هم Siri برای این دسته از اطلاعات از Wolfram Alpha استفاده می‌کنند. S Voice پاسخ کوتاهی را ارائه داد و گزینه‌ای برای اطلاعات بیشتر قرار داد. سیری به طور پیش فرض کل اطلاعات را نمایش می‌دهد. من به شخصه روش S Voice را که امکان اطلاعات بیشتر را دارد، ترجیح می‌دهم. «فرمت نمایش تاریخ» و «تفاوت زمانی» برای آن چه من می‌خواستم بی معنی بود.

سیبری: هیچ‌جای دنیا؟ یا خیلی نزدیک‌تر از آن چه فکر می‌کنید؟

می‌دانم که هر دو آنها به خوبی سوال من را شنیده‌اند و در حقیقت من انتظار داشتم بانک اطلاعات ولفرام آلفا وارد عمل شود. اما به جای آن S Voice (سمت چپ) خیلی احمق بود و Siri (سمت راست) به من مسیرهای رانندگی را نمایش داد. اما نیازی به آن نبود. این طور که به نظر می‌رسد با پای پیاده هم می‌توان به سیبری رفت!

S Voice تنها در تعداد محدود از امور توانایی بیشتری نسبت به سیری دارد. به عنوان مثال: روشن و خاموش کردن Wi-Fi، Bluetooth و حالت رانندگی. این دستورات عالی کار می‌کردند. همچنین S Voice می‌تواند شبکه‌های اجتماعی را به روز کند و برخی برنامه‌های پیش‌فرض گوشی را اجرا نماید. توئیت‌های ساده مثل «آزمایش S Voice روی گالکسی اس سه» به خوبی کار می‌کردند.

اما هر چه عبارت پیچیده‌تر می‌شود، S Voice نیز سخت‌تر عبارت را تشخیص می‌دهد. جمله «Testing out the functionality of tweeting on the Galaxy S3» به صورت «Testing out the functionality of the athletes on the galaxy s three.» تشخیص داده شد. اما اگر نیمه پر لیوان را ببینیم، S Voice توانست به سرعت برنامه‌های پیش فرض گوشی مثل تقویم، Youtube، و ماشین حساب را اجرا کند. اما نتوانست Google Play را اجرا کند.

یکی از ترفند‌های محبوب سیری، دیکته کردن ایمیل است. اگر آن را روی S Voice امتحان کنید، پاسخی که می‌گیرید یک عذرخواهی است مبنی بر این که S Voice قادر به فرستادن ایمیل نیست. سیری کار فرستادن ایمیل‌های ساده را خیلی خوب اجرا کرد، اما من برای نوشتن متون بلندتر با مشکل مواجه شدم، به خصوص بدون کنترل اتوماتیک علائم نشانه گذاری (در سیری می‌توانید به شکل صوتی نشانه‌گذاری کنید).

نرم افزارهای دستیار صوتی نیاز به زمان بیشتری دارند تا دقیق‌تر شوند. در حال حاضر سیری تجربه بهتری را در اختیار کاربر قرار می‌دهد، چرا که دستورات من را بهتر تفسیر کرد و کمتر نیاز به تکرار دستورات داشت. در طی یک هفته که از این دو دستیار استفاده کردم متوجه شدم که S Voice برای تشخیص صدا، حتی وقتی تلاش می‌کنم که عبارتی را کاملا به آهستگی هجی کنم (که باعث می‌شود در مکان‌های عمومی احساس حماقت کنم: GOO-gl-PLAY)، نیاز به تلاش بیشتری دارد.

حتی وقتی S Voice را در محیطی بی‌سر و صدا در اداره تست کردم متوجه شدم که GS3 صدای بسته شدن درها، صدای صحبت‌های نامفهوم در انتهای سالن، صدای کلیک اسکرین‌شات‌ها و حتی صدای نفس عمیق من را نیز ضبط کرده است.

S Voice 2.0 با بهبود دقت و گسترش دستورات می‌تواند فاصله خود با سیری را خیلی کم کند. با این حال هر دو برنامه نیاز به کار بیشتر روی برخی گره‌های موجود دارند که احتمالا برای آن که بتوان برای کنترل تلفن به صورت کامل روی آنها حساب کرد، باید چند نسل دیگر از این گوشی‌ها راهی بازار شوند.